فریدون شایان؛ مرگ یک اندیشمند در تبعید
- سپیده زرینپناه
- روزنامهنگار
زندگی در تبعید و مهاجرت، همیشه توام با درگیرى و رویارویى با پدیدههایى است که فرد تنها باید در این شرایط زیسته باشد تا پهنای آن را درک کند. یکی از این موارد "مرگ در تبعید" است.
نسلى از هنرمندان، نویسندگان، اندیشمندان و فعالان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دورهای از تاریخ ایران، یکی پس از دیگری در خارج از وطن پیر میشوند و میمیرند در حالی که برای بسیاری از جوانان نسلهای بعدی وطن خود گمنام هستند.
فریدون شایان، نویسنده، مترجم و پژوهشگر پرکار و نام آشنا برای هزاران نفر از فعالان اجتماعی نسل دهه چهل و پنجاه خورشیدی، یکی از آنهاست.
فریدون شایان در روز ۳۱ دسامبر ۲۰۲۱ در بیمارستانی در استکهلم بر اثر کرونا درگذشت.
این پژوهشگر و اندیشمند حوزه فلسفه، در سال ۱۳۲۱ خورشیدی (۱۹۴۲ میلادی) در تهران زاده شد و تحصیلات دبیرستانی خود را در دبیرستان دارالفنون تهران پشت سر گذاشت. سپس در رشته فلسفه در تهران و فرانسه ادامه تحصیل داد.
او نویسنده و پژوهشگری پرکار بود. به طوری که با وجود حبس در زندان در سنین جوانی، و سپس ترک ناگزیر ایران در دهه ۶۰، آثار متعددی از خود در زمینه تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی و نمایشنامه برجای گذاشت.
فریدون شایان فعالیت پژوهشی را خیلی زود و از نوجوانی آغاز کرد. سال ۱۳۴۰، تنها ۱۹ سال داشت که کتاب "مبارزات طبقاتی" را منتشر کرد. بدین ترتیب تا انقلاب سال ۵۷، دو کتاب دیگر نیز روانه بازار کتاب کرد: "سیری در تاریخ ایران باستان" و "از میمون تا انسان" که هر دو در سال ۱۳۵۱ منتشر شدند و مورد استقبال مخاطب قرار گرفتند. "سیری در تاریخ ایران باستان" تا سال ۵۶ به چاپ سوم رسید، و "از میمون تا انسان" به چاپ پنجم.
برنامه ها
پایان پادکست
از میمون تا انسان
فریدون شایان در کتاب "از میمون تا انسان"، به تئوری داروین پرداخته و معتقد بود انسان محصول تکامل پستانداران است.
این کتاب سبب شد تا نام او در فضای سیاسی و فعالان چپ دهه ۵۰ خورشیدی و سالهای اول انقلاب، تبدیل به نامی آشنا شود. به عبارتی دیگر، کمتر فعال چپ آن زمان را فارغ از گرایش و تعلقات سیاسی میتوانیم پیدا کنیم که کتابهای آن دوره فریدون شایان را نخوانده باشد.
رضا طالبی، فعال سیاسی در تایید این نکته میگوید: "این کتاب از جمله آثار مورد توجه علاقهمندان به اندیشههای چپ در دهه ۵۰ بود؛ نسلی که انقلاب ۵۷ را رقم زد و لازم هست با توجه به زمان و موقعیت انتشار آن مورد نقد و بررسی قرار بگیرد."
سعید افشار فعال سیاسی و مدیر رادیو همبستگی در استکهلم میگوید: "چند کتاب در سالهای دهه ۵۰ بین همه علاقهمندان اندیشه چپ طرفدار داشت و خوانده میشد. ازجمله اصول مقدماتی فلسفه ژرژ پولیتزر، فونتامارای اینیاتسیوسیلونه، خرمگس اتل لیلیان وینیچ، مادر ماکسیم گورکی، حاجی آقای صادق هدایت، کتابهای صمد بهرنگی بخصوص ماهی سیاه کوچولو، و یکی هم همین کتاب از میمون تا انسان فریدون شایان که به جوانان کمک میکرد تا اندیشه غیر مذهبی را بفهمند و به نظریه ماتریالیسم روی بیاورند. در آن فضایی که بسیاری از جوانان به اندیشههای شریعتی روی میآوردند کتابهایی نظیر نوشتههای فریدون شایان، مهمات فکری را برای جوانان چپ و کمونیست فراهم میکرد. خیلی هم ساده و قابل فهم، و برای ما جوانان آن دوره، قابل ارتباط بود."
امیر جواهری، فعال سیاسی نیز در یادداشتی در وبلاگ خود تحت عنوان "اندیشه" نوشته: "کافی است کتاب از میمون تا انسان را بخوانی و به تبار انسانی خود پی ببری و موجودیت نظام پیوسته به اسمانها را هیچ بشماری."
زندان
فریدون شایان در دهه پنجاه خورشیدی بهدلیل اندیشههای مارکسیستی، کتابخوانی و سپس محتوای دو کتاب "از میمون تا انسان" و "سیری در تاریخ ایران باستان" به زندان افتاد.
به گفته افشین باوند از دوستان فریدون شایان، او همیشه تاکید میکرد: «من دوبار محکوم شدم. یکی برای کتابی که خواندم به سه سال؛ و دوم وقتی فهمیدند که نویسنده کتاب خودم هستم به پنج سال محکوم شدم.»
توجه به نوجوانان
فریدون شایان پس از خروج از زندان، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیتها و سخنرانیهایی داشت. او در این مسیر، برای آشنایی نوجوانان با فلسفه، شروع به نگارش کتابی کرد که پس از انقلاب در سال ۱۳۵۹ تحت عنوان "نگاهی به فلسفه" منتشر شد.
این کتاب خیلی زود مورد استقبال مخاطب، یعنی نوجوانان علاقهمند به فلسفه قرار گرفت و طی یک سال به چاپ دوم رسید.
به نظر میرسد سادهکردن مباحث فلسفی و در دسترس قرار دادن آنها برای طیف وسیعتری از مخاطبان علاقهمند، یکی از نکات مورد توجه فریدون شایان بوده است؛ گرایشی که بعدها نیز در کارنامه فعالیت این نویسنده و پژوهشگر خود را نشان میدهد.
امیر جواهری در پیوند با همین نکته، درباره ساختار روایی کتاب «پنجرهای به حقیقت: مروری در اندیشه فلسفی» نوشته است: «فریدون از عمویش، سئوالاتی فلسفی میپرسد و عمو در پاسخ به سئوالات او در یک جمع فامیلی عدهای از جوانان مشتاق به دانستن راز هستی و جاودانگی را گرد میآورد و از سقراط و افلاطون، بودا، برهمن و زرتشت و... و عصارهی اندیشهی آنان، که هریک میخواهند جهان و هستی را با فلسفهی خود، تعبیر کنند، سخن میراند. [...] این بحث فلسفی که ابتدا به صورت سئوال و جواب بین جوانان و عمو شروع شده بود، سرانجام به اظهار نظر همه شرکتکنندگان میانجامد...»
یک دهه ترجمه
فریدون شایان خلوتگزیده بود و به گفته دوستانش در حرف و سخن، گزینه گو. با این حال راحت و بیتکلف بود.
ماری شایان خواهر فریدون شایان که در فرانسه زندگی میکند، میگوید که برادرش "بیاعتنا به مال دنیا بود و بسیار متواضع و فروتن، اما با ایمانی راسخ به آرمانهای خودش".
علاوه بر اینها حافظه خوبی هم داشت. مادرش فرانسوی بود. از اینرو بر زبان فرانسه مسلط بود و با ادبیات فرانسه نیز آشنایی داشت.
بر این اساس، در سالهای پس از انقلاب تا زمانی که در ایران بود، فعالیت خود را بیشتر بر ترجمه متمرکز کرد. به طوری که در فاصله بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۶۸، دست کم ده کتاب فلسفی و تاریخی از زبان فرانسه به فارسی ترجمه و روانه بازار کتاب کرد؛ از نویسندگانی چون آ. ماکوولسکی که یکی از محققان برجسته در زمینه تاریخ منطق به شمار میآمد، تا بوریس گریگوریویچ کوزنتسوف، فیزیکدان، فیلسوف، مورخ و اقتصاددان که هر دو نیز اهل اتحاد جماهیر شوروی بودند.
دیگر کتابهای فریدون شایان، در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا ۶۸ اینها هستند: "فرانسه در عصر انقلابها انقلاب بزرگ" (ویکتورمویسییویچ دالین)، "تاریخ عصر جدید: از انقلاب انگلستان تا کمون پاریس" (آ.آفیموف)، "کمونیسم و آزادی" (ر.کاسالاپف)، "اصول سوسیالیسم علمی" (ویتالیآرکادیویچ آفاناسیف، ماکارووا، ل میناایف)، "زیباییشناسی علمی و مقولههای هنری" (آونر زایس)، "زندگی و آثار گالیله" (باریسگریگوریویچ کوزنتسوف)، "تاریخ منطق" (آ. ماکوولسکی)، "تاریخ فرانسه" (ویکتورمویسییویچ دالین) و "تاریخ علم اخلاق - سیر تحول مفهوم اخلاق" (الک دروبینکی).
گریز ناگزیر
پس از افزایش انسداد سیاسی در ایران و سرکوب فعالان سیاسی در دهه شصت، فریدون شایان در نیمههای این دهه از ایران خارج میشود و در سوئد ساکن میشود؛ در شهرهایی چون مالمو، گوتنبرگ و در نهایت استکهلم.
او در این دوره هم دست از تحقیق و آموزش نمیکشد و بیوقفه به نگارش کتابهایی درزمینه تاریخ، فلسفه و جامعهشناسی ادامه میدهد.
در نخستین گام به گفته امیر جواهری، در دهه ۹۰ میلادی پروژهای را برای دانشگاه امئو درشمال سوئد با هدف بررسی تاریخ این کشور به مدت دو سال پیش میبرد. کتاب "سوئد در گذرگاه تاریخ" که در سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۷ خورشیدی) در ۳۹۴ صفحه منتشر شد حاصل این پژوهش است.
فریدون شایان کتابهای دیگری را نیز به طور متوالی طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۷(۲۰۰۳ تا ۲۰۱۸ میلادی) منتشر میکند: "عقل در تبعید: انسان در کشاکش آرمان و ابتذال" (همراه با جواد فولادی)، "از بهشت تا بهشت: مروری در اندیشهی فلسفی"، "بروز تراژیک در پارادوکسهای تاریخی"، "پنجرهای به حقیقت؛ مروری در اندیشه فلسفی"، "از سامان عقلی تا سامان هستی"، "سیر اندیشه در چند انگارهی فلسفی"، "جدال در ابهام" و "فرهنگ فلسفی".
در این میان کتاب "جدال در ابهام"، نمایشنامه است.
تدریس فلسفه
با نگاهی به کارنامه فعالیتهای فریدون شایان میتوان حدس زد که دغدغه نخست او چه در ایران چه در سوئد، نوشتن و پژوهش بوده است، اما او موازی با این فعالیت تدریس نیز میکرد و در سوئد به حلقهای از ایرانیان علاقهمند به فلسفه و زیباییشناسی هنر درس میداد.
این کلاسها در اتحادیه آموزشی کارگران سوئد ABF در استکهلم و پاتوق کتاب اندیشه در گوتنبرگ برگزار میشد. فریدون شایان حتی در زمانی که در استکهلم زندگی میکرد، برای تداوم کلاسهای فلسفه، در بین استکهلم و گوتنبرگ در رفت و آمد بود.
علاوه بر اینها با اینکه در دهه پایانی عمر خود رفته رفته از حیث توان جسمانی ضعیف میشد، اما از فعالیتهای خود در زمینههای مورد علاقهاش نکاست و در سال ۲۰۱۲ میلادی در برنامهای تحت عنوان "سیری در فلسفه" هر شنبه در رادیو همبستگی سوئد برای علاقهمندان این حوزه مطالعاتی سخن میگفت. به گفته ماری شایان، "او از تدریس لذت میبرد. سعی میکرد دانستههایش را به شاگردان و دیگران بیاموزد، و وقتی آنها یاد میگرفتند خیلی خوشحال میشد."
هنر و فرهنگ
فریدون شایان به ادبیات کلاسیک ایران علاقهمند بود. ماری شایان بر این نکته تاکید دارد که علاقه به مطالعه، نوشتن و دانستن از کودکی در برادرش وجود داشته است. او میگوید: "از کودکی نگاهی جدی داشت و درونگرا به نظر میرسید. هوش و حافظه بالایی داشت. عشق بسیاری به ادبیات داشت. حکایتهای کلیله و دمنه و شیرین و فرهادِ نظامی گنجوی را حفظ بود. شاهنامه فردوسی، اشعار حافظ، مولانا، خیام و سعدی را خیلی خوب میشناخت. همچنین نثر سعدی را دوست داشت."
به گفته حسین فرح آوا، مسئول کلوب فیلم آزاد و سینماگر، فریدون شایان در کارگاههای مربوط به نمایش و فیلم نیز فعال بود و در یک دهه آخر عمر خود این علاقهمندی را به طور منظم پیگیری میکرد.
این فعال فرهنگی میگوید: «یکی از علاقهمندیهای فریدون شایان، نمایشنامهنویسی بود. او نمایشنامه جدال در ابهام را با نگاهی مدرن به نبرد رستم و اسفندیار در شاهنامه نوشت که منتشر شد و در اجرای رادیویی آن حدود ۲۰ نفر نقشآفرینی کردند. نسخه رادیویی این نمایش از رادیو همبستگی پخش شد. همچنین نمایشنامه دیگری نیز به عنوان بهشت در بهشت نوشت. این نمایشنامه برگرفته از بخشی از کتابی به همین نام از خود فریدون شایان بود. این کار یک سال پس از انتشار کتاب بهشت در بهشت، حدوداً در سال ۲۰۰۴ میلادی در سالن آمفی تئاتر ABF در سوندبیبری روی صحنه رفت. نویسنده بسیار مورد علاقه فریدون شایان صادق هدایت بود. او داستان حاجی آقای صادق هدایت را برای نمایشنامه تنظیم کرده بود که در شبی تحت عنوان هدایت در سال ۲۰۱۲ در آمفی تئاتر هالونبری در استکهلم روی صحنه رفت."
فریدون شایان در سالهای آخر عمر به دلیل بیماری به سختی میتوانست راه برود، اما با این حال دست از فعالیتهای فرهنگی خود نکشید تا اینکه پاندمی کرونا او را خانهنشین کرد.
او دو فرزند دختر به نام پانتهآ و آتوسا دارد.