سرمقاله 920 در انتخابات شرکت کنیم حتی برای داشتن چند صدا در مجلس |
جمعه این هفته انتخابات مجلس دوازدهم برگزار خواهد شد. برخلاف شهرستانها و شهرهای کوچک تر که در آنها فضای انتخاباتی بدلیل آشنایی ها و نوع خواست ها و توقعات بسیاری از مردم از نمایندگان مجلس، نسبتا گرمتر است، در شهرهای بزرگ و از جمله تهران هنوز نشانی از جنب و جوش انتخاباتی دیده نمی شود. بخش مهمی از این عدم جنبش و جوشش به فضای عمومی نارضایتی حاکم بر کشور باز می گردد و بخشی از آن به مهلت اندکی مربوط می شود که برای نامزدها در جهت معرفی و ارائه برنامه های خود اختصاص داده شده است، البته اگر برنامه ای اصلا داشته باشند که بخواهند ارائه دهند. تا کنون شمار اندکی از نامزدها برنامه های خود را اعلام کرده اند یا مشخص کرده اند که از جمله می توان به آقایان عطا بهرامی، ابوالفضل ظهره وند، محمد ایزدخواه و خانم سمیه گلپور اشاره کرد. بقیه عمدتا به همان روش همیشگی ندادن برنامه و پنهان شدن پشت عناوین اصلاح طلب و اصولگرا بسنده کرده اند. تردید مردم برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات از آنجاست که رای دادن را بی فایده میدانند. این درحالی است که انتخابات مجلس یازدهم و عدم شرکت وسیع مردم در آن و بیرون آمدن یک مجلس فشل و بی خاصیت نشان داد که با رای ندادن اتفاقی برای جمهوری اسلامی روی نمی دهد در حالیکه با شرکت در انتخابات شاید بتوانند حداقل چند بلندگو و سخنگو و پشتیبان در مجلس داشته باشند. البته، حوادثی که در ماه های اخیر در منطقه به دنبال حمله اسرائیل به غزه و حمله متقابل به پایگاه های آمریکا در منطقه، قدرت نمایی یمن در دریای سرخ و ناتوانی آمریکا و انگلستان در توقف آن، شکست اسرائیل در غزه و اشکار شدن چشم انداز شکست ناتو در اوکراین ... بنوبه خود بخشی از جامعه ایران را که نیم نگاهی به غرب برای وادار کردن جمهوری اسلامی به عقب نشینی داشت را به این نتیجه رسانده که از غرب کاری ساخته نیست و خود باید برای خود فکری بکنند. این نگاه اگر گسترش پیدا کند می تواند به انفعال کنونی و نشستن به امید نتیجه بخش بودن سیاست هایی مانند تحریم انتخابات خاتمه دهد. علاوه بر کسانی که از زاویه براندازی به مسئله تحریم انتخابات نگاه می کنند، کسانی هم هستند که طرفدار براندازی نیستند ولی به شرطی می گویند حاضرند در انتخابات شرکت کنند که نامزدهای مورد نظر آنان اجازه حضور در رقابت ها را داشته باشند. این خواسته ای غیرمنطقی و نامشروع نیست. مشکل اینجاست که این کسان فرضی نیز تا به امروز یک خط برنامه نداده اند که معلوم شود اگر امکان حضور در انتخابات را می یافتند کدام سیاست و چه برنامه هایی را می خواستند در مجلس پیگیری کنند. اگر این برنامه ها اعلام و مشخص می شد خودبخود هر نماینده ای که حاضر بود بخشی از این برنامه ها را دنبال کند می توانست مورد پشتیبانی این گروه از مردم قرار گیرد. انتخابات حقی است که مردم ایران با مبارزه و جانفشانی خود در جریان انقلاب ۵۷ بدست آوردند. تا پیش از انقلاب چیزی به نام انتخابات و حق انتخاب وجود نداشت. با همه لطماتی که در طی سه دهه گذشته به این حق وارد شده، نیروهای ارتجاعی که با انقلاب ۵۷ و خواست های آن دشمنی دارند، اعم از حکومتی یا اپوزیسیون و یا برانداز، موفق نشده اند که این حق را از ملت ما بطور کلی سلب کنند. امروز مسئله جامعه ما در شرایط نوینی که جهان به آن وارد می شود احیای کامل این حق است. شرکت در انتخابات و استفاده کردن از هر روزنه ای برای نشان دادن حضور و تاثیرگذاری مردم و صرفنظر نکردن آنان از حق انتخاب خود بخشی از مبارزه برای برقراری کامل حق انتخاب و انتخابات است. از فرصت انتخابات مجلس دوازدهم نه فقط برای فرستادن نمایندگانی که بتوانند تا اندازه ای سخنگوی خواست های ما باشند نه تنها باید استفاده کرد بلکه باید از آن بعنوان ابزاری برای ورود مردم به صحنه و احیای حق انتخاب و انتخابات استفاده کرد. |