آتش ستا. [تَ سِ]. (ا. ص. فاعلی مرکب فارسی). ستاینده آتش. آذر ستا. پرستنده آتش. آتش پرست. گبر. مجوس. زرتشتی. ستا = ستودن. [قدیمی] ستاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر مثل خود ستا، آفتابستا). ستایشت بهحقیقت ستایش خویش است که آفتابستا چشم خویش را بستود (مولوی۲: ۳۲۵).