۱۴۰۰ اسفند ۳, سه‌شنبه

سرمقاله راه توده 824

پیوند ایران با مهم ترین

رویدادهای روز جهان

  

اوضاع داخلی در ایران روزبروز بیشتر به اوضاع جهانی گره می خورد. از یکسو آمریکا همچنان سیاست جنگ افروزی و گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه و کشاندن اوکراین به جنگ را دنبال می کند. این در شرایطی است که در ایران حکومت با گامهایی لرزان مدعی است که سیاست نگاه به شرق را دنبال می کند. همزمان صداهای گوشخراش روسیه هراسی و چین ستیزی رسانه های وابسته به سرمایه داری تجاری در ایران بلند است که می گویند ایران به مستعمره روسیه و چین تبدیل شده است. در پشت همه اینها و وارد شدن ایران در این پیکار جهانی و تقابل های داخلی یک عامل مهم اقتصادی وجود دارد که کمتر به آن توجه شده و با سرنوشت سلطه آمریکا بر جهان و سرنوشت سرمایه داری تجاری و حکومت در ایران پیوند خورده است و آن عبارتست از مقابله روسیه و چین با هژمونی دلار بر جهان و قراردادهای تهاتری ایران با این دو کشور که در آن دلار حذف شده است. یکی از دلایل عمده تجمع نیروهای ناتو در مرزهای روسیه، تمایل آمریکا در به ثمر رسیدن مذاکرات برجام و فریادهای گوشخراش سرمایه داری تجاری ایرانی علیه قراردادهای تهاتری با چین و روسیه همین ارتباط با نقش دلار است.

در سال 2015 "رمی هررا" پژوهشگر برجسته فرانسوی مقاله ای منتشر کرد بنام "امپریالیسم دلار". وی در این مقاله که خلاصه ای از آن را در زیر می خوانید استدلال کرد که برتری آمریکا در جهان و حتی دلیل عدم فروپاشی اقتصاد آمریکا بدلیل هژمونی دلار است و اگر قرار باشد این هژمونی زیر سوال برود خطر جنگ سرد دوباره و حتی جنگ جهانی بشریت را تهدید می کند. نویسنده مقاله پس از بحث های مفصل و با اشاره به اینکه کسر بودجه فدرال آمریکا سالانه بیش از یک تریلیون دلار است تاکید می کند که هیچ اقتصادی قادر به تحمل چنین فشاری نیست و تنها دلیل آنکه آمریکا می تواند آن را از سر بگذراند سلطه دلار و انتقال فشار به دیگر کشورهاست. بدون تقاضای جهانی برای دلار هژمونی آمریکا بطور اجتناب ناپذیر به پایان خواهد رسید.

نویسنده مقاله با اشاره به تاثیر مخرب بحران سال 2008 آمریکا بر اقتصاد کشورهایی مانند چین و اتحادیه بریکس یاداور می شود که کشورهای بریکس پس از این بحران تصمیم گرفتند که اقتصاد خود را از سلطه دلار آزاد کنند. در نتیجه چین به هدف نظامی آمریکا تبدیل شد و آمریکا کوشید با اخلال در هنگ کنگ و ایالات غربی مسلمان نشین چین آن کشور را بی ثبات کند و آن را از نظر اقتصادی از همسایگان خود منزوی سازد. در سال 2009 و پس از اینکه آمریکا بحران مالی خود را به همه جهان صادر کرد، چین و روسیه پیشنهاد کردند که جهان دلار را کنار بگذارد و بجای آن از یک ارز ذخیره که زیر کنترل فقط یک کشور نباشد استفاده کند. با وجود اینکه این پیشنهاد بدلیل مخالفت آمریکا و تسلط آن بر ارگان های مالی جهانی به نتیجه نرسید ولی فکر ایجاد یک توازن جدید در سیستم پولی جهانی آنچنان برای ایالات متحده تهدیدامیز بود که اقدامات جنگی بعدی آمریکا را تنها در سایه آن می توان تحلیل کرد. گسترش پایگاه های ناتو در اروپا و کودتا در اوکراین تلاشهایی بود برای آنکه اروپا را از روسیه جدا کنند، آن را در حوزه نفوذ آمریکا حفظ کنند، مانع شکلگیری یک حوزه اقتصادی ارواسیا شوند، و بالاخره روسیه را بی ثبات کنند. در این چارچوب ایالات متحده کوشید تا کشورهای بریکس را بعنوان بخشی از استراتژی حفظ هژمونی دلار با ایجاد پایگاه هایی محاصره کند. هدف اصلی حضور آمریکا در خاورمیانه دسترسی به منابع گاز و نفت یا کنترل دستیابی بدانها نیست، بلکه قبل از هرچیز برای حفاظت از دلارهای نفتی و اطمینان از آن است که بازار ذخایر نفت و گاز زیر سلطه دلار باشد. ایران که از کوشش دلارزدایی از بازار نفت و گاز خود سخن گفته بود و کلا هلال شیعی در خط آتش آمریکا قرار گرفتند. 

کشورهای بریکس از سال 2014 کوشش هایی را برای دلارزدایی آغاز کردند. "بانک توسعه نوین" رسما در ژوییه 2014 آغاز به کار کرد. به لحاظ نظری این بانک می تواند ارز دیگری را در آینده منتشر کند که رقیب دلار باشد و پیامدهای فاجعه بار برای اقتصاد آمریکا داشته باشد. در اکتبر 2014 "بانک آسیایی سرمایه گذاری زیرساخت" در پکن با 21 عضو تشکیل شد که هدف آن سرمایه گذاری در زیر ساخت ها در آسیا بدون توسل به بانک جهانی یا بانک توسعه آسیایی است که زیر سلطه آمریکا و ژاپن است. کشورهای عضو بریکس همچنین مبادلات میان خود بر مبنای ارزهای داخلی را گسترش داده اند. یوان چین بصورت یک ارز منطقه ای برای تجارت و ذخیره در آسیا درامده و اتحاد اقتصادی اوراسیایی (روسیه، بلاروس، کازاخستان، ارمنی و قرقیزستان) در نظر دارد که یک پول مشترک ایجاد کند.

از سوی دیگر چین و روسیه قراردادهای گسترده معاملات انرژی و همکاری های نظامی امضا کرده اند و اوراق خزانه آمریکا را کنار گذاشته و مقادیر زیادی طلا خریداری کرده اند. همچنین در سال 2015 روسیه برنامه الترناتیو خود برای سیستم سوییفت را در پاسخ به تهدید غرب برای حذف آن از سوییفت به اجرا گذاشت.

مقاله سال 2015 در پایان چنین نتیجه می گیرد که بریکس همچنان راه زیادی برای رهایی کامل از دلار دارد و اگر این کشورها وارد بحران های وسیع اقتصادی شوند این احتمال وجود دارد که با سرعت بیشتری بدنبال یک جایگزین مالی غیردلاری باشند. "احتمال شکلگیری این جهان دوقطبی وجود دارد که می تواند حداقل فضای تنفسی را برای این کشورها ایجاد کند. ولی اگر جهان به دو حوزه رقیب تقسیم شود می تواند به یک جنگ سرد جدید و حتی خطر یک جنگ جدید جهانی منجر شود." و این در واقع همان اتفاقی است که از سال 2015 به بعد روی داد و روسیه روزبروز بیشتر در مبادلات خود با چین و کشورهای همسایه دلار را کنار گذاشت و به همین دلیل اکنون باید مجازات شود.

رمی هررا نویسنده مقاله فوق در کتابی که بعدها در سال 2020 بنام "سرمایه داری دربرابر بحران خود" منتشر کرد با اشاره به تصمیم ترامپ به تحریم بانکی ایران یادآور شد که این تصمیم موجب شد که ایران به مبادلات تهاتری نفتی با چین روی بیاورد که با حذف دلار از این رابطه شالوده استراتژی آمریکا برای حفظ سلطه دلار بر مبادلات نفتی زیر سوال رفت و تصمیم ترامپ به نوعی به ضد خود تبدیل شد. به این ترتیب ارتباط میان تلاش برای گسترش ناتو به اوکراین و مرزهای روسیه، بازگشت آمریکا به برجام، عجله آمریکا برای آزاد کردن دلارهای نفتی ایران و بالاخره فریادهای سرمایه داری تجاری ایران بعنوان متحد و پایگاه امپریالیسم در ایران علیه قراردادهای تهاتری با چین و روسیه را می توان دید. در پشت همه آنها تلاش برای آزاد شدن از سلطه دلار بر تجارت جهانی و وحشت آمریکا از چنین چشم اندازی نهفته است. برای آمریکا حتی این هم مسئله اصلی نیست که مثلا دلارهای نفتی ایرانی صرف خرید کالا از چین شود، چون خود امریکا هم این کار را صدها میلیارد دلار بیش از ایران انجام می دهد. اینکه ایران و چین قرارداد همکاری درازمدت منعقد کنند و دلار را از مبادلات خود و فروش نفت حذف کنند قابل تحمل نیست. تا زمانی که سلطه دلار بر مبادلات جهانی و تقاضای بالا برای دلار در بازار جهانی وجود دارد آمریکا خواهد توانست بحران های اقتصادی خود را با دستکاری در نرخ دلار به دیگر کشورها از جمله چین صادر کند. بنابراین آنچه برای آمریکا اهمیت دارد حفظ سلطه دلار بر مبادلات جهانی یعنی عاملی است که اقتصاد آمریکا را همچنان باوجود حجم عظیم بدهی و سلطه اقتصاد غیرتولیدی و غیرواقعی بر آن سرپا نگه داشته است. روسیه و چین بدلیل تلاش برای آزادی کشور و اقتصاد و مردم خود از سلطه دلار زیر فشار امریکا و ناتو قرار دارند و زوزه سرمایه داری تجاری ایران علیه گردش به شرق و علیه چین و روسیه ناشی از گره خوردن منافع این سرمایه داری با دلارهای نفتی است!