۱۳۹۳ مهر ۲۵, جمعه

زهد گرائی Pietism یقینا مردم کوی و بازار پاسخ آرند : سـخـــن درسـت بـگـویم : نـمــی‌تــوانــــــم دیـد کـه مـی خــــورنـد حـریـفـان و مـن نـظـاره کــنـم

عارف و عامی بزبان حال گویند: "الناس علی دین ملوکهم"...

یه فکری باس برا ملوک کرد، خود کنند، یا مردم حقنه؛ که اگر بدرد نمی خورد از بیخ اختراع نمی شد...

زهد گرایی مثبت، پیش نیاز اصلاح الگوی مصرف


نویسنده: كریم حق طلب

اصلاح الگوی مصرف، پیش نیازهایی دارد كه بی آن نمی توان امید به اصلاح فرهنگ آن داشت. ازجمله پیش نیازها می توان در بخش نظری به شناخت نسبت به اهداف و فلسفه مصرف و معیارهای آنها و در بخش عملی به زهد، قناعت و مانند آن اشاره كرد.
    نویسنده در این مطلب برآن است تا به مسئله زهدگرایی و نقش آن در اصلاح مصرف از دیدگاه قرآن بپردازد. با هم این مطلب را ازنظر می گذرانیم.
    مفهوم زهد
    زهد در لغت ضدرغبت و حرص بر دنیاست. (لسان العرب، ابن منظور، ج 6، ص 97) در اصطلاح و فرهنگ قرآنی، به معنی پشت كردن به دنیا و روآوری به آخرت و بلكه از غیرخدا قطع نظر كردن و به او روآوردن است كه این مرتبه بالاترین درجات زهد است. (معراج السعاده، ص 335؛ التحقیق، ج4، ص 311)
    به نظر می رسد كه زهدگرایی سازنده و مثبت در برابر زهدگرایی منفی در این تعاریف مورد توجه نبوده است؛ درحالی كه زهد می تواند دو نقش متضاد در زندگی بشر بازی كند. زهدگرایی مثبت آن است كه شخص از همه وسایل و نعمت ها و امكانات به درستی درمسیر كمالی بهره گیرد هیچ نعمتی را بی بهره و بی استفاده رها نكند كه این خود مصداقی از مفهوم شكر نعمت و سپاس در حق آن می باشد.
    زهد منفی، زهد مثبت
    اما زهدگرایی منفی آن است كه شخص به دنیا پشت كرده و از نعمت ها و امكانات آن برای رشد و تكامل خود و جامعه بهره نبرد. این گونه رفتار نسبت به نعمت های خداوند در حقیقت مصداق مفهوم تحریم حلال خداوند است. ازنظر قرآن همان گونه كه تحلیل حرام جایز نیست، همچنین جایز نیست كه انسان حلال خداوند را بر خود و یا دیگران حرام سازد و تحریم كند.
    زهدگرایی آن نیست كه نسبت به نعمت های الهی پشت كرده و از آن برای دست یابی به كمال خود و دیگران بهره نبرد؛ بلكه زهدگرایی به این است كه حب مال دنیا در دل وی جا نگیرد و در دام عشق به دنیا و زینت های آن گرفتار نیاید.
    امیر مومنان علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: «ای مردم زهد عبارت از كوتاهی آرزوها و سپاس گزاری از نعمت های خدا و دوری گزیدن از حرام ها است. (فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه 80، ص 180).
    علامه حسن زاده آملی در این باره تمثیلی زیبا دارد كه بیان آن خالی از لطف نیست. او می فرماید كه دنیا برای آدمی همانند آب برای كشتی است. كشتی بی آب جز پاره ای تخته و چوب نیست، از این رو هنگامی كه حضرت نوح(ع) كشتی را در بیابان وبسیار دور از آب می ساخت، كافران وی را مسخره می كردند. آب است كه به این تخته پاره ها مفهوم كشتی را می بخشد. همین آب كه این اندازه در مفهوم و معنابخشی كشتی نقش دارد، هرگاه در درون كشتی راه یابد، موجب ازمیان رفتن آن می شود و آن را غرق و نابود می كند.
    نعمت های الهی خداوند كه در دنیا به انسان ارزانی شده، در حكم آب برای كشتی است كه موجبات حركت و رساندن كشتی به مقصد را فراهم می آورد ولی همان گونه كه اگر آب به درون كشتی نفوذ كند آن را تباه می سازد، اگر این نعمت ها به شكل حب و دوستی به دنیا و مال به درون جان آدمی نفوذ كند و او را دنیا دوست كند موجب هلاكت وی می شود. بنابراین زهدگرایی مثبت آن است كه انسان از هر نعمتی به درستی بهره گیرد ولی اجازه ندهد كه حب و دوستی آن در جانش راه یابد و او را به خود مشغول داشته و از مقصد و مقصود بازدارد. از این رو بهترین مفهوم و معنای زهد را آیه23 سوره حدید دانسته اند كه می فرماید: لكیلاتاسوا علی ما فاتكم و لاتقرحوا بما آتاكم؛ تا بر آنچه از دستتان می رود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان می آید شادمانی نكنید و مغرور نشوید.
    در حقیقت شخص درحالت و مقامی است كه همه چیز را از آن خدا می داند و از آن استفاده می كند از این رو هنگامی كه آن را از دست می دهد اندوهیگن نمی شود؛ زیرا هیچ گونه حب و دوستی در دل وی نسبت به آن چیز ندارد، چنان كه اگر همه دنیا به سوی او رو آورد از داشتن آن خوشحال نمی شود؛ زیرا می داند كه از آن خداوند است و می بایست به حكم مسئولیت و وظیفه به درستی از آن چیزها بهره گیرد و به دیگران نیز سود برساند. در حقیقت شخص خود را در برابر وظیفه خطیری می یابد كه می بایست انجام دهد، از این رو از افزایش نعمت ها و فراوانی آن شاد و خوشحال نمی شود؛ زیرا خود را در برابر آن مسئول تر و مكلف تر می یابد.
    زهد آن نیست كه تو صاحب چیزی نشوی
    زهد آن است كه چیزی نشود صاحب تو
    حضرت علی(ع) می فرماید: «زهد در میان دو كلمه از قرآن قرار دارد و آن این است كه هرگز به خاطر آنچه كه از دست می دهید اندوهگین نشوید و به خاطر نعمتی كه به شما می رسد شادمان نشوید (حدید آیه23) و هر كس بر آنچه كه از دست می دهد غمگین نشود و بر آنچه در آینده به او داده خواهد شد خوشحال نگردد هر دو طرف زهد را دریافته است «(فیض الاسلام، نهج البلاغه، حكمت 431، ص1291). امام علی(ع) در عین حالی كه زهد را كاملاً و دقیقاً با تمسك به آیه شریفه تعریف می كند، بندگان خدا را به آن ترغیب می نماید. همچنین روایات زیادی در بحارالانوار و غیر آن در ستایش زهد و آثار مثبتی كه بر آن مترتب می گردد نقل شده است. از آن جمله روایتی از امام صادق(ع) در كافی چنین نقل شده است: «هركس از دنیا اعراض كند خداوند در قلب او حكمت را تثبیت می كند و زبانش را با آن حكمت، گویا می گرداند و عیوب دنیا را به او نشان می دهد و او را با سلامت از دنیا به دارالسلام می برد.»
    بنابراین زهدگرایی به معنای بهره گیری درست و مناسب از هر نعمت در راستای كمال گرایی خود و دیگران و یاری رسانی و كمك به آنان است بی آن كه دوستی و حبی نسبت به مال و نعمت در جان خویش بیابد. در حقیقت زهدگرایی مثبت آن است كه انسان از هر چیزی به درستی و مناسب استفاده كند تا در مسیر كمال و تقرب حركت كند و گرفتار غفلت نشود. خداوند در این معنا می فرماید: ای كسانی كه ایمان آورده اید اموال و فرزندان تان شما را از یاد خدا غافل نكند و كسانی كه چنین كنند، زیانكارانند.» (منافقون آیه9)
    چنین زهدگرایی مثبت به عنوان پیش نیاز برای اصلاح الگوی مصرف موردتوجه است؛ زیرا هنگامی كه شخص با نعمتی مواجه می شود بر خود لازم می بیند تا آن را به درستی و مناسب استفاده كند. رفتار مناسب و عمل درست نسبت به هر نعمتی همان الگوی صحیح مصرفی است كه خداوند از بشر خواسته است تا بدان عمل كرده و در مسیر تقرب و كمال گام بردارد.
    عوامل زهدگرایی
    از تعریفی كه نسبت به زهد و نیز تفكیك آن به زهدگرایی مثبت و منفی ارائه شد، به خوبی روشن می شود كه زهدگرایی دارای پیش نیازهایی است تا در شخص تحقق یابد. به این معنا كه زهدگرایی به عنوان نگرشی مثبت و سازنده زمانی تحقق می یابد كه بینش شخص نسبت به خود و دنیا اصلاح و تصحیح شود.
    خداوند در آیاتی چون 45 و 49 و 51سوره هود به مساله ایمان به عنوان زمینه ساز زهدورزی بشر اشاره می كند، زیرا ایمان است كه به شخص می آموزد تا نسبت به دنیا به عنوان مزرعه آخرت توجه كند و به آن اصالت نبخشد. چنین بینشی نسبت به دنیا موجب می شود تا نعمت های آن را ابزار و وسیله ای برای دست یابی به سعادت اخروی و تقرب الهی بشناسد و به آن بهایی بیش از آن چه هست قایل نشود.
    درحقیقت ایمان به خداوند دركنار ایمان به آخرت و زندگی برتر پس از دنیاست كه به آدمی معیار جدیدی می بخشد تا با آن به دنیا و آن چه درآن هست بنگرد. (هود آیه 51و شعراء آیه 109)
    آیات 22و 23 سوره حدید پیش نیاز دیگری را برای زهدگرایی مثبت معرفی می كند. در این آیات توضیح داده شده كه انسان هرگاه به تقدیر الهی ایمان داشته باشد، رفتارهایش را بهتر مدیریت می كند؛ زیرا هرگاه با مشكلی مواجه شد بر این باور است كه این مساله خواست و مشیت الهی است و می بایست به گونه ای عمل كند كه رضایت خداوندی درآن باشد. پیشه كردن صبر و شكیبایی و توكل به خدا واستغفار از گناه و توبه به سوی او، رفتاری است كه انسان مومن به تقدیر مشیت الهی پیش از خواست خود، درپیش می گیرد.
    همین آیات به روشنی تبیین می كند كه ایمان واعتقاد به تقدیر الهی و نوشته شدن هرچیزی برای انسان از پیش، زمینه زهدورزی مثبت بشر و عدم شادی در هنگام برخورداری از نعمت های فراوان و عدم ناراحتی هنگام از دست دادن آن ها می شود.
    این درحالی است كه بسیاری از مردم به سبب ضعف و سستی درایمان و یا عدم باور به تقدیر الهی، خود را به رنج می افكنند و رفتارهای به دور از زهدگرایی مثبت ازخود نشان می دهند.
    خودپسندی و فخر فروشی به دیگران (حدید آیه 23)، و اسراف و زیاده روی و یا تبذیر و ریخت پاش ازجمله رفتارهای زشتی است كه افراد بی اعتقاد به خدا و معاد و تقدیر درپیش می گیرند. اینان به سبب این كه باوری به مشیت و تقدیر الهی ندارند، نسبت به دیگران بخل می ورزند و حاضر نیستند تا بخشی از نعمت ها و اموال را دراختیار دیگران قرار دهند. (حشر آیه9)
    اما ایمان به خدا و معاد و تقدیر به شكل واقعی و كامل آن موجب می شود تا شخص به زهدگرایی مثبت گرایش یابد و هر آن چه خداوند به ایشان می بخشدبه دیگران نیز ببخشد؛ زیرا خود را واسطه فیض و خیر می یابد و مسئولیت خویش را به عنوان خلافت الهی باور داشته و بدان پای بند بوده و عمل می كند. این گونه است كه محبت و دوستی نسبت به برادران مومن و بلكه همه انسان ها و همه موجودات را درخود می یابد و می كوشد تا به عنوان خلافت الهی دست كمك خواهی دیگران را كه به سوی وی دراز شده رد نكند. (حشر آیه 9)
    ترجیح دادن دیگران بر خویشتن در عین نیازمندی خود (همان) و صبر و شكیبایی در هنگام سختی و نداشتن (قصص آیه 79 و 80) از ویژگی های زاهدان واقعی است.
    زهدگرایی رهبران و دولتمردان، زمینه ساز اصلاح الگوی مصرف
    زهد گرایی مثبتی كه قرآن به عنوان روشی درست و رفتاری مناسب از آن یاد می كند و از انسانها می خواهد تا آن را سیره عملی در زندگی خویش قرار دهند، معیاری برای شناخت الگوی صحیح مصرف است؛ زیرا مصرف به معنای به كارگیری و بهره مندی از هرچیز از كالاو خدمات است. در تفكر اسلامی این معنا در مفهوم مصرف شرط است كه مصرف می بایست در راستای دست یابی شخص به كمال و تكامل انجام پذیرد. بنابراین هر گونه رفتاری كه موجب عدم بهره گیری درست و مناسب از نعمتی شود، به عنوان كفر نعمت قلمداد شده و كیفر و مجازات را به دنبال دارد.
    اگر جامعه اسلامی بخواهد رفتارهای خویش را اصلاح كند و در مصرف كالاو خدمات و دیگر نعمت های الهی مفهوم واقعی زهد گرایی را تحقق بخشد، باید مفهوم زهد گرایی واقعی را بشناسد و بدان پای بند باشد.
    زهد گرایی مثبت به این معناست كه دولت و امت از هر نعمتی به درستی بهره گیرد و اجازه ندهد تا كفران نعمتی صورت پذیرد و چیزی در جای غیرمناسب آن مصرف شود.
    از آن جایی كه بخش دولتی بیش ترین و اساسی ترین نقش را در زهدگرایی و مصرف بهینه و یا بی رویه دارد و مردم دولت و دولتمردان را الگوی رفتاری خویش قرار می دهند، خداوند به پیامبر(ص) فرمان می دهد تا در زندگی خویش رفتاری زاهدانه در پیش گیرد و اجازه ندهد تا زرق و برق دنیا او را بگیرد و به سوی رفتارهای نادرست در مصرف بكشاند. (توبه آیه 55 و 85 و حجر آیه 88 و كهف آیه 28)
    تاكید بر زهدگرایی به عنوان وظیفه و تكلیف بر پیامبر(ص) به عنوان رهبر دولت اسلامی از آن روست كه دولتمردان دارای شرایطی هستند كه به سادگی در دام مصرف بی رویه می افتند و از زهد واقعی دور می گردند. از این رو خداوند به وی فرمان می دهد تا از مصرف بی رویه و دنبال كردن زرق و برق دنیا پرهیز كند.
    بسیاری از دولت مردان به اسباب درونی و بیرونی و شرایط مناسب، به مصرف بی رویه و ریخت و پاش و اسراف و تبذیر گرفتار می شوند. از جمله این اسباب توقع مردم عادی از رهبران است كه زندگی مرفه و با زرق و برقی داشته باشند. این در حالی است كه در بینش و نگرش اسلامی، هرگونه گرایش به زندگی با زرق و برق از سوی رهبران به معنای كفران نعمت و خروج از اعتدال و ماموریت و مسئولیت رهبری امت است.
    خداوند در آیات 90 تا 93 سوره اسراء و 7 تا 10 سوره فرقان بیان می كند كه زندگی زاهدانه پیامبر در مقام مسئولیت رهبری ملت و دولت و نداشتن زندگی مرفه و بی زرق و برق، بهانه ای برای مشركان مكه بود؛ زیرا آنان توقع داشتند كه دولتمردان اسلامی همانند دولت های كسری فارس و قیصر روم، دارای زندگی پرزرق و برقی باشند.
    این درحالی است كه بینش و نگرش اسلامی اقتضا می كند كه رهبران زندگی زاهدانه تری نسبت به عموم داشته باشند تا مردم نیز گرایش به دنیا و مادیات آن نیافته وحب دنیا جان و دلشان را پر نكند.
    خداوند درآیات 28 و 29 سوره احزاب بیان می كند كه این روش زهدورزی و دوری از اسراف و زندگی پرزرق و برق حتی برخی از همسران پیامبر (ص) را ناراحت كرده و آنان به همین سبب بنای ناسازگاری گذاشته بودند.
    از این روپیامبر (ص) ماموریت می یابد تا برای تبیین وظیفه و مسئولیت خود به عنوان رهبر دولت اسلامی، اجازه دهد تا زنانی كه به این شیوه زندگی، رضایت نمی دهند طلاق بگیرند و درپی زندگی دیگر بروند تا خواسته های مادی بیرون از حد ایشان را برآورده سازد.
    دولت اسلامی با درپیش گرفتن رفتار درست و مصرف بهینه و مناسب هر نعمتی از نعمت های الهی، فرهنگ درست مصرف را به مردم آموخت. بدین ترتیب پیامبر (ص) موفق شد تا با فرهنگ سازی دریك دوره زمانی بیست و سه ساله مردم را به سوی فرهنگ درست مصرف سوق دهد و الگوی صحیح و كامل مصرف را به ایشان ارایه دهد و بیاموزد.
    بنابراین برای اصلاح الگوی صحیح مصرف لازم است نخست الگوی های صحیح و مناسب مصرف را شناخت و سپس با درپیش گرفتن آن در سطوح عالی مردم را به سوی اصلاح الگوهای مصرف كشاند . این درحالی است كه درجامعه كنونی، معیارهای صحیح مصرف تبیین نشده است و برخی در دام اسراف و تبذیر به سبب چشم و هم چشمی و یا رفتارهای وبرق دولتمردان گرفتار می شوند و برخی در زهدگرایی منفی می افتند و حاضر نمی شوند تا از نعمت های الهی به درستی بهره گیرند و حتی حلال خدا را بر خود و یا جامعه حرام می كنند.
    زهدگرایی مثبت اگر در فیلم های تلویزیون نشان داده شود و مسئولان و دولتمردان نیز درمصرف كالاوخدمات راه درست و مناسب را طی كنند می توان امید داشت كه فرهنگ درست مصرف درجامعه جا بیفتد و جامعه با بهره گیری درست و مناسب از نعمت ها درمسیر شكوفایی اقتصادی و تمدنی قرارگیرد.
   
    


 روزنامه كیهان، شماره 19605 به تاریخ 24/12/88، صفحه 6 (اندیشه)