رهبر ج. اسلامی چه انتظاری از خصوصی سازی ها داشته است ؟ |
هفته گذشته رهبر جمهوری اسلامی دیدار پرحاشیه ای با دانشجویانی که به دیدار او برده بودند برگزار کرد. مهمترین بخش این دیدار سخنان دبیر انجمن دانشجویان عدالتخواه بود که انتقادهای جدی و دقیقی نسبت به سیاست های داخلی و عملکرد ارگان های حکومتی طرح کرد. اقای خامنه ای در پاسخ به این سخنان نکاتی را مطرح کرد که بیش از انکه مسائلی را روشن کند بر ابهامات افزود. از جمله اقای خامنه ای در پاسخ به این انتقاد که خصوصی سازی ها موجب بحران ناکارآمدی در جمهوری اسلامی شده، به این نکته بسنده کرد که انتظار ایشان از این خصوصی سازی ها برآورده نشده است. در حالیکه پرسش اصلی همینجاست، که این انتظارات چه بوده و چرا هیچکس در جمهوری اسلامی نمی گوید از خصوصی سازی چه انتظاری داشته است؟ و اگر برآورده نشده دلیل آن چه بوده؟ آیا یک بررسی و نقد از روند خصوصی سازی برای یافتن دلیل اینکه چرا به آن انتظارات مبهم و نامعلوم دست یافته نشده به عمل امده یا نه؟ اگر نه، چرا؟ آگر آری، کجاست آن نقد و چه راه حل هایی برای رفع آن اندیشیده شده؟ بنظر ما، مشکل در همان گام اول است. یعنی هیچ انتظار روشن و مشخص از خصوصی سازی از روز اول وجود نداشته است. خصوصی سازی از آغاز خود هدف بوده است نه وسیله. واقعیت اینست که در شرایط جهانی پس از فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری اسلامی تسلیم این فروپاشی شد و ایده دولت کوچک بهانه ای شد برای واگذاری اموال دولتی و متعلق به مردم به افراد و شرکت های خصوصی ناشناسی که هنوز هم ناشناس باقی مانده اند. خصوصی سازی یک ایدئولوژی بود و نه یک برنامه اقتصادی که بتوان آن را براساس پیامدهایش نقد کرد. چیزی شبیه نماز و روزه و ایمان مذهبی که یا به آن اعتقاد داریم یا نداریم. همانطور که نماز و روزه یک امر وجدانی و اعتقادی است و نمی توان آن را براساس نتایج و پیامدهای آن ارزیابی کرد، خصوصی سازی هم در جمهوری اسلامی یک امر وجدانی در سطح نماز و روزه است و نمی توان آن را براساس نتایج آن نقد و ارزیابی کرد؛ یا حداقل تا به امروز چنین بوده است. حتی روحانیون نظریه پرداز و متکی به فقه سنتی، مالکیت دولتی و غیرخصوصی را غیرشرعی می دانند. تا جایی که در سال های نخست انقلاب آیت الله گلپایگانی در کسوت مدافع کلان سرمایه داری رسما آیت الله خمینی را بر سر این مسئله تهدید کرد. همان شرعی که می گوید حجاب باید باشد ولو جنگ داخلی شود، می گوید خصوصی سازی باید بشود ولو اقتصاد کشور ویران شود و مردم به خاک سیاه بنشینند. خصوصی سازی در جمهوری اسلامی پیروزی تاریخی شرع آیت الله گلپایگانی بر شرع آیت الله خمینی است. مرحله ای در مسیر حاکمیت ارتجاع مذهبی بر انقلاب است. اما این تبدیل کردن خصوصی سازی به یک ایدئولوژی و فراتر از آن به یک امر شرعی و وجدانی با منافع تکنوکرات ها و بوروکرات های دولتی هماهنگ بود و بسرعت از آن استقبال کردند. در سطح بالای حکومت هم این گمان حاکم شد که از طریق خصوصی سازی یک قشر سرمایه دار حکومتی یا حامی حکومت بوجود خواهد آمد. آن قشر بوجود امد و تبدیل شد به گروه های مافیایی که حالا خود حکومت و دولت هم یا جزیی از این مافیاست یا به کارگزار آن تبدیل شده و دیگر نمی توان آن را کنترل کرد. مشابه همان مافیایی که خصوصی سازی ها در روسیه ایجاد کرد. مافیایی که در اوایل روی کار امدن پوتین به وی پیام داد: "تو یا با ما و کارگزار ما هستی یا پی کارت میروی". (فیلم مستند 15 سالگی ریاست جمهوری پوتین). در روسیه اراده مقابله با این مافیاها وجود داشت و آن مافیاها را توانستند سرجایش بنشانند. در ایران هم مشابه همین وضع بتدریج حاکم شد ولی مافیا قدرت را در دست گرفت و اراده و توانی برای نشاندن آنها بر سر جایشان وجود ندارد. با تبدیل شدن خصوصی سازی به امر اعتقادی و شرعی تبعا هیچ هدف مشخص، هیچ انتظار، هیچ نقشه ای برای خصوصی سازی ها بعنوان کمک به رشد و توسعه اقتصادی کشور از ابتدا وجود نداشت که اگر داشت سه دهه پیش خصوصی سازی ها متوقف شده بود. همین یک جمله رهبر که از خصوصی سازی انتظاراتی داشته است، یک گام به پیش است، چرا که آن را از امر شرعی به امر عرفی تبدیل کرده ولی باید از او خواست که آن انتظاراتی را که از خصوصی سازی ها داشته و برآورده نشده را مشخص کند که در اینصورت نیمی از مشکل حل خواهد شد. حداقل می دانیم که چه معیارهایی برای نقد خصوصی سازی های انجام شده و پیامدهای آن باید داشته باشیم. در سخنان رهبر نکات دیگری هم وجود دارد که دراینده بدان خواهیم پرداخت. |