۱۴۰۳ مرداد ۲۲, دوشنبه

 تقدیم به متولدین دهه 30,40,50 

مقداری کوتاه وقت بزارید و بخونیدلذت ببرید*


*وقتى جوان‌هاى امروز از ما مى‌پرسند:*

*شما چطور می‌توانستید زندگی کنید قبلا؟!*

*بدون تکنولوژی*

*بدون اینترنت*

*بدون کامپیوتر*

*بدون تلفن همراه*

*بدون ایمیل*

*بدون شبکه‌های مجازی؟!*


🤔


*بايد پاسخ بدهيم:*

*همان طور که نسل شما امروز می‌تواند*

*بدون دلسوزی*

*بدون خجالت*

*بدون احترام*

*بدون عشق واقعی*

*بدون فروتنی* 

*زندگی کند.*

😞


*ما بعد از مدرسه مشق‌هايمان را می‌نوشتیم و تا آخر شب مشغول بازی بودیم؛ بازی واقعی!*

*ما با دوستان واقعی* *بازی می‌کردیم نه دوستان مجازی* 

*ما خودمان با* *دست‌هايمان بازی‌هایی مثل یویو و بادبادک و فرفره می‌ساختیم* 

*ما تلفن همراه و دی وی دی و پلی استیشن و کامپیوتر شخصی و اینترنت نداشتیم* 

*ولی دوستان واقعی داشتیم که وقتى با يک نفرشان همراه مى‌شديم، در روزهایِ بارانی با هم زير یک چتر به مدرسه می‌رفتیم و در روزهاى گرم کیم دوقلويمان را با هم نصف می‌کردیم.*


💕


*نسل ما در مغازه‌هايش با خط درشت ننوشته بود: «لطفا فقط با کارت‌خوان خرید کنید»!*

*سر هر کوچه یک بقّالی بود که یک دفتر نسیه داشت برای آنهايى که دستشان تنگ بود و بالای سرش درشت نوشته بود: «پول نداری صلوات بفرست»!*


👌🏼


*زمان ما تخت‌خواب مُد نبود ولى خوابیدن تویِ رخت‌خواب‌های گُل گُلی و در بهارخواب، ایوان و پشتِ بام، از هر خوابی شیرین‌تر بود!*


🌸🌸


*ما موبایل نداشتیم ولی در عوض، درِ خانۀ همسایه و فامیل باز بود تا هر وقت به هرجا که می‌خواستیم، تلفن کنيم و احوال بپرسيم و خبر بگيريم!*


☎️☎️


*خانواده‌هايمان به علت ترافیک سنگین و ...* *دیر به مهمانی‌ها نمی‌رسیدند*

*زودتر می‌رفتند تا با کمک هم سبزی پاک کنند و برنج را آبکش کنند و ...*


🥒🥒


*ما لایک کردن بلد نبودیم ولی در عوض، نسلِ ما نسل مهربانی و دلجویی بود ...*


✌️✌️


*ما بلاک کردن نمی‌دانستیم چیست؛ نسلِ ما نسل دل‌هاى بی‌کینه بود؛ در مرام ما قهر و کینه جايى نداشت ...*


🤍🤍🤍💚🤍🤍🤍


*در زمان ما کسی پیتزا برايمان نمی‌آورد دمِ در؛ اما طعمِ نون و کبابی را که بابايمان لای یک روزنامه از بازار می‌خرید و برايمان مى‌آورد، با هزار تا پیتزا عوض نمی‌کنيم!*

*در نسل ما فست فود معنی نداشت ولى  نون و پنير و سبزى يا لقمۀ کوکو و کتلت يا حداکثر ساندویچ تخم مرغ و خيارشور و گوجه فرنگى با کانادایِ شیشه‌ای لذتی داشت که هنوز هم مزه‌اش زير دندانمان است ...*


🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷


*ما سِتِ تولد نداشتیم ولى در عوض، جشن‌هاى سنّتيمان پر بود از کاغذکشی‌های رنگارنگ و دل‌هاى واقعا شاد و لب‌هاى واقعا خندان ...*


😁😆


*ما عروسی را به جای هتل و تالار و سالن در خانۀ همسایه و در حیاط  چراغانی  برگزار می‌کردیم و خيلى هم خوش مى‌گذشت ...*



*ما نذری‌هايمان را در ظروف یک‌بارمصرف نمی‌دادیم*

*تویِ چینی گل سرخی پخش می‌کردیم و همسایه‌مان هم توى ظرفِ خالی‌اش نقل و نبات مى‌ريخت*

🍬🍬


*ما چراغ مطالعه نداشتیم ولى در عوض، مشق‌هايمان را زیر نور چراغ گردسوز  و در کنار علاءالدینی که همیشه رويش یک کتری همراه با قورى چایی خوش‌عطر بود، می‌نوشتیم ...*


💐💐


*ما مبل روکش شده نداشتیم ولى پُشتی و پتویِ ملافه سفید دورتا دور اتاق بود تا هر وقت مهمان سر رسيد، احساس راحتی کند!*

🎪🏕⛺️🛖🏠🏘🏚


*ما اگر کاسۀ گل مرغی سر طاقچه را در شیطنت‌ها و بازی‌هایِ کودکانه می‌شکستیم، خانم جون دعوامون نمی‌کرد؛ تازه برامون اسفند دود می‌کرد، تخم مرغ می‌شکست و می‌گفت قضا بلا بوده، خدا رو شکر که به کاسه گرفت و خودت چیزیت نشد!*


🔴


*ما هزار جور پزشک متخصص و داروخانه نداشتیم؛ چایی نبات و عرق نعنای بی بی جون دوایِ هر دردی بود ...*


🥃🧋🍯🍺🫖☕️🍵


*ما از ذوقِ یک پاک‌کُنِ عطری، یک مداد سوسمارنشان، یک جعبۀ مداد رنگی، و یک دفترچۀ نقاشی تا صبح خوابمان نمی‌بُرد!*




*ما نسلی منحصر به فرد بودیم؛ چون آخرین نسلی بودیم که مطيع پدر و مادر بودیم و اولین نسلى که مطيع فرزندانمان شديم ...                            

*تاریخ ديگر مثل ما را نخواهد دید ...