۱۴۰۳ مرداد ۲, سه‌شنبه

 



"معضل حجاب
آیا حجاب در اسلام واجب است؟
و آیا در آن صورت عدم رعایت آن مجازات دارد؟"
همایون کاتوزیان
این مقاله خواهد کوشید که به سوالهای فوق پاسخ بگوید و سپس به وجوه جنبی مساله بپردازد.
این یک حقیقت تاریخی‌ست که حجاب زن در اشکال گوناگون آن در ایران پیش از اسلام دستکم در ‏میان طبقات بالا رایج و اجباری بوده است. در شاهنامه می‌خوانیم که زمانی که کیکاوس پسرش ‏سیاوش را به مشکو (حرمسرا) فرستاد همسرش سودابه عاشق او شد و برای تشویق او به پیوستن ‏به خود چادرش را برداشت (واژه چادر در خود شاهنامه است). و چنانکه می‌دانیم سیاوش فریب ‏سودابه را نخورد و به پدرش خیانت نکرد و در نتیجه سودابه به کیکاوس گفت که سیاوش قصد تجاوز ‏به او را داشته و سیاوش برای اثبات بیگناهی خود سوار بر اسب از یک جهنم آتش صحیح و سالم ‏عبور کرد و باقی داستان. در داستان جمشید که از این هم کهنه تر است در مورد دو دختر او - شهرناز ‏و ارنواز - سخن از "پوشیده رویان" می‌رود که نشان می‌دهد روبنده داشته‌اند.‏
این حکایات مربوط به دوره اسطوره‌ای شاهنامه است. در دوره "تاریخی" در شاهنامه می‌خوانیم که ‏در زمان خسرو پرویز "به مشکوی زرین دو و ده هزار‎/‎‏ کنیزک که هر یک چو تازه بهار" وجود ‏داشت . یعنی خسرو پرویز در حرمسرایش ۱۲۰۰۰ کنیزک - یعنی زنان زر خرید متعلق به خود - ‏داشت.‏
همچنین در شاهنامه می‌خوانیم که پس از آنکه شیرویه پدرش خسرو پرویز را گرفت و کور کرد به ‏شیرین تهمت زد که او پدرش را جادو کرده بوده است. شیرین چادرش را بر می‌دارد و زیبائی خیره ‏کننده‌اش را نشان می‌دهد و می‌گوید این جادوی او بوده است. در داستان معاصر خسرو پرویز هم ‏وقتی کردیه به ایوان بهرام چوبینه می‌رود لفظ چادر به کار برده می‌شود. موارد دیگری هم هست .‏
از نظر تاریخی سبب حجاب زن همین چندین زن داشتن (تعدد زوجات) و در نتیجه حرمسرا داری ‏بزرگان بود که ناچار برای حفظ " ناموسشان " باید حجاب داشتند و پرده نشین بودند، چنانکه ‏باستان‌شناسان می‌گویند که در تمام نقش‌های تخت جمشید و نقش رستم و طاق بستان حتی یک نقش ‏زن دیده نمی‌شود (قیاس کنید با یونان و روم باستان). خواجه حرمسرا (یعنی مردان اخته شده برای ‏نگهبانی زنها) نیز سابقه‌اش به هما ن دوره بر می‌گردد. در یونان و روم باستان حرمسرا نبود. ولی ‏وقتی که - به دلیلی که نمی‌دانم - به ندرت خواجه می‌خواستند آن را از ایران وارد می‌کردند چون طبق ‏قانون شهروند روم را نمی‌شد اخته کرد.‏
در جامعه عربستان صدر اسلام که جامعه‌ای قبیله‌ای بود طبعا حرمسرا وجود نداشت. ولی از اوائل ‏امویان به بعد که خلافت اسلام در شامات و بعدا عراق مستقر شد - مانند بسیاری از موارد اجتماعی و ‏فرهنگی دیگر - پدیده حرمسرا و خواجه داری و در نتیجه حجاب را از امپراتوری ایران گرفتند. بنا ‏براین منشاء حجاب در جهان اسلام دین و مذهب نیست بلکه تاریخ و تجربه باستانی ایران است.‏
"آیا حجاب در اسلام واجب است؟"
حال فرض کنید که هر آنچه در بالا گفتیم حقیقت ندارد و منشاء حجاب در اسلام دین و مذهب است. در ‏این صورت منبع آن در قرآن کریم چیست. یکی از معتبر ترین این منابع آیه ۳۱ سوره نور است که ‏می‌گوید " به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را ‏‎]‎از هر نامحرمی‎[‎‏ فرو بندند و پاکدامنی ورزند و ‏زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست، و باید روسری خود را بر گردن ‏خویش اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان آشکار نکنند.‏‎"‎
یک منبع معروف دیگر مربوط به زنان پیامبر است . در سوره احزاب آیه ۵۳ به بعد می‌خوانیم که : ‏به خانه‌های پیامبر وارد نشوید‎] ..‎‏. و‎[‎هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را از آنان‎]‎همسران پیامبر‎[‎‏ ‏می‌خواهید از پشت پرده بخواهید. این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است! ‏
به این ترتیب هیچ جا در قرآن فرمان صریح وجوب حجاب برای زنان وجود ندارد.‏
"آیا عدم رعایت حجاب مجازات دارد؟"
حال فرض کنید که هر آنچه در بالا گفته ایم بی اعتبار است. یعنی منشاء حجاب دین اسلام است که ‏حکم به وجوب حجاب کرده است. در این صورت آیا عدم رعایت آن مجازات دارد. ‏
چنانکه می‌دانیم کوچک ترین شک و تردیدی وجود ندارد که نماز خواندن و روزه گفتن و - درصورت ‏استطاعت - حج رفتن از فرایض مسلم دین اسلام و واجب عینی اند اما انجام ندادنشان مجازات ندارد . ‏پس چگونه ممکن است که حجاب که در وجوب آن تردید است و حتی بعضی از علما هم آن را واجب ‏نمی‌دانند مشمول مجازات باشد؟
"حجاب در ایران امروز"
خیلی از مردم ایران از جمله بعضی زنان با حجاب با حجاب اجباری مخالف‌اند . پس با توجه به هر ‏آنچه تا کنون گفته ایم به چه دلیل بعضی بدون هیچ برهان قاطعی بر اجباری بودن آن اصرار می‌ورزند ‏و به این ترتیب به تضاد تاریخی دولت و ملت دامن می‌زنند؟
از آنچه از مقام‌های بالای حکومت شنیده‌ایم دلیلش این است که به نظر آنان بی حجابی و "بد حجابی" ‏مقدمه بازگشت کامل به وضع فرهنگی-اجتماعی پیش از انقلاب است. ولی به چه دلیل و چگونه؟ ‏وانگهی حکومتی که تا آنجا می‌رود که گشت ارشاد به راه اندازد و آن عواقب مصیبت بار را به بار ‏آورد آیا از جلوگیری به بازگشت کامل وضع فرهنگی-اجتماعی پیش از انقلاب عاجز است؟
از سوی دیگر در مورد پوشش مرد و زن ممکن است بعضی افراد بگویند که "من آزادم و اگر مثلا ‏بخواهم برهنه به خیابان بیایم به کسی ربطی ندارد". ‏
البته در جنگل مولا و قله قاف این آزادی وجود دارد ولی زندگی در اجتماع و بهره بردن از امتیازات ‏آن با ضوابطی همراه است و "هر که هرکه " نیست که مثلا یکی آزاد باشد که خلاف جهت رانندگی ‏کند. یعنی از جمله آن ضوابط رعایت حقوق و امکانات و عواطف و احساسات دیگران است. ‏
مثلا پیش از انقلاب شاید حداکثر ده در صد از زنان و دختران - منسوب به طبقات بالاتر اجتماع - مینی ‏ژوپ می‌پوشیدند که به خصوص چون بیش از زنان دیگر در انظار عمومی بودند بیشتر جلب توجه ‏می‌کردند. رسانه‌های آنها - مانند نشریه زن روز - هم تشویقشان می‌کردند و تا آنجا رفتند که تصنیفی ‏گفتند و خواندند که ترجیعش این بود‎:‎‏ "جان فدای مینی ژوپ - جان فدای مینی ژوپ ‏‎"!‎‏ ‏
ولی یک روز این شایعه مثل توپ در جامعه صدا کرد: یک کارگر بیکار ساختمان - که درآن زمان ‏اصطلاحا "عمله" می‌گفتند - در کنار جوی روبروی میوه فروشی لوکس صمد - نبش خیابان سعدی و ‏شاهرضا - ناگهان از جا می‌جهد و به یک خانم مینی ژوپ پوش که برای برداشتن میوه خم شده بود ‏حمله می‌کند. حتی معروف شد که تا سرش را نشکستند نتوانستند خانم را از چنگش برهانند . ‏
همان هفته نشریه فکاهی توفیق نوشت: ‏
مینی ژوپ ‏x‏ عمله = تمدن غرب + محرومیت شرق ‏