۱۴۰۳ مرداد ۹, سه‌شنبه

 

سرمقاله 935

جهان به سوی تحول میرود

جای ایران در این صف است

 
 

 

آینده امریکا و سیاست های کاخ سفید و رابطه با متحدان این کشور، تا حدودی بستگی پیدا کرده است با انتخابات ریاست جمهوری امریکا که چند ماه دیگر برگزار خواهد شد. مناسبات آینده ایران و امریکا نیز بی ارتباط با این انتخابات نیست. همچنان که سرانجام جنگ اوکراین، تنش میان چین و امریکا و خطر جنگ و تقابل در دریای چین و بالاخره، سرانجام جنگ اسرائیل با فلسطینی ها که می رود تا منجر به گشوده شدن جبهه جنگ با لبنان نیز بشود که اگر چنین شود کل منطقه به آتش کشیده خواهد شد و ایران نیز مستقیم و غیر مستقیم درگیر این جنگ خواهد شد.

مسئله در حد این نیست که  ترامپ برنده شود و یا کاملا هریس، مسئله اصلی اینست که اتاق های فکر امریکا که در پشت صحنه قرار دارند، برای آینده امریکا چه نقشه ای دارند؟ می خواهند آینده را با جنگ پیوند بزنند و یا با رقابت های اقتصادی و پرداختن به مشکلات و بحران های داخلی در خود امریکا. می خواهند ناوگان ها را از آب های بین المللی عقب بکشند و یا آنها را آماده جنگ اتمی کنند؟ به این ترتیب است که کارگزار می تواند هرکسی باشد، این مهم نیست، مهم سیاست راهبردی آینده امریکاست. همچنان می خواهند به رویای تقسیم روسیه ادامه بدهند و اروپا را هم بدنبال خود بکشانند و یا برعکس؟ هنوز و همچنان می خواهند در امریکای لاتین و در افریقا علیه حکومت های مستقل به توطئه و دخالت ادامه بدهند و یا همزیستی جهانی را که از پایان جنگ دوم جهانی علیه آن بوده اند، زنده کرده و در این چارچوب سیاست استراتژیک تعیین کنند؟ دست از سیاست های تحریم اقتصادی کشورها برداشته و جهان چند قطبی را می خواهند بپذیرند و یا می خواهند همچنان، مانند دهه های پس از جنگ دوم جهانی با مردم جهان به زبان جنگ و فشار اقتصادی حرف بزنند؟ دلار ناتوان شده را همچنان می خواهند با تزریق گلوله و مرگ زنده نگهدارند و به چاپ دلار بی پشتوانه خاتمه داده و پول ملی کشورها را به رسمیت بشناسند؟

همه اینها، در کنار هم و تنیده در هم امروز هم برای امریکا و هم برای جهان مطرح است. البته جهان منتظر اتاق های فکر امریکا متوقف نمی ماند و شاهدیم که دو پیمان و مجمع بریکس و شانگهای به راه خود ادامه میدهند و گام به گام کشورهای جهان به آنها می پیوندند و شکاف در اتحادیه اروپا را نوید می دهند.

جهان در چهار راه این رویداد تاریخی قرار گرفته و همه تلاش را باید کرد که این رویداد با هزینه ای کمتر روی بدهد و نه به قیمت ویرانی های عظیم و کشتارهای عظیم تر.

اما، آنچه مربوط به ایران و آینده آن می شود. کشور ما در کوران رویدادی که در بالا به آن اشاره شده قرار دارد. در این کوران کشورهای قدرتمندی مانند چین و روسیه و هند نیز حضوردارند و هر نوع تعلل و پا سست کردن ایران برای قرار داشتن و استوارتر قرار داشتن در کنار این کشورها و تعلل در پیوند و اتحاد با آنها، می تواند هزینه ای تاریخی را روی دست مردم ایران بگذارد و ایران را به چند پاره تقسیم کند.

آیا ضرورت حضور در این جبهه و ایفای نقشی مهم و تاثیر گذار به معنای آنست که از جبهه مقابل فاصله گرفته و این فاصله را با نوعی تقابل تبلیغاتی همراه کرد؟

پاسخ سئوال بالا نمی تواند مثبت باشد. ایران با همه وزن و اعتباری که برای حضور در جبهه شرق دارد، می تواند مانند دیگر اعضای جدی و موثر جبهه شرق مناسبات خود را با غرب و بویژه با امریکا در چارچوب منافع ملی و حفظ استقلال ایران برقرار کرده و حفظ کند و این همان نکته ایست که هم پزشکیان و هم رهبر جمهوری اسلامی، اولی با صراحت و دومی با اشاره در سخنرانی های خود در جریان تنفیذ حکم ریاست جمهوری پزشکیان بیان کردند. در همین چارچوب است که نه مذاکره با امریکا ضعف است و تسلیم و نه این نوع مذاکره به معنای دوری از جبهه شرق است. اتفاقا حضور در جبهه شرق و داشتن متحدانی مانند چین و روسیه است که پشت دست ایران را در پشت میزهای مذاکره تقویت می کند.

ما نیز مانند بسیاری از طرفداران استقلال ایران و طرفدار توسعه ایران امیدواریم دولت نوینی که بر سر کار می آید، در همین چارچوب سیاست تعیین کرده و پیش برود و قطعا از همه ظرفیت های سرمایه گذاری و یاری اقتصادی و نظامی جبهه شرق، هم برای حفظ استقلال کشور و هم برای مقابله با بحران اقتصادی داخلی استفاده کند. چنین سیاستی می تواند و باید تعلل های گذشته در بهره گیری اقتصادی و نظامی را جبران کند. حمایت بی وقفه سالهای اخیر ما از توان نظامی و فعالیت های اتمی ایران برخاسته از همین واقعیاتی است که در بالا اشاره کردیم، همچنان که انتقادهای بی وقفه ما از سیاست های اقتصادی و اجتماعی داخلی حکومت در همین چارچوب بوده است. به همین دلیل امیدواریم که با انتخاب دکتر پزشکیان تحولات جدی در مناسبات اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور پی گرفته شود، بویژه که از هر سو نشانه هائی مشهود است که رهبر جمهوری اسلامی نیز قصد دارد از چنین تحولی حمایت کند. ما، باز هم تاکید می کنیم که اصلاحاتی که امروز مورد نظر است بکلی با اصلاحات 20 سال پیش متفاوت است، چرا که شرایط داخلی و جهانی در این دو دهه دچار تغییرات بسیار مهمی شده است و اصلاحات امروز باید تابع این شرایط نوین باشد. چنان که رابطه رئیس جمهوری و دستگاه رهبری جمهوری اسلامی متفاوت از گذشته خواهد بود که ما نشانه های آن را در حمایت و همآهنگی رهبر جمهوری اسلامی با دکتر پزشکیان در همین گام های نخستین دولت جدید شاهدیم.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh