۱۴۰۰ اردیبهشت ۵, یکشنبه

 


 

بیانیه انتخاباتی مصطفی تاج زاده

من با اعلام خواست های مردم

وارد میدان انتخابات می شوم!

 
 
 

 

 

مصطفی تاج زاده با انتشار بیانیه ای، پیش از ثبت نام برای انتخابات 1400 مواضع سیاسی- اجتماعی خود را اعلام کرد. چه ثبت نام او پذیرفته شود و چه نشود، چه تائید صلاحیت شود و چه نشود، آنچه او در این بیانیه به آنها اشاره کرده، برگرفته از خواسته های مردم ایران است. این بیانیه یک برنامه اقتصادی- سیاسی- اجتماعی کاری نیست، بلکه بیان خواسته های عمومی است که نیازمند تدوین در چارچوب یک برنامه است. او در بیانیه خود نوشته است:

 

ایرانیان از ناکارآمدی و مسئولیت‌گریزی حاکمان، گرانی و تورم مزمن، تبعیض و رانت و فساد فراگیر، ناهنجاری‌های اجتماعی، ستیزهای پرهزینه و غیرضروری با آمریکا، تحریم‌های کمرشکن و افزون بر همه کرونای مرگبار رنج می‌برند. ناتوانی حکومت در تطبیق خود با تحولات ملی و جهانی، انباشت مشکلات و نارضایتی و ناامیدی عمومی نتیجه سانسور اندیشه‌ها، حذف شایستگان و ترجیح فضای امنیتی و نظامی‌گری بر فضای آزاد و رقابتی‌ است. این‌ وضعیت اسفبار سرنوشت محتوم ملت ایران با فرهنگ غنی، تمدن کهن، موقعیت ژئوپلیتیک، منابع سرشار مادی و تحصیل‌کردگان فراوان نیست و بهبود آن در گروی بازگشت حکومت به مردم، اولویت‌دادن به دانش و توانایی، به‌جای سرسپردگی، گفت‌وگوی آزاد و آشتی با خود و با جهان است.

من سیدمصطفی تاجزاده، شهروندی از تبار مشروطه‌خواهان و اصلاح‌گران با استمداد از روح پاک شهیدان عدالت و آزادی وارد میدان انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شوم، برای تغییر و برای اصلاحات ساختاری، رویکردی و رفتاری.

می‌آیم تا با احیای اصول جمهوریت، قطار مدیریت میهن در ریلی قرار گیرد که شکاف بین اختیارات و مسئولیت برطرف شود. حکومت کارآمد و حاکمان پاسخ‌گو شوند. ایران از فرصت‌های جهانی بهره برد و با توسعه‌ی اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت، گرانی، بیکاری، نابرابری و شکاف طبقاتی مهار شود، و با رقم خوردن فردایی بهتر، ایران برای همه ایرانیان شود.

 تا از حقوق محرومان، به‌ویژه کارگران و معلمان و همه‌ی حقوق‌بگیران ثابتی دفاع کنم که فشار تحریم و خودتحریمی و بی‌کفایتی‌، قامت‌شان را خم کرده، سلامت و عزت آن‌ها را نشانه رفته است.

می‌آیم تا هر که شناسنامه ایرانی دارد، مالیات می‌دهد و حق رای دارد، صرف‌نظر از عقاید و سلایقش، از حقوق کامل شهروندی بهره برد.

می‌آیم برای رفع تمام اشکال تبعیض از زنان.

می‌آیم تا با تنش‌زدایی و عادی‌سازی روابط با آمریکا و گسترش مناسبات با همه‌ی کشورها از چین و روسیه تا اروپا و هند، لغو همه‌ی تحریم‌ها ممکن شود و بانک‌های جهانی با دسته‌بندی ایرانیان در ردیف تروریست‌ها، آنان را از حقوق مسلّم خویش در دادوستد آزاد با جهان محروم نکنند.

تا با تحمیل یک سبک زندگی به مردم مخالفت کنم و بساط گزینش‌های عقیدتی و نظام سهمیه‌بندی خودی-غیرخودی‌ شهروندان را برچینم، تا راه بر شکوفایی استعداد همه‌ی ایرانیان باز شود و ترک وطن انتخاب اول جوانان و نخبگان نباشد.

تا نهادهای مدنی توان‌مند شوند و گردش آزاد اطلاعات و آزادی فضای مجازی تضمین شود.

تا نظامیان صرفاً به انجام وظایف ذاتی خود در دفاع از امنیت عمومی و ملّی بپردازند و از امور غیرمرتبط با شغل شریف نظامی بپرهیزند تا انسجام، اقتدار و عزت‌شان روزافزون شود.

تا با تشکیل دولتی کارآمد، جوان و فراگیر توسعه کشور سرعت گیرد، معیشت مردم بهبود یابد و حقوق و کرامت همه ایرانیان با هر گرایشی و از هر قشر و قوم و دین و مذهبی تامین شود و امید و لبخند و نشاط، حرف اول را بزند.

تا قانون‌اساسی خصوصاً دو فصل سوم و پنجم آن که بر حقوق شهروندان و حق حاکمیت ملت تصریح دارد، بدون تنازل اجرا شود.

تا با جلب همکاری رهبر، اصلاح قانون‌اساسی ممکن شود؛ رهبری دوره‌ای و انتخابی شود؛ صداوسیما چندصدا و تاسیس شبکه‌های خصوصی ممکن شود؛ استقلال و بی‌طرفی دستگاه قضایی نهادینه گردد؛ نهادهای موازی در نهادهای قانونی ادغام شوند و آزادی انتخابات تضمین شود تا هر شهروند وفادار به استقلال و یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران و ملتزم به قانون، بتواند نامزد شود و در اداره میهن سهیم گردد.

به باور من رفع تحریم‌ها در دسترس است. خرید واکسن برای همه مردم ممکن است. رشد اقتصادی و مهار گرانی و بیکاری در دوره اصلاحات تجربه شد و رسیدن به جایگاه درخور ایران دست‌یافتنی است؛ به‌شرطی‌که همه از تمامیت‌خواهی دست بکشیم؛ مخالفان خود را ببینیم و برای آن‌ها به اندازه خود حق قائل شویم، امنیت را برای همه ایرانیان، نه فقط حاکمان، بخواهیم، تحوّلات جهانی را درک کنیم و با اعتماد به ملت، تسلیم رای اکثریت شویم.

من در این انتخابات به یاری خداوند و پشتیبانی مردم صدای بی‌صدایان خواهم بود؛ صدای سرکوب‌شدگان دی۹۶ و آبان۹۸؛ قربانیان فاجعه‌ی سقوط هواپیما؛ حاشیه‌نشینان و نادیده‌گرفته‌شدگان؛ صدای محرومانی که ساختارهای عقب‌مانده، رویکردهای اشتباه و رفتارهای نادرست حکومت فشار طاقت‌فرسایی بر آنها تحمیل می‌کند.