دو تحول مهم یک قرن اخیر در سرنوشت تاجیکان آسیای میانه
- سهراب ضیا
- بیبیسی، دوشنبه
تأسیس جمهوری تاجیکستان در ترکیب اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۴ و پیدایش کشوری با نام تاجیکستان بر نقشه سیاسی جهان در پی فروپاشی شوروی درسال ۱۹۹۱ دو تحول مهم یک قرن اخیر در سرنویشت تاجیکان آسیای میانه است.
در این مطلب به بررسی این موضوع پرداخته شده که پیامدهای برقراری و فروپاشی شوروی بر هویت ملی تاجیکها چه بوده است.
زبان فارسی و دین اسلام، دو عنصر هویتساز
آرامگاه مولانا یعقوب چرخی، یکی از چهرههای برجسته طریقت نقشبندیه در حومه جنوب شرق شهر دوشنبه واقع است.
آرامگاه پیر تصوفی که ۷۵۰ سال پیش در روستای چرخ ولایت غزنی افغانستان به دنیا آمد و در ۹۲ سالگی در این سوی آمو درگذشت. اکنون، آرامگاهش"حضرت مولانا" نام دارد و یکی از زیارتگاههای مسلمانان است.
زبان فارسی و دین اسلام دو عنصر هویت ساز مردمان امارت بخارا تا پیش از حمله ارتش سرخ به آسیای میانه محسوب میشود. مرزبندیهای قومی دهه ۱۹۲۰ به دست روسیه بولشویکی عرصه را برای هر دو عنصر تنگ کرد.
پیامدهای مثبت برقراری شوروی بر هویت ملی تاجیکها
نخستین قطار به شهر دوشنبه در پاییز ۱۹۲۹ وارد شد. بسیاری از تاجیکها جادهها و کارخانههای نوین، مدارس و بیمارستانهای مدرن را ارمغان رسیده از مسکو میدانند. و معتقدند که تأسیس جمهوری تاجیکستان در حدود ۱۰۰ سال پیش ضامن بقای قوم تاجیک در آسیای میانه بود.
سیفالله ملاجانف، محقق تاریخ و استاد دانشگاه ملی تاجیکستان در این باره می گوید: "صرف نظر از این که مرزبندی سال ۱۹۲۴ یک تقسیمات ناعادلانه بود، قسمی از تاجیکان را در ترکیب یک دولت به هم آورد. این بسیار مهم بود. نکته دیگر این که با نام تاجیک گذاشته شدن دولت هم به خاطر به هم آوردن و هویت نو بخشیدن به این قوم، بسیار مؤثر بود."
به گفته آقای ملاجانف مرزبندی سال ۱۹۲۴ همچنین "روند طولانی ترکشوی تاجیکان درآسیای میانه را که تقریباً درحدود ۲۰۰-۳۰۰ سال اخیر به سرعت ادامه داشت، بازداشته است."
پیامدهای منفی برقراری شوروی بر هویت ملی تاجیکها
در بدو شوروی به بهانه مبارزه با دین، صدها جلد کتاب فارسی به کام آتش رفت. بولشویکها و پانترکیستها برای ناتوان کردن فرهنگ و تمدن و زبان تاجیکها کمر بسته بودند که یکیش تغییر خط بود.
در سال ۱۹۲۹ خط تاجیکها از فارسی به لاتین و بعد از ده سال به سیریلیک تغییر کرد. سیاستی که به باور بسیاری از صاحبنظران برای هویت ملی تاجیکها ویرانگر بود.
در چارچوب آن نام زبان هم تغییر کرد و تاجیکان از دو کانون اصلی و ستون فقرات فرهنگ و تمدنشان محروم ماندند. پارهای از کوهستان شرق بخارا "تاجیکستان" نام گرفت.
به گفنه عبدالنبی ستارزاده، محقق تاجیک "ما از سمرقند و بخارا، ازمرکزهای اساسی خودمان جدا شدیم. شما تصور کنید که مثلاً از روسها مسکو را گیرید (مصادره کنید)، یا از اوکراینیها کیاف را گیرید و یا از ارمنیها اچمیدزان را گیرید، چه میماند؟ ما را مخصوصاً با همین تشکیل حدودهای به اصطلاح ملی که در آن سالها به وجود آوردند، باز پاره- پاره کردند."
اعدام و تبعید استالینی در دهه ۱۹۳۰
دهه ۱۹۳۰ هم دوره تیره و تاری بود. حکومت استالینی هزاران تن از اهالی فرهنگ و هنر و سیاست تاجیک را اعدام یا تبعید کرد. بسیاری از آنها در اردوگاههای کار اجباری جان باختند.
عبدالقادر رستم، نویسنده تاجیک در این باره میگوید: "در نتیجه ترورهای سیاسی استالینی، این همه بزرگمردان، مثل شیرینشا شاتیمور، نصرتالله مخصوم، عبدالقادر محیالدینف، عبدالرحیم حاجبایف و چنار امامف متأسفانه کُشته شدند."
به گفته آقای رستم، "این به روحیه، به هویت مردم تاجیک بسیار تأثیر منفی رساند. تاجیکها بیشتر تأکیدشان بر جزء اتحاد شوروی بودن بود، تأکیدشان بر خلق شوروی بودن بود، بیش از آن که به خلق تاجیک باشد."
"تاجیکان" نفسی تازه در کالبد بیرمق هویت ملی تاجیکان
"تاجیکان"، کتاب باباجان غفورف، سیاستمدار و خاورشناس معروف درگذشته تاجیک است.
این کتاب نخستین بار سال ۱۹۷۲ در مسکو به زبان روسی چاپ شد؛ و در کالبد بیرمق هویت ملی تاجیکان نفسی تازه دمید. دولت تاجیکستان اکنون یک میلیون و ۶۰۰ هزار نسخه از این اثر تاریخی را چاپ کرده و آن را رایگان بین مردم توزیع میکند.
داستانهای تاریخی صدرالدین عینی و ساتم الغزاده هم بر روحیه ملی تاجیکها نیز بیتأثیر نبودند.
اشعار شاعران جوان در همان دهه ۱۹۷۰، به ویژه مؤمن قناعت، لایق شیرعلی، بازار صابر... برای بالا بردن سطح خودشناسی ملی مردم خیلی اثرگذار بود.
روند احیای حافظه تاریخی ملت و بیداری و خودآگاهی ملی که در آن دوره آغاز شد، در پایان دهه ۱۹۸۰ به نقطه عطف خود رسید. زبان فارسی تاجیکی به جای روسی زبان رسمی این کشور شد.
جنگ داخلی و هویت ملی
شوروی فرو پاشید و تاجیکستان ظرف پنج سال در التهاب یک جنگ داخلی سوخت.
بعد از جنگ، مساله گذار به خط فارسی، دستیابی به استقلال واقعی و کاهش وابستگی سیاسی و اقتصادی به روسیه، گویی فراموش شده بود. دست کم یک میلیون تاجیک غالباً به روسیه مهاجر شدند. احساس خودکهتربینی در میان تاجیکان ریشه دواند و هویت ملی را گویی از ذهنها راند.
عبدالقادر رستم، نویسنده تاجیک درباره عوامل چنین وضعیت می گوید: "یک عامل عمده، وابستگی اقتصادی و سیاسی تاجیکستان به روسیه است. دوم، قشر روشنفکر تاجیک که ما در زمان شوروی داشتیم، در سالهای اول استقلال داشتیم، حالا تقریباً وجود ندارد، یعنی ما روشنفکرها داریم، این جا و آن جا حرفهایی میگویند، ولی قشر واحد روشنفکر نداریم که نظر و عقیدهاشان به سیاستهای دولت تأثیرگذار باشد."
تقویت هویت و تحکیم خودشناسی ملی -راه پیشرفت تاجیکستان
در ۳۰ سال اخیر در مرکز دوشنبه جای مجسمه لنین را اول تندیس فردوسی و سپس تندیس شاه اسماعیل سامانی گرفت که بیانگر پیچ و خم تحول در هویت ملی تاجیکها ظرف یکصد سال اخیر است.
با فروپاشی شوروی، ۳۰ سال پیش تاجیکستان عضو جامعه جهانی شد.
و اکنون در حوزه کشورهای فارسیزبان بیشتر از همه در راستای احیا و گسترش جشنها و آیینهای کهن ملی میکوشد. با این همه، به باور بسیاری، راه پیشرفت تاجیکستان تقویت هویت و تحکیم خودشناسی ملی است. راهی که همه ملل کامگار پیمودهاند.