طراغثون: طراغیون؟
بفتح طا و را و الف و ضم غین معجمه و ضم ثاء مثلثه و سکون واو و
نون
ماهیت آن
شیخ ابن بیطار نوشته که این نبات را رازی ذکر نموده و قوسی نامیده
و کفته بعضی مردم آن را قوسی نامند و نبات آن شبیه بشاخی است و برک آن شبیه ببرک نباتی
که زعفران ثمر آنست و سر شاخ آن بزرک و برطرف آن ثمری سیاه رنک و آن نبات را می خورند
و رازی کفته حشیشی است که در میان کندم می روید و آن را مثلث می نامند و صاحب فلاحت
کفته که شاخی است کوتاه بسیار سبز کاه با برک نازک باریک طولانی می باشد و کاه بی برک
و عروق آن طولانی غلیظ اغبر و پوست آن نیز غلیظ و بر سر شاخ آن ثمری شبیه بجوز القطن
و در میان آن تخمها و آن را می خورند و لذیذ و خوش بو است و بیخ آن شیرین و آن را با
شاخ آن می خورند
افعال و خواص آن
اکتحال آن جهت منع کثرت دموع عین و خائیدن و خوردن آن نیکو کنندۀ
بوی دهان است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
طراغیون . [ ] (معرب ، اِ) ۞ نام نباتی است و صمغ آن مانند
صمغ عربی میباشد. یک مثقال آن سنگ گرده را بریزاند و حیض را بگشاید. (برهان ).نباتی
است که در جزیره اقریطش روید و صمغ وی مانندصمغ
عربی بود و حرارت ورق وی و صمغ وی در اول درجه سیم بود، سنگ گرده را بریزاند و حیض
براند، چون یک مثقال از وی بیاشامند و این نبات بغیر از جزیره اقریطش* نروید و درخت وی مانند درخت مصطکی بود.
(اختیارات بدیعی ). اسم یونانی بمعنی شبیه به «بیش » است ، آن دوقسم میباشد: یکی را
برگ و شاخ بزرگ و مانند اسقولوقندریون و با اندک زغب و صمغ او مانند صمغ عربی و در
جزیره اقریطش بسیار است و یکی کوچکتر و در
ساحل دریا بهم میرسد بی ساق و بر شاخهای او دانه ها بقدر گندمی و هر دو سر آن باریک
و سرخ . و در سیم گرم و خشک و مدر حیض و جذاب و مخرج خار و پیکان از بدن و مفتت حصاة
و یک مثقال او با شراب مخرج جنین است شرباً و حمولاً. (تحفه حکیم مومن ) شجرةالتیس . لکلرک گوید: اشپرنگل ۞ طراغیون ۞ اول را مترادف هیپریکوم هیرسینوم
۞ این دو کلمه را زنتهایمر ۞ مترادف میداند ولی فرااس ۞ رد میکند و با شک و تردید آنرامترادف
اریگانوم مارو ۞ میداند. اشپرنگل طراغیون دوم
را مترادف تراژیوم کولمنو ۞ . طراغیون را در حاشیه ترجمه عربی
دیسقوریدوس چنین تعبیر کرده اند: تاویله التیس (یعنی مربوط و متعلق به بُز). طراغیون
دیگر؛ سقوربیون ، طرغانن . رجوع به طرغانن شود. ابن البیطار آرد: دیسقوریدوس در چهارم
گوید: برخی آنرا سقرینوس ۞ و گروهی طرغاین ۞ نامیده اند؛ درختچه ای است که
بر روی زمین گسترده میشود. درازی آن به اندازه یک وجب یا کمی بیشتر است . در سواحل دریائی میروید.
دارای برگ است و بر شاخه های آن باری است مانند دانه انگور سرخ رنگ و بسیار خرد به اندازه دانه گندم
است دو نوک آن تیز و پرگره و قابض میباشد و هرگاه از میوه این گیاه بمقدار ده دانه
شربتی بسازند و بنوشند بیماریهای اسهال مزمن و سیلان رطوبت مزمن رحم را سودمند بود
و برخی از مردم دانه آنرا میکوبند و از آن
قرص میسازند و هنگام حاجت به کار میبرند. (از مفردات ابن البیطار).
* اقریطش، اقریط. (ا. ع.) نامی که
در متون کهن به کرت داده اند. نام کرت در کتب طب قدیم اسلامی. بیشتر اقریطی گفته اند.
از اقریط که دگرسان شده «کِرت» است. اقریطش اسم قدیمی کاندی (کرت) که جزیره ایست در
بحر الروم ( مدیترانه ) در جنوب یونان .
اقریطس . [ اَ / اِ طُ ] (اِخ ) اقریطش
. نام جزیره ای است در بحر روم که آنرا کریت ۞ گویند. (ناظم الاطباء). نام جزیره
ایست از جزایر یونان . (برهان ) (آنندراج ). این جزیره اندر شمال طرابلس است برابر
وی ، گرد وی سیصد میل است . (حدود العالم ). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی و عیون الانباء
و عقد الفرید 6:244 و نزهةالقلوب 3:237 و معجم البلدان و مراصدالاطلاع و نخبةالدهر
و ابن جبیر شود.
کرِت (به یونانی: Κρήτη Kríti؛ به ترکی عثمانی: گرید،
Girit؛ به لاتین: Candia,Creta؛ به فرانسه:Crète). بزرگترین جزیره
یونان و پنجمین جزیره بزرگ دریای مدیترانه به وسعت 3220 مایل مربع . منابع کهن فارسی
اقریطس گویند.
///////////
ویکی فارسی همینقدر گوید که:
جعفری کوهی (نام علمی: Pimpinella) نام یک سرده از تیره
چتریان است.
منابع[ویرایش]
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Pimpinella»، ویکیپدیای انگلیسی،
دانشنامه آزاد (بازیابی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۵).
///////////
قس یالانچی چیره، خِردازیره در آذری:
Yalançı cirə, xırdazirə (lat. Pimpinella, Anisum)[1] - kərəvüzçiçəklilər sırasının kərəvüzkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
//////////
قس در عبری:
כַּמְנוֹן (שם מדעי: Pimpinella) הוא סוג של צמחים
עשבוניים ממשפחת הסוככיים, הכולל כ-150 מינים, חלקם רב-שנתיים וחלקם חד-שנתיים.
המין היחיד המשמש כתבלין כמרכיב
בתעשיית המשקאות והמזון הוא כמנון האניס. העלים מסורגים, גזורים ומנוּצים (לעתים פשוטים).
שפת העלה היא משוננת או מסורית. לרוב התפרחת היא לבנה או לבנה-צהבהבה. הכמנון צומח
בקרקעות שאינן מלוחות.
////////
Pimpinella
From Wikipedia, the free encyclopedia
Pimpinella
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Pimpinella is a plant genus in
the carrot family; it includes the aromatic
herb anise(P. anisum).[3]
3.
Jump up^ Altervista Flora Italiana, genere Pimpinella includes photos, drawings,
European distribution maps
This Apiaceae article
is a stub. You can
help Wikipedia by expanding it.
|
//////
//////////
طراغیون . [ ] (معرب ، اِ) ۞ نام نباتی است و صمغ آن مانند
صمغ عربی میباشد. یک مثقال آن سنگ گرده را بریزاند و حیض را بگشاید. (برهان ).نباتی
است که در جزیره اقریطش روید و صمغ وی مانندصمغ
عربی بود و حرارت ورق وی و صمغ وی در اول درجه سیم بود، سنگ گرده را بریزاند و حیض
براند، چون یک مثقال از وی بیاشامند و این نبات بغیر از جزیره اقریطش نروید و درخت وی مانند درخت مصطکی بود.
(اختیارات بدیعی ). اسم یونانی بمعنی شبیه به «بیش » است ، آن دوقسم میباشد: یکی را
برگ و شاخ بزرگ و مانند اسقولوقندریون و با اندک زغب و صمغ او مانند صمغ عربی و در
جزیره اقریطش بسیار است و یکی کوچکتر و در
ساحل دریا بهم میرسد بی ساق و بر شاخهای او دانه ها بقدر گندمی و هر دو سر آن باریک
و سرخ . و در سیم گرم و خشک و مدر حیض و جذاب و مخرج خار و پیکان از بدن و مفتت حصاة
و یک مثقال او با شراب مخرج جنین است شرباً و حمولاً. (تحفه حکیم مومن ) شجرةالتیس . لکلرک گوید: اشپرنگل ۞ طراغیون ۞ اول را مترادف هیپریکوم هیرسینوم
۞ این دو کلمه را زنتهایمر ۞ مترادف میداند ولی فرااس ۞ رد میکند و با شک و تردید آنرامترادف
اریگانوم مارو ۞ میداند. اشپرنگل طراغیون دوم
را مترادف تراژیوم کولمنو ۞ . طراغیون را در حاشیه ترجمه عربی
دیسقوریدوس چنین تعبیر کرده اند: تاویله التیس (یعنی مربوط و متعلق به بُز). طراغیون
دیگر؛ سقوربیون ، طرغانن . رجوع به طرغانن شود. ابن البیطار آرد: دیسقوریدوس در چهارم
گوید: برخی آنرا سقرینوس ۞ و گروهی طرغاین ۞ نامیده اند؛ درختچه ای است که
بر روی زمین گسترده میشود. درازی آن به اندازه
یک وجب یا کمی بیشتر است . در سواحل دریائی میروید. دارای برگ است و بر شاخه
های آن باری است مانند دانه انگور سرخ رنگ
و بسیار خرد به اندازه دانه گندم است دو نوک آن تیز و پرگره و قابض میباشد و
هرگاه از میوه این گیاه بمقدار ده دانه شربتی بسازند و بنوشند بیماریهای اسهال مزمن
و سیلان رطوبت مزمن رحم را سودمند بود و برخی از مردم دانه آنرا میکوبند و از آن قرص میسازند و هنگام حاجت
به کار میبرند. (از مفردات ابن البیطار).