۱۴۰۲ آبان ۳۰, سه‌شنبه

  

سرمقاله 906

افکار عمومی ایران در فردای

پایان جنگ غزه دگرگون خواهد شد

 

جنگ اسرائیل با مردم غزه همچنان بعنوان مهمترین حادثه جهانی هفته های اخیر ادامه دارد. هرچند به مرور زمان و با افزایش جنایات و قساوت های دولت اسرائیل از یکسو و اشکار شدن زمینگیر شدن آن در غزه فضای روزهای آغازین این جنگ در ایران اندکی تغییر کرده است ولی هنوز تحولی چشمگیر را شاهد نیستیم. اینکه در ایجاد این فضا در این مورد نیز مثل همه مسائل و موارد دیگر نقش حکومت و حکومت ها عمده است تردید نیست. اینکه در دنیای به هم پیوسته کنونی قدرت های جهانی نیز وجود دارند که بر روی افکار عمومی می توانند در حد خود و نسبتا بالا تاثیر بگذارند نیز آشکار است. این را هم می دانیم که سیاست خارجی ایران بدلیل نقش و نفوذ آن در منطقه خاورمیانه و آسیای غربی و مقابله آن با اسرائیل و آمریکا موضوع تقابل آمریکا و دیگر قدرت های استعماری و امپریالیستی است. بویژه که اسرائیل همچون ناوهواپیمابر و قدرت نیابتی آمریکا و کانون تنش و صدور نظامیگری و عقب ماندگی و درگیری در کل منطقه عمل می کند و روبروی ایران ایستاده است. به این ترتیب عوامل مختلفی وجود دارد که بر روی سمت و سوی افکار عمومی در ایران تاثیر می گذارد.

این نیز واقعیت است که مردم ایران زیر فشارهای مختلف اقتصادی و اجتماعی قرار دارند که همراه است با یک بمباران تبلیغاتی از داخل و خارج که گویا مردم ایران در بدترین شرائط ممکن در مقایسه با دیگر کشورها زندگی می کنند. این تفکر و این نگرش جایی برای همدردی باقی نمی گذارد و ربطی هم به مردم غزه تنها ندارد. هرجای دیگر دنیا هم مشابه این اتفاق می افتاد یا بیفتد در افکار عمومی ایران تفاوت چندانی ندارد. مردمی که فکر می کنند در بدترین شرایط زندگی می کنند حتی ترجیح می دهند ندانند که دیگرانی از آنان ممکن است در شرایطی نامساعدتر باشند. بطور معکوس بخش مهمی از جامعه در وضع موجود به شکل های مختلف منافع دارد و خواست تغییرات برای آن از عوض شدن چهره های تکراری چهل سال گذشته با چهره هایی جدید فراتر نمی رود و خواهان تحول واقعی و بنیادین نیست. این بخش بیش از همه در فضای مجازی فعال است و نقدهای آن به سیاست های حکومت از سطحی ترین مسائل فراتر نمی رود.

بخشی از جریان های سیاسی داخلی و خارجی نیز از روی فرصت طلبی، و بی اطلاعی و محاسبات نادرست سیاسی به موج بی اعتنایی پیوستند. فرصت طلبی از این جهت که خود را با مردم همسو نشان دهند و بی اطلاعاتی و محاسبات نادرست از این جهت که حادثه حمله به اسرائیل را به حساب خود یک "یازدهم سپتامبر" دیگر می دانستند و اعلام می کردند که حالا اسرائیل وارد میدان خواهد شد و چند روزه حساب حماس را خواهد رسید و اینها بعنوان فاتحان پیروزی اسرائیل و طلبکاران از حماس و رهبران جمهوری اسلامی وارد میدان خواهند شد. حساب های کودکانه ای که برآمده از بی اطلاعی آنها از واقعیت جهان و همچنین ایمان و ارداتشان به نظم و هژمونی آمریکایی بوده و هست.

این گروه آخر در رسانه های ایران که همسو با اتاق بازرگانی و لابی اسرائیل و آمریکاست و فعالانه چین ستیزی و روسیه ستیزی را تشویق می کنند دست بالا را دارند. چنانکه مثلا با وجود آنکه آمریکا دو قطعنامه روسیه در شورای امنیت برای آتش بس را وتو کرده است می گویند ادامه جنگ به زیان آمریکا و به سود روسیه است و روسیه می خواهد ایران را به جنگ بکشاند. یعنی نه تنها واقعیت های جهان را معکوس می بینند بلکه واقعیت های جهان را معکوس می کنند و به مردم ایران ارائه می دهند.

در این میان آنچه باید درباره آن اندیشید واقعیت های ایران در فردای پس از پایان جنگ غزه است. شک نیست که افکار عمومی در ایران در فردای این جنگ دچار یک لرزه بزرگ خواهد شد و ایمانش به بسیاری از باورهای تحمیلی و تقلبی فرو خواهد ریخت. سیاست های حکومت در کنار آن بی اعتنایی و آن درک نادرست از واقعیت جهان سرانجام تلخ خود را بزودی نشان خواهد داد، سرانجام تلخی که در صورتی که حکومت دست از لجاجت با مردم بردارد می تواند به یک آگاهی مثبت و نوین فرا روید.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh