۱۳۹۳ مهر ۱۹, شنبه

مهری (سوره میری، سرخه مهری)، لر ایلامی پشت کوهی یا ترک قشقائی یا هر سه!؟

لُرستان پشتکوه(ایلام) سرزمینی لُر نشین

استان ایلام مُلکت آباد بوو//////مردم خاست دایمأ شاد بوو

ایل لُرتبار سوره میری ایلام:پیشینه،طوایف،جایگاه و علل انقراض

ایل سوره میری(سرخه مهری)از ایل‌های قدیمی‌اند که قرن‌ها پیش در مناطقی از استان ایلام تا محدوده‌ای از عراق می‌زیسته‌اند.اصل و نسب این طایفه‌ از 12 قرن پیش به شیعه روی آوردند و حب‌ علی و فرزندانش را در دل پروراندند.در روایات گوناگونی نقل شده است که بقایای‌ این ایل هنوز در قالب تیره‌های پراکنده در برخی از نقاط غرب کشور حیات دارند. یادآوری می‌شود که لرها چون دیگر ایرانیان با پذیرفتن اسلام بخشی از فرهنگ‌ باستانی نیاکان خود را که وابسته به کیش‌ زردشتی بود تغییر دادند.با این حال زبان‌ و بعضی از جنبه‌های فرهنگی قدیم را نگه‌داشتند.
آنچه در پی می‌آید مقاله‌ای است به قلم‌ احمد لطفی که وضعیت ایل سرخه مهری‌ را در درازنای تاریخ به اختصار مورد بررسی‌ قرار داده است.
ایل یا طایفه«سوره میری»(سرخه مهری) یکی از طوایف قدیمی ایران در غرب کشور است‌ که سرگذشتی عجیب با نقل و قول‌های فراوان‌ دارد.اگر بگوییم ایلی پراکنده با زیرمجموعه‌های‌ نامشخص است شاید چندان بیراهه نگفته باشیم.
زیرا این ایل قدیمی ریشه‌دار و پراکنده است که به‌ عللی سیاسی اجتماعی و فرهنگی برای بقاء خویش‌ در دسته‌های کوچک زیسته‌اند و در هر منطقه‌ (شهر-روستا-عشایر)حداقل سی و حداکثر صد خانواری زندگی روزمره خود را دنبال کرده‌اند. بعضی می‌گویند افرادی انقلابی بوده‌اند که در اثر اعتراض به طواغیت بخصوص در عصر والیان‌ پیشکوه و پشتکوه متواری شده‌اند.در هر صورت این‌ ایل در نهاوند(منطقه حمیدوند)کوهدشت(تنگه‌ سیآو( woaiS )لرستان(الشتر حواشی نورآباد) دره شهر اسلام آباد غرب گیلانغرب ایلام چمچمال‌ و حواشی کرمانشاه خانقین عراق زرباطیه علی‌ غربی و علی شرقی عراق و حتی از دوران کریمخان‌ زند جمعی از آنها در فسای شیراز و حواشی‌ خوزستان پراکنده هستند.
وجه تسمیه سرخه‌مهری:
1-سرخه مهری را از آن جهت سوره میری‌ (سوره مهری و سوره مهدی)گفته‌اند زیرا اولین‌ کسانی‌اند که به مذهب تشیع گرایش یافتند و گسترش تشیع علوی در غرب کشور از درویشگری‌ و دوستی اهل بیت چنان مردمی بوده است که در بین عوام و خواص شدت یافته‌اند.به طوری که تا امروز عده‌ای از دراویش بابا بزرگ سید ابراهیم بن‌ موسی کاظم(ع)هنوز گرزکل( ezrog elak ) بابا بزرگ را در منزل خویش نگهداری می‌کرده‌اند و مردم روستای سرخه‌مهری در دره شهر هم تا حدود پنجاه سال پیش نیز همین رسم را در نگهداری‌ گرز سفید رنگ که مظهری از هواداری آن امامزاده‌ بزرگ بوده است پاس داشته‌اند.
2-سرخه‌مهری را به این جهت سوره مهری‌ نامیده‌اند که جد این مردم از زرخریدان و غلامان و تابعان دوآتشه و سرسخت حضرت امامزاده سید ابراهیم بن موسی الکاظم مشهور به بابا بزرگ‌ بوده‌اند.مرقد مطهر این امامزاده که به پیر و مراد سوره مهری معروف است در روستای تشکن‌ ( nekhsaT )نورآباد لرستان واقع شده است و به قول راولینسون؛در شمال شرقی کوه باوالین‌ ( nilawaB )دره‌ای است که مقبره بابا بزرگ در آن‌ واقع است و آن را مقدس‌ترین نقطه لرستان‌ دانسته‌اند و سندی دیگر بر آمدن سید ابراهیم بن موسی کاظم به منطقه پشتکوه این است‌ که دراویش این طایفه اشعاری دارند و می‌گویند:
1.یا بابای بزرگ یا شای دالاهو
2.برام چیه جنگ زوربیته بازو
ترجمه:ای بابابزرگ(سید ابراهیم)ای پادشاه‌ کوه(منطقه)دالاهو[در ایلام‌]برادرم رفته برای‌ جنگ زور بده به بازویش
3.یا بابا بزرگ!بزرگ پیرل
4.برس و داد ژار و فقیرل
ترجمه:ای بابا بزرگ بزرگ پیرها و امامزاده‌ها به فریاد افراد فقیر و مسکین برس
5.یا بابای هنای یه دلیای نیله
6.مسلمان ژدس کافر ذلیله
ترجمه:یا بابا بزرگ!صدای مرا بشنو این‌ دریا و آب نیل است(که سپاه اسلام در حال جنگ‌ است)مسلمانها از دست کافرها ذلیل هستند (خودت آن‌ها را یاری بده).
7.پا بنه رکا و اسب سفیدت
و حرکت بکه له مأوای زیدت
ترجمه:پا را در رکاب اسب سفید قرار بده و حرکت کن از جایگاهی که زندگی می‌کنی.
8.برگ نورانی بکیش ای سر
موجز بنما تو چی موجز حیدر
ترجمه:لباس عبا و پرده نورانی و پر فضیلت‌ خویش را به سر بکش و(به میدان بشتاب)و معجزه‌ و کرامت بنما همانند معجزه و کرامت حیدر (حضرت علی)
9.یا بابای هنای سرکیش نشین
بزرگ هرودش ای دشمن بشین
ترجمه:ای بابا بزرگ!فریاد مرا بشنو ای کسی‌ که در تشکن(و کوهی که کشتی نوح در آن جای‌ گرفته است)نشسته‌ای و قرار داری!
ای بابا بزرگ!(ما از دست دشمنان ذلیل و اسلحه‌ای نداریم)تو با دست هم که شده بر دشمن‌ حمله ور شو(و حق ما را بگیر).
3-نقل قول پیرمردهای طایفه سرخه مهری‌ ساکن دره شهر:این طایفه که از نسل نوروز علی‌ سرخ مهری به حساب می‌آیند از اواخر قرن یازدهم‌ هـ.ق یا اوایل قرن دوازدهم هـ.ق بر اثر جور والیان یا اختلافی که در منطقه پشتکوه ایجاد شده‌ بود به منطقه سیمره آمدند آنها بر طبق اقوال گذشته‌ داستانی را نقل می‌کنند که سرخه مهری‌ها از نوادگان بهرام گور بود.در زمان سید ابراهیم بن‌ موسی کاظم یعنی در قرن دوم هـ ق پسر یک پیرزنی‌ در منطقه پشتکوه(جبل-یا زرین آباد)زندگی‌ می‌کرده است که سپاه عباسی او را به اسارت‌ می‌گیرند از آن جا که این مادر و پسر از مریدان سید ابراهیم بن موسی کاظم بوده‌اند؛پیرزن استغاثه به‌ امامزاده ابراهیم می‌آورد او نیز در منطقه پاچین‌ (ماژین یا ماجین)با اردوی سپاه عباسی به شکل و شمایل تاجران برخورد می‌کند و پسر این پیرزن را با زر سرخ می‌خرد از آن تاریخ به بعد به این‌ها سرخ‌ مهری می‌گویند که ما در این جا به ذکر دو قول بسنده‌ می‌کنیم:
الف)چون این پسر و نوادگانش از علویان دو آتشه و متعصب به حساب می‌آمده و بعدا اعقاب او از منتظران حضرت مهدی بوده‌اند آنها را سرخ‌ مهدی با معرب شده سرخ مهری نامیده‌اند.
ب)قول دیگر:چون مادرش مهری بوده است‌ گفته‌اند سرخه پسر مهری که این نیز قابل تامل است‌ ولی قول اولی صادق‌تر است.
بنابراین از همان زمان آن جوان و مادرش به آیین‌ تشیع مشرف می‌شوند و شدیدا به آل علی گرایش‌ پیدا می‌کنند.اینان آنچنان در علم تشیع و تعلیمات‌ سید ابراهیم غرق می‌شوند که گویا پا در جای پای‌ بزرگان گذاشته‌اند.
اشتیاق و علاقه‌مندی‌شان به آل علی(ع)آنان را به سرخ و آتشین در مهر علی(ع)معروف می‌گرداند و به زبان محلی چنین طایفه و ایلی که عشق فراوان‌ به آل علی(ع)دارند به سور مهر علی مشهورند.
به طور قطع و یقین می‌توان گفت که ایل یا طایفه‌ سرخ مهری حداقل یکهزار و دویست سال است‌ که شیعه‌اند و جزو اولین دراویش و هواداران آل‌ علی(ع)هستند.
آنچه از داستان ریش سفیدان سرخ مهری‌ برمی‌آید این است که این فرد و اقوامش توسط حضرت امامزاده سید ابراهیم(بابابزرگ)به آیین‌ تشیع مشرف شده‌اند و این طایفه یا ایل به خاطر آشنایی با تفکر شیعی در مقابل ستمگران ایستادگی‌ کرده‌اند و سپس پراکنده شده‌اند یا دست به‌ مهاجرت زده‌اند.
طبق گفتار جعفر خیتال نویسنده ایلامی و همچنین با توجه به کتاب«ایلام و تمدن دیرینه»به‌ قلم آقای ایرج افشار سیستانی حاکمان اواخر صفویه و اوایل زندیه نهایت ستم را بر ساکنان‌ پشتکوه ایلام روا می‌دارند و در دوران شاه وردیخان‌ دوم و پسرش اسماعیل خان والی نیز بعضی ایلات‌ و طوایف انقلابی متواری می‌شوند.یا آنچنان که‌ علی محمد ساکی در کتاب«جغرافیا و تاریخ‌ لرستان»نوشته است:«اسماعیل خان والی،مردی‌ بی‌باک-تندخو و شجاع بود در زمان او برخی از طایفه‌ها از این منطقه کوچ کردند از جمله طایفه‌ دلفان که در اثر بدرفتاری پسران او لرستان را ترک‌ گفتند و به چمچمال رفتند.»(ساکی ص 305)
4-اصل و نسب سرخه مهری‌ها:عده‌ای‌ می‌گویند؛«سوره میری»از هنوادگان«سری‌گری» از فرزندان بهرام گور ساسانی بوده‌اند و از آنجا که‌ اینها قبلا مهر و آناهیتا را پرستش می‌کرده‌اند به این‌ نام ملقب شده‌اند.بعضی هم گفته‌اند:جد بزرگ‌ این ایل سرخه(سوره)و نام مادرش مهری بوده‌ است.به این دلیل این مرد به نام مادرش مشهور شده است یعنی سوره‌ای(سرخه‌ای)که پسر مهری‌ است و در زبان محلی لکی«سوره(سرخ)کار مهری»یا در بین حسنوندها هنوز خیلی از افراد به‌ نام مادرانشان مشهور هستند.
5-بعضی نیز سرخه‌مهری‌ها را از نوادگان‌ سرخاب عیار یا از بنی عیار یا از حاکمان و بزرگان‌ آل حسنویه که قبل از اتابکان در منطقه پشتکوه دارای‌ قدرت بوده‌اند منتسب می‌دانند زیرا آل حسنویه و بنی عیار نیز از حاکمان شیعه در منطقه بوده‌اند.از طرفی هم به خاطر همین بزرگ زاده بودن آنها را در پشتکوه ایلام سایه میری یا سوره میری نامیده‌اند چون لقب میر در پشتکوه و بخصوص زرین آباد ایلام و مهران به منزله رئیس یا بزرگ است.
خیتال نیز در کتاب«اقوالی درباره ایلات و عشایر استان ایلام»نوشته است:تیره‌های اصلی یا (محور)در رأس آنها را،میر یا رئیس که برخی از عشایر می‌گویند در طایفه وجود داشته که بعدا به‌ توشمال تبدیل شده است.
جایگاه اصلی سرخه مهری‌ها
آنچه مسلم است جایگاه اصلی آنها در استان‌ ایلام شرق عراق و پشتکوه ایلام و حوالی استان‌های‌ خوزستان-کرمانشاه و همدان و لرستان بوده است‌ که در اثر ظلم‌های بعضی حکام محلی و از طرفی‌ نیز چون این(طایفه)یا ایل مردمی متهور و عدالتخواه بوده‌اند زیر بار زور نرفته و برای نجات‌ از خشم ظالمان در نقاط گوناگون به صورت‌ دستجات کوچک پراکنده شده‌اند.
برای تأیید این مطلب جعفر خیتال گفته است: سوره میری‌ها طایفه‌ای از سکنه بسیار قدیم در سرزمین پشتکوه ایلام‌اند که در گذشته‌ها از قدیم‌ در مناطق زرین آباد-ایلام تا حدود شهر زرباطیهعراق سکونت داشته‌اند ولی به مرور زمان منقرض‌ شده و(به صورت دستجات پراکنده)در ایلام و (دره شهر و کوهدشت لرستان-فساء شیراز نهاوند و حرصین و چمچمال و الشتر اسلام آباد غرب و کرمانشاه)زندگی می‌کنند.(*)
علل انقراض ایل سوره میری:
گرچه لفظ انقراض صحیح نیست و لفظ پراکنده‌ مناسبت‌تر است اما آقای جعفر خیتال علل انقراض‌ ایل سوره میری را اینطور شرح می‌دهد:«احتمال‌ می‌رود علت انقراض این طایفه بسیار قدیم مانند ریزه‌وند همان مخالفت و عدم اطاعت از والی‌های‌ پشتکوه یا عدم پرداخت مالیات که منجر به‌ پراکندگی یا مهاجرت شده است باشد.چون مردم‌ زرین آباد معترفند تمام زمین‌های این منطقه متعلق‌ به طایفه سوره میری بوده که عده‌ای از مردم میمه‌ نیز از همین نسل است.(**)
همچنین سر هنری راولینسون سرخامری‌ (سرخه مهری‌ها)را به نقل از میرزا بزرگ مباشر والی جزو طوایف وابسته هلیلانی آورده که در آن‌ زمان(1836 میلادی)دویست خانوار بوده و در اطراف کوه‌های هلیلان سکونت داشته و مبلغ‌ پانصد تومان مالیات سهم سرخه مهری‌ها (سرخامری)بوده است.البته این طوایف‌ (عثمانوند جلالوند داچیوند و بالاوند و سرخامری) در آن زمان جزو کرمانشاه بوده‌اند.پانصد سرباز پیاده نظام در خدمت حاکم آنجا داشته‌اند.ناگفته‌ نماند اگر بالاوند را هم که از نسل بهرام گور هستند جزو ایل پراکنده سرخه مهریبه حساب آیند و به‌ جمعیت سرخهمهری‌ها اضافه کنیم در مجموع‌ سیصد خانوار بوده‌اند.
دیدگاه ید اله خان علوی درباره پراکندگی‌ سرخهمهری‌ها:
آنچه از ملاقات فروردین ماه سال 1371 شمسی اینجانب(نگارنده)با ید الله خان پسر غلامرضا خان پسر حسینقلی خان والی پشتکوه‌ برمی‌آید:اکثر زمین‌های سرخه مهری‌ها را جدم‌ نامبرده به نام حسن خان والی از بزرگان سرخهمهری‌ خریداری کرده و قواله آنها نیز موجود است.از طرفی نیز یکی از بزرگان سرخه مهری به نام نوروز که جد دو تیره یا دودمان‌[حسین و حسن‌]که در دره شهر و حواشی ایلام زندگی می‌کنند در سال‌ 1100 هـ.ق مقبره امامزاده ناصر الدین در زرین آباد دهلران تعمیر کرده است.وی(یداله خان علوی) می‌گوید:خودش سنگ نبشته‌ای مربوط به تعمیر این امامزاده توسط نوروز سرخه مهری را دیده و خوانده است.البته در سال 1372 ش برای زیارت‌ امامزاده ناصر الدین به زرین آباد رفتم به علت‌ بازسازی و نوسازی آن مکان مقدس نتوانستم آن‌ سنگ نبشته را پیدا کنم.ید الله خان والی درباره‌ پراکندگی طایفه سرخه مهری‌ می‌گفت:«سرخه مهری‌ها طایفه‌ای بزرگ در پشتکوه ایلام و لرستان بودند که نزاع خونین در بین‌ آنها پیش آمد و در اثر این اختلافات مهاجرت‌ کردند.
طوایف و تیره‌های وابسته به ایل سرخهمهری:
«ریزه‌وند»«عالیبنیگی»و«سوره‌میری»از قدیمی‌ترین ساکنان ایلام و پشتکوه بوده‌اند که‌ شواهد عینی و تاریخی حکایت از قدمت‌ سرخهمهری‌ها بر سایر طوایف دارد.تا آنجا که در یک سنگ نبشته در مسیر رودخانه چنگوله حواشی‌ مرز ایران و عراق آسیایی متعلق به شخص با فامیلی‌ ریزه‌بند(ریزه‌وند)بود و خود را متعلق به طایفه‌ سرخه مهری دانسته است.به طور خلاصه طوایف‌ و تیره‌های وابسته به ایل سرخهمهری عبارتند از:
1-طایفه ملخطاوی:این طایفه از طوایف قدیم‌ ساکن مهران محسوب می‌شود و تیره ناصر که‌ قدیمی‌ترین تیره ساکن مهران به حساب می‌آید از طایفه سرخهمهری است که در منطقه سکونت‌ داشته‌اند.
2-طایفه پنج ستونی:که شامل دو تیره پنج‌ ستونی و کلاه پهن است.بسیاری از ساکنان‌ روستاهای چالسرا مهدی آباد با نقلان هفت چشمه‌ فاطمیه از توابع ایلام و چماب لوزن از توابع بخش‌ صالح آباد از همین ایل قدیمی به حساب می‌آیند.
3-بسیاری از طوایف دهلران و مهران‌ بخصوص ملکشاهی و میمه‌ای و زرین آبادی‌های‌ غیر سید اکثرا از نسل ساسانیان-بهرام گور- بوده‌اند و سرخهمهری(سوره‌میری)هستند که‌ امروزه در قالب تیره‌های کاوری،میمه‌ای و باپیروند و...وجود دارند.برای تأیید چنان مطلبی به آثار باستانی پشتکوه بخصوص قلعه فرود قلعه ماشاب‌ ( bahsaM )و قلعه شهاق( hkahS )-بهرام و کنه‌ رود-کلات(در شمال غربی روستای حاضرمیل) و کلبه بهرام و کلا آثار دهلران و آبدانان و زرین آباد همه حکایت از قدمت منطقه می‌کند که ردپای‌ ساسانیان در آن به چشم می‌خورد.
دلیل دیگر ایرانی الاصل بودن چنان منطقه‌ای‌ است که در همان اوایل اسلام با وجود تبلیغات‌ بنی امیه و بنی عباس این مردم تیزهوش ایرانی‌ توانسته‌اند به تشیع که مولود طبیعی اسلام است‌ گرایش پیدا کنند و به حقانیت اهل بیت(ع)پی‌ ببرند.در حالی که خیلی از مردمان معاصر آنها در منطقه عرب و عجم از تشخیص چنان مهمی عاجز بوده‌اند.
4-از طایفه مه‌میه‌وند( haM haim dnaw ) تیره کاکاعلی از سرخه مهری‌اند
همچنین جماعتی از اکراد(احتمالا ساسانی) به خاطر شیعه بودن آنها و علاقه شدید به اهل بیت‌ معروف به کردعلی(کردلی)بوده‌اند.
5-طایفه قطبین از جمله تیره‌های قطب الدین‌ و خلیل بخصوص تیره فرعی«میا»( aiM )و اصل‌ تیره نوری(سند)نیز از طایفه سرخه مهری(سوره‌ میری)اند.
6-طایفه میمه و تیره‌های آن هواس و ملیک و آدینه و قوای(قرجه)از سرخه مهری‌هایند که لک میر و سایه میر و کاکعلی و برامسین همه از زیر مجموعه‌های این ایل به حساب می‌آیند.
7-طایفه بازگیر-تیره خربزانی که این تیره هم‌ شامل تخمه‌های قربانی،مهرابی و عیدی است و از بومی‌های قدیم منطقه‌اند که در گذشته جز طایفه‌ شهلاروند( dnavralhahS )بوده و در اصل از اعقاب طایفه(ایل)سرخه مهری هستند.
8-طوایف عالی بدره‌ای-طایفه مغیله(مغیره) و طایفه سنل(سنلی)و طایفه با طولی عده‌ای‌ گفته‌اند جزء طوایف گلال زیری( yerezlaleG ) و عده‌ای معتقدند در اصل از نسل سرخهمهری‌اند.
9-بسیاری از تیره‌های ملکشاهی و بومیان‌ قدیمی آن از نسل سوره میری‌ها هستند و شاید تا امروز نیز قرابت فامیلی بین آنها با طوایف منسوب‌ به سرخه مهری ریشه در همان نیای مشترک دارند. گرچه افراد مهاجر هم در بدنه ایل از اطراف یا نقاط دوردست آمده باشند.
10-جمعی از تیره‌های ملکشاهی از جمله‌ خیرشه و ساده میری و هنبانه بدوش و گلگه و جمعه‌ احتمالا از ایل سرخهمهری هستند.
11-اصل تیره شرف که از شوهان محسوب‌ می‌شود از تیره‌های قدیم مادر ملک‌اند از بومی‌های‌ منطقه به شمار می‌آیند و از نسل سوره میری‌ها هستند و بعضی معتقدند از نسل ساسانیان‌اند.
12-در چمچال کرمانشاه و(چال زورد)و محمود آباد اعقاب سرخه مهری هستند.
13-در روستای ورینه( haniraW )از منطقه‌ حمیدوند و در نهاوند فامیلی سوره مهری و شهرانی‌ و سور میلی که امروزه جمعی از آنها در خاک سفید تهران زندگی می‌کنند باز هم از ایل‌ سرخهمهری‌اند.
(*)گرزکل:چوبی سفید به صورت گرز که سری پهن و گرد از جنس درخت بلوط زالزاک یا ارجن( nagrA )ساخته می‌شده‌ است.سرخهمهری‌ها برای این گرز سفید کرامتی مانند عصای‌ موسی قائلند زیرا این گرز در دست امامزاده مبدل به مار سفید یا افعی یا اژدها می‌شده است.
(**)اصل طایفه بالاوندی‌ها در روستای دول گلاب بدره از توابع شهرستان دره شهر است.آنها گرچه جزو طایفه‌ هیندمینی به حساب آمده‌اند.ولی در اصل از تیره‌های قدیمی‌ و بومی منطقه و از اعقاب طوایف ساسانی در تنگه«دربند» هستند و بعضی معتقدند که از نسل بهرام گور و به احتمال‌ قوی دارای آیین زرتشتی بوده‌اند.
منابع:
1-«سفرنامه راولینسون»(از سرپل ذهاب تا خوزستان). ترجمه سکندر امان اللهی-صص 143 152.
2-«اقوال و روایات درباره ایلات و عشایر استان ایلام»جعفر خیتال-صص 154 157 158 182 207 256 257.
منبع:پایگاه فرهنگی لرویر
+ نوشته شده در  پنجشنبه پانزدهم تیر 1391ساعت 14:53  توسط شوهانی-عموزاده-رشنوادی-حیدری-پیریایی  | آرشیو نظرات