۱۴۰۳ مرداد ۸, دوشنبه

 


 

قتل مهرجوئی ادامه قتل های زنجیره ای

آیا نظام، قصد چیدن

بالهای جبهه پایداری را دارد؟

 
 

 

قتل داریوش مهرجوئی و همسرش بدست یک کارگر (باغبان جوان) افغان، علیرغم همه نمایشی که پلیس، آگاهی و قوه قضائیه با حضور باصطلاح متهم در محل قتل راه انداختند را هیچکس باور نکرده است. نه مردم، نه فعالان سیاسی و هنری و نه حتی دست اندرکاران پرونده و خانواده مقتولین. همه بر این اعتقادند که این قتل شبیه قتل داریوش فروهر و سلسله قتل های زنجیره ای بود که ظاهرا قرار بوده ادامه یابد اما حکومت شتابزده و با اجرای سناریوی دستگیری قاتل جوان، جلوی آن را گرفت.

آخرین موضع گیری های مهرجوئی و همسرش درباره حجاب اجباری و دعوت از زنان و دختران برای قبول نکردن حجاب را از دلائل قتل او میدانند. او و همسرش در یک فیلم کوتاه دو نفره که روی اینترنت پخش شد، همین دعوت عمومی را منتشر کردند. بویژه آن صحنه ای که مهرجوئی به همسرش که یک شال روی سر دارد توصیه می کند این را بردار!

قتل مهرجوئی نه تنها  ادامه و تقلیدی از قتل های زنجیره ای بود، بلکه ادامه مسموم سازی دختران دانش آموز در شهرهای متعدد ایران پس از جنبش اعتراضی علیه قتل مهسا و علیه حجاب اجباری میدانند. طرح و فتوا دهنده این مسمومیت را آیت الله میرباقری میدانند که پدر خوانده جبهه پایداری و سعید جلیلی است و جبهه پایداری نقشه نشاندن او بر صندلی رهبری جمهوری اسلامی را دارد.

چند پر از بال جبهه پایداری در انتخابات اخیر ریاست جمهوری چیده شد و جلیلی نتوانست کرسی ریاست جمهوری را اشغال کند، اما این پایان مقابله نظام با جبهه پایداری نیست، بویژه که گفته می شود سرنخ های نفوذ عمیق اسرائیل در جبهه پایداری پیدا شده و نظام قصد چیدن بالهای جبهه پایداری را دارد و به کندن چند پر آن قانع نیست. قرارگرفتن منبع مالی فعالیت های دولت سایه زیر نورافکن مطبوعات و رسانه ها و حتی طرح این مسئله توسط برخی کاربدستان حکومتی چنین آینده ای را نوید میدهد.

در حاشیه مراسم تنفیذ پزشکیان، این زمزمه شنیده شده که «اراده ای جدی برای حذف جبهه پایداری بوجود آمده و مسئله فراتر از سعید جلیلی  است!»

بازگردیم به ماجرای قتل مهرجوئی که زمینه ساز این یادداشت تحلیلی شد. این زمینه از آنجا بدست آمد که وکیل متهم قتل مهرجوئی چهار روز پیش در یک مصاحبه خبری گفت: «شاید هیچ وقت ابهامات پرونده این قتل حل نشود! بعضی از اتفاقات در این پرونده واقعاً قابل حل نیست. مثلاً چطور می‌شود برای دزدی به محل جرم وارد شد ولیکن گوشی آیفون و تبلت دست نخورده باقی بماند؟ در یک شهرک اقدام به قتل کنی ولی در همان محل به کار ادامه بدهی؟ مشکل میرویس با مرحوم مهرجویی مربوط به سه سال قبل از قتل است، چرا باید سه سال کینه را نگه دارد و بعد اقدام کند؟ از کجا می‌دانسته دوربین‌ها خراب است و هنوز تعمیر نشده است؟ تفاوت ساعت خروج کریم از ویلای محل کار و ورود به ویلای مرحوم چگونه توجیه می‌شود؟ هرچند مقامات انتظامی‌ و قضایی اعلام کردند که مشکل فنی دوربین‌ها و عدم درج ساعت واقعی دلیل این ابهام بوده است.»