۱۴۰۱ آبان ۲۹, یکشنبه

این متن را دوستی در واتساپ برایم فوروارد کرده بود. نمی دانم نویسنده اش کیست. هر که هست نکته بین و دقیق است و بسیار هم زیبا نوشته است:
برای ما چیزی که این روزها بیشتر از هر وقت دیگری حیرت آور است رد پای عشق است !
اگر روزنامه داشتم صبح تیتر میزدم، مردم ایران عاشق شده اند !
این روزها یک کشور، درست شبیه عاشق ها رفتار میکنند. سر سپرده و خالی از ترس، شیدا و رقص کنان انگار بر روانشان هک شده " ما گر ز سر بریده میترسیدیم، در محفل عاشقان نمیرقصیدیم "
برای هم بغض میکنند، گریه میکنند، خون میدهند و زندگی پیش کش میکنند. در تهران برای نیکا خون گریه میکنند و در زاهدان صف به صف به خاک می افتند.
در سنندج خنده کنان تیر میخورند و میمیرند و در شیراز مست و لایعقل با خیابان عشق بازی میکنند !
لرها تیر خورده می ایستند و خط و نشان میکشند و کردها با دست های خالی تیر و تفنگ شیطان را مچاله میکنند.
واقعا که نوبت عشق بود، این مردم به اندازه کافی با عقل تلاش کردند، رای عقلانی دادند، به اصلاح عقلانی پناه آوردند و حالا نوبت، نوبت شیداییست !
حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
و حالا قاتلان با جمعیتی مجنون طرفند. انگار که ایران خانم، نعل بر آتش گذاشته باشد و عشاق را فراخوانده باشد. به فیلم زنی ریز جثه که هر چقدر باتوم میخورد از جاش تکان نمیخورد نگاه کنید، این خاصیت عشق است !
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست ...
آزادی را بسیار قفس کرده اند،
داد را به وفور بیداد کرده اند
اما تا به حال هیچ لشگری از پس عشق بر نیامده.
نه گرفتنیست نه کُشتنی،
نه فیلتر میشود نه خاموش،
نه قابلیت خودکشی شدن دارد
نه قابل سانسور است؛
*راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست*
✌🏾❤️✌🏾