مرتجعین مذهبی در جمهوری اسلامی همانقدر از قافله جامعه عقب هستند که بسیاری از مهاجرین از آنچه در جامعه جریان دارد بی خبرند! مرتجعین به گونه ای عمل می کنند که گوئی زنان زیر حجاب اند و نباید از این کفن سیاه بیرون بیآیند، بسیاری از مهاجرت نیز که از حال و هوا و واقعیات جامعه اطلاع ندارند و یا اگر دارند همان چیزهائی است که تلویزیون های سه قلوی لندن می گویند، تصور می کنند زنان برای مرتجعین حکومتی تره خرد می کنند و تنها مشکل آنها حجاب است. این در شرایطی است که نه تنها جامعه طی 4 دهه گذشته زیر و رو شده، بلکه ساختار فرهنگی و معیشتی چنان احکامی را به حکومت تحمیل کرده که زیر و رو شدن زندگی زنان در جامعه و حضور آنها در جامعه بکلی با گذشته پیش از انقلاب قابل مقایسه نیست و حکومت هیچ چاره ای جز قبول و حتی زانو زدن در برابر این واقعیات ندارد. نگاه کنید به حضور زنان ایران در تمام رشته های ورزشی علیرغم همه محدودیت ها و سد هائی که مرتجعین و رانت خواران حکومتی سعی می کنند بر سر راه آنها ایجاد کنند. امروز به جرات می توان گفت که در هیچ رشته ورزشی نیست که زنان و دختران ایران حضور نداشته باشند. تاکید می کنیم "هیچ رشته ای". گاه صحنه هائی به نمایش در می آید که حیرت آور است، فلان دختر کاراته کار و تکنواندو کار مزاحمین خود را وسط خیابان لت و پار می کند. این مزاحم، گاه کیف قاپ است، گاه دزد تلفن دستی و یا خیال تعرض داشته است. نگاه کنید به نقشی که زنان برای تامین معیشت زندگی خود و خانواده خویش بر عهده دارند. چه کسی میتواند مدعی شود که تا پیش از انقلاب یک زن و یا دختر یک قصابی را اداره میکرده و از چاقو و ساتور همانگونه استفاده می کند که مردان قصاب استفاده می کنند. تا پیش از انقلاب ما زنانی را داشتیم که پشت کامیون بنشیننده و یا راننده اتوبوس های شب رو در جاده های ایران باشند؟ این تنها دو نمونه است. انبوهی از زنان یک یا دو خانواده را اداره می کنند. بخش وسیع از دستفروشان ایران زنان هستند. چه کسی می تواند مدعی شود که پیش از انقلاب زنان مکانیک اتومبیل بودند؟ ما این لیست را می توانیم ادامه بدهیم. این باور و تصور دشوار است اما حتی تا پیش از انقلاب 57 زنان اینگونه در لباس پلیس و نیروی انتظامی نبودند. بودند در لباس افسران راهنمائی و رانندگی اما بسیار محدود و عمدتا نمایشی! این که زنان نیروی انتظامی امروز چادر به سر دارند، واقعیت است و کمی مسخره هم به نظر می رسد، اما خواهیم دید و از هم اکنون هم بتدریج آشکار شده که لباس آنها در حال تغییر است و یونیفورم ویژه را جانشین چادر سیاه کرده اند. برای لحظاتی نقش و وظیفه آنها را فراموش کنید و به این فکر کنید که چه جمع زیادی از دختران دوره های نظامی و انتظامی دیده اند و شک نداشته باشید که طی زمان و تغییر ماموریت های امروز، آنها در آینده نقشی مثبتی در تامین امنیت جامعه ایفاء خواهند کرد. می خواهیم بگوئیم بدلیل مخالفت عمیق با حکومت، نباید پدیده های مثبت را ندید. حتی اگر شرایط سخت معیشتی بسیاری از مشاغل را به زنان تحمیل کرده باشد. به این بیاندیشیم که آنها حصار سنت های گذشته را پشت سر گذاشته اند. ما نمی خواهیم از روابط و مناسبات دختران و پسر و حتی ازدواج های سفید و خانه های مشترک به سبک اروپا بنویسیم که در شهرهای بزرگ ایران رو به گسترش است. فقط می خواهیم بگوئیم و بنویسم که مرتجعین حکومتی و روحانیون عقب مانده از دوران، بیهوده تلاش می کنند زمان را متوقف کنند و حتی به عقب ببرند. هم زمان و هم دوران آنها را پشت گذاشته و در آینده بیشتر هم خواهد گذاشت. این جامعه، جامعه پیش از انقلاب نیست و زنان آن نیز دیگر زنان و دختران پیش از انقلاب نیستند. گذشته همیشه در تاریکی سایه ای در پشت سر است و در زیر تابش آفتاب، آینده ایست مثل سایه های روشن که از زیر پای روندگان آغاز می شود و بلند تر از قد روندگان در مقابلشان حرکت می کند! 1- این خانم لیسانس مدیریت است و در شاهین شهر اصفهان یک تعمیرگاه تعویض روغن اتومبیل دارد. 2- فیلم زن قصاب |