در میان سخنرانی هائی که در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل ایراد شد، سخنرانی لاوروف وزیر خارجه روسیه یک بیانیه جهانی، خطاب به همه مردم جهان بود که طبق معمول رسانه های غرب آن را سانسور کردند. لاورف در این سخنرانی خطراتی را گوشزد کرد که از ناحیه امریکا و متحدان اروپائی ایالات متحده روز به روز هولناک تر می شود. او گفت که علیرغم همه تلاش ها و نقشه های امریکا، جهان به سوی نظام نوین پیش می رود و ادامه سلطه غرب دیگر امکان پذیر نیست. ما سخنرانی او را یک بیانیه جهانی ارزیابی کرده و آن را منتشر می کنیم: ادامه جناب آقای دبیرکل، خانم ها و آقایان ! در صحبت های بسیاری از سخنرانان این نشست آشکار بود که همگی قبول دارند که جهان مشترک ما در حال تجربه تغییرات غیرقابل برگشت است و نظم جهانی جدید درست در مقابل چشمان ما متولد می شود. مسیر آینده در کشمکش بین اکثریت جهان که از دنیای عادلانه تر حمایت می کند و تنوع تمدن ها بین آنها وجود دارد و عده معدودی که از روشهای نواستعماری برای حفظ سلطه خود دفاع می کنند جریان دارد. آمریکاییها و اروپاییها عادت دارند به بقیه جهان از بالا نگاه کنند، اغلب قولهایی میدهند و تعهداتی از جمله تعهدات مکتوب و الزامآور را به سادگی زیر پا می گذارند. همانطور که رئیس جمهور پوتین اشاره کرد، غرب یک "امپراتوری دروغ" واقعی است. روسیه مانند بسیاری از کشورهای دیگر، این را از نزدیک لمس کرده است. در سال ۱۹۴۵، زمانی که واشنگتن، لندن و ما با هم کار میکردیم تا دشمن را در جبهههای جنگ جهانی دوم عقب برانیم، متحدان ما در ائتلاف ضد هیتلر از قبل برنامههایی را برای عملیات نظامی "غیرقابل تصور" علیه اتحاد جماهیر شوروی آماده میکردند و چهار سال بعد، در سال ۱۹۴۹، آمریکایی ها عملیات "دراپ شات" را برای انجام حملات هسته ای گسترده به اتحاد جماهیر شوروی توسعه دادند. این نقشه های دیوانه وار روی کاغذ ماند، زیرا اتحاد جماهیر شوروی سلاح مقابله را ساخت. گرچه بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ پرتگاهی در آستانه یک جنگ هستهای بود اما این موضوع لازم بود که توهم پیروزی مبنای برنامهریزی نظامی ایالات متحده نباشد. در پایان جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی نقش تعیین کننده ای در اتحاد آلمان و توافق بر روی پارامترهای معماری جدید امنیتی در اروپا ایفاء کرد. در همان زمان، به رهبری شوروی و سپس روسیه تضمین های سیاسی خاصی در خصوص عدم گسترش بلوک نظامی ناتو به شرق داده شد. اسناد مربوط به مذاکرات در آرشیو ما و غرب موجود است. اما معلوم شد که این تضمینها از سوی رهبران غربی پوچ بوده و آنها هیچ قصدی برای تحقق آن نداشتند. در عین حال، رهبران غربی هرگز خجالت نکشیدند که با نزدیک تر کردن ناتو به مرزهای روسیه، تعهدات رسمی سازمان امنیت و همکاری اروپا که در بالاترین سطح اتخاذ شده بود را نقض کنند. در سال ۲۰۲۱، پیشنهادات ما برای انعقاد توافقنامههایی برای غیرمتعهد ماندن اوکراین، رد شد. غرب به نظامیسازی سیستماتیک رژیم کی یف و روسیه هراسی ادامه داد و با یک کودتای خونین علیه دولت قانونی اوکراین، قدرت را بدست جنگ طلبان داد که ادامه داد. مجموعه ای از رزمایش های مشترک اخیر بین ایالات متحده و متحدان اروپایی ناتو، از جمله سناریوهای آزمایشی برای استفاده از تسلیحات هسته ای در سراسر فدراسیون روسیه از زمان پایان جنگ سرد تاکنون بی سابقه بوده است. رویای "شکست استراتژیک" روسیه چشمان سیاستمداران غیرمسئول را کور کرده است. کشورهای ناتو به رهبری واشنگتن نه تنها در حال ایجاد و نوسازی قابلیت های تهاجمی خود هستند، بلکه در تلاش هستند تا رویارویی مسلحانه را به فضا منتقل کنند. یکی از مظاهر خطرناک توسعه طلبی ناتو، تلاش برای گسترش جنگ به کل نیمکره شرقی تحت شعار حیله گرانه "تقسیم ناپذیری امنیت منطقه یورو آتلانتیک و هند و اقیانوس آرام" است. برای این منظور، واشنگتن اتحادهای کوچک نظامی-سیاسی را ایجاد می کند، مانند AUCUS، "تروئیکا" (ایالات متحده ،ژاپن، جمهوری کره) "چهار" (توکیو - سئول - کانبرا - ولینگتون). امریکا سرگرم ساختن زیرساخت های خود در اقیانوس آرام است. تلاشهای پنهان علیه روسیه و چین و این یعنی خطر ظهور یک کانون انفجاری جدید، علاوه بر تنش در اروپا که امریکا آن را ایجاد کرده است. این تصور دائمی وجود دارد که ایالات متحده و "جمع غربی"، که کاملاً تابع آن است، تصمیم گرفته "دکترین مونرو" را بار دیگر در جهان به اجراء بگذارید. این طرح ها به همان اندازه که توهم آمیز و بشدت خطرناک هستند، اما این خطر مانع ایدئولوژیست های نسخه جدید Pax Americana نمی شود. اقلیت جهانی با تمام توان تلاش می کند تا روند طبیعی امور را کُند کند. بیانیه "ویلنیوس" (اتحاد آتلانتیک شمالی) "حضور رو به رشد روسیه و چین" را "تهدیدی برای ناتو" توصیف می کند. امانوئل مکرون، رئیسجمهورفرانسه، اخیراً در سخنانی با سفرای خود در خارج از کشور، نگرانی خود را در مورد گسترش بریکس ابراز کرد و این رویداد را شاهدی بر پیچیده شدن اوضاع در عرصه بینالمللی دانست که خطر تضعیف غرب و بویژه اروپا را تهدید میکند. علیرغم همه این تدارکات، بازنگری در نظم جهانی ناگزیر است و اشکال مختلف سازماندهی آن جریان دارد. غرب دیگر نمی تواند موقعیت مسلط جهانی خود را حفظ کند.
|