۱۴۰۱ اسفند ۱۴, یکشنبه

 

قم مرکز تجمع مغان و مسمغان کهن
آتشکدهٔ مزدَجان (محل شخص دانا [مسمغان]) و جمکران (محل چاه منجی موعود) و تراکم آتشکده ها در حوالی قم، دلیلی بر آن است که اینجا مرکز استقرار مغان در بین رغه (ری) و اصفهان بوده است.
بفرمود عهد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان (فردوسی)
مؤلف تاريخ قم شهر جديد دوره اسلامی را در محل دهی به نام «ممجان» در جوار نقطهٔ باستانی «شهرستان» ميداند که در قرن سوم هجری تبديل به شهر بزرگی گرديد.
ممجان (مه-مغان، محل بزرگ مغان) همان مزدَجان باستانی (مکان بزرگ دانا) به نظر می رسد.
مزدَجان و قم (کمندان، محل اب انبار) در جوار هم دو بخش یک شهر بوده اند:
چون دربارهٔ بنای مزدجان در تاريخ قم – ص 62 آمده: «خواجهٔ مزده بر مزده خشم گرفت و گفت تو آنچ مشهور و معروفست بنام خود بنا كرده كه آن مدينه و ديه است و جوی آب كه به غير از خواص كسی آن را نمی شناسد و نمی داند به نام من باز خوانده و مزده را بدين سبب بكُشت و نام مزده مملوك بر مزدجان افتاد در كتاب سيرالملوك به حجم آورده اند كه باروی شهر قم و مزدجان بهران جور بنا كرد.»
حسن قمی در تاریخ قم همچنین در بارهٔ مزدجان، ضمن نقل قول از ابن‌فقیه؛ از چگونگی ویرانی آتشکدهٔ آن در سال 288 هجری می‌‌نویسد: «چنین گوید همدانی در کتاب خود که در دیهی از دیهه‌ای قم، نام آن مزدَجان[Mazdajan] آتشکده کهنه و دیرینه بوده است و در این آتشکده آتش آذرجشنسف بوده است و این آتش از جمله آتش‌هایی بوده که مجوس در وصف و حق آن غلو کرده‌‌اند. پس همه اوقات بدین قریه این آتشکده بوده است تا آنگاه که بیرون ترکی امیر قم بدین دیه رسید و بر باروهای آنها منجنیق‌ها و عراده ها نصب کرد و آن را در سنه ثمان و ثمانین و مأتین بگرفت و فتح کرد و باروی آن خراب کرد و آتشکده را زیر و رو گردانید و آتش را بنشاند...».
وی در ادامه روایت مربوط به وقایع فردجان (پردغان همدان) و مزدجان قم را در هم آمیخته و می‌نویسد: «و نیز گویند که مسلمانان در زمان خلافت عبدالملک بن مروان و والی و حاکم شدن حجاج بن یوسف بر عراقین، بر اهل این دیه خروج کردند و با ایشان محاربه کردند و این دیه را مسخر گردانیدند و درِ آتشکده بکندند و آن دو مصّراع بودند از طلا و آن را برکندند و به پیش حجاج بردند و حجاج آن را به مکه فرستاد تا بر در کعبه درآویختند والله اعلم...».
مسجد جمکران؛ موقعیت مقدس پیشا اسلامی (از مزدک نامه، جمشید کیانفر)
در واقع جمکران از مراکز دینی زرتشتی در منطقه قم بوده و در پیش از اسلام دوازده آتشکده در محله ها و دروازه های آن روشن بوده است. چنانکه خواهیم دید در تاریخ قم از سدهٔ چهارم هجری آمده است: «بر در هر محلتی (محلات دوازده گانه) و دربی "آتش کذه" بود.»
قم از نقاط باستانی ایران است و آثار متعددی از تپه ها و موقعیت های باستانی در این منطقه بدست آمده که قدمت آن را به هزاران سال پیش از اسلام می رساند. یکی از منابعی که به وضعیت قم در دوره ساسانی و اوایل قرون اسلامی اشاره دارد، کتاب تاریخ قم است. این کتاب را حسن بن علی قمی در سده چهارم تالیف کرده است. وی در این کتاب از منابع قدیمی تر استفاده کرده است. این کتاب یکی از معتبر ترین کتاب ها در تاریخ محلی ایران است.
در این کتاب به موقعیت های مقدس زرتشتی در قم اشاره شده است. در این میان دو موقعیت از همه اهمیت بیشتری دارد. یکی از آنها روستای دارای آتشکدهٔ "مزدجان" است و دیگری آبادی "جمکران" که در این کتاب از هر دو به عنوان آبادی های باستانی و قدیمه قم یاد شده است.
موقعیت قدمگاهی مسجد جمکران
مسجد جمکران که اکنون یکی از مساجد مهم ایران است در واقع کاربری قدمگاهی داشته است، در برخی از منابع شیعی آمده است که امام دوازدهم شیعیان محمد بن حسن(ع) به خواب شخصی آمده است و فرموده است که در این مکان مسجدی بنا شود. گر چه برخی از محققان مأخذ اصلی این روایت را مورد تردید جدی قرار داده اند،(نائینی اردستانی،442و443، پاورقی مصحح) اما باور به این مکان ناشی از یک موقعیت قدمگاهی است. چنانکه بسیاری از قدمگاه های ایران توسط مردم خواب نما شده اند و هیچ رخداد تاریخی دلیل این اعتقاد نبوده است.
به جز آن اسناد موثقی در دست است که نشان می دهد در دوران صفوی و قاجار این مکان به عنوان قدمگاه شناخته می شده است.
صاحب کتاب انوار مشعشعین از دوره قاجاری در این باره می گوید: «و چنین معلوم می شود از سنگ تاریخی که در آنجا می باشد که در سنه1116 اکبرشاه او را تعمیر نموده و اکبرشاه در میان قلعه جمکران منزل داشته و این شعر از باب تاریخ تعمیر اکبر شاه آن مسجد را در آن سنگ تاریخ نوشته بود
شعر471
بود کامل از پی تاریخ پیر عقل گفت
قائم آل محمد را قدم گاه است این»(نائینی اردستانی، 471و472)
به جز آن سند دیگری نیز قدمگاه بودن این مسجد را تأیید می کند، ضمن آنکه نشان می دهد که اعتقاد به قدمگاه بودن این مکان عقیده ای اسلامی نبوده و مورد مخالفت علمای اسلامی بوده است. طبق نقل کتاب گنجینه آثار قم چاه کوچکی در سطح محراب بوده که مردم خاک از درون آن می بردند و همچنین در سینه اسپر محراب مزبور قطعه سنگی از مرمر بوده که روی آن اثر یک قدم بزرگ با پنجه اش به طور فرو رفته در کمال مهارت حجاری و صیقلی شده بود که مردم معتقد بودند قدمگاه امام زمان است و در سال 1350 قمری آیت الله فیض در روز جمعه ای برای پرساختن چاه و قلع سنگ قدمگاه اقدام می کند(فیض، گنجینه آثار قم، 1350، ج2، قم، مهر استوار، 668/ نامه قم، 1377، شماره3و4، ص13) چون بردن خاک و تقدس برای چاه حالت بدعت پیدا کرده بود.(نک؛ خان محمدی؛ انوری،176
بنا براین اعتقاد به موقعیت قدمگاهی این مکان مسلم است. علاوه بر آن موقعیت چاه نیز که در تعدادی از قدمگاه ها وجود دارد در این مکان نیز یافت می شود.
آتشکده های جمکران
قمی با استناد به منابع قدیمی تر بیان می کند که جمکران را حضرت سلیمان بنا کرده است، می دانیم که نسبت دادن ساخت مکان ها به سلیمان یا جمشید گواهی بر قدمت آنهاست. و الا چنان که قمی نقل می کند: «این روایت از خلافی خالی نیست سبب آنک بذین ناحیت هیچ بنایی منسوب با سلیمان بن داود نیست و بذو باز نمی خوانند و العلم عندالله.»
همچنین در این کتاب آمده است: «و هم گویند که؛ اولین مسجدی که بدین ناحیت بنا نهادند پیش از آمدن عرب بدین ناحیت- مسجد قریه جمکران بود و مردی از اهل اسلام نام خطاب اسدی110 که بدین ناحیت افتاده بود آن را بنا کرده بود و در آن تنها نماز می گزارد.»(110و111)
اما آنچه به اهمیت مذهبی مربوط می شود اشاره قمی به آتشکده های متعدد جمکران است: «و جمکران از آن ماکین بوده است و خذای عزوجل او را پسری داد نام او جلین او در جمکران کوشکی بساخت و آن هنوز باقیست. و همجنین ده محلت و درب بنا کرد و بعد از آن دو محلت و درب با آن اضافت نمود، جنانج مجموع دوازده باشند. و بر در هر محلتی و دربی آتش کذه بود و باغی بنا نهاد و کنیزکان و بندکان خود را در آن ساکن کرد و فرزندان و اعقاب ایشان الی یومنا هذا در آن مساکن اند و بر یکدیگر افتخار می کنند.(همان،184) وی همچنین از سرای موبدان در حوالی جمکران یاد کرده است.(همان،122)
همچنین در این کتاب درباره قلعه ای باستانی در کوهی مشرف بر جمکران آمده است: «و به جمکران کوهی است مشرف بر آن و آنرا ویشویه(وشنویه، کوه دارای آب، کوه خضرنبی) خوانند و بر آن قلعه است بلند کهنه قدیمی و صاحبش را نمی دانند و گویند که اسکندر آنرا بنا کرده است و آب را بر آن روانه کردانید.(183-184)
نائینی اردستانی ضمن اشاره به این عبارت آورده است: «وشنویه کوهی با قلعه قدیمی مشرف بر جمکران در سال1285شمسی آن را «قز قلعه سی» می خوانند.»(نائینی اردستانی،440) می دانیم که عبارت قز قلعه سی در زبان ترکی به معنای قلعهٔ دختر (در واقع به معنی قلعهٔ تاقدار) است. با توجه به اینکه دختر یا دختران در نامگذاری ها مربوط به وجود چشمه در آن ناحیه است و لفظ دختر نیز با توجه به قراین و شواهد متعدد باز تابی از ناهید ایزد آبها در فرهنگ زرتشتی است. بنا بر این ممکن است این کوه نیز یکی از مکان های مقدس پیش از اسلام باشد. وجود آثار قدیمی و روان بودن آب از ین قلعه و نسبت آن به اسکندر که در افسانه های ایرانی و اسلامی با اب حیات مربوط است این امر را تأیید می کند.
اما اشارات مستقیم به مسجد قدمگاه جمکران نیز در روایاتی که مربوط به دوره اسلامی است قابل ملاحظه است. گویا اهالی قم به این معنی وقوف داشته اند که این قدمگاه بر جای موقعیت مقدس زرتشتی بنا شده است.
روایت های مربوط به قداست مسجد قدمگاه جمکران در کتابی منسوب به ابوجعفر محمدبن بابویه(شیخ صدوق) به نام «مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین» گرد آمده است که از نظر پژوهشگران انتساب آن به شیخ صدوق اشکال اساسی دارد.(نائینی اردستانی،442و443، پاورقی مصحح)
نائینی اردستانی در اثر خود روایات این کتاب را آورده و مورد بررسی قرار داده است که بر اساس آن در خوابی به قداست این مکان اشاره شده است.(همان، 445-466) همچنین در حدیثی منسوب به امام علی(ع) در اشاره به مسجد جمکران آمده است: «کوه سفید به نزدیک دهی کهن در جنب مسجد است و قصری کهن که قصر مجوس است و آن را جمکران خوانند که از زیر یک مناره آن مسجد بیرون آید.»(همان،454). نائینی این عبارات را با باورهای مردم دوره قاجاری درباره این مسجد تطبیق داده و می نویسد: «الحال زمین بتخانه در حوالی مسجد جمکران مشهور و معروفست. از کلام حضرت امیر معلوم می شود که نزدیک مسجد جمکران آتشکده آنها بوده، شاید همان آتشکده مشهور شده به زمین بتخانه.(همان،466)
--------
مآخذ
قمی، حسن بن محمد(قرن4هـ.)، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، تحقیق محمدرضا انصاری قمی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، اول، 1385
نائینی اردستانی، محمدعلی، انوارالمشعشعین فی بیان شرافت قم و القمیین، تحقیق محمد رضا انصاری قمی،ج1، قم کتابخانه ایت الله مرعشی،1381
خان محمدی، کریم، محمدرضا انواری، "چاه عریضه مسجد جمکران از خرافه تا واقعیت،" شیعه شناسی، سال دهم، شماره37، بهار1391، 157-200