۱۴۰۲ خرداد ۸, دوشنبه

 

مقالات شمس تبریزی

مقالات شمس تبریزی

وضعیت: غیرفعال
ناشر: خوارزمی
  

نویسنده : شمس تبریزی
به تصحیح : محمدعلی موحد
 

مقالات شمس تبریزی، مجموعه‌ای از سخنان و حکایات نغز و دلپذیر است که در دوران اقامت شمس تبریزی در قونیه (از سال ۶۴۲ تا ۶۴۳ و پس از غیبتی کوتاه از سال ۶۴۴ تا ۶۴۵ قمری) بر زبان وی جاری شده، و پس از او توسط مریدان مولانا جلال‌الدین محمد بلخی به‌صورت یادداشت‌هایی پراکنده جمع‌آوری گردیده‌است. از گسیختگی و بریدگی عبارات و مطالب پیداست که این کتاب را شمس‌الدین خود تألیف نکرده بلکه همان یادداشت‌های روزانهٔ مریدان است که با کمال بی‌ترتیبی فراهم نموده‌اند.


دکتر موحد در طول زندگی پربار خویش همواره مشغول به تحقیق، ‌تالیف و ترجمه بوده و آثار بزرگی از خود به یادگار گذاشته است که بی‌شک، بزرگترین آنها تحقیق در متون عرفانی،‌ به ویژه چاپ انتقادی مقالات شمس تبریزی است.

کار بزرگی که استاد موحد انجام داد نجات مقالات شمس از پریشانی و از هم گسیختگی بود. استاد خود این اثر را بهترین و پرثمرترین کارش در زمینه تصحیح متون می‌داند. خود در این باره می‌گوید: شخصیت شمس پیش از چاپ و نشر مقالات در هاله‌ای از رمز و ابهام فروپیچیده بود و برخی اصلاً وجود خارجی برای او قائل نبوده‌اند و او را مولود خیال مولانا می‌دانستند.

تصحیح مقالات شمس که مرحوم فروزان‌فر آن را از گنجینه‌های ادب و لغت فارسی دانسته‌اند، به جز مشکلات معمول که بر سر راه تصحیح نُسَخ قرار دارد، مشکلات بسیار پیچیده خاص خود را هم داراست، که این مشکلات را در دو سطح بررسی می‌کنیم.

نخست آنکه مقالاتی که در دست داریم متنی منسجم و به قلم آمده از روی طرح و نقشه و نظم خاصی نیست، تکه‌هایی است از سخنان شمس که در حالات و مناسبت‌های مختلف بر زبان او جاری شده و دیگران آنها را یادداشت کرده‌اند. این یادداشت‌ها در بسیاری از موارد کامل و تمام نیست. جمله‌های گسسته پاره ی سرگردانی است که به صورت موجود، از بیشتر آن هیچ معنای موثر معقولی نمی توان استنباط کرد.

موحد بر آن است که بخشی از مقالات را احتمالاً به نیت ویرایش بازنویسی کرده‌اند ولی سر به نیست شدن ناگهانی شمس و بی‌قراری و شوریدگی شگفت مولانا بعد از غیبت او، ظاهراً مانع اتمام کار و تکمیل و تنقیح نهایی مقالات شده است.

اما مشکل دوم « به ماهیت سخنان شمس » مربوط می‌شود چرا که عالَم شمس، عالَم رموز واسرار است، عالَمی که با معیارهای ما پر از ناهمواری و ابهامات و تناقضات است. ولی از نظر او عالمی است هموار و همخوان و موزون. عالم مشاهده و عَیان، عالمی در فراسوی کفر و ایمان. سخن او را در آن زمان هم نمی‌فهمیدند و نفهمیدند. و او بی‌محابا می‌گفت "این مردمان را حق است که با سخن من الف ندارند. همه سخنم به وجه کبریا می‌آید، همه دعوی می‌نماید."

همچنین به سبب گسیختگی و عدم انسجام در سخنان شمس، دکتر موحد برای سهولت در فهم مقالات، تعلیقات مفیدی نیز بر این کتاب ضمیمه کرده‌اند.