اجداد ما را می گوید!؟!
در هر ناحیتی و ولایتی چیزی بود بدان ناحیت و ولایت منسوب. گویند: حکمای یونان و زرگران شهر حیران و جولاهگان یمن و دبیران سواد بغداد و کاغذیان سمرقند و صباغان بجستان و عیاران طوس و گُربُزان مرو و ملیح صورتان بخارا و زیرکان و نقاشان چین و تیراندازان ترک و دُهاة بلخ و اصحاب ناموس غزنین و جادوان و مشعبذان هند و ضعفای کرمان و اکراد فارس و ترکمانان حدود قونیه و انگوریه از طرق روم و صوفیان دینوَر و دزدان و سواریان نواحی ری {طهرون و بچه طهرون یادت نره!} و طعام خورندگان و پارسایان خوارزم و ادبای بیهق، و غرض از این نسبت ها آن بوده که در هیچ موضع دیگر بیش از این چیزها که یاد کرده آمد نبوده مگر در این نواحی و ولایت . (تاریخ بیهق ). در خوارزم گرما و سرما، مفرط بوده و قولنج و جوع کلبی . (تاریخ بیهق)