۱۴۰۰ فروردین ۲۸, شنبه

معیارهای جمال و کمال زن از دید آنها که در هَوَسِ کنیزی (دختر نُعمان بن منذر برای حرم خسروپرویز خوشگذران) ایران، تاجِ سرِ جهان، را به تازیان واگذاردند:                                          

 

انوشیروان صفت آن کنیزک نوشت و به خزانه اَندَرنهاد. هَرگَه که انوشیروان را کنیزکی طلب خواستی کردن خَصیان (خواجه سرایان) را فرستادی و آن نسخه به ایشان دادی تا بدان صفت کنیزک آوردندی و این رسم بماند و هرمز چنین کردی و صفت کنیزک بپارسی چنین بود... که کنیزکی راست خِلقَت تمام بالا، نَه دراز و نَه کوتاه، سفید روی و بناگوش و همه تن تا بِناخنِ پا سفید. سفیدی گونه او بسرخی زده و غالب، بِگونه ماه و آفتاب. ابروان طاق چون کمان و میان دو ابرو گشاده و چشمی فراخ و سیاه و مژگان سیاه و دراز و کَش و بینی بلند و باریک و روی، نه دراز و نه سخت گرد، با مویِ سیاه و دراز و کَش و سرش میانه، نه بزرگ و نه خرد و گردن نه دراز و نه کوتاه که گوشواره بر کِتف زَنَد. بَری پهن و گِرد. پستانی کوچک و گرد و سَخت سَر. کِتف ها و بازوان معتدل و جای دست اورنجن (النگو) فَربِه. انگشتان دست باریک نه دراز و نه کوتاه و شکم با بَر راست و دو کونه (سرین) از پَسِ پُشت بلندتر و میانه باریک و جای گردن بند بر گردن باریک و رانها فربه و آکنده و زانوها گرد و ساقها سِطَبر و شتالَنگ های پا  خُرد و گِرد و انگشتان پای خُرد و گِرد و چون رَوَد کاهِل بود از فَربِهی. فرمانبُرداری که جز خداوند خود را فرمان نَبَرد؛ هرگز سختی ندیده و بِعِّز و جاه برآمده شرمگین و با خِرَد و با مردمی و به نسبت از سوی پدر پاک و از جانب مادر کریم، اگر به نَسَب او نِگَری بِه از روی و اگر بِرویَش نگری به از نَسَب و اگر بخُلقَش نگری به از خَلق، با شرف و بزرگی و به کار کردن حریص، بدست پرهیزگار و حریص بِپخُتُن و شُستَن و دوختن و نهادن و بر گرفتن و به زبان خاموش و کم سخن و خوب سخن و چون سخن گوید خوش سخن و خوشگوی و خوش زبان و خوش آواز باشد؛ اگر آهنگ او کنی آهنگ تو کند و اگر ازو دور شوی از تو دور شود؛ اگر با وی نباشی رویش و چشم هایش سرخ شود از آرزوی تو. ترجمه بلعمی از تاریخ طبری.