ناخن پال. [ خ ُ ] (اِ مرکب) آماس
بسیاردردناک که در اطراف ناخن مردم پدید آید. (ناظم الاطباء. ناخن
خاره. (از برهان قاطع. درد ناخن. کژدمه. کژدمک. عقربک. گوشه. داحوس. داحس. کرمیشک. (یادداشت مؤلف. رجوع به ناخن خواره شود. ||
خلال گونه ای که بدان بن ناخن ها پاک کنند. (یادداشت مؤلف). دهخدا.