۱۴۰۳ اردیبهشت ۸, شنبه


«در زندگی زخم‌هايی هست كه مثل خوره در انزوا روح را آهسته می‌خورد و می‌تراشد.

اين دردها را نمی‌شود به كسی اظهار كرد چون عموماً عادت دارند كه اين دردهای باورنكردنی را جزو اتفاقات و پيش آمدهای نادر و عجيب بشمارند و اگر كسی بگويد يا بنويسد مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد خودشان سعی می‌كنند آن را با لبخند شكاک و تمسخرآميز تلقی كنند.  زيرا بشر هنوز چاره و دوایی برايش پيدا نكرده و تنها داروی فراموشی توسط شراب و خواب مصنوعی به وسيله افيون و مواد مخدره است.

ولی افسوس كه تأثير اين گونه داروها موقت است و پس از مدتی به جای تسكين بر شدت درد می‌افزايند.»

بوف کور، صادق هدایت.