پادشاه را ز پسی شهوت و آز
رخ به سیمین بر و سیمین صنم است
صوفیان را ز پی راندن کام
قبله شان شاهد و شمع و شکم است
همه برگشته و عذر همه این
گر بَدَم من نه فلان نیز هم است.
سنائی.