«رئیسالوزرا» و نقش خامنهای در چیدمان دولتها
- مسعود آذر
- بیبیسی
«می خواهم بگویم هماهنگ شدیم آمدم اینجا... چرا مرا وادار میکنید چیزهایی که نباید بگویم، بگویم؟ من را وادار نکنید که وارد جزییات قضیه بشوم.» این جملات بخشی از سخنان مسعود پزشکیان در مراسم رای اعتماد مجلس به وزیران پیشنهادی او بود که با کف زدن و استقبال نمایندگان و واکنش گسترده محافل سیاسی و رسانهای روبرو شد.
اگر سالها پیش محمود احمدینژاد، از «بگم، بگم» و تخلفهای خانواده علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی میگفت، مسعود پزشکیان در صحن علنی مجلس از نقش آیتالله علی خامنهای در چیدمان کابینه رونمایی کرد.
منتقدان میگویند که آنچه رئیس جمهور درباره نقش آقای خامنهای در چینش کابینه گفت، فراتر از «مشورت» و «هماهنگی» است و رئیس قوه مجریه را به «رئیسالوزرا» و «رئیس دولت» تبدیل کرده است.
مسعود پزشکیان در پنجمین و آخرین جلسه بررسی کابینه پیشنهادی شفاف و صریح خطاب به نمایندگان منتقد کابینه گفت «همه اعضای کابینه با رهبر انقلاب هماهنگ شدهاند» و از هماهنگی با «سازمانهای امنیتی، سپاه و سازمان اطلاعات و همه کسانی که باید با هم توافق کنیم» خبر داد.
حرفهای صریح و بیپرده آقای پزشکیان درباره چینش و هماهنگی وزیران با رهبر جمهوری اسلامی ایران در روز رایگیری کمسابقه بود تا جایی که غلامحسین کرباسچی، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی بهکنایه نوشت «رازی دارید به پزشکیان بگویید.»
End of مطالب پیشنهادی
موضوع هماهنگی وزرا با رهبر جمهور اسلامی ایران پوشیده نبود و به طور معمول و «عرف» سالهاست چند وزیر از جمله برای وزارتخانههای کشور، دفاع، اطلاعات و خارجه با تائید و نظر او به مجلس معرفی میشوند.
حسن روحانی در ۲۴ مردادماه، پس از معرفی وزیران پیشنهادی مسعود پزشکیان گزارشی از نحوه گزینش وزرا برای دور دوم ریاست جمهوریاش منتشر کرد.
آقای روحانی در وب سایتش نوشت: «میخواستم کابینهام مورد تایید مقام رهبری باشد و ایشان دولت مرا دولت خودشان بدانند.» او اشاره میکند که این موضوع درباره کابینه اکبر هاشمیرفسنجانی هم صدق میکرده و «فهرست کابینه (آقای هاشمی) با دستخط رهبری به مجلس نهایی شد.»
به گفته حسن روحانی «ابتدا برای انتخاب وزرای خارجه، اطلاعات، دفاع و کشور لازم بود نظر ایشان را بدانم. این عرف کموبیش درباره وزرای آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات و فناوری و فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی هم توسعه یافته بود.»
حسن روحانی اشاره دارد که آقای خامنهای برای ۷ گزینه پیشنهادی برای وزارت «نظر جدی» داشت و با ۵ نفر مخالفت کرد.
دایره دخالت رهبر جمهوری اسلامی ایران در انتخاب کابینه به همین تعداد هم محدود نشده و حسن روحانی گفته بود که وزیر کشاورزی هم با اصرار علی خامنهای به کابینه اضافه شد. مسعود پزشکیان هم در جلسه رای اعتماد گفت با تماس آقای خامنهای، عباس صالحی وزارت ارشاد را قبول کرد.
سنگ بنای گرفتن نظر موافق رهبر درباره انتخاب کابینه در زمان آیتالله خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی ایران پیریزی شد. با تاسیس وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳، روحالله خمینی از میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت ایران خواست که در انتخاب وزیر اطلاعات که باید «مجتهد» باشد با او هماهنگی شود.
براساس خاطرات محمد محمدیریشهری، آقای خمینی تاکید داشته که در انتخاب سایر وزرا دخالتی ندارد اما در دوره رهبری علی خامنهای تعداد وزیرانی که با نظر رهبر جمهوری انتخاب میشوند «توسعه» یافت.
«رئیسالوزرا» یا رئیس جمهور
یکی از از نخستین واکنشها پس از رای اعتماد مجلس به کابینه مسعود پزشکیان، به کار بردن عنوان «رئیسالوزرا» از طرف کسانی مانند حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی در شبکه ایکس بود.
آقای آشنا هیچ توضیحی ننوشت و به همان دو واژه اکتفا کرد اما همین نوشته به مذاق کسانی مانند عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب خوش نیامد و با واکنش تند او روبرو شد.
آقای عبدی از هماهنگی آقای پزشکیان با نهادها و رهبر استقبال کرد و معتقد است که دلیل «شکست فاحش» دولت حسن روحانی در این بوده است که «هیچ درکی از وفاق، همراهی و همفکری با هیچکس نداشتند؛ نه با بالا و نه با پایین.»
عباس عبدی که از جمله اعضای شورای راهبری برای انتخاب کابینه مسعود پزشکیان بود در ادامه مینویسد: «این "رئیس الوزرا" که در مجلس اصولگرا میتواند (محمدرضا) ظفرقندی را وزیر بهداشت کند را هزار بار ترجیح میدهیم به رئیس جمهوری که در مجلس اصلاحطلب وزیر بهداشتش (سعید) نمکی میشود.»
«رئیسالوزرا»، صدر اعظم، وزیر اعظم یا نخستوزیر، رئیس دولت است. پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، مقام رئیس جمهوری قدرت اجرایی نداشت و نخستوزیر، رئیس هیات دولت به شمار میرفت. در سال ۱۳۶۸ در همهپرسی بازنگری قانون اساسی، سمت نخستوزیری حذف شد و جایگاه رئیس جمهور در ساختار سیاسی ایران ارتقا یافت.
حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دولت حسن روحانی، در شبکه ایکس از تبدیل رئیس جمهور به رئیس دولت اظهار نگرانی کرد و خطاب به مسعود پزشکیان نوشت: «به شما "دو ریاست" محول گردیده است. اول، ریاست جمهور، برای اجرای قانون اساسی و استیفای حقوق ملت و دوم، ریاست دولت.»
آقای ابوطالبی یادآوری میکند که نقش ریاست دولت را معاون اول رئیس جمهور هم میتواند ایفا کند و با تبریک رای اعتماد مجلس مینویسد «شما در نبرد با مجلس برنده شدید؛ ولی جنگ یک صدساله برای مشروطیت و جمهوریت را واگذار کردید.»
این کنایههای سنگین چهرههای سابق دولتی به رئیس جمهور ایران در حالی است که روسای جمهور قبلی، از جمله حسن روحانی، هم همین راه را رفته بودند و کابینهشان را با منویات و خواستههای علی خامنهای بسته بودند و این هماهنگی را ضروری میدانستند.
یک رئیس جمهور متفاوت
در میان روسای جمهور ایران میتوان از محمود احمدینژاد نام برد که ظاهرا کمترین هماهنگیها را در عزل و نصبها با آقای خامنهای داشته است. درباره مذاکرات اولیه آقای احمدینژاد و علی خامنهای برسر بستن کابینه اطلاعاتی در دست نیست اما به طور «عرفی» درباره چند وزارتخانه اصلی هماهنگ عمل کرده بود ولی براساس گفتهها و اظهارات مقامهای مختلف در برکناری وزرای اطلاعات، خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی بدون هماهنگی با رهبر جمهوری اسلامی ایران عمل کرده بود و ظاهرا بخصوص در دور دوم ریاست جمهوریاش کمتر با علی خامنهای درباره عزل و نصب اعضای کابینهاش مشورت میکرد.
آقای احمدینژاد در دور دوم ریاست جمهوری خود با وجود مخالفت رهبر، رحیم مشایی را به مقام معاون اولی منصوب کرد و آقای خامنهای مجبور شد که در نامهای علنی این انتصاب را لغو کند و خطاب به او بنویسد که «لازم است انتصاب مزبور ملغی و کانلمیکن اعلام گردد.»
در نمونه دیگر اواخر فروردین سال ۱۳۹۰ حیدر مصلحی، وزیر وقت اطلاعات استعفا داد. احمدینژاد استعفا را پذیرفت اما آقای خامنهای خواهان بازگشت مصلحی به وزارت اطلاعات شد و محمود احمدینژاد در اعتراض به این دستور قهر کرد و یازده روز «خانهنشین» شد.
آقای احمدینژاد، غلامحسین محسنیاژهای، وزیر وقت اطلاعات و حسین صفارهرندی، وزیر ارشاد را دو هفته پیش از پایان دور اول ریاست جمهوریاش برکنار کرد. آقای محسنیاژهای در سال ۱۳۹۰ گفته بود که «نمیداند» آقای خامنهای از تصمیم رئیس جمهور وقت از برکناری او اطلاع داشته یا نه اما میداند که رهبر جمهوری اسلامی ایران از برکناری حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات بیخبر بوده و با او هماهنگی نشده بود.
آقای احمدینژاد به جز عزل و برکناری بعضی از وزرا، در تغییر و ادغام یا انحلال بعضی از سازمانهای مهم نیز با علی خامنهای مشورت نمیکرد.
او در اواخر فروردینماه ۱۳۸۸ در یک اقدام جنجالی اعلام کرد که سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی ادغام میشود که با مخالفت علی خامنهای روبرو شد.
محمد محمدیریشهری، نماینده وقت ولی فقیه در سازمان حج و زیارت در خاطراتش به نامه مخالفت آقای خامنهای با ادغام دو سازمان اشاره میکند که در دفتر رئیس جمهور «گم شده» و میگوید «سابقه داشت که وقتی احمدینژاد با نظری مخالف بود، بعضی از نامهها گم میشد.»
در تازهترین مورد حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران سازندگی در یک گفتوگوی تلویزیونی از اختلافات علی لاریجانی و آقای احمدینژاد، سخن به میان میآورد و میگوید که آقای لاریجانی به دلیل اختلاف با رئیس جمهور، مجبور به استعفا میشود و «احمدینژاد بدون هماهنگی با رهبر انقلاب موضوع استعفای علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی را پذیرفت.»
آقای مرعشی در بخش دیگری از سخنانش به موضوع انحلال سازمان برنامه و بودجه نیز اشاره میکند و میگوید این سازمان نیز بر خلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران منحل شد.
فشار رسانههای اصولگرا به پزشکیان
در چند روزی که مسعود پزشکیان به شکل علنی از نقش علی خامنهای در چینش کابینه سخن گفت، رسانههای حامی حکومت، از جمله روزنامه کیهان، براساس سنت همیشگی تلاش دارند که بین عملکرد دولتها و رهبر جمهوری اسلامی ایران فاصلهگذاری کنند.
ناکارآمدی دولتها و بحرانهای سیاسی و اقتصادی باعث شده است که نزدیکان حکومت همیشه تاکید کنند که دامن رهبر جمهوری اسلامی ایران از این شرایط منزه است و اتهامی متوجه عملکرد و تصمیمات او نیست. از این رو هر زمان که پای رهبر به موضوعی مانند برنامه هستهای یا حمایت از دولتها کشیده میشود، تکیه کلام این بوده که آقای خامنهای «حامی» همه دولت هاست و به همه دولتها «مشورت» میدهد.
مرتضی محمودی، نماینده اصولگرای مجلس ابران، در گفتوگو با خبرگزاری مهر میگوید: «ما به هیچ وجه حق نداریم وزرای کابینه را به رهبر معظم انقلاب منتسب کنیم. حق نداریم ضعفها، کاستیها و عملکردهای آینده این دولت را به پای مشورتهای مقام معظم رهبری بگذاریم.»
این نماینده مجلس میگوید نقش رهبر در همه دولتها و مجالس «مشورتی» است و «این اتفاق جدیدی نیست.»
آقای محمودی میگوید «بهتر» بود رئیس جمهور این مشورتها را در مجلس نمیگفت: «تاکنون سابقه نداشته است که رؤسای جمهور به مشورتها، لابیها یا گفتوگوهایی که در سطوح مختلف نظام انجام دادهاند، اشاره کنند.»
حسین شریعتمداری، روز پنجشنبه، اول شهریورماه، در روزنامه کیهان، در یادداشتی مدعی شد که «رئيس جمهور محترم در بیان سخنان یاد شده، دچار خطا در برداشت و یا اشتباه در بیان شدهاند.»
مدیر مسئول کیهان با اشاره به توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی اشاره کرده است که مجوز رهبر با توافق برجام همخوانی ندارد و سخنان آقای پزشکیان را «ادعای غیرواقعی» دانسته و نوشت: «انتظار آن است که اظهارات مورد اشاره دیروز خود را تصحیح بفرمایید و راه را بر سوءاستفاده دشمنان سد کرده و آنان را مانند همیشه ناکام بگذارید.»
روزنامه کیهان روز شنبه، سوم شهریورماه، بار دیگر از مسعود پزشکیان خواست «اشتباه» خودش را در روز رای اعتماد اصلاح و «جبران» کند و هماهنگ کردن فهرست اعضای کابینه با علی خامنهای را «ادعایی نادرست و به دور از اخلاق، هوشمندی سیاسی و فهم اولویتهای دولتداری» دانست.
«حرف مفت و یک نفر خبیث»
درپی سخنان مسعود پزشکیان در روز رای اعتماد به کابینه در مجلس، یکی از بیشترین واکنشها در شبکههای اجتماعی به سخنان آقای خامنهای در ۸ اردیبهشتماه ۱۳۶۸ در نماز جمعه تهران برمیگردد. او آن زمان گفته بود «در رژیم گذشته قوه مقننه حرف مفتی بیش نبود. مجلس هر چه دل قدرت مطلقه میخواست همان را عمل میکرد... قوه مجریه هم که دربست در اختیار او بود. وزیر کی بود؟ نخستوزیر کی بود؟ همهکاره یک نفر بود و او شخص طاغوت خبیث.»
مهدی نصیری، فعال سیاسی بعد از رای اعتماد مجلس با انتشار سخنان آیتالله خامنهای در یادداشتی در کانالش در تلگرام، از کسانی که «دستشان به حضرت آقا» میرسد خواسته است این ویدئو را به دست «معظمله» برسانند.
آقای نصیری در مطلبش با عنوان «بزرگترین دستاورد انتخاب پزشکیان» معتقد است که جلسه رای اعتماد مجلس به کابینه آقای پزشکیان «یک اتفاق استثنایی» است چرا که رئیس جمهور «خدای زمینی مردم ایران» را معرفی کرده است.
این فعال سیاسی نوشت: «با این شجاعت و صراحت و یا سادگی و گاف پزشکیان بر همگان مکشوف شد که فرمان دست کیست و چه کسی و نهادی اولین و اصلی ترین مسئول همه اتفاقاتی است که ظرف ۳۵ سال اخیر در کشور افتاده است.»
مهدی نصیری در ادامه نوشت: «یکی از کسانی که هولناکی این رازگشایی را برای نظام به خوبی درک و با خشم فریاد کرد مدیر مسئول روزنامه کیهان بود که نوشت آقای پزشکیان! ادعای خودتان را پس بگیرید؛ دشمنان تابلودار نظام سوءاستفاده کردهاند.»
آقای نصیری مطلبش را با این پرسش به پایان رسانده است که «آیا پزشکیان در میان همه روسای جمهور مطرود و محصور و مغضوب جمهوری اسلامی، به مقام حلاجی خواهد رسید و حلاجوش بر سر دار خواهد رفت؟ با این تفاوت که حلاج به جرم ادعای خدایی خود توسط عالمان تکفیری به دار زده شد و پزشکیان به جرم افشای مقام خدایی دیگری.»
فصل جدید سیاست و بازگشت پست نخستوزیری؟
در عرصه رسانهها چنین تحلیل میشود که با آمدن آقای پزشکیان فصل جدیدی از سیاستورزی و دستهبندی در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است.
محسن حسام مظاهری، پژوهشگر مطالعات اجتماعی، سخنان آقای پزشکیان در مجلس را در جایگاه یک «نخستوزیر» ارزیابی میکند، نه یک رئیس جمهور. مینویسد «بهتر نیست که با همین صداقت و شفافیت، رودربایستی و تعارف را کنار گذاشته، منصب تشریفاتی ریاست جمهور را حذف کرده و تعریف واقعی آن یعنی رییس هیئت وزیران را جایگزین کنید؟»
محسن ماندگاری، روزنامهنگار اصولگرا و سردبیر پیشین روزنامه جام جم، «فاشگویی پزشکیان را امر مبارکی» میداند.
آقای ماندگاری در کانال تلگرامش با اشاره به دوران ریاست جمهوری حسن روحانی و ابراهیم رئیسی نوشت که آقای پزشکیان محصول شکست دو سیاست «حاکمیت دوگانه» و «حاکمیت یکدست» است و «او به خوبی دریافته که بدون جلب نظر نهادهای انتصابی در نظام هرگونه تغییر و پیشرفت و توسعهای غیرممکن است.»
محسن ماندگاری معتقد است که آقای پزشکیان «به اندازه و جایگاه و اختیارات محدود خود در مقام ریاست جمهوری واقف است» و «فاشگویی او در جلسه رای اعتماد که کابینهاش را با هماهنگی رهبری و نهادهای دیگر نظام بسته است در همین راستا است. اکنون همه در موفقیت یا شکست این دولت شریکند و نمیتوانند سفره خود را جدا کنند. او هرچند عنوان ریاست جمهوری را یدک میکشد اما احتمالا ابایی ندارد از اینکه خود را در حد نخستوزیر نشان دهد. از همین رو است که شاید "رئیسالوزرا" توصیفی دقیقتر از جایگاه او در ایران کنونی است.»
درباره تغییر قانون اساسی و تغییر نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی بارها سخن به میان آمده است. علی خامنهای، در ۲۵ مهر ۱۳۹۰، در سفر به کرمانشاه، اعلام کرد فعلا نظام ریاستی که با انتخاب مستقیم مردم صورت میگیرد «خوب و موثر» است و «اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر سازوکار فعلی وجود ندارد.»
به نظر میرسد با توجه به سوابق دولتهای گذشته در ایران، موضوع کاهش مشارکت در انتخابات و چالشهایی که کلیت نظام با موضوع انتخابات پیدا کرده است «آینده احتمالا دور» پس از گذشت حدود سیزده سال، حالا به «آینده احتمالا نزدیک» تبدیل شده است.