کاپشن پزشکیان با کاپشن «معجزه هزاره سوم» چه تفاوتی دارد؟
- مسعود آذر
- بیبیسی
مسعود پزشکیان به این سوال که در مراسم تنفیذ «چه بپوشم» در عمل پاسخ داد و «کاپشن» همیشگی را نپوشید و به جای آن یک کت تیره رنگ به تن کرد.
رئیس جمهور منتخب ایران روز یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ به دیدار علی خامنهای رفت و در حضور میهمانان داخلی وخارجی حکم ریاست جمهوریاش را دریافت کرد. همانطور که انتظار میرفت یکی از حاشیههای این مراسم نوع پوشش آقای پزشکیان بود.
«کاپشن» رئیس جمهور ایران مدتی است که مورد مناقشه رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. موافقان و مخالفان پوشیدن کاپشن استدلالهای خودشان را در فضای مجازی و روزنامهها منتشر کردهاند. بعضی استدلال کردند که آقای پزشکیان کت و شلوار مرتب و هماهنگ بپوشد و بعضی هم گفتند که «مشتیوار» و «خودمانی» همین کاپشنی که به تن دارد، خوب است و نباید آقای پزشکیان کاری به نقد و انتقادها داشته باشد و باید راه خودش را برود.
موضوع «کاپشن» با یادداشت اینستاگرامی رضا کیانیان، بازیگر مطرح سینمای ایران پرمناقشه شد. او هفته گذشته نوشته بود مردم از «کاپشن» خاطره خوبی ندارند.
در ایران و در بین روشنفکران و منتقدان، «کاپشن» نمادی از دوران ریاست جمهوری احمدینژاد است که به باور آنها نتیجه آن «تحریم، انزوای سیاسی ایران، کنار گذاشتن عقل و عقلانیت، بریدن ترمز، بازگشت به اوایل انقلاب و حاکم شدن تندروی و پوپولیسم» بود.
آقای کیانیان خطاب به رئیس جمهور نوشته بود: «میخواستم خواهش کنم لطفا بهجای آن کاپشن یک کت سبک تابستانی بپوشید. اصلا کاپشن به درد تابستان نمیخورد».
این بازیگر سینما با اشاره به اینکه رئیس جمهور، مردم را نمایندگی میکند و ظاهرش باید آراسته باشد نوشت: «شما چند ماه دیگر باید به نیویورک بروید. خیلی مهم است چه میپوشید... لطفا کت و شلوار خوب و خوش دوخت، کفش مناسب، جورابهای هماهنگ و اصلاح موی شکیل داشته باشید».
او تاکید کرده بود که «خوش لباسی» فقط مربوط به ظاهر نیست و «یک تفکر است و اولین نشانه اندیشههای شماست».
در ۱۳ تیرماه و قبل از نوشته آقای کیانیان، روزنامه هم میهن در یادداشتی با عنوان «رئیس جمهوری مشتی و بامرام» به کاپشن آقای احمدینژاد طعنه زده بود و نوشته بود کاپشنی که به تن مسعود پزشکیان است از «زمین تا آسمان» با «کاپشنپوش هزاره سوم توفیر دارد».
روزنامههای اصلاحطلب، روزگاری به کاپشن آقای احمدینژاد ایراد میگرفتند اما یادداشت روزنامه هم میهن با لحن و ادبیات کوچه بازاری، «کاپشن» را همردیف و نشانه «لوطیگری»، «داشمشتی» و «با معرفتبازی» قرار داده و نوشته بود: «شاید برای اولین بار رئیسجمهوری داشته باشیم که مرام دارد. راه رفتنش؛ نشستنش؛ دست روی صورت بردنش؛ تسبیح در دست داشتنش؛ انگشت به شقیقه بردنش؛ همه و همه دلچسب است. اینبار از جنس مردم بودن را نوع دیگری معنا میدهد».
نوشته این روزنامه اصلاحطلب خواننده را یاد فیلم «قیصر» و سینمای قبل از انقلاب میانداخت به خصوص که در ادامه نوشته بود «نگاه کنیم به راه رفتن مشتیوارش. آری کلامی است عامیانه و کوچهبازاری؛ ولی دنیایی تصور و تصویر در آن نهفته است».
روزنامه هممیهن دوباره در ۴ تیرماه با تیتر «کاپشنت را سفت بچسب دکتر...» به نوشته آقای کیانیان واکنش نشان داد، زندگی مجلل مسئولین را از نشانهها و تجربه باقیمانده از دوران محمدرضا پهلوی دانست و نوشت «عدهای بحث آب و نان را رها کرده و به کاپشن دکتر پزشکیان میتازند... کت و شلوار ممکن است از کاپشن زیباتر و رسمیتر باشد (که آن هم خیلی نسبی است) و دکتر پزشکیان نیز در برنامههای انتخاباتی گاهی میپوشیدند اما بهتر است که ما خود را از عادات فرمی رها کرده، کمی دل به عالم معنا دهیم و بدانیم که از هر چیزی چه میخواهیم».
در پایان این یادداشت آمده: «بهتر است به جای این ناسنجیدهگوییهایمان، سادهپوشی دکتر پزشکیان را ارج نهیم و یاریاش کنیم تا در همین فرم مردمی و ساده خود، زیباترین و شیکترین معناها و دستاوردها را برایمان به ارمغان آورد».
به نظر میرسد این روزنامه اصلاحطلب با روزنامه اصولگرای «جوان» برسر کاپشن اقای پزشکیان تفاهم و اشتراک نظر دارند. هرچند روزنامه جوان به طعنه نوشته بود که «او هنوز پوشش غیر تشریفاتی یعنی استفاده از کاپشن به جای کت و شلوار را حفظ کرده که برخی اصلاحطلبان چنین رویهای را برای یک رئیسجمهور در گذشته، رفتاری پوپولیستی مینامیدند».
روزنامه ایران نیز سوم مردادماه در ستون «دیگه چه خبر» نوشت: «این اظهارنظرها درباره لباس رئیس جمهور منتخب که این روزها دارد به افراط هم میگراید، درحالی صورت میگیرد که اساساً توجه و نگاه مسعود پزشکیان به مسائل دیگری است... پزشکیان در ۲۰ سال گذشته به همین شیوه و با همین کاپشن زندگی کرده است. گویا برخی اصرار دارند که او حتماً باید تغییر کند».
«نه همین لباس زیباست ...»
با وجود اینکه «لباس زیبا»، «نشان آدمیت» نیست اما در دنیای امروز چه کسی هست که نسبت به اهمیت پوشش در مناسبات اجتماعی بیاطلاع باشد.
جدا از شیک پوشی و مرتب بودن، جهانی از تاریخ و فرهنگ در بطن لباس و پوشش وجود دارد. اشکال مختلف لباس علاوه براینکه افراد را از هم متمایز میکند، گویای فرهنگ، آداب و رسوم و هویت فرهنگی و اجتماعی افراد است. لباس بخشی از تاریخ است و با دیدن نوع پوشش میتوان به افکار و شرایط فکری و اعتقادی یک دوره نیز پیبرد.
عکسهای اوایل انقلاب ۱۳۵۷ و پوشش انقلابیون آن روزها بخشی از اعتقادات و ایدئولوژی حاکم بر جامعه را روشن میکند و از تاروپود آنها تاریخ آن دوره بیرون میآید. در دوران حاضر لباس در معنای عام آن دیگر همچون جوامع اولیه صرفا کارکرد پوشش ندارد.
علی بلوکباشی در مقدمه کتاب «پوشاک در ایران زمین» مینویسد: «نوع جنس، رنگ، طرز دوخت و شکل لباس و فرهنگ واژگان مربوط به تنپوشها با مجموعهای از ارزشها و معیارهای فرهنگی، اخلاقی و معنوی مانند شرم و حیا، وقار و متانت، جاذبه و فریبندگی، عظمت و حقارت، غرور و کبر و فروتنی، جذبه جنسی،اعتبار اجتماعی و اقتصادی، سوگ وشادی، فقر و غنا، باورهای مذهبی و آرمانی در آمیختهاند».
از این رو میتوان گفت انتخاب نوع پوشش سرسری نیست و نمیتوان به سادگی از کنار ان گذشت.
مردی با عبای شکلاتی
در بین اولین روسای جمهور ایران، ابوالحسن بنیصدر کت و شوار هماهنگ میپوشید و محمدعلی رجایی، چیزی شبیه کت بارانی را بیشتر به تن داشت و به ساده زیستی شهره بود.
پس از آن وقتی علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور معرفی شدند، با لباس روحانیت، کسی انتظار نداشت که آنها به شکل دیگری ظاهر شوند یا پیشنهاد کنند کت و شلوار بپوشند و به سازمان ملل بروند.
ورود محمد خاتمی به پاستور، تصویر تازهای از شیک پوشی حتی در لباس روحانیت را به نمایش گذاشت. او به عنوان یک رئیس جمهور روحانی، شکل و ظاهرش در مقایسه با سایر روحانیون و روسای جمهور قبلی متفاوت بود. لباس محمد خاتمی به تیتر روزنامهها کشیده شد و«عبای شکلاتی» نماد و شناسهای برای معرفی آقای خاتمی شد.
«شب چله با مردی با عبای شکلاتی» عنوان برنامه هفتهنامه چلچراغ درماههای پایانی دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. در این مراسم ترانهای از نیلوفر لاریپور، ترانهسرا با عنوان «مردی با عبای شکلاتی» اجرا شد ( شب لبخند و گل و ترانههای شکلاتی/شب مردی، شب مردی، با عبای شکلاتی).
بعد از محمد خاتمی پدیده «کاپشن» وارد ادبیات سیاسی ایران شد. محمود احمدینژاد در انتخابات ۱۳۸۴ با پوشیدن «کاپشن» به نمادی از «ساده زیستی و همرنگی با قاطبه مردم» بدل شد و برخی تصور میکنند همین پوشش و پیام آن نقش موثری در پیروزی او در مقابل اکبر هاشمی رفسنجانی که نماد «ثروت و سرمایهداری» بود، داشت.
البته این روزها با افزایش سرسامآور قیمتها در ایران، قیمت کاپشن نیز بالا رفته است. براساس گزارشی که سال گذشته منتشر شد قیمت «کاپشن احمدینژادی» بین ۹۰۰ تا دو میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بود و احتمالا حالا این رقم بالاتر هم رفته است.
پوشش آن روزهای آقای احمدینژاد خیلی سریع از مرزها عبور کرد. بعضی از منتقدین خرده میگرفتند که این نوع پوشش برازنده یک رئیس جمهور نیست. کاپشن او دستمایه طنز و شوخی هم شده بود تا جایی که حتی خودش نیز در مصاحبهها به آن اشاره میکرد.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ و رقابت میان حسن روحانی و ابراهیم رئیسی یکی از شعارهایی که علیه آقای رئیسی در همدان سردادند این بود که «انتخابات، یارانه، بازی شده/کاپشن محمود، تن قاضی شده».
باوجود افول آقای احمدینژاد، «کاپشن» و معانی سیاسی اجتماعی آن همچنان در سپهر سیاسی ایران باقی مانده است.
«کاپشن» و نگرانی از بازگشت به گذشته
بحث جامه و لباس این روزها به دنیای ورزش هم کشیده شده است. همزمان با افتتاحیه المپیک پاریس، موج انتقاد از لباس کاروان ورزشی ایران در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد. انتقاد اصلی، تشابه لباس ورزشکاران با لباس جامعه پزشکی بود. احتمالا اگر پزشکان و پرستاران هم بخواهند با لباس ورزشی سرکار حاضر شوند همین انتقاد به آنها میشود.
اگرچه رهبران، روسای جمهور و نمایندگان اکثر کشورهای جهان شبیه به هم لباس میپوشند و از کت و شلوار و کراوات استفاده میکنند اما تعدادی از روسای کشورها با لباس محلی یا ملی در مراسم رسمی حاضر میشوند. کسانی مانند ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوراوکراین هم به دلیل شرایط جنگی کشورش از پوشیدن لباس رسمی خودداری میکند.
معمر قذافی، رهبر سابق لیبی با لباس بادیه نشینان در دیدارهای رسمی حاضر میشد و کسی هم نمیپرسید چرا با چنین لباسی به سازمان ملل رفته و سخنرانی میکند. او با همان لباس پیامی از تاریخ و فرهنگ کشورش را به مخاطب منتقل میکرد.
مائوتسه تونگ، رهبر پیشین چین، کیم جونگ اون رهبر کره شمالی و پدر و پدر بزرگش، هوگو چاوز، رئیس جمهور پیشین ونزوئلا از جمله رهبران گذشته و فعلی جهان هستند که لباس آنها برآمده از نظام ایدئولوژیکشان بوده است. در جمهوری اسلامی ایران نیز لباس با نگاه ایدئولوژیک گره خورده است. همانطور که لباس روسای جمهور پیشین مانند آقای خامنهای و هاشمی برآمده از نظام دینی بود، کاپشنهای آقای احمدینژاد و آقای پزشکیان هم برآمده از همین بینش دینی است و ربطی به تحصیلات پزشکی و دانشگاهی آنها ندارد.
در حالیکه در نگاه ایدئولوژیک حکومت ایران، پوشیدن کاپشن، انداختن چفیه، لباس «یقه آخوندی»، مانتو و... ارزش و حمایت از حکومت تعبیر میشوند، در کشوری دیگر پوشیدن همان کاپشن تعبیر دیگری خواهد داشت همانطور که معنای چفیه هم در ایران با کشورهای عربی متفاوت است.
روسای جمهور ایران شاید به دلیل نگاه ملی از پوشیدن لباس بلوچی یا ترکمنی و عشایر در مجامع بینالمللی اجتناب کنند اما وقتی به استانهای مختلف میروند برای احترام به آنها لباس این اقوام را میپوشند و کسی هم خرده نمیگیرد و تشویق هم میشوند.
از این رو پیامی که در جمهوری اسلامی ایران از طریق پوشیدن «کاپشن» به مخاطب و بیننده منتقل میشود بیش از آنکه نشانهای فرهنگی و برآمده از آداب و رسوم و لباسهای متنوع ایران باشد، جنبه سیاسی و ایدئولوژیک به خود گرفته است.