۱۴۰۱ اسفند ۲۰, شنبه

 


 
 
 

نه تنها "مو" که "پیچش مو" را هم باید دید

"مسمومیت دانش آموزان"

تبدیل شد به "حمله شیمیائی"؟

 
 
 

 

 

در آخرین امواج مسموم سازی زنجیره ای دانش آموزان دختر مدارس در تهران و بسیاری از شهرهای ایران، که با دستور قاطع پیگیری و تهدید رهبر جمهوری به خاتمه نزدیک شد، ناگهان هشتگ "حمله شیمیایی به مدارس ایران"، عنوان اخبار مسمومیت در مدارس دخترانه ایران در رسانه های غرب شد.

اندک زمانی پس از آن ابتدا تلویزیون های فارسی زبان سه قلوی لندن این هشتک را سرتیتز اخبار مسمومیت درمدارس دخترانه ایران کردند و بلافاصله مطبوعات ایران نیز به تقلید از رسانه های خارج کشور هشتگ "حمله شیمیائی به مدارس ایران" را عنوان اخبار مربوط به این مسمومیت ها کردند. از جمله روزنامه "هم میهن" که آنرا حمله بیولوژیک اعلام کرد که همان حمله شیمیائی است و پای سازمان ملل را هم به میان کشید!

عده ای که درخارج کشور باصطلاح فعالیت سیاسی می کنند نیز، همین هشتگ را بی آنکه به عمق آن بیاندیشند منتشر کردند. از جمله از سوی فعالان با نشان و بی نشان مجاهدین خلق که اغلب در سوند فعالند و البته از نتایج این نوع فعالیت های خود بی اطلاع هم نیستند.

این هشتگ نشان داد که از داخل کشور شبکه های مجری این جنایت با محافل خارج از کشور یا در ارتباط بودند و یا نا آگاهانه مجری توطئه آنها شده بودند.

حال ببینیم، در انتهای طرح مسموم سازی دختران دانش آموز به چه هدفی می خواستند برسند.

 آیا این تعبیر ساده لوحانه درست بود که به تقلید از طالبان می خواستند تحصیل دختران را ناممکن سازند؟

 آیا می خواستند بموجب تبلیغی که آغاز شده بود، انتقام سه ماه اعتراضات خیابانی را از دانش آموزان دختر بگیرند؟

 و یا می خواستند زمینه شورش خیابانی دیگری را ترتیب بدهند و  در نهایت به اهداف بزرگتری برسند؟

ما با آخرین تفسیر این واقعه موافقیم و اعتقاد داریم پس از مسمومیت زنجیره ای نیز توطئه های دیگری در دستور کار قرار داشت.

در این میان، فرماندهان سپاهی، امنیتی و مقامات دولتی  و حکومتی با اظهار نظرها پوچ خود پیرامون این رویداد، عملا اجازه ندادند مردم به عمق ماجرا بیاندیشند.

قابل توجه است که با همین بهانه "حمله شیمیایی به مردم سوریه" امریکا به آن کشور لشکرکشی کرد و عراق را نیز با همین بهانه اشغال کرد.

هشتک "حمله شیمیائی به مدارس" در داخل کشور با ساده لوحی و عمدتا بدلیل مخالفت گسترده ای که مردم با حکومت و تاثیر و نقش تلویزیون های سه قلوی لندن در دهان مردم افتاد، بی آنکه بدانند پشت این هشتگ چه توطئه ای نهفته است. رسانه های غرب با تبلیغ حمله شیمیائی حکومت به مردم می خواستند زمینه بردن پرونده این مسمومیت ها به مجامع بین المللی و حتی اقدام نظامی علیه ایران را فراهم کنند.

حکومت با تاخیر مخرب برای رسیدگی سریع به ماجرای مسمومیت ها و اعلام جزئیات آنچه که واقعیت است و نه تکرار دروغگوئی ها، خود به نوعی با این توطئه همدستی آگاهانه و یا نا آگاهانه کرد. نهادهای امنیتی که مدعی نعل پشه روی هوا هستند، چگونه ممکن است ندانند سر نخ شبکه داخلی این مسمومیت ها درکجاست و مجریان این جنایت چه ارتباطی با خارج از کشور و برخی نهادهای مذهبی و نظامی داخلی دارد؟

حیرت آور است که حتی دستور رهبر جمهوری اسلامی برای دستگیری عاملان و آمران این جنایت نیز 24 ساعت پس از سخنرانی وی، در حاشیه اظهار نظرهای معاون وزارت کشور قرار گرفت که مدعی شد برخی از آنها که دست به این جنایت زدند "معاند" نبودند بلکه گمراه شده بودند! این درحالی است که رهبر جمهوری اسلامی با صراحت گفت که باید عاملان این جنایت به اشد مجازات محکوم شوند و این محکومیت بدون عفو باید اجرا شود. همان اظهار نظر معاون سیاسی وزارت کشور که پس از او توسط مقامات دیگری هم با عنوان "بی حال شدن دانش آموزان" بجای "مسموم شدن دانش آموزان" تکرار شد و یا مدعی شدند که در یک مدرسه یک دانش آموز که قصد مسموم سازی بقیه را داشت دستگیر شد، عملا سعی شد پرونده بی سر و صدا بسته شود. نه کسی محکوم شود و نه کسی به اشد مجازات محکوم.

این همان شیوه ایست که در جریان قتل های زنجیره ای نیز به کار گرفته شد و این نتیجه گیری طبیعی است که فاجعه سازان علاوه بر ارتباط با محافظ مذهبی، با نهادهای امنیتی ارتباط داشته اند و احتمالا به موجب فتوا دست به جنایت زدند، چنان که در جریان قتل های زنجیره ای چنین کردند