ایران چقدر با ساخت بمب هستهای فاصله دارد؟

یکی از نگرانیهای جدی درباره برنامه هستهای ایران افزایش چشمگیر ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد است که از نظر فنی تنها یک گام تا تولید اورانیوم با سطح غنای تسلیحاتی فاصله دارد.
بعد از شکست برجام، ایران سقف تعیینشده در این توافق برای غنیسازی اورانیوم را کنار گذاشت و ذخایر اورانیوم غنیشده با درصد بالا را روز به روز افزایش داد.
قدرتهای غربی و سازمانهای بینالمللی میگویند با تشدید این فعالیتها و استفاده از تاسیسات پیشرفتهتر، «زمان گریز هستهای» ایران به شدت کاهش یافته است.
زمان گریز هستهای چیست؟
زمان گریز هستهای به مدت زمانی گفته میشود که یک کشور نیاز دارد تا مقدار کافی از مواد شکافتپذیر را برای ساخت یک بمب هستهای تولید کند. بر اساس تعاریف آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این مواد معادل ۲۵ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا سطح ۹۰ درصد است.
زمان گریز معیار مهمی برای ارزیابی سرعت حرکت یک کشور از یک برنامه هستهای صلحآمیز به سوی یک برنامه هستهای نظامی به حساب میآید.
مهمترین عوامل در محاسبه زمان گریز هستهای، ظرفیت زیرساختهای غنیسازی، میزان ذخایر اورانیوم غنیشده و همین طور سرعت و کارایی فرآیندهای غنیسازی است. این عوامل به طور مشترک نشان میدهد که یک کشور با چه سرعتی میتواند به توانایی تولید سلاح هستهای دست پیدا کند.

برآوردها از زمان گریز هستهای ایران چیست؟
برآوردهای مختلفی درباره زمان گریز هستهای ایران و مسیرهای احتمالی جمهوری اسلامی ایران برای ساخت سلاح هستهای مطرح شده است، هر چند ایران همواره بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تاکید کرده است.
با بالا گرفتن تنش در خاورمیانه، به ویژه بعد از حملات مستقیم ایران و اسرائیل، گمانهزنیها درباره این موضوع بار دیگر بالا گرفته است.
همزمان برخی از مقامهای جمهوری اسلامی خواهان تغییر دکترین دفاعی ایران شدهاند که به عنوان درخواستی برای حرکت احتمالی در مسیر یک برنامه نظامی هستهای تعبیر شده است.
برآوردها نشان میدهد که زمان گریز هستهای ایران کاهش قابل ملاحظهای یافته است. اما به گفته ناظران، بسیاری از اظهارنظرها در این مورد با انگیزههای سیاسی صورت میگیرد و اعتبار آن محل تردید است.
در هفتههای اخیر، هم در ایران و هم در آمریکا و اسرائیل، بازههای بسیار کوتاهی، مانند ۴۸ ساعت یا حتی ۲۴ ساعت، برای زمان گریز هستهای ایران مطرح شده است.
اما مارک فیتزپاتریک، پژوهشگر ارشد موسسه بینالمللی مطاعات استراتژیک در واشنگتن، این اظهارات را «مبالغهآمیز و تهدیدآمیز» توصیف میکند، هر چند که به گفته او ارزیابی واقعی چندان هم طولانیتر نیست.
آقای فیتزپاتریک به بیبیسی فارسی گفت: «تقریبا هر کارشناسی در آمریکا و بریتانیا و کشورهای غربی دیگر که برنامه هستهای ایران را دنبال میکند، میگوید مدت گریز ایران یک هفته است. ۲۴ ساعت نیست. یک روز نیست. ولی یک هفته هم مدت کوتاهی است.»
مقامهای ارشد آمریکایی و موسسات تحقیقات امنیتی و هستهای چنین تخمینی را که از ماهها پیش مطرح بوده است، تایید میکنند.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در ماه ژوئیه (تیر ۱۴۰۳) در مجمع امنیتی اسپن گفت: «ایران به دلیل کنار گذاشته شدن توافق هستهای (برجام) به جای آن که حداقل یک سال با دستیابی به ظرفیت تولید مواد شکافتپذیر برای ساخت سلاح هستهای فاصله داشته باشد، اکنون احتمالا تنها یک یا دو هفته تا رسیدن به این مرحله فاصله دارد.»
این کوتاهترین تخمینی است که مقامهای ارشد آمریکایی تاکنون از زمان گریز هستهای ایران ارائه دادهاند.
«موسسه علوم و امنیت بینالمللی» که در دو دهه گذشته به صورت پیوسته برنامه هستهای ایران را دنبال کرده است، در تازهترین گزارش خود در روز ۲۱ نوامبر (اول آذر) برآورد کرد که ایران میتواند «تنها با استفاده از بخشی از ذخایر اورانیوم خود با غنای بالای ۶۰ درصد و تنها چهار آبشار سانتریفیوژ پیشرفته، اولین ۲۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای تسلیحاتی را در مدت یک هفته یا کمتر تولید کند».
این موسسه با بررسی و تحلیل گزارش ماه نوامبر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتیجهگیری کرده است که ذخایر اورانیوم غنیشده ایران و ظرفیت سانتریفیوژهای آن به حدی رسیده است که میتواند در مدت یک ماه «مواد لازم برای تقریبا تا ۱۰ سلاح هستهای را فراهم کند».
مارک فیتزپاتریک به بیبیسی گفت آنچه مایه نگرانی است افزایش قابل توجه ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران است که «هیچگونه مصارف غیرنظامی ندارد و فقط برای ساختن بمب به کار میآید».
برآورد او این است که در حال حاضر «ایران به اندازه کافی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد دارد که بتواند با بالا بردن سطح آن به ۹۰ درصد، به اندازه شش بمب هستهای را تولید کند».

ذخایر اورانیوم غنیشده ایران چقدر است؟
بعد از خروج آمریکا از برجام در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ و اعمال سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران، این کشور هم به تدریج از تعهدات خود در این توافق عقبنشینی کرد.
برجام سقف غنیسازی اورانیوم در ایران را ۳/۶۷٪ تعیین کرده بود و ذخایر اورانیوم غنیشده با این درصد نباید از ۳۰۰ کیلوگرم فراتر میرفت.
اما در سالهای گذشته ایران با به کار گرفتن سانتریفیوژهای پیشرفته به صورت پیوسته ذخایر اورانیوم غنیشده و درصد غنیسازی را افزایش داده است.

تازهترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده ایران تا اواخر ماه اکتبر (اواخر مهر/اوایل آبان)، به حدود ۸۴۰ کیلوگرم رسیده است.
میزان ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده که به دلیل نزدیکی به غنای تسلیحاتی بیشترین نگرانی را ایجاد کرده است، به بیش از ۱۸۲ کیلوگرم رسیده است.
این گزارش میگوید نرخ تولید اورانیوم ۶۰ درصد به طور متوسط ۷/۶ کیلوگرم در ماه بوده است.
آژانس گفته است که ایران در مجموع ۱۱ هزار و ۷۰۰ سانتریفیوژ پیشرفته دارد که با استفاده از آنها توانسته است مراحل غنیسازی را کوتاهتر و کارآمدتر کند.

این اعداد مربوط به آخرین گزارش آژانس پیش از تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران است. مقامهای جمهوری اسلامی ایران بلافاصله بعد از تصویب قطعنامه اعلام کردند که ظرفیت غنیسازی اورانیوم را «به شکل قابل ملاحظهای با انواع ماشینهای پیشرفته» بالا خواهند برد، هر چند اطلاعات دقیقی درباره اقدامات خود ارائه نکرده و گفتهاند که این فعالیتها در گزارشهای بعدی آژانس منعکس خواهد شد.

پس از تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی چه اتفاقی میافتد؟
تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی گامی مهم در مسیر ساخت سلاح هستهای است، اما به تنهایی برای تولید یک بمب کافی نیست.
مارک فیتزپاتریک به بیبیسی فارسی گفت زمان گریز هستهای، مدت زمان لازم برای تولید اورانیوم غنیشدهای است که برای ساخت بمب لازم است، اما بعد از آن «ایران چند ماه احتیاج دارد تا بتواند با استفاده از این مواد یک سلاح هستهای بسازد».
او اضافه میکند که پس از آن هم «چند ماه دیگر نیاز دارد که بتواند این سلاح را روی یک موشک سوار کند. به همین دلیل است که برآورد ما از ساخت سلاح قابل استفاده هستهای حدود یک سال است».
تاسیسات غنیسازی، اورانیوم با غنای تسلیحاتی را به شکل هگزافلوراید تولید میکنند. این ماده برای استفاده در سلاح باید به فلز اورانیوم با درجه تسلیحاتی تبدیل شود. این مرحله از نظر فناوری پیچیده است و نیازمند تجهیزات خاص و دانش فنی بالا است.
موسسه علوم و امنیت بینالمللی در گزارش خود گفته است که ایران در سالهای اخیر توانایی خود را در تولید فلز اورانیوم نشان داده است، «از جمله توانایی تولید فلز اورانیوم طبیعی و فلز اورانیوم غنیشده تا ۲۰ درصد در خطوط تولید فلز اورانیوم در مرکز هستهای اصفهان که تحت نظارت آژانس قرار دارد. در چند ماه از سال ۲۰۲۱، ایران مقادیر کمی از فلز اورانیوم غنیشده تا ۲۰ درصد تولید کرد».
علاوه بر این، مونتاژ یک کلاهک هستهای، شامل ادغام اورانیوم با اجزای مختلف مواد انفجاری پیشرفته است تا یک مکانیزم انفجاری موفق ایجاد شود.
اگرچه کارشناسان معتقدند که ایران هنوز در این زمینه با چالشهای فنی روبرو است، اما در عین حال میگویند تحقیقات گستردهای که سالها پیش در قالب «برنامه آماد» انجام شده، زیرساختهای لازم برای این کار را تا حدودی فراهم کرده است.
در گزارش موسسه علوم و امنیت بینالمللی گفته شده است که تخمین زمان لازم برای ساخت یک کلاهک هستهای قابل اعتماد برای استفاده در موشک بالستیک پیچیده است، چون «ایران در پایان برنامه آماد با مشکلات زیادی در ساخت کلاهکی که روی موشک بالستیک شهاب ۳ جا بگیرد، مواجه بود. برای موشکهای پیشرفتهتر، ایران ممکن است نیاز به کوچکسازی بیشتر کلاهک خود داشته باشد».
این موسسه اخیرا در گزارشی با عنوان «حرکت به سوی بمب: مسیرها و زمانبندیها» گفته است که ایران میتواند از طریق دو مسیر یا برنامه برای دستیابی به سلاح هستهای اقدام کند:
برنامه اضطراری: در این روش ایران میتواند طی کمتر از شش ماه اولین بمب هستهای خود را تولید کند. این بمب ممکن است قابل حمل با موشک نباشد، اما برای آزمایش یا انتقال با وسایل دیگر مناسب است.
بازسازی مجتمع تولیدی: این مسیر، مشابه برنامه آماد، حدود دو سال زمان میبرد و امکان تولید اولین کلاهک هستهای قابل حمل با موشک و ایجاد زیرساختهای تولید سریالی کلاهکها را فراهم میکند.
چه مراحلی باید طی شود؟
«انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در تازهترین گزارش تحقیقی خود در روز ۲۵ نوامبر (۵ آذر) برآورد کرده است که ایران برای ساخت یک سلاح هستهای عملیاتی بعد از مرحله تولید اورانیوم غنیشده، بسته به نوع سلاحی که مد نظر داشته باشد، به «چند ماه تا یک سال یا بیشتر» زمان نیاز دارد.
بنابر این گزارش چنین کاری در سه مرحله انجام میشود:
۱. طراحی و مونتاژ اجزا: ایران باید مرحله طراحی دستگاه انفجاری و مونتاژ اجزا را تکمیل کند که شامل این موارد است:
سیستمهای انفجاری: طراحی و تولید یک سیستم انفجاری برای فشردهسازی هسته اورانیوم
آغازگر نوترونی: سیستمی برای شروع واکنش زنجیرهای هستهای
هسته اورانیوم: ساخت و ماشینکاری دقیق برای شکلدهی هسته بمب
۲. آزمایش سرد: در گزارش آمده است که اگر ایران هنوز چنین کاری نکرده باشد، ممکن است یک آزمایش سرد انجام دهد که در آن از مواد غیرفعال مانند اورانیوم تهیشده به جای اورانیوم غنیشده استفاده میشود. هدف این آزمایش ارزیابی عملکرد طراحی کلی بمب است.
۳. کوچکسازی: طراحی سلاح به اندازهای کوچک که بتواند در سیستمهای حمل متناسب (مانند موشکها) قرار گیرد، چالش دیگری است. طراحیهای کوچکتر میتواند شامل سلاحهای همجوشی تقویتشده باشد که نیاز به مواد شکافتپذیر کمتری دارند. این همان موضوعی است که در گزارش موسسه علوم و امنیت بینالمللی هم به آن اشاره شده بود.
آیا غلبه بر موانع فنی کافی است؟
مسیر احتمالی ایران برای ساخت سلاح هستهای - که تاکنون گفته است قصد قدم گذاشتن در آن را ندارد - تنها با چالشها و موانع فنی روبرو نیست، بلکه در صورت اقدام به چنین کاری با تهدیدهای جدی دیگری نیز روبرو است.
به گفته آقای فیتزپاتریک، بعد از به دست آوردن مواد لازم، در دورانی که ایران در تلاش است تا با این مواد بمب بسازد، «اگر چند ماه باشد یا یک سال» مخفی نگاه داشتن این کار بسیار دشوار خواهد بود.
او میگوید: «ایران نمیتواند این را پنهان کند که دارد اورانیوم ۹۰ درصدی را غنی میکند. اسرائیل گفته است که اجازه نخواهد داد ایران بمب هستهای داشته باشد. آمریکا هم گفته است که ما اجازه نخواهیم داد.»
آقای فیتزپاتریک پیشبینی میکند قبل از آن که ایران سلاحی را بسازد که بتواند آن را روی موشک سوار کند، «مطمئنا هدف حملات نظامی قرار خواهد گرفت. چنین کاری برای ایران یک اقدام انتحاری خواهد بود».
اسرائیل که برنامه هستهای ایران را تهدیدی جدی و وجودی برای امنیت ملی خود میداند، تجربهای طولانی در خنثی کردن تهدیدهای احتمالی هستهای علیه خود دارد که شامل حمله به تاسیسات هستهای عراق در سال ۱۹۸۱ و همین طور سوریه در ۲۰۰۷ میشود.
درباره این که تاسیسات اصلی غنیسازی در نطنز و فردو تا چه حد در برابر حملات هوایی یا موشکی مقاوم هستند، اختلاف نظر وجود دارد.
روز ۱۸ نوامبر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تائید کرد که در جریان حملات هوایی ماه اکتبر به ایران «یکی از اجزای خاص» برنامه هستهای ایران هدف قرار گرفته است.
این در حالی است که آمریکا از اسرائیل خواسته بود در آن حملات تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار ندهد. پیشبینی میشود که با آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ، که به صراحت از اسرائیل خواسته بود مراکز هستهای ایران را هدف بگیرد، دست اسرائیل برای چنین اقداماتی بازتر شود.
اما چنین تقابلی میتواند پیامدهایی بازگشتناپذیر داشته باشد، و همین موضوع میتواند عامل بازدارنده مهمی باشد، هم در حرکت احتمالی ایران در مسیر دستیابی به سلاح، و هم در تصمیم اسرائیل برای هدف قرار دادن تاسیسات مهم ایران.

سانتریفیوژ چیست و غنیسازی اورانیوم چگونه انجام میشود؟
سانتریفیوژ دستگاهی است که در صنعت هستهای برای جداسازی ایزوتوپهای اورانیوم استفاده میشود. اورانیوم طبیعی از دو ایزوتوپ اصلی تشکیل شده است: اورانیوم-۲۳۵ که قابل استفاده برای تولید انرژی یا ساخت سلاح است، و اورانیوم-۲۳۸ که شکافتپذیر نیست و کاربرد کمتری دارد.
اورانیومی که در طبیعت یافت میشود، تنها مقدار کمی اورانیوم-۲۳۵ دارد (حدود ۰/۷ درصد). به همین دلیل برای استفاده در تولید انرژی یا سلاح، باید غنی شود و درصد آن افزایش پیدا کند.
مراحل غنیسازی اورانیوم
تبدیل اورانیوم به گاز: ابتدا سنگ اورانیوم فرآوری میشود و به مادهای به نام هگزافلوراید اورانیوم تبدیل میشود. این گاز به راحتی در سانتریفیوژ قابل استفاده است.
چرخش در سانتریفیوژ: گاز وارد دستگاه سانتریفیوژ میشود که با سرعت بسیار زیاد (چندین هزار دور در دقیقه) میچرخد. در این فرآیند، ایزوتوپهای سنگینتر (اورانیوم-۲۳۸) به سمت دیواره داخلی سانتریفیوژ رانده میشوند، در حالی که ایزوتوپهای سبکتر (اورانیوم-۲۳۵) در مرکز باقی میمانند.
جمعآوری ایزوتوپها: گاز موجود در مرکز سانتریفیوژ بعد از جداسازی به دستگاه دیگری منتقل میشود. این فرآیند هزاران بار در سانتریفیوژهای متصل به هم (به صورت آبشار) تکرار میشود تا سطح غنیسازی مورد نظر حاصل شود.




