۱۴۰۲ مهر ۱۴, جمعه

آنگ سان سو چی جدید! Aung San Suu Kyi

 

جایزه نوبل نرگس محمدی چه معنایی برای او و جنبش زن، زندگی، آزادی دارد؟

طرحی که کمیته نروژی صلح نوبل از نرگس محمدی منتشر کرد (اثر نیکاس المهد)

منبع تصویر،X @NOBELPRIZE

توضیح تصویر،

طرحی که کمیته نروژی صلح نوبل از نرگس محمدی منتشر کرد (اثر نیکاس المهد)

  • نویسنده,کیوان حسینی
  • شغل,بی‌بی‌سی

نرگس محمدی در طول سه دهه مبارزه سیاسی‌اش بارها بیانیه‌هایی را امضا کرده است. از امروز، هر بار که او امضایش را پای بیانیه‌ای بگذارد، آن متن به نوشته‌ای تبدیل می‌شود که یک «برنده جایزه صلح نوبل» آن را امضا کرده است و این مساله موجب خواهد شد تا آن متن، با توجه بسیار گسترده‌‌تری در سطح بین‌المللی روبه‌رو شود.

از این پس، مبارزه سیاسی نرگس محمدی و مواضعش برای رسانه‌های معتبر جهان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. و بسیاری از نخبگان، سیاستمداران و ناظران، اظهارنظرهای او را جدی‌تر از گذشته دنبال خواهند کرد.

همه این‌ها به این دلیل است که این جایزه به خانم محمدی اعتبار بین‌المللی می‌دهد و میزان مشروعیت مبارزه سیاسی او را به شکل قابل‌توجهی در سطح جهانی افزایش خواهد داد.

اما این مساله، تنها اثر جایزه نوبل بر نرگس محمدی و مبارزه سیاسی‌اش نیست. اتفاقا خانم محمدی با این بعد از حمایت بین‌المللی بیگانه نیست و پیش از این نیز در پی دریافت جوایزی - هر قدر کم اهمیت‌تر - از ویژگی «شناسایی بین‌المللی» یا به رسمیت شناخته‌شدن از سوی جامعه جهانی برخوردار بود.

آنچه این جایزه را با جوایز دیگری که نرگس محمدی تاکنون گرفته متفاوت می‌کند، ابعادی جدید از حمایتی است که می‌تواند به نتایجی کم‌سابقه منجر شود؛ نتایجی که همگی منافع سیاسی «جمهوری اسلامی» را در جهان به خطر خواهند انداخت و مقابله این رژیم سیاسی با مخالفانش را دشوارتر خواهد کرد.

یکی دیگر از طرح‌هایی که از سوی کمیته نروژی صلح نوبل، همزمان با اعلام خبر برنده شدن نرگس محمدی منتشر شد

منبع تصویر،X @NOBELPRIZE

توضیح تصویر،

یکی از طرح‌هایی که از سوی کمیته نروژی صلح نوبل، همزمان با اعلام خبر برنده شدن نرگس محمدی منتشر شد

اولین و مهمترین اثر جایزه صلح نوبل برای نرگس محمدی، عمق یافتن مشروعیت بین‌المللی و افزایش قابل توجه آگاهی عمومی در سطح جهانی درباره مبارزه مخالفان «جمهوری اسلامی» برای پایان دادن به یک استبداد سیاسی و تاسیس یک نظام سیاسی سکولار و دموکراتیک در ایران است.

این مبارزه در یک سال گذشته و در پی کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، با حمایت قابل توجهی در سطح جامعه مدنی جهانی روبه‌رو شده، اما کمتر حمایتی به اندازه جایزه صلح نوبل می‌تواند بر حقانیت این جنبش اعتراضی صحه بگذارد.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
صفحه ۲
صفحه ۲

در این برنامه با صاحب‌نظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت‌ و‌ گو می‌کنیم.

پادکست

پایان پادکست

وقتی بریت ریس اندرسون، رئیس هیات نروژی کمیته نوبل صلح در برابر خبرنگاران قرار گرفت تا نام برنده سال ۲۰۲۳ این جایزه را اعلام کند، ابتدا به زبان فارسی گفت: «زن، زندگی، آزادی». چنین برخوردی با شعار محوری معترضان ایرانی از سوی یکی از برجسته‌ترین نهادهای معتبر جامعه مدنی جهانی، امتیازی شگفت‌انگیز برای کسانی است که در یکسال گذشته در خیابان‌های شهرهای مختلف ایران، علیه «جمهوری اسلامی» شعار دادند.

خانم اندرسون حتی به آمار دقیقی از میزان کشته‌شدگان و دستگیرشدگان اعتراض‌های ایران نیز اشاره کرد و تاکید کرد که حمایت یک چهره مهم و بین‌المللی مانند نرگس محمدی، تا چه اندازه برای چنین مبارزه‌ای که برخی آن‌ را «انقلاب» می‌خوانند، اهمیت دارد.

اگرچه در سطح جامعه بین‌المللی، قدرت‌هایی مانند روسیه و چین که خود با مشکلاتی مشابه ایران روبه‌رو هستند و از کمیته صلح نوبل هم دل‌خوشی ندارند، تلاش خواهند کرد که این جایزه را نیز نادیده بگیرند. اما در چارچوب عرف پذیرفته شده جهانی، محدودتر کردن یک چهره بین‌المللی مهم مانند برنده جایزه صلح نوبل، به هیچ وجه به آسانی یک فعال سیاسی کمتر شناخته‌شده نیست.

هرچند جمهوری اسلامی پیشتر و در برخورد با شیرین عبادی نشان داده که حتی جایزه صلح نوبل نیز نمی‌تواند یک حاشیه امنیت جدی برای مخالفانش ایجاد کند، اما با توجه به حضور نرگس محمدی در زندان و همچنین پافشاری او برای ماندن در ایران و ادامه دادن مبارزه‌اش، دردسرهای حکومت برای ایجاد مانع بر سر راه خانم محمدی، به شکل قابل توجهی بیشتر از زمانی است که شیرین عبادی جایزه صلح نوبل به دست آورد.

از امروز سازمان‌های معتبر و برجسته مدافع حقوق بشر از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل در کنار کشورهایی که منتقد وضعیت حقوق بشر در ایران هستند، برای فعالیت‌های دیپلماتیک و افزایش فشار بر جمهوری اسلامی، ابزاری جدید در اختیار خواهند داشت.

و از امروز، درخواست آزادی نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، به درخواست برای آزادی یک برنده جایزه نوبل تبدیل خواهد شد که برای حکومت ایران، هزینه قابل توجهی محسوب می‌شود.

علاوه بر این، افزایش حضور نرگس محمدی در رسانه‌ها نیز از این پس به معنای افزایش حضور یکی از مخالفان سیاسی سرشناس حکومت خواهد بود که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به این سطح از اعتبار جهانی دست پیدا کرده است. این موضوع به معنای یادآوری روزافزون جنبشی است که هدفش سرنگون کردن «جمهوری اسلامی» است.

این پوشش رسانه‌ای، ضربه‌ای جدی به مشروعیت نظام سیاسی حاکم است که متهم شده به اعتراض‌های مسالمت‌آمیز شهروندانش توجهی ندارد، به سوی آن‌ها شلیک می‌کند و رهبران صلح‌طلب و دموکراسی‌خواه این مردم را به زندان انداخته است؛ رهبرانی که یکی از آن‌ها، شایسته دریافت جایزه صلح نوبل تشخیص داده شده است.

افکار عمومی جهانی در همین یک‌سال نیز به دلیل ماه‌ها اعتراض گسترده گروهی از ایرانیان و کشتار وسیع معترضان - از جمله کودکان - فرصت کافی در اختیار داشته تا به اتفاقات ایران واکنش نشان دهد. حالا اثرگذاری روی این افکار عمومی برای مخالفان، آسا‌ن‌تر هم خواهد بود.

گسترش میزان همبستگی بین‌المللی با مخالفان جمهوری اسلامی، یکی از اهداف مهم برای کسانی است که معتقدند در مبارزه‌شان با حکومت، به این پشتیبانی نیاز دارند. نگاهی به انقلاب‌های ۲۰۰ سال اخیر نشان می‌دهد که کمتر انقلابی بدون پشتیبانی و همبستگی بین‌المللی به نتیجه رسیده است.

جایزه صلح نوبل برای نرگس محمدی، یک گام بزرگ در مسیر عمق بخشیدن به همبستگی بین‌المللی خواهد بود؛ گامی که می‌تواند همزمان کار را برای دولت‌های غربی در مماشات با جمهوری اسلامی دشوارتر کند. آن‌ها بیش از گذشته در برابر این پرسش خواهند بود که اصولا طرف معامله‌هایشان دقیقا چگونه حکومتی است؟ و چرا این حکومت مخالفان مسالمت‌جو و دموکراسی‌خواهش را زندانی می‌کند؟

خانم محمدی از این پس، نه تنها به رسانه‌های مهم و معتبر جهانی دسترسی راحت‌تری خواهد داشت، بلکه حتی می‌تواند از سازمان‌های بین‌المللی مهم و دیگر پلتفرم‌های دیپلماتیک نیز برای رساندن «صدای مردم ایران» به جهان بهره ببرد؛ امتیازی که به دلیل حضور او در ایران به شکل قابل ملاحظه‌ای با وضعیت خانم عبادی متفاوت است.

همه این ابزارها به نرگس محمدی قدرتی می‌بخشد که پیش از این از آن برخوردار نبوده. این‌که او چگونه از این قدرت بهره ببرد، و جمهوری اسلامی در مقابله با این توانایی جدید، چه راهی برای سرکوب انتخاب کند، قطعا در نتیجه این فعالیت‌ها اثر خواهد داشت.

اما حتی اگر جمهوری اسلامی به هر دلیلی موفق شود که از هزینه‌های سنگین دریافت جایزه نوبل خانم محمدی بکاهد، برای جنبش «زن، زندگی، آزادی» تاریخ به قبل از روز ۱۴ مهر سال ۱۴۰۲ باز نخواهد گشت. همانطور که برای این جنبش، تاریخ هرگز به پیش از روز کشته شدن مهسا امینی بازنگشت.

حالا این جنبش، علاوه بر یک شعار فراگیر، پیشرو و مدنی، یک چهره جهانی معتبر و شناخته‌شده نیز دارد: نرگس محمدی؛ زنی که به معنای واقعی کلمه از حیات و مماتش برای مبارزه با استبداد مایه گذاشت و ثابت‌قدم، در مبارزه با زورگویی و استبداد پیش رفت و حالا جهان، این مبارزه و استقامت را به رسمیت شناخته است.