نظر شفیعی کدکنی در باب صادق هدایت
ـــــــــ
استاد کدکنی در باره هدایت مینویسد:
هدایت چون بسیاری از جوانان نسل خویش دچار نوعی وطن پرستی افراطی (که بر اثر اوضاع سیاسی روزگارش برانگیخته شد) بود. او همچنین مانند بسیاری از ملی گرایان کج روش و کج فهم که هیچ توجهی به فرایند تاریخی و علل و اسباب اقتصادی و سیاسی نداشتند و به وجهی آگاهانه هم بود ، کوشید تا همه گناهان را به گردن اسلام و فتح عرب بیندازد. اینگونه اندیشه را میتوان در نسل او و حتی در برخی از پیشرفت خواهان امروز ایران دید اما هدایت از نخستین کسانی بود که این خصیصه را در آثار خویش بازتاباند.
از این قرار دومین عاملی که در نوشته های هدایت به چشم می آید مسئله اسلام و ضدیت او با عرب است. وی بی آنکه مسائل گوناگون و جنبه های مختلف امور را از هم تشخیص دهد یا در پی این کار باشد ، برای خود توهماتی ایجاد میکرد.
بر روی هم شخصیت های بهترین آثار او موجوداتی بدبین نظیر افراد نابهنجار و ناتوانند تا آنجا که عنوان «بوف کور» در ادب فارسی چنان آوازه ای یافته که هرگونه زندگی توام با بیزاری و بدبینی ، «بوف کوری» نامیده میشود.
ــــــ
شفیعی کدکنی. ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما. ص ۱٠۶