«بحران» پزشک در «آینده نزدیک» در ایران، «هر کس که بتواند میرود»
مسئولان در نهادهای پزشکی و درمانی ایران درباره مشکل کمبود پزشک متخصص در سالهای آینده هشدار میدهند. «معیشت» و «منزلت اجتماعی» در یک نظام فاسد، سرکوبگر و ناکارآمد، از دلایل اصلی بیعلاقگی به کار درمان یا برخی تخصصهای پزشکی و مهاجرت گسترده پزشکان عنوان شده است.
بحران نظام درمانی جمهوری اسلامی پس از اولین وام خارجی از صندوق بینالمللی پول بعد از جنگ ایران و عراق و الزام به اجرای سیاستهای نولیبرال مثل خصوصیسازی، با طرح «خودگردانی» بیمارستانها در زمان وزارت علیرضا مرندی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی شروع شد و در چند دهه گذشته در کنار سیاستهای ایدئولوژیک، سرکوبگرانه و تبعیضآمیر نظام سبب شده فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی هر چه بیشتر به کار غیرپزشکی یا مهاجرت روی بیاورند.
مهاجرت
به گفته رئیس سازمان نظام پزشکی ایران، «اینکه موج مهاجرتها به سمت پزشکان متخصص و فوق تخصص رفته زنگ خطر جدی است.»
محمد رئیس زاده به ایسنا گفت «بحث مهاجرت از قدیم بوده اما حالا شتاب آن بیشتر شده» و امسال «حدود پنج هزار» پزشک برای مهاجرت درخواست گواهی «عدم سوءپیشینه پزشکی» از نظام پرشکی کردهاند که «البته به این معنا نیست که تمام این افراد از کشور خارج شدند، فقط درخواست دادهاند. بالغ بر یکسوم این افراد، پزشک عمومی هستند.»
سحر مطلبی پزشک و پژوهشگر سلامت جامعه در سوئد به بیبیسی فارسی گفت مهاجرت پزشکان و کادر درمان پس از اعتراضهای کنونی شدت گرفته چرا که این افراد در خط اول تماس مستقیم با کشته شدگان، مجروحان و قربانیان «شکنجه و تجاوز» در اعتراضهای اخیر هستند و علاوه بر فشار روانی که به آنها وارد میشود، بر حسب تعهد حرفهای خود باید این موارد را اعلام و آشکار کنند که سرکوب حکومت این اجازه را نمیدهد.
ایرج فاضل رئیس جامعه جراحان ایران هم به روزنامه هم میهن گفت: «موج مهاجرتها را نمیشود ندیده گرفت. هر پزشک و جراحی که میرود، یک صدمه بزرگ است. امروز کار به جایی رسیده که هر کسی که بتواند، میرود و اکثراً فقط کسانی میمانند که نمیتوانند بروند.»
«کار سخت» در نظام طبقاتی
پارسال در اوج موج چهارم کرونا در ایران گزارشهایی از «خودکشی سریالی کادر درمان» از جمله رزیدنتهای تحصصی و فوقتحصصی منتشر شد. در آن زمان احمد شریفی مقدم دبیر کل خانه پرستار گفته بود:
«رزیدنتها قشر مظلومی هستند که فعالیتشان زیر سابه پزشکان متخصص است، ساعت کاری آنها بالاست، درآمد اندکی دارند و صددرصد تعرفه عملها و معاینات پزشکی آنها به حساب پزشکان متخصصی واریز میشود که هنگام کشیک خانه تشریف دارند.»
فساد نهادینه در جمهوری اسلامی یکی از مشکلات اصلی در جامعه بهداشتی-درمانی ایران است، از فروش سوال امتحان دستیاری پزشکی که بگذریم، سهمیههای مختلف بشکلی بسیار تبعیضآمیز برای وابستگان حکومت انحصاری و از دسترس دیگران دور بوده است، سهمیه ورود به رشتههای درمانی از جمله رشتههای معروف به «لوکس»، امکان استخدام، گرفتن پروانه مطب، امکان پژوهش و غیره.
در جمهوری اسلامی آمار فارغالتحصیلان در رشتههای بهداشت و درمان بسیار بالا رفته اما رانتی بودن و ضعف آموزش مشهود است. در واقع جامعه درمان مثل خود جامعه ایران به دو طبقه تقسیم شده، یک گروه کوچک برخوردار از ثروت، موقعیت، رفاه و امکانات که روی دوش جمعیت بزرگ محروم، زحمتکش، کمدرآمد و بیآینده سوار است.
معیشت، منزلت
پایان پادکست
به گفته دکتر فاضل «عامدانه در حال تخریب پزشکی بهویژه جراحی در ایران هستند» و «بحث تعرفهها و حفظ منزلت اجتماعی پزشکان و جراحان» دو عامل مهم است.
مسئولان نهادهای پزشکی درباره عدم تمایل پزشکان به چند رشته تخصصی هشدار دادهاند، از جمله بیهوشی، جراحی اطفال و جراحی قلب بخصوص جراحی قلب اطفال که امسال فقط «دو فارغالتحصیل» داشته است.
به گفته دبیر شورای هماهنگی نظام پزشکیهای استان اصفهان «برای پنج تا ده سال آینده باید نگران باشیم که پزشک متخصصی نیست که بیماران را مداوا کند.»
به گزارش خبر آنلاین، یاسر صالحی نجفآبادی گفت: «ظرفیت پذیرش دستیار جراحی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در مهر ۱۴۰۰، ده نفر بود که فقط هفت نفر برای این رشته ثبتنام کردند، کمتر از یک سال بعد، چهار نفر از آنها انصراف دادند و حالا فقط سه دانشجوی دستیاری جراحی عمومی در این دانشگاه مشغول هستند.»
آقای صالحی همچنین گفت در تخصص بیهوشی هم با «بحران شدید کمبود نیرو مواجه هستیم» و در سال ۱۴۰۰ «چهار نفر» پذیرش شدند که «هر چهار نفر استخدامی وزارت بهداشت هستند و درواقع پزشک عمومی آزاد نیستند.»
او هم به مسئله معاش اشاره کرد و گفت: «طبابت در ایران از انتفاع شغلی خالی شده است یعنی اینکه تفاوتی بین درآمد یک پزشک عمومی و پزشک متخصص نیست.»
«پزشکان ما رغبتی برای تحصیل در دورههای تخصص و فوق تخصص ندارند. نتیجه این است که در سالهای آینده پزشک نخواهیم داشت.»
وزارت بهداشت برای حل مسئله پر نشدن ظرفیت برخی دستیاریهای پزشکی، به گفته رئیس سارمان نظام پزشکی، «شروع به جذب دستیار بدون آزمون و تایید صلاحتهای علمی کرد که این خودش در آینده بشدت مشکلساز خواهد شد.»
دکتر رئیسزاده همچنین گفت: «جامعه پزشکی به خودکفایی رسیده ولی زیرساختها وجود ندارد. باید توجه کرد که در اوایل انقلاب، در کشور ۱۸ هزار پزشک داشتیم اما در حال حاضر بیش از ۱۶۰ هزار پزشک داریم و به نسبت جمعیت، سرانه پزشک پنج تا شش برابر رشد کرده است و تعداد پزشکانمان بیش از ۱۲ برابر شده است. همچنین اوایل انقلاب بین ۹ تا ۱۳ دانشکده پزشکی داشتیم اما در حال حاضر ۶۷ دانشکده پزشکی داریم.»
او هشدار داد که «نه در آیندههای دور» بلکه در همین «پنج سال آینده» نظام درمان ایران با «بحرانهای جبرانناپذیر » مواجه میشود و «اگر به همین روال پیش برود، مجبور به عقبگرد خواهیم شد» و باید بیماران را برای مداوا به «خارج از کشور بفرستیم و پزشکان خارجی به کشور بیاوریم.»