ساده رُخ نزد آن که خویشش نیست شب چرا می رود که ریشش نیست
کودک خویش را برهنه در آب چه کنی پیش بنگیان خراب
هَر که او را دُرُست باشَد پَس نَرَوَد دَر قَفایِ کودکِ كَس
اوحدی مراغی.