فتیان (جوانمردان) كیستند؟ / هانری كربن
1395/12/1 ۱۰:۳۶
افكار و آداب جوانمردی از جملهی این ذخایر معنوی و فرهنگی است كه به قول هانری كربن به صورت یك سلسله تعالیم اخلاقی و یك نوع حكمت عملی برای عامهی مردم درآمده و در دورههای فترت كارساز بوده است
گرایش به درون شریعت
1-1- افكار و آداب جوانمردی از جملهی این ذخایر معنوی و فرهنگی است كه به قول هانری كربن به صورت یك سلسله تعالیم اخلاقی و یك نوع حكمت عملی برای عامهی مردم درآمده و در دورههای فترت كارساز بوده است؛ بدین معنی كه آن بخش از احكام دین و اصول عقلی كه مربوط به زندگی افراد در جامعه و رفتار آنان با بكدیگر بوده به صورت تلطیف شده و با گذشت زمان از انواع صافیهای تجربی و انسانی عبور كرده و در قالب قواعد اخلاقی به ظریفترین حالات خود درآمده و از نسلی به نسل بعد سپرده شده است. خلاصه و چكیدهی آن عبارت است از تكالیفی كه شخص به حكم محبت و به فرمان عشق اجرای آن را به عهده گرفته و بحث نظری و عملی آن در فتوت نامههای گوناگون آمده است كه میتوان همه را به عنوان «آیین جوانمردی» نامید.
1-2- جوانمردان در ایران و فتیان در دیگر بلاد اسلامی یك شاخه از مسلمانان شیعی مسلك بودند كه به تبعِ عرفای نامدار سدههای نخستین اسلام كوشیدند به باطن و درون احكام شریعت دست یابند و عشق و محبت و حرمت به میثاق دوستی و وفای به عهد را كه در بطن این قوانین و احكام نهفته است مأخذ اعمال خود قرار دهند و احساسات رقیق و ادراك ظریف عارفانه را - كه اگر در مذاهب و مدنیتهای دیگر جهانی هم به وجود آید، خاص نخبگان و افراد استثنایی است - به كمك فتوت نامههای هر صنف و گروهی به اعماق جامعه ببرند و به مشتاقان و مستعدان بیاموزند و در عمل جاری و ساری گردانند. از این طریق بود كه پیشوایان و پیران فتوت در تكوین شخصیت معنوی نیاكان ما اثری عمیق و در تربیت اصیل اجتماعی آنان سهمی به سزا داشتهاند زیرا جملگی با اعتقاد عمیقی كه به احكام الهی داشتند سعی كردند از حیات انسانی درك واقعی پیدا كنند و این احكام را با خصوصیات فردی و جمعی مردمان تطبیق دهند و مانع تركتازی و قشریگری اهل ظاهر گردند.
1-3- این انسانهای آزاده و بزرگوار در ادوار پرآشوب و به هنگام فترتها و انتقال قدرتها و انحطاط و تغییر حكومتها مردم بیپناه سرزمین خود، بالاخص ساكنان شهرها را از گزند انواع تجاوزات محفوظ داشتند و با تعمیم اصول و مبانی جوانمردی به همهی جنبههای زندگی و به روابط انسانی حال و هوایی از محبت و دوستی بخشیدند و بدین نحو سرمایهی گرانبهایی از عشق و محبت و كفِّ نفس و خویشتنداری و مدارا و گذشت برای ما به جا گذاشتند، سرمایهای كه برای امروز و فردای مان نیز بسیار كارآمد است و در جهان كنونی همگی سخت بدان نیازمندیم، زیرا خردمندان جامعهی بشری معترفند كه انسان امروز نیاز مبرم به آرامش و مدارا و تساهل و تسامح و تفاهم قلبی و تحمل دیگری دارد و در دنیای صنعت زدهی آزمند معاصر تجربهی زندگی نشان داده است كه پیشرفت علوم و فنون و صنایع و ارتباطات به تنهایی آدمی را به آن هدفهای عالی و معنویت متعالی نمیرساند.
قشری گریزی فتیان
1-4- جوامع بشری محتاج و مشتاق معنویت راستین هستند، اما مكتب هایی كه به صور گوناگون و در آغاز و در ظاهر به نام حفظ حیثیت و آزادی و اعتلای انسانی وارد صحنه میشوند در نتیجهی تعصباتی كه مولود اندیشههای «قالبی» و قشری است در عمل بزرگترین صدمات را نسبت به انسان روا میدارند و آیین جوانمردی كه در اصل با اتكاء به «فطرت» نیك انسانی به وجود آمده و درصدد محفوظ نگه داشتن انسان از انواع قشریگریها و تعصبات بوده است، در آینده نیز میتواند ما را از این نوع صدمات مصون بدارد.
تأثیر اسلام به مكتب جوانمردی
1-4- آنچه كه واژهی عربی «فتوت» و لغت فارسی «جوانمردی» بر آن اطلاق میشود، از خصوصیات فرهنگ و تمدّن معنوی اسلامی است كه هم مورد توجه و علاقهی پژوهندگان علوم دینی است، هم مطمح نظر فیلسوفان و جامعهشناسان. از اینرو وقتی آقای مرتضی صرّاف چاپ رسائل جوانمردان را كه مشتمل بر هفت فتّوت نامه است به ما پیشنهاد كرد، پیشنهادشان با برنامههایی كه داشتیم از هر حیث مطابقت داشت و ما از آن استقبال كردیم؛ به ویژه كه تحقیقات مربوط به فتّوت، در ایران كنونی مورد توجه قرار گرفته است و در این مورد همهی ما مدیون آقای محمّد جعفر محجوب هستیم كه به تازگی توانستهاند از كتاب پرحجم فتوتنامهی ملاحسین واعظ كاشفی، كه مدتها چشم به راه آن بودیم، چاپ تازهای - به همراه یك مقدمهی تاریخی مشروح - عرضه بدارند و بنیاد فرهنگ ایران آن را منتشر كرده است.
جوانمرد همان سالك است و همان «شوالیه»
1-5- واژهی عربی « فتی » كه جمع آن فتیان است، بر مفهوم جوانی - از شانزده تا سی سالگی - دلالت میكند. معادل فارسی این واژه، « جوان » و معادل لاتینیاش « جوونیس » (1) است. «جوانمردی» كه معادل فارسی فتّوت است، همان جوانی است و مفهوم دقیق لغوی آن، دورهی جوانی از حیث جسمانی است، اما معنای مجازی كه «سالك» یا زائر معنوی است كه به منزلگه دل رسیده باشد؛ یعنی حقیقت باطنی انسان را درك كرده و در نتیجه به مرحلهی جوانی جاودانهی روح نایل گردیده باشد. جوانی از لحاظ جسمانی به معنای رسیدن به كمال و شكفتگی ظاهری و جسمانی انسان و از لحاظ معنوی به مفهوم شكوفایی كامل خصلتها و نیروهای درونی اوست. به جوان، فتی یا جوانمرد و در زبان فرانسه شوالیه میگویند.
معنای شوالیه
1-6- chevalier (شهسوار) اصولاً شوالیهگری آمیزهای بود از سنتهای نظامی اقوام ژرمن، آداب و شعائر مسیحی و رسمهایی كه از عالم اسلام و ایران باستان به اروپا راه یافته بود. شوالیهگری در اواسط قرون وسطی به تدریج شكل گرفت و در قرنهای بعد در زندگی اجتماعی، روابط اجتماعی، روابط سیاسی و زمینههای ذوقی و هنری اروپاییان تأثیر فراوان به جا گذاشت.
اصول شوالیهگری كه برای تحكیم رژیم فئودالی به وجود آمده بود، شوالیه را مؤظف میساخت در جنگ شجاع و به تعهدات فئودالی پایبند باشد و از شرف و ناموس زنان و ضعفا دفاع بلاشرط كند.
ورود به جرگهی شوالیهها مراحل و قواعدی داشت. جوانی كه خانوادهاش او را برای خدمت شوالیهگری آماه میساخت، بایستی دوران طولانی رنج، مرارت و انضباط شدید را تحمّل میكرد. جسم و روح خود را با كار و شركت در مسابقهها و با تمرینهای بدنی خطرناك تقویت مینمود. پس از تكمیل آموزشها، به جرگهی شوالیهها پذیرفته میشد. نخست با استحمام، جسم و روح خود را طاهر میكرد و به این سبب به او شوالیهی گرمابه میگفتند. شوالیهی شمشیر به كسی گفته میشد كه به پاداش جانفشانی در جنگ، به این عنوان مفتخر میگردید. در هر حال ورود به این جرگه با مراسمی در كلیسا همراه بود. شوالیه، نیم تنهای سفید، جبّهای سرخرنگ و ردایی سیاه هر زنی بر تن میكرد. سفید، نشانهی پاكی اخلاق، سرخ علامت آمادگی خون فشانی در راه خدا یا شرف، و سیاه نشانه پذیرفتن مرگ توأم با وقار و متعانت بود. شوالیه با این لباس، شب را در كلیسا با دعا و عبادت صبح میكرد. به گناهان خود نزد كشیش اعتراف مینمود و تعهّد میسپرد به وظایف اخلاقی، دینی، اجتماعی كه كشیش مؤعظه میكرد، عمل كند. آن گاه با شمشیری كه به گردنش آویخته بود تا محراب كلیسا پیش میرفت. كشیش، شمشیر را از گردنش باز میكرد، تبرّك مینمود و دوباره برگردن او میآویخت. سپس شوالیهی نامداری كه در آن مراسم حضور داشت، از وی میپرسید: به چه سبب میخواهی به جرگهی شوالیهها وارد شوی؟ آیا قصد تو مال اندوزی است یا تن آسانی با به دست آوردن عنوانی بدون آنكه زیبندهی آن باشی؟ شوالیه پاسخ میداد. هیچ كدام، بلكه به قصد خدمت به آرمان بزرگ شوالیهگری كه ایثار جان و مال برای راحت دیگران و ناچیز شمردن مرگ در راه اجرای تعهّد اخلاقی و دینی است. شوالیههای حاضر در مراسم به همراه بانوان، پیرایههای رزم را، مانند زره و نیم تنه، بر او میبستند، بازوبندهای فولادین را بر بازوانش میپوشاندند، دستپوشهای آهنین و شمشیر و مهمیزهای شوالیهگری را بدو میسپردند. سپس شوالیهی بزرگ از جای برمیخاست و با پهنای شمشیر سه بار برگردن یا شانهی او میزد و سیلی محكمی بر گونهی وی مینواخت. ضربههای شمشیر و سیلی نشانهی آخرین توبهای بود كه بایستی شوالیه بدون تلافیجویی تحمّل نماید.
شوالیهی بزرگ در پایان مراسم این عبارت را بر زبان میراند: «به نام خدا، میكائیل وژرژ قدیس تو را شوالیه میكنم.»
در این هنگام به تازه شوالیه شده یك زوبین، یك كلاهخورد و یك اسب بخشیده میشد. و او در حالی كه زوبین را در هوا حركت میداد و شمشیر را از نیام بیرون كشیده بود، از صحن كلیسا سواره بیرون میرفت و در مجلس ضیافتی كه دوستانش ترتیب داده بودند، شركت میكرد.
با گذشت قرنها، شوالیهگری مراحل مختلفی را پشت سر نهاد. اگر از نظر هنری، ذوقی و تمدنی، ظرایف و لطایفی را ایجاد كرد، خشونتها و ظلم و جورهای بسیاری نیز به بار آورد.
به عقیدهی برخی از تاریخدانان، كلیسا و زن دو عامل تعدیل كنندهی خشونتها به شمار میرفت. كلیسا تا اندازهی زیادی توانست جنگطلبی شوالیهگری را به جنگهای صلیبی متوجه كند. پرستش مریم عذرا در تلطیف اخلاق شوالیهها تأثیر داشت و زنان در تحوّل جنگجویان به افرادی اصیل، شریف و نجیب بسیار مؤثر بودند؛ چرا كه عشق به زن لازمهاش رسیدن به كمالات ادبی و به جان خریدن خدمات پررنجی بود كه شوالیهی عاشق پیشه بایستی از آن استقبال میكرد تا مقبول بانوی دلخواه قرار میگرفت.
1-7- زیرا استعمال كلمه شوالیه، پیشینهای طولانی دارد و كاربرد آن در برابر شوالیه احتمالاً به هامر پورگشتال (2) خاورشناس معروف سدهی نوزدهم باز میگردد.
تردیدی نیست كه او همانند بسیاری از پیش كسوتان مرتكب اشتباههایی شده است، اما به نظر ما در این مورد كه شوالیهگری را معادل فتوت گرفته دچار خطا نشده است. از او انتقاد كردهاند كه منشأ و مبدإ فتّوت را به زمان ابوالعباس احمد الناصرْلِدین اللّه (620-577 ه.ق) خلیفهی عباسی نسبت داده است و حال آنكه این فتوت، پیدایش دوبارهی عارضهی زودگذری بوده كه در آن دوران نیز چندان نپاییده است.
ظهور فتیان
1-8- پژوهشهای تاریخی نشان میدهد كه ظهور فتیان در آغاز سدهی چهارم ه.ق / دهم میلادی بوده است و فتیان در آن وقت به «عیاران»، «سَرگَردانان» یا «یاغیان» شهرت داشتهاند. البته ما میان ایشان و جوانمردان ارتباطی نمیبینیم. ظاهراً اصول جوانمردی در سدهی پنجم ه.ق تكوین یافته و آثار آن در تألیفهایی كه پیوندگاه فتّوت و تصّوفاند، دیده میشود.
تعجب بسیار در این است كه در عصر ما پژوهشهای تاریخی را به گونهای بازسازی میكنند كه گویی واقعیتهای تاریخی بدینسان بوده است؛ و در عین حال شهود وجدانی ما را كه اسناد اصیل تاریخی نیز مؤید آنهاست، نادیده میانگارند.
1-9- در گدشته همهی «پهلوانان» و «سپاهیان» (چه پیاده چه سواره) عیارانی بودند كه بعدها خود را جوانمردان نامیدهاند. بنابراین باید پذیرفت كه جوانمردان بكّلی تغییر ماهیت پیدا كردهاند؛ یعنی شوالیهگری نظامی و جنگی به شوالیهگری معنوی و عرفانی و جوانمردی تبدیل یافته است. گذار از حماسهی پهلوانی به حماسهی عرفانی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی است؛ همچنان كه شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق) پهلوانان حماسی ایران باستان را به عرصهی عرفان اسلامی برده است.
جهاد اسلامی و نقش صوفیان
1-10- به هر حال موضوعی معنوی و اساسی در میان است كه نمونههای دیگری نیز دارد؛ همچنان كه نخستین نسلهای مسلمین سخت گرم جهاد بودند و میكوشیدند تا حد امكان اسلام را به بلاد عالم گسترش دهند و امنیت حدود دارالاسلام (سرزمین اسلامی) را تضمین كنند؛ صوفیان هم در آن جهاد شركت داشتند و با ایثار جان خود از شاهدان و شهیدان راستین آن بودند. صوفیان سپس به این سخن پیامبر اسلام (ص) گراییدند كه گفته بود: «ما از جهاداصغر برگشتیم، اینك هنگام جهاداكبر است.» جهاداكبر یعنی سلاح برداشتن و جنگ با كفّار؛ و جهاداكبر یعنی نبرد با نفس امّاره تا انسان بتواند به آزادی حقیقی و كمال معنوی برسد.
جهاداصغر و جهاداكبر
1-11- سخن پیامبر(ص) بر چگونگی گذار از شوالیهگری نظامی و جنگی به فتوت معنوی و عرفانی دلالت دارد و رسالههای مجموعهای كه از آن یاد كردیم، این آرمان و راه رسیدن به آن را نشان میدهد. مولانا در این باب میگوید:
ای شهان كشتیم ما خصم برون ماند از آن خصمی بتر اندر درون
كشتن این، كار عقل و هوش نیست شیر باطن سُخرهی خرگوش نیست
قدر جعنا من جهاد الاصغریم /این زمان اندر جهان اكبریم
فتوت نامهها از چه سخن میگویند
1-12- فتوت نامه مشتمل بر مجموعهای از اصول و قواعد شوالیهگری معنوی و همهی رسالههای آن از وجوه مشتركی برخوردار است؛ و گواه دیگری بر این است كه شوالیهگری پیشینهای كهن دارد. مراد، بحث و جدل دربارهی به اصطلاح دعاوی تاریخی و یا ارائه اسناد و مدارك مضبوط نیست، بلكه منظور، بیان همّت و حمیتِ جوانمردانهی گروهی است كه به تعهّد معنوی دست یازیدهاند. در پرتو چنین نگرش و برداشتی است كه میخواهیم با این بررسی و بدون آنكه توجیه با تفسیری از ناحیهی خود آورده باشیم، ویژگیهای فتوت را آشكار سازیم
حضرت ابراهیم؛ نخستین جوانمرد
1-13- جوانمردی از لحاظ عرفانی دارای سابقهای تاریخی است كه به حضرت ابراهیم میرسد. فتوت با تصّوف پیوندی بسیار نزدیك و بنیادی دارد. سابقهی تصّوف به شیث پسر آدم میرسد. شناخت فتوت شاخهای از تصّوف و یكتاشناسی است و این مطلبی است كه فصل اوّل فتوت نامهی واعظ كاشفی با آن آغاز میشود.
اقدام حضرت ابراهیم در جهت تعمیم اصول فتوت به كلّیهی وجوه زندگی است؛ یعنی فتوت همچون شیوهی زندگانی معرفی میگردد، تا هر كسی به حسب وضع و موقع خود راهش را برگزیند.
خلاء فلسفه اسلامی
1-14- غالباً در شگفت میشوند كه چرا فیلسوفان متقدم اسلامی- جز عدهای اندكشمار- اصولی را به عنوان فلسفهی اخلاق وضع نكردهاند. در واقع فلسفهی اخلاق و آرمانهای متعالی این فلسفه را در فتوت نامهها میتوان یافت. نوع و شیوهی زندگانی كه در فتوت نامهها ارائه میكنند، با اصول دین نبوی انطباق كامل دارد.
1-15- اسلام بر پایهی دو اصل اعتقادی استوار است: یكی نبّوت كه همانا رسالت پیامبر است؛ و دیگری وَلایت كه تجلّی آن در امامان است. «اولیاءاللّه» كه مظهر عصمت و انوار الاهیند، نمونهی كامل رهبران روحانی و معنوی، یعنی ادامه دهندگان راه پیامبرانند.
جوانمردان و تشیع
1-16- پس از دور نبّوت، وَلا'یت آغاز میشود و فتّوت كه جامع هر دوی اینهاست، پایه گذارش حضرت ابراهیم(ع)، قطب آن امام علی (ع) و خاتِم آن حضرت حجت (عج) است.
از اینجا پیداست كه اندیشهی فتوت بستگی كامل با اندیشهی شیعی و برداشت شیعه از امامت دارد . همچنان كه پژوهشگران اهل سنت كه به پژوهش دربارهی فتّوت برخاستهاند، به رغم میل خود چون محققان شیعی عمل كردهاند. از دیدگاه فتوت، رسالت پیامبران از عصر حضرت ابراهیم (ع) همانند خدمت شوالیهگری است؛ یعنی حضرت ابراهیم نمونهی فتی (جوانمرد) و امام علی (ع) نمونهی كامل شوالیه است.
یاران سوشیانت زرتشتی و یاران حضرت حجت (ع)
1-17- ایوگتنودورس (3) مدعی است كه اصول اخلاقی زرتشتی به نظام شوالیهگری انجامیده است و ما نیز گفتهایم كه میان یاران سوشیانت زرتشتی و یاران امام دوازدهم وجوه مشتركی هست و در اینجا میتوان این خصوصیت مستمر روح ایرانی را به خوبی دید. قبلاً گفتیم كه نخستین بار سهروردی دربارهی گذار از حماسهی پهلوانی و حماسهی عرفانی سخن به میان آورده بود. این گذار را در انتقال و تبدیل جهاداصغر به جهاداكبر میتوان دید.
جوانمردی در مغرب زمین
1-18- آرمان شوالیهگری در بر گیرندهی معنویت است، معنویتی كه در عالم روحانی نفوذ كرده و همهی احوال و وجوه زندگی را در بر میگیرد و به آن روح میبخشد. در مغرب زمین سدهی چهاردهم میلادی این روح و حال و جذبه نزد عارفان بزرگ آلمانی و به ویژه در ولایت رنانی (4) دیده میشود؛ نزد عارفانی چون جان اكهارت (5) ، جان تاولر (6) و هنری زوزو (7) كه دوستان خدا نامیده میشدند. پیش از آنكه رولمن مِرسون (8) جزیرهی سبز خود را د رشهر استراسبورگ بنیاد گذارد، گفته بود كه عصر صومعهها سپری شده است و چیز دیگری باید تا بتواند پاسخگوی آرمان ما باشد؛ آرمانی جز آرمان روحانیون و غیر روحانیون، بلكه آن آرمانی كه مطلوب شوالیهی معنوی است. در این چیز دیگر» همان است كه عرفا در طلب آن بودهاند، همان آرمانی كه مردم از حضرت ابراهیم میخواستند، یعنی «آرمان نوین» فتوت. از این روست كه نه تنها اهل تصّوف، بلكه سایر مردم در صنفهای دیگر فتوت نامههای ویژهای برای خود داشتند. برای مثال در مجموعهای كه از آن یاد كردیم، به متنی بسیار كمیاب و استثنایی به نام فتوت نامهی چیت سازان بر میخوریم كه رسالهی هفتم این مجموعه - رسائل جوانمردان - را تشكیل میدهد. این رساله گواه این مدعاست كه هر صنفی فتوت نامهی خاصی داشته است.
اختلات شوالیهگری مسیحی و جوانمردی اسلامی
1-19- شوالیهگری معنوی در مسیحیت با آیین فتوت در اسلام در هم آمیخته است. این موضوع همواره توجه مورّخان را به خود جلب كرده است. چون از تحوّل شوالیهگری نظامی به شوالیهگری عرفانی سخن به میان میآید، خاطرهی پرستشگاهیان (9) مغرب زمین زنده میشود. هنگامی كه پرستشگاهیان در جنگهای صلیبی شركت جسته و در ویرانههای پرستشگاه سلیمان مأوا گزیده بودند، ظاهراً سخن نهان روشی (10) (باطنی) و مكتب عرفانی در میان نبود. با وصف این، پرستشگاهیان چند گاهی پس از آن از پی نهان روشنی رفتند. بسیاری از دوستان ایرانی بر این گمان و عقیدهاند كه نهان روشی مغرب زمین بر اثر تماس با نهان روشی اسلامی پدید آمده است. چه مكتب صوفیه در مكتبهای غربی اثر گذاشته باشد و چه مذهب اسماعیلیه، این دو كیش و روش سرچشمهی ایرانی پیش از اسلام دارد. مراسم و سلسله مراتبی كه در مدارج عضویت افراد در این فرقهها دیده میشود، عیناً به گروههای نهان روش مغرب زمین راه یافته است. اگر بخواهیم چگونگی و میزان این تأثیر را بررسی كنیم، به بحث بیشتری نیاز است كه متأسفانه این مقدمه گنجایش آن را ندارد. اما به زعم ما میتوان تا اندازهای پاسخ این پرسشها را در فتوتنامه یافت؛ فتوتنامهها به ما كمك میكنند تا به بررسی تطبیقی، همچنان كه پرسشگاهیان قدیس برنار و گرال (11) تحوّلی است كه به نهان روشی گرایش دارد و قرابتش با اصول فتوت نردیك است.
1-20- خوب میدانیم كه خاطرهی بیتالمقدس و پرستشگاهیان در مغرب زمین هیچگاه از یادها نرفته و ارتباطی به موقعیت جغرافیایی فلسطین و بیتالمقدس ندارد. این خاطره از معتقدانی باطنی كه طی قرنها ادامه داشته نشأت میگیرد. برای مثال، این خاطره در سدهی هیجدهم با نهان روشی پرستشگاهیان ظهور كرده آثاری از خود به جا گذاشته است.
1-21- همچنان كه برای شناخت فتوت نمیتوان تنها به اسناد و مدارك اتكاء كرد، برای شناخت نقش نحلهی اسكاتلند در انتقال سنتهای بنّایان آزاد نیز نمیتوان تنها به اسناد تاریخی اتكّاء نمود. پیدایش شوالیهگری پرستشگاهی با شیوهی نهان روشی در میانهی سدهی هیجدهم، نمونهی آشكار تحوّل شوالیهگری جنگی به شوالیهگری عرفانی و رواج نهان روشی است. چه نهان روشی به مانند فتوت همهی آرمانهای زندگی را در حد خود در بر میگیرد. لازم به توضیح نیست كه نهان روشی عملی (12) صنف بنّا وقتی به نهان روشی تمثیلی (13) مبدل شد و در آن مستحیل گردید، درست شباهت به وحدت معّماران سازندهی كلیساها در قرون وسطی با شهسوران بیتالمقدس داشت.
درجات جوانمردان
1-22- درجات سه گانهی «شاگرد، یار، استاد» كه در جرگهی بنّایان آزاد دیده میشود، به مانند «تربیه، صاحب و استاد» در اصول جوانمردی است. عضویت افراد در صنف بنّایان، شباهت زیادی به سازمان شوالیهگری در مغرب زمین داشت، اما در مشرق زمین هر حرفه و صنفی را فتوت نامهای بود. امیدواریم روزی بتوانیم فتّوت نامهی معماران سنتی و فتوت نامهی كاشی سازان را به دست آوریم. كاشی كاریهای نمای بیرونی مساجد ایرانی، از جمله مسجد شاه اصفهان بیانگر «تمثیل» حالتها و اندیشههایی هستند كه ما رمز آنها را گم كردهایم. ای كاش پژوهشگران ایرانی میتوانستند جریان یاران فرانسه گَرد (14) را در فرانسه بررسی كنند تا به همبستگی جهانی كه یهود و نصارا و مسلمان را در بر میگیرد، پی برده شود. چه اگر بپذیریم كه حضرت ابراهیم ابوالفتیان و پدر همهی شوالیههای ادیان ابراهیمی است، پدر همهی اهل كتاب نیز به شمار میآید و از اینجا میتوان به پیوند جهانی ادیان پی برد.
فتّوت نامههای مشهور ایرانی
1-23- از میان فتّوت نامههای موجود در تاریخ ایران، هفت فتّوت نامه، دارای بیشترین اشتهار هستند كه اسامی آنها به قرار زیر است:
یكم: فتّوت نامهی عبدالرزاق كاشانی
دوم: فتّوت نامهی شمسالدین آملی
سوم: فتّوت نامهی شهابالدین عمر سهروردی (یكم)
چهارم: فتّوت نامهی شهابالدین عمر سهروردی (دوم)
پنجم: فتّوت نامهی نجمالدین زركوب تبریزی
ششم: فتّوت نامهی درویش علیبن یوسفكر كهری
هفتم: فتّوت نامهی چیتسازان
1-24- از مجموعه هفت نامه، شش رسالهی نخست آن پیش از رسالهی واعظ كاشفی تألیف شده كه او از عبدالرزّاق كاشانی بسیار متأثر شده است. ولی تعیین دقیق تاریخ تدوین فتّوت نامهی چیتسازان به طور یقین ممكن نیست. تاریخ تدوین شش رسالهی نخست، میان قرنهای هفتم تا نهم هجری قمری است. دو متن فارسی شیخ شهابالدین عمر سهروردی (632-539 ه.ق) از ویژگیهایی برخوردار است؛ چه او مشاور دینی الناصر الدین اللّه خلیفهی عباسی بود و چنان كه میدانیم، آن خلیفه آرزوی برقراری اصول فتوت را در سراسر جهان در سر میپروراند. او میخواست همهی تشكیلات جوانمردان را زیر یك پرچم آورد. در این زمینه حتی از فتوت درباری سخن به میان آمده است و خلیفهی عباسی به توّسط عبدالّجبار بغدادی به جرگهی جوانمردان پیوسته و جامهی مخصوص فتوت را از دست او گرفته است. رؤیای بزرگ این خلیفه با خود او به خاك سپرده شد، اما فتوت به راه خود ادامه داد و این مطلبی است كه از نظر ما مهّم است.
1-25- شرح و تفصیل تمامی فتّوت نامهها (كه در اصل منعكسكننده ساختار مكتبی و آیینی و عملی جوانمران در سدههای گذشته تاریخ میهمنان است) در اینجا امكانپذیر نیست و ما به فتوت نامه عبدالرزاق كاشانی بسنده میكنیم و مخاطبان محترم را به كتاب «آیین جوانمردی» اثر هانری كربن و ترجمه احسان نراقی، حوالت میدهیم.
پانوشتها
1. Juvenis
2. Hammer Purgstall
3. Eugenio d'ors
4. Rhenan
5. J. Echhart
6. J. Tauler.
7. H.Suso
8. Rolman Merswin
9. پرستشگاهیان یا شوالیهگری پرستشگاه templiers عنوان چند فرقهی دینی و نظامی است كه قرون وسطی و در جریان جنگهای صلیبی تشكیل شدند و در طی چند قرن در تاریخ مغرب زمین نقشی دینی، اجتماعی و نظامی ایفا كردند. پرستشگاهیان در اصل گروهاند كشماری بودند كه برای خدمات جوادنمردانه و به منظور پشتیبانی نظامی از زائران مسیحی كه راهی اورشلیم میشدند و با یورشها و تجاوزهای غیر مسیحیان روبهرو میگردیدند و نیز به جهت یاری به بیماران، بیچارگان و تهیدستان گرد هم آمدند. اما چندی نگذشت كه گروههای زیادی از طبقات فرا دست اجتماعی و با هدفهایی نه چندان صادقانه و مخلصانه بدانان پیوستند و اینان سازمانها و تشكیلات وسیعی پیدا كردند، به مال اندوزی دست زدند، به هوا و هوسها دنیوی آلوده گردیدند و با گذشت زمان تبهگن شدند. بازماندهای از این فرقهها به صورت پراكنده و با نامهای گوناگون در نقاط مختلف اروپا به فعالیتهای خود ادامه دادند، اما بیش از پیش به انحطاط گراییدند و به تدریج در قرون وسطی و قرون جدید متلاشی و نابود گردیدند.-م.
10. (باطنیگری) esoterisme
11. گرال Graal در زبان فرانسه و گریل Grail در زبان انگلیسی نام جامی مقدس است كه در افسانههای دینی قرون وسطای اروپا جایگاهی بس بلند دارد. در فرهنگ باستانی ایران و در فرهنگ عامهی ایرانی نیز دربارهی جامهای گوناگون و به ویژه جنبههای مقدّس آنها، سرگذشتها، داستانها و تمثیلهای بسیار است. در افسانههای مسیحی، جام مقدس را ظرفی میدانند كه عیسی مسیح در شام آخر از آن نوشیده است؛ و به روایت دیگر، از نیزهای كه تن عیسی را با آن مجروح كردهاند، در آن جام خون میچكیده است. ظاهراً این جام از اورشلیم به اروپا برده شده و در آنجا ناپدید گردیده است. جستجوی این جام، مضمون داستانهای بسیار و هدف برخوردها و شوالیهگریهای فراوان قرار گرفته است. افسانههای آرتوری كه كتابی از آن در زبان فارسی به آرتورشاه و دلاوران میزگرد مشهور است، شرح ماجراهای خواندنی شوالیههایی است كه برای یافتن جام مقدس كمر همت بسته بودند. اپرای مشهور پارزیفال واگنر بر پایهی افسانههای مربوط به جام مقدس تصنیف شده است. به هر حال، ریشههای افسانهی جام مقدس چه در فرهنگ ایرانی. چه در فرهنگ مسیحی، عمیق، ثمیلی، كتابی و بسیار پرمعناست. -م.
12. opإrative
13. symbolique
14. Tour de France
منبع: کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت