علیمردانخان بختیاری (زاده ۱۲۷۱چنارود فریدن -درگذشته
۱۳۱۳ زندان قصر)، از
سرداران بختیاری که با حکومت پهلوی اول از سال ۱۳۰۸
تا ۱۳۱۳ به مدت ۵ سال جنگید و به دستور رضاشاه در زندان قصر به
جرم شورش در مقابل دولت مرکزی اعدام شد.[۱]
پیشینه
علیمردان خان از باب محمود صالح و
شاخه چهارلنگ بود. مادرش، سردار بی بی مریم در جنگ اول جهانی علیه
نیروهای اشغالگر روس و انگلیس قیام کرد.
پدرش در جوانی در اثر توطئهای فامیلی کشته شد. علیمردان
خان، کودکی خود را نزد مادربزرگ مادریاش، بی بی فاطمه چهارلنگ کیانرثی و همچنین
داییهای خود، علیقلی خان سردار اسعد و سردار ظفر گذراند
و به مکتب رفت.
در جوانی، از سواران بختیاری در قیام مشروطه بود. در سال
۱۳۰۲ خورشیدی بعد از مجزا شدن طوایف چهارلنگ از هفت لنگ به همراه
برادر خود محمد علی خان، به عنوان رؤسای این طایفه تعیین گردیدند. علیمردان خان پس
از چندی علیه دولت رضاشاه شورید که باعث
تصرف شهرکرد و شمال خوزستان گردید اما نهایتاً با تهاجم ارتش و دخالت دیگر خوانینِ
بختیاری پس از یکسال جنگ در فرخ شهر، حاضر به تسلیم
شد و به زندان قصر منتقل گردید. سرانجام در سپیده دم سال ۱۳۱۳ خورشیدی و برخلافِ
امان نامهای که رضاشاه صادر کرده بود، در برابر جوخه اعدام قرارگرفت.
در کلام نویسندگان
درسپیده دم یکی از روزهای اسفند ۱۳۱۳ حیاط زندان، در وسط
سنگفرش حیاط چوبه داری دیده میشد؛ که در فاصله معینی تعدادی نظامی مسلح در
حالیکه تفنگهای خود را آماده شلیک میکردند، جهت اجرای مأموریت حکم اعدام صف کشیده
بودند؛ زیرا علیمردان خان بختیاری محکوم به مرگ شده بود.
سید جعفر پیشهوری از
قول یکی از زندانبانان که شاهد اعدام آن سر کرده بختیاری بود مینویسد: در آخرین
لحظاتی که میخواستند وی را به چوبه دار ببندند کلاه پهلوی خود را به نشان نفرت از
رژیم پهلوی مچاله کرد و دور انداخت و صدای رسایش که میگفت زنده باد ایران و آزادی
با صفیر چند گلوله خاموش شد و لحظاتی بعد جسد بیجان مردی که دلی چون شیر و عزمی
پولادین داشت و در میدانهای جنگ هیچ رزمندهای پشت او را ندیده بود دمر بپای چوبه
دار بر زمین در غلطید.
نامه علیمردان خان به ریاست
مجلس شورای ملی
از اسناد مهم تاریخ معاصر ایران در موضوع روابط بختیاریها،
نامهها و شکایاتی است که علیمردان خان بختیاری به ریاست مجلس شورای ملی نگاشتهاست.
اصل نامهها در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.[۲] علیمردان خان در این شکواییه بر
چند نکته و موضوع تأکید و اشاره کردهاست:
1. ظلم و ستم فراوان خوانین به
بختیاریها و استثمار بیرحمانه مردم
2. وابستگی خوانین به اجانب و
بیگانگان
3. بی اعتنایی برخی خوانین به اصول
مشروطیت و عدالتخواهی.
متن خلاصه شده و اعتراضات او نیز بدین شرح است:
چند نفر از خوانین هفت لنگ که زمامدار حکومت بختیاری بوده و
در هر واقعه خود را جلو انداخته و قائد و زعیم ایل بودهاند، با اینکه خود مصدر
هیچ خدمتی نبودهاند و در هر موقع جز خیانت ، چیزی از آنان مشهود نگردید، سالهای
دراز حکومت و وزارت و مشاغل مهم مملکتی را به عنوان مزد خدمت، اشغال و از ظلم،
تعدی، غارت و ضبط دارایی ملت فرونگذاشته، نه تنها ایل بختیاری را از هستی ساقط
بلکه مجاهدات و خدمات آنها را بینتیجه، شرافت و آبروی آنها را به واسطه عملیات
خائنانه تضییع نمودند. فقط مطلبی که بر وکلا معظم پوشیده و مخفی است، همانا رفتار
ظالمانه و حرکات شقاوت کارانهایست که نسبت به ایل و طوایف بیچاره ما آورده که قلم
از تحریر آن عاجز است. بیچاره ایل بختیاری از اثر ظلم و تعدی آنها نه مال دارد نه
جان نه اختیار نه اراده. از کلیه حقوق زندگی عادی بینصیب است. عده از ایل بختیاری
از فرط بیچارگی، زنهای خود را به انگلیسها فروخته و برای سد جوع در هوای گرم
عربستان، در مقابل جزئی روزی در معادن نفت به کارهای سخت مشغول هستند[۳][۴]
محمد علی خان بردار کوچک علی
مردان خان
علیمردان خان در شعر شاعران
برگ بلوطها از پِشِنگه باروت
مُشبک است
آن کیست
راه بر نفسِ تنگه بسته؟
آن کیست
رِکه کرده
از کُچه بلند؟
وقتی دهان سنگرش از چهچهٔ گلوله تهی ماند
دلم رُمبید
که را دلی است که در نعش شیر علی نگاه کند؟
آن سوی سنگ پوزههای مورب
آن سوی آفتاب
آنجا که کرکسان
قیقاج میزنند
مگر نعش شیر علی افتادهاست؟
که را دلی است که در نعش او نگاه کند؟
جز بی عروس
که توریِ سپید را
از سر هنوز نگشودهاست؟
بی عروس!
نعش شیر علی را
از زیر آفتاب
بردار
مرثیه بختیاری
تفنگ علیمردون هم باز صدا کرد سرهنگ کُله پوستی هنگ بِلا
کرد
تفنگ علیمردون هم باز قُرمنید سرهنگ کله پوستی چادر رُمنید
بی عروس کل ایزنه کل بساکی سَنگران خین گِرِد تا کفت خاکی
بی عروس تو کل بزن کل بساکی تفنگچی زِ مَمصالح سُوار ز راکی
شُمشیر علیمردون طلای بی غَش به زمین بِرچ ایزنه به آسمون
تَش
نظامی کله پوستی لنگا مَلاری نی تری جنگ بُکُنی وا بختیاری
طیاره بال بال کنه سر کوه وِردُون اسم شانه کور کنه شیر علی
مردون
طیاره بال بال کنه سر کوه فردون شُمشیرم به گِـل زنم سی کل
ایرون
دودر گل سی کشتنم پلان بریدن گویلم ز داغ مو کمر بریدن
بالونا بالا هوا بالا تنیده ددویل محمد علی پلا بریده
کُجه تیپ کُجه سپاه کُجه فراشُم ره بدین دام و ددوم بیان سر
لاشم
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شاد اوی علی مردون / برنو سر شون
تش ونم به قهوه رخ / تا کوی فردون
ممدلی خان مند به تهرون / ممدلی وای شیر علی مردون
بی عروس تو کل بزن / کل بساکی و تفنگ چی
ز مم صالح / سوار ز راکی
ممدلی خان مند به تهرون / ممدلی وای شیر علی مردون
شمشیر علی مردون / طلای بی غش
به زمین برق ازنه / به آسمون تش
بی عروس تو کل بزن / تا مو کنم جنگ
شمشیرم به گل زنم / سی ایل چارلنگ
ممدلی خان مند به تهرون / ممدلی وای شیر علی مردون
دشمنون ز بعد مو / چاره ندارن
گویل نیله سوار / به هفت و چارن
ممدلی خان مند به تهرون / ممدلی وای شیر علی مردون
علی مردان خان بختیاری با خوشحالی آمد؛ تفنگ برنو روی شانهاش
آتیش بذارم به «قهوه رخ» تا کوه فردون
عروس خانم! تو کل بزن؛ کل بساکی
تفنگچی از ایل «محمود صالح» و سوارکار از طایفهی «راکی»
شمشیر علیمردانخان، طلای خالص
به زمین برق میزنه، به آسمون آتیش
عروس خانم! تو کل بزن تا من جنگ کنم
شمشیرم رو به گل بزنم برای ایل چهارلنگ
دشمنان بعد از من چاره ندارن
برادران اسبسوار از ایل چهارلنگ و هفت لنگ
عنوان اثرشیر علی مردون موضوع متن آهنگ کد آهنگ107418تاریخ انتشار
11 فروردین 1398
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
نشست تخصصی «بررسی و بازخوانی
نقش علیمردان خان بختیاری»
همزمان با سالروز کشتهشدن علیمردانخان بختیاری، مشهور
به شیرعلیمردان، در سهشنبه ۱۶ دی ماه ۱۴۰۰، به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد
اسلامی چهارمحال و بختیاری، نشست تخصصی «بررسی و بازخوانی نقش علیمردان خان
بختیاری» با حضور جمعی از محققان تاریخ، در شهر کرد برگزار شد.[۵]
پانویس
در تاریخ بختیاری علی مردان خان (اول) دیگری هم وجود داشته
که جد شیرعلیمردان (دوم) محمودصالح میباشد. علی مردان خان اول بعد از افشاریه با
تصرف خوزستان و لرستان و اصفهان و فارس و دیگر نواحی مدعی تاج و تخت سلطنت بود و
به نیابت از ابوتراب صفوی (شاه اسمائیل سوم) نایب السلطنه ایران شد، اما پس از
کشمکشهایی با کریم خان زند و طی نبردهایی با وی، در چهار محال توسط گماشتگان کریم
خان زند ترور شد.[نیازمند منبع]
منابع
1. ↑ در تاریخ ایل
بختیاری علیمردانخان دیگری هم مشهور شده که پس از مرگ نادرشاه، نایب السلطنه
ایران بود و پس از نزاعهای با کریم خان زند، در چهارمحال بختیاری ترور شد.
2. ↑ «شهید علیمردان خان بختیاری کیست؟ + تصاویر». snn.ir. دریافتشده
در ۲۰۲۱-۰۲-۲۴.
3. ↑ «شهید علیمردان خان بختیاری کیست؟ + تصاویر». پایگاه
خبری تحلیلی فردا | Farda News. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۲۴.
4. ↑ «علیمردان خان».
5. ↑ «نشست تخصصی».
·
حماسه زاگرس، مصطفی علیزاده گل سفیدی
- این صفحه آخرینبار
در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۲ ساعت ۱۱:۰۹ ویرایش شدهاست.