بامیه . [ م ِ ی َ / ی ِ ] (اِ) بامیا.
قسمی از بقولات است دراز به قدر یک انگشت یا بیشتر که از آن خورش پزند. (فرهنگ نظام
). ثمر نباتی است و در بلاد مصر میشود، سیاه و صلب بقدر کرسنه و شیرین طعم و با اندک
لزوجتی و در غلافی مخمس شکل و دو طرف آن اندک باریک و بر آن زغبی شبیه به زغب [ کرک
] لسان الثور [ وهم بر تمام نبات آن ] و نبات آن بقدر درخت ختمی و به هیئت آن در شعب
و اغصان و لحاد اندک سرخ رنگ و برگ آن شبیه برگ دلاع . و اهل مصر آنرا در خامی و نرمی
با غلاف پخته با گوشت میخورند و بعد پخته شدن و صلب گشتن آرد کرده میخورند. (از مخزن
الادویه ص 132). و رجوع به بامیا شود. || قسمی شیرینی . گونه ای از زلبیا (زلیبیا)
که بشکل بامیا پزند. قسمی از شیرینی است که در شکل شبیه به بامیه است . (از فرهنگ نظام
).
////////////
بامیه
اشاره
در کتب طب سنتی فارسی، بامیه مینویسند
به فرانسویGimbo
وGombaud
وKetmie comestible
و به انگلیسیOkra
وGumbo
گفته میشود. گیاهی است از خانواده پنیرکMalvaceae نام علمی آنAbelmoschus
esculentus Moench . و مترادف آنHibiscus esculentus L . است.
مشخصات
بامیه گیاهی است از خویشان نزدیک پنبه
و کنف. ظاهرا موطن اصلی آن افریقا و یا مناطق گرم آسیا است، ولی بههرحال به سایر مناطق
دنیا رفته و در حال حاضر در اغلب کشورها و مناطق معتدله و حتی سرد کاشته میشود. بامیه
اصولا یک گیاه گرمسیری است و در شرایط مناسب اقلیم گرم، گیاه چند ساله است، ولی در
مناطق معتدل و سرد که کاشته شود چون تحمل سرمای زمستان را ندارد به صورت گیاه یکساله
درمیآید.
بامیه گیاهی است بلند برگهای آن دارای
بریدگی و چاکدار که برگ را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از برگ نوکتیز است،
شبیه برگ پنبه، گلهای آن درشت شبیه گلهای خانواده پنیرک به رنگ زرد یا سفید، کبسول
میوه دراز نوکتیز سبزرنگ و لعابدار. دانههای آن بیبو.
معارف گیاهی، ج1، ص: 17
معمولا میوههای نارس و سبز بامیه چیده
شده و مصرف میشود هم از نظر غذایی و هم برای مصارف دارویی. تکثیر بامیه از طریق کاشت
بذر آن صورت میگیرد که در نواحی معتدل ایران بین اواخر فروردین تا خرداد کاشته میشود.
معمولا بذر را یک شبانهروز خیس میکنند
و به این ترتیب سبز شدن آن تسریع میشود فاصله بین خطوط کاشت را در حدود یک متر میگیرند
و پس از اینکه گیاه سبز شد تنک کرده و فاصله بین بوتههای بامیه روی خط را حدود
40- 30 سانتیمتر میگذارند. بذر باید در عمق 2- 1 سانتیمتر بسته به نوع خاک زیر خاک
کاشته شود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی غلاف یا میوه بامیه
منبع غنی از لعاب وPectin
است و از نظر آهن و کلسیم نیز قابل توجه است در غلاف میوه تازه سبز بامیه
در حدود 520 واحد بین المللی ویتامینA میباشد و به علاوه دارای تیامین، رایبوفلاوین، نیاسین
و سرانجام ویتامینC
یا اسکوربیک اسید است.
در هندوستان بررسیهای شیمیایی در مورد
استعمال لعاب میوه نارس بامیه به عنوان جانشین پلاسما انجام گرفته است و این بررسیها
در مورد حیوانات شده و از لعاب میوه بامیه که به طریق آزمایشگاهی تهیه میشود برای
افزایش حجم خون حیوان استفاده شده و نتایج رضایتبخشی داده است. برای تسریع در این
جانشینی مقداری کم از خون حیوان به محلول تهیه شده اضافه شده و نتیجه سریعتر و بهتر
گرفته شده است. در این محلول که از لعاب میوه نارس بامیه برای جانشینی پلاسما تهیه
میشود مواد دی- گالاگتوز[43]، ال- رامنوز[44] و دی- گالاکتو- رونیک اسید[45] [ولث
اف اندیا] وجود دارد.
تمام گیاه بامیه معطر است و عطری شبیه
عطر میخک از آن متصاعد میشود و برگ و ساقههای بامیه دارایIodine است. دانههای رسیده آن در حدود 22- 16 درصد روغن دارد
که خوراکی است. در گلهای آن دو نوع فلاونول پیگمان 46] به نام گوسیپتین 47] و کوورستین
48] وجود دارد.
معارف گیاهی، ج1، ص: 18
در هریک صد گرم بامیه خام نارس مواد زیر
موجود است:
آب 9/ 88 گرم، پروتئین 4/ 2 گرم، مواد
قندی و سایر هیدراتهای کربن 6/ 7 گرم، خاکستر 8/ 0 گرم، کلسیم 92 میلیگرم، فسفر
51 میلیگرم، آهن 6/ 0 میلیگرم، سدیم 3 میلیگرم، پتاسیم 249 میلیگرم، تیامین
17/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 21/ 0 میلیگرم، نیاسین 1 میلیگرم، ویتامینC 31 میلیگرم، ویتامینA 520 واحد بین المللی.
خواص- کاربرد
بامیه نارس پخته به عنوان سبزی لذیذ و
مقوی است. جوشانده میوه نارس بامیه مقوی و نرمکننده و لطیفکننده پوست و مدر است.
در ناراحتیهای نزلهای که منجر به التهاب یک غشای مخاطی همراه ترشح است و همچنین در
موارد سوزش مجرای ادرار در موقع ادرار کردن و احساس درد در موقع ادرار و بالاخره در
موارد سوزاک مفید است. لعاب حاصل از میوه و تخم آن نیز نرمکننده است و برای سوزاک
مفید است. از برگهای آن به عنوان ضماد نرمکننده استفاده میشود. تخم بامیه معرق است
و محرک قلبی و ضد اسپاسم است.
در چین از گل و تخم و ریشه و میوه آن به
عنوان دارو استفاده میشود و نرم کننده و مدر است و برای تسهیل زایمانهای مشکل تجویز
میشود. در استعمال خارجی ضماد آن روی انواع زخمها گذارده میشود و التیامدهنده است.
از جوشانده میوه آن برای معالجه سوزاک و سوزش مجرای ادرار استفاده میشود و از جوشانده
ریشه آن برای معالجه سیفیلیس استفاده میشود. در هندوچین از ریشه بامیه مانند جانشین
خطمی استفاده میشود. میوه سبز تازه بامیه منبع غنی ویتامینB است. شربتی از جوشاندن آن در فیلیپین تهیه میشود و
برای زخم گلو و گرفتگی صدا بسیار مفید است.
بامیه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی
سرد و تر و تری آن از سایر بقول بیشتر است، از نظر خواص بامیه برای مزاجهای گرم خوب
است. میوه نارس آن را با گوشت پخته میخورند و در هندوستان معتقدند که مقوی باه است.
در صورتی که اشخاص سردمزاج بخواهند بامیه بخورند برای اینکه سردی آن ضرر نرساند و عوارضی
ایجاد نکند باید با ادویه گرم میل کنند.
معارف گیاهی، ج1، ص: 19
///////////////
بامیه
بفتح با و الف و کسر میم و فتح یاء مثناه تحتانیه و ها
ماهیت آن
ابن بیطار کفته ابو العباس نوشته ثمر نباتی است و در بلاد
مصر می شود سیاه صلب بقدر کرسنه و شیرین طعم و با اندک لزوجتی و در غلافی مخمس شکل
و دو طرف آن اندک باریک و بر ان زغبی شبیه بزغب لسان الثور و همچنین بر تمام نبات آن
و نبات آن بقدر درخت خطمی و بهیأت آن در شعب و اغصان و لحا و اندک سرخ رنک و برک آن
شبیه ببرک دلاع در ابتدای رستن سه سه در عرقی و کل آن مثل کل شجرۀ ابی ملک کبیر در
شکل و مقدار و اهل مصر آن را در خامی و نرمی با غلاف پخته با کوشت می خورند و بعد پخته
شدن و صلب کشتن آرد کرده می خورند و در بغداد و نواح آن تیز می شود اهل آنجا نیز می
خورند آن را
ص: 389
طبیعت آن
سرد و تر و تری آن زیاده از سائر بقول
افعال و خواص آن
قلیل الغذاء و خون متولد آن ردی و بعضی کفته موافق اصحاب امزجۀ
حاره است مصلح آن خوردن با مری و توابل حاره بسیار داخل آن نمودن در طبخ و شبیه بدین
ثمری در بنکاله می شود و اکثر چهار پهلو و بعضی پنج پهلو و بسیار لعاب دار و آن را
ولایتی پلول می نامند و در هندی بهندی می کویند نبات آن شبیه بخطمی در جمیع اجزا و
سرشاخهای آن اندک سرخ رنک و برک آن نیز شبیه ببرک خطمی و خروع و کل آن شبیه بکل پنبه
در رنک و شکل و ثمر آن را در خامی با کوشت پخته می خورند و بی کوشت لذیذ می شود و می
کویند که مولد منی و مقوی باه است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
بامیه گیاهی
است گلدار از خانواده پنیرکیان که
زادگاهش آسیا یا آفریقاست. مصریها در قرن ۱۲ یا ۱۳ میلادی این گیاه را میکاشتهاند.
محتویات
بامیه گیاهی است گرمسیری که در نقاط سرد، کمرشد و کممحصول میشود.
گیاه دارای ساقه راست، پوشیده از تار و ارتفاع ۵/. تا ۱ متر ( گاهی ۲ متر) است.
برگهائی به شکل قلب تخم فرعی مرکب از ۵-۳ لوب و گلهایی منفرد درکناره برگها دارد.
رنگ گلبرگهای آن زرد ولی در قسمت وسط قرمز رنگ است. میوه هرمی شکل، دراز و محتوی
دانههای پوشیده از تار دارد.
مصرف غذایی[ویرایش]
در اروپای شرقی در اطراف دریای مدیترانه بیش از
سایر نقاط از این سبزی مصرف میشود. در ترکیه بامیه را خشک و برای مصرف زمستان
ذخیره میکنند. در ایران برای تهیه خورش بامیه از آن استفاده میشود که غذای معروف
جنوب ایران است.
نگارخانه[ویرایش]
گل بامیه
قطعات بامیه خام
بامیه سرخ شده
ترشی بامیه
سوشی با قطعات بامیه
بامیه خشک شده در بازاری در بوسنی و هرزگوین
ارزش غذایی[ویرایش]
- کالری=۱۲۹
- آب=۹۰٫۱۷ گرم
- پروتئین=۲٫۰۰ گرم
- چربی = ۰٫۱۰ گرم
- کربوهیدرات=۷٫۰۳ گرم
- فیبر=۳٫۲ گرم
- قند=۱٫۲۰ گرم
ارزش غذایی[ویرایش]
Okra, raw
|
|
مواد مغذی در هر ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)
|
|
۳۳
کیلوکالری (۱۴۰ کیلوژول)
|
|
۷٫۴۵ g
|
|
قندها
|
۱٫۴۸ g
|
۳٫۲ g
|
|
۰٫۱۹ g
|
|
۲٫۰۰ g
|
|
۹۰٫۱۷ g
|
|
۳۶ میکروگرم (۴٪)
|
|
۰٫۲ میلیگرم (۱۵٪)
|
|
۰٫۰۶ میلیگرم (۴٪)
|
|
۱ میلیگرم (۷٪)
|
|
۲۳ میلیگرم (۳۸٪)
|
|
۰٫۲۷ میلیگرم (۲٪)
|
|
۳۱٫۳ میکروگرم (۳۰٪)
|
|
۸۲ میلیگرم (۸٪)
|
|
۰٫۶۲ میلیگرم (۵٪)
|
|
۵۷ میلیگرم (۱۵٪)
|
|
۲۹۹ میلیگرم (۶٪)
|
|
۰٫۵۸ میلیگرم (۶٪)
|
|
منابع[ویرایش]
- ویکیپدیای انگلیسی
- دانشنامه رشد
///////////////
البامية أو القناوية[1] (في تونس
والجزائر) أو الملوخية[2] (في المغرب)
أو المسكي المغذي (الاسم العلمي:Abelmoschus esculentus) (بالإنجليزية: Okra) (بالفرنسية: Le gombo)
هي نوع نباتي يتبع جنس المسكي من الفصيلة الخبازية.[3][4] [5] [6]. وهي تؤكل ثمارها
الخضراء والنوع حولي أو ذات حولين. يصل طول النبات إلى 2 متر. الأوراق عريضة يصل طولها ما بين 10 إلى 20 سم. راحية
palmate بها من 5 إلى 7
فصوص. الأزهار محيطها يتراوح ما بين 4 إلى 8 سم ، كل زهرة تتكون من
5 بتلات يتدرج لونها من الأبيض إلى الأصفر مع بقع إرجوانية على قاعدة كل بتلة.
الثمار كبسولية قد يصل طولها إلى 20 سم ، تحتوي على الكثير من البذور وتؤكل ثمارها
مطبوخة وهي قرون مستطيلة مغطاة بزغب ناعم.
محتويات
عرف البشر البامية منذ القدم وفي العصرين
الإغريقي والروماني الذي مرا على مصر زرعت البامية ووجدت صور منحوتة لها على معابد
فرعونية وهي تتوطن في المناطق الحارة عموماً في أفريقيا وآسيا. نشأت الباميا في
إفريقيا الاستوائية وبدأت زراعتها في الشرق الأوسط والهند منذ فترة طويلة، وفي
القرن التاسع عشر الميلادي شوهدت نباتات البامية البرية على ضفاف النيل الأبيض في السودان. هذا وقد تم إدخال البامية للمرة الأولى إلى أوروبا بواسطة
فاتحي الأندلس المسلمين. وقد وصف العالم أبو العباس النباتي، أحد مواطني اشبيلية، وصف نبات البامية وصفاً دقيقاً في عام 1216 للميلاد.
وبمجرد اكتشاف العالم الجديد (الأمريكتين) نقلت البامية مع المهاجرين إلى هناك
وعرفت في البرازيل في عام 1658 للميلاد. وتوجد الآن عدة أصناف محلية من
البامية في جنوب الولايات المتحدة، حيث تتمتع بشعبية كبيرة هناك، كما توجد أصناف كثيرة منها
في إفريقيا وحولحوض البحر الأبيض المتوسط. وتنقَّل النوع الثاني من رتبة (المالفيسي)، المسمى
(بالروزيل)، في الاتجاه المعاكس للبامية، فقد انتقل من جزر الهند الغربية إلى
إفريقيا ثم إلى الهند والصين ثم بقية القارة الآسيوية.
- 8.3 % من ماءات الفحم
- 2 % بروتين
- 1.1% رماد
- 0.2 % دهن
- 1.4 % ألياف وبعض المواد الغذائية
ومقدار متوسط من فيتامين(أ)
ورق نبات البامية من زاوية مختلفة.
وصفت البامية بأنها جيدة التغذية وهي ملينة
للمعدة وتحارب الإمساك في الغالب إلا أنها تسبب ـ لبعض الأشخاص ـ تعباً في معدتهم
وقيئاً وتعالج بخلطها بنباتات أخرى أقل غروية منها , وتطبخ البامية بعدة طرق وتعلب
أو تجفف وينتج عن سيقانها والثمار الناضجة نوع من الألياف يستعمل في صناعة النسيج والورق
.
يمكن أن تقدّم البامية بالزيت كنوع من أنواع
المقبّلات، فتحضّر من البامية، الطماطم، البصل، معجون الطماطم، الثوم، الكزبرة،
زيت الزيتون، عصير الليمون الحامض والملح.[7]
ورق نبات البامية.
تحضر الباميه مع اللحم باستخدام الباميه، اللحم،
الطماطم، الثوم، الكزبرة، ليمون الحامض، القرفة، الزيت النباتي، الهيل، البهار
والملح. تحتوي وجبة الباميه مع اللحم (300غ تقريباً) بحسب موقع شهية، على
المعلومات الغذائية التالية:[8]
- السعرات الحرارية: 344
- الدهون: 24
- الدهون المشبعة: 8
- الكوليسترول: 60
- الكاربوهيدرات: 17
- البروتينات: 18
- ^ «موضوع.كوم»
- ^ «ماروك كويزين.كوم»
- ^ موقع لائحة النباتات مسكي مغذي تاريخ الولوج 12 ابريل 2012
- ^ موقع لائحة النباتات أنواع المسكي تاريخ الولوج 12 ابريل 2012
- ^ ديفيد جلدهيل (2008). أسماء النباتات.
مطبعة جامعة كامبرديج. ISBN 978-0-521-86645-3.
- ^ موقع zipcodezoo.com مسكي مغذي تاريخ الولوج 25 مايو 2012
- ^ وصفة البامية بالزيت
- ^ وصفة البامية مع اللحم مع معلوماتها
الغذائية
///////////////
به دیوِهی (مالدیوی)
ބާމިޔާ(ސައިންޓިފިކް ނަން: Abelmoschus
esculentus)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: Okra)އަކީ އަރި އަރިޔަށްހުންނަ، ދަވަގިނަ،
ތޮޅިއެކެވެ. ބާމިޔާ ތޮޅިޔަކީ ވަރަށްމޮޅު ތަރުކާރީއެކެވެ. ދިވެހި ބަހުން ބާމިޔާ
ގަސް، އަދި ބާމިޔާ ތޮޅި އަށް ވެސް އާންމުކޮށް ކިޔައިއުޅެނީ ބާމިޔާ އެވެ. ބާމިޔާ ގަހަކީ އާންމުކޮށް 2 މީޓަރުގެ އުސްމިނަށް ހެދޭ ގަހެކެވެ. ބާމިޔާ
ގަހުގެ ފަތުގެ ދިގުމިނުގައި 20-10 ސެންޓިމީޓަރު ވަރުހުރެއެވެ. ބާމިޔާ ގަހުގެ
މަލުގެ ވަށަމިނުގައި 8-4ސެންޓިމީޓަރު ވަރުހުރެއެވެ. ދިވެހިން އާންމު ގޮތެއްގައި
ބާމިޔާ ބޭނުންކުރަނީ ރިހަ ކައްކައިގެން ކެއުމަށެވެ.
///////////
به عبری بامیا:
במיה (שם מדעי: Abelmoschus
esculentus, אבלמוסקוס נאכל) היא צמח מאכל ממשפחת החֶלמיתיים. במיה היא צמח חד-שנתי, המגיע לגובה של שני מטרים, העלים הם רחבים בגודל של 10 - 20
ס"מ. התרמילים נעשים ראויים לאכילה לאחר בישול.
////////////
به کردی بامیه:
Bamî yan
jî bamye nebateke ji malbata baqilan e. Bi giştî, ji bo xwarinê tê
çandin. Gelek cureyên wê hene.
Xwarin[biguherîne]
Ji
bamiyê gelek xwarinên goşt û bê goşt tên çêkirin.
Beyt:
Îlahî meke qismetê min tu car evan bamiyeê mirarê mirar... Şêx Muhyedînê Hênî.
M. Birhanê Tarînî.
Girêdanên
derve[biguherîne]
////////////////
به اردو بهندی:
بھنڈی ( حیاتیاتی نام: Abelmoschus ) ایک پودے کا پھل ہے جسے
سبزی کے طور پر استعمال کیا جاتا ہے۔ اس کا رنگ عموماً سبز ہوتا ہے ۔ ایشیاء اور افریقہ
کے بیشتر علاقوں میں کاشت ہوتا ہے۔ ہندوستان و پاکستان میں اسے سبز کھایا جاتا ہے۔
اس کا پودا دو میٹر تک لمبا ہو جاتا ہے۔
///////////
به پنجابی پندی:
بھنڈی یا پنڈی اک پھلوالے
بوٹے دا ناں اے۔ جیدے
کچے فروٹ نوں سبزی لئی ورتیا جاندا اے۔ ایہدے اصل دیس تے رپھڑ اے جے ایہ دکھنی
ایشیاء دا اے، ایتھیوپیا دا اے یا لیندے افریقہ دا اے۔ ایہ چاڑی بوٹا دنیا دے گرم
گلے تھانواں تے اگایا جاندا اے۔
وکھالہ[لکھو]
بھنڈی دا بوٹا 2 میٹر تک اچا
جاندا اے۔ ایہدے پتے 10–20 سینٹی میٹر تک لمے چوڑے ہوندے نیں تے 5–7 چنجاں ہوندیاں
نیں۔ اوہدا پھل 4–8 سینٹی میٹر گھیر دا ہوندا ے۔ ایہدے پھل وچ 5 چٹیاں پیلیاں
پتیاں ہوندیاں نیں بنہاں دے مڈھ وچ رتہ یا جامنی نشان ہوندا اے۔ ایہدا فروٹ 18
سینٹی میٹر لما ہوندا اے جیدے اندر کئی بی ہوندے
نیں۔
100 گرام
بھنڈی وچ 33 کلو کلوری طاقت ہوندی اے۔
///////////
////////////
به سندی:
ڀينڊي ( سائنسي نالو: Abelmoschus ) هڪ ٻوٽي
جو ميوو آهي جنهن کي سبزي جي طور
تي استعمال ڪيو ويندو آهي. هن جو رنگ سائو هوندو آهي۔ ايشيا ۽ آفريڪا جي ڪافي
علائقن ۾ پوکي ويندي آهي. هن جو ٻوٽو ٻه ميٽرن تائين ڊگهو ٿي سگهي۔
////////////
به کردی سورانی:
بامێ دهوڵهمهنده بهڕیشاڵو كانزاو ڤیتامینهكانی (ئهی، سیو
ب6) ترشی فولیكو كالسیۆمو زنك، بۆ ئافرهتی دووگیان زۆر بهسوودهو بهسوودیشه
بۆ ڕزگاربوون لهكۆلیستڕوڵی خراپو ژههرهكانو زیادهی ترشهڵۆكی كۆئهندامی
ههرس، كهمترین گهرمۆكهی گهرمیشی تیادایه.
/////////////
به آذری بامیه:
Bamiyə (lat. Abelmoschus esculentus, əvvəlki adı lat. Hibiscus esculentus) — əməköməcikimilər fəsiləsininabelmoş cinsinə aid birillik bitki növü.
Hündürlüyü 1,5 m-ə
çatır. Xarici görünüşünə və çiçəklərinə görə pambıq koluna oxşayır.
Vətəni Şərqi
Afrikadır.
Bamiyənin yetişməmiş
meyvəsi tərəvəz kimi işlədilir (xörəyə tökülür, salat və konserv
hazırlanmasında istifadə edilir); gövdəsindən qaba lif alınır. Qovrulmuş
toxumundan qəhvə surroqatı hazırlanır. Tropik və subtropik ölkələrdə, Şimali
Amerika və Cənubi
Avropada bir çox sortu
yetişdirilir. Bamiyə Azərbaycanda da (əsasən Xaçmaz rayonunda) əkilir.
/////////////
به ترکی بامیه:
Bamya (Abelmoschus
esculentus), ebegümecigiller (Malvaceae) familyasından ılık
iklimlerde yetişen bir yıllık bitkitürü.
///////////////
به سواحلی مبامیا یا مبیندا:
Mbamia au mbinda (Abelmoschus esculentus)
ni kichaka ambacho matunda yake (mabamia au mabinda) huliwa sana katika kanda za tropiki, mara nyingi kama supu yenye kuteleza.
///////////
Okra
From Wikipedia, the free encyclopedia
Abelmoschus esculentus(വെണ്ടയ്ക്ക)
|
|
Ladies' Finger cross section
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
A. esculentus
|
Worldwide okra production
|
|
·
Abelmoschus bammia Webb
·
Abelmoschus longifolius (Willd.) Kostel.
·
Abelmoschus officinalis (DC.) Endl.
·
Abelmoschus praecox Sickenb.
·
Abelmoschus tuberculatus Pal & Singh
·
Hibiscus hispidissimus A.Chev.nom. illeg.
·
Hibiscus longifolius Willd.
·
Hibiscus praecox Forssk.
|
Okra or okro (US /ˈoʊkrə/ or UK /ˈɒkrə/), known in many English-speaking countries
as ladies' fingers, ochro or gumbo, is
a flowering
plant in
the mallow
family.
It is valued for its edible green seed pods. The geographical origin
of okra is disputed, with supporters of West African, Ethiopian, and South Asian origins. The plant
is cultivated in tropical, subtropical and warm temperate regions around the
world.[2]
Contents
The
name okra is most often used in the UK, United States and the
Philippines, with a variant pronunciation in Caribbean English and Nigeria
of okro. The wordokra is from the Igbo ọ́kụ̀rụ̀.[3][4] The plant and its
seed pods are also known as "lady's fingers".[5] In various Bantu languages, okra is called (ki)ngombo or
a variant,[6] and this is
possibly the origin of the name "gumbo", used in parts of the United
States and the English-speaking Caribbean.[7]
Okra plant while flowering
The
species is a perennial, often cultivated as
an annual in temperate
climates, and often grows to around 2 m tall. It is related to such species
as cotton,cocoa, and hibiscus. The leaves are 10–20 cm
long and broad, palmately lobed with 5–7 lobes. The flowers are 4–8 cm in
diameter, with five white to yellow petals, often with a red or purple spot at
the base of each petal. The fruit is a capsule up to
18 cm long with pentagonal cross-section,
containing numerous seeds.
Abelmoschus
esculentus is
cultivated throughout the tropical and warm temperate regions of the world for
its fibrous fruits or pods containing round, white seeds. It is among the most
heat- and drought-tolerant vegetable species in the world and will
tolerate soils with heavy clay and intermittent
moisture, but frost can damage the pods.
In
cultivation, the seeds are soaked overnight prior to planting to a depth of
1–2 cm. Germination occurs between six
days (soaked seeds) and three weeks. Seedlings require ample water. The seed
pods rapidly become fibrous and woody, and, to be edible, must be harvested
within a week of the fruit having been pollinated. The fruits are harvested
when immature and eaten as a vegetable.[8]Okra is available in two
varieties, green and red. Red okra carries the same flavor as the more popular
green okra and differs only in color. When cooked, the red okra pods turn
green.[9]
The
most common disease afflicting the okra plant is verticillium wilt, often causing a
yellowing and wilting of the leaves. Other diseases include powdery mildew in dry tropical
regions, leaf
spots,
and root-knot nematodes.[10]
Whole plant
Okra
is an allopolyploid of uncertain
parentage (proposed parents includeAbelmoschus ficulneus, A. tuberculatusand a reported
"diploid" form of okra). Truly wild (as opposed to naturalised)
populations are not known with certainty and the species may be a cultigen.
The
geographical origin of okra is disputed, with supporters of South Asian,
Ethiopian and West African origins. Supporters of a South Asian origin point to
the presence of its proposed parents in that region. Supporters of a West
African origin point to the greater diversity of okra in that region.
The Egyptians and Moors of the 12th and
13th centuries used the Arabic word for the
plant, bamya, suggesting it had come into Egypt from Arabia, but
earlier it was probably taken from Ethiopia to Arabia. The plant may have
entered southwest Asia across the Red Sea or the Bab-el-Mandeb strait to the Arabian Peninsula, rather than north
across theSahara, or from India. One of
the earliest accounts is by a Spanish Moor who visited Egypt in 1216 and
described the plant under cultivation by the locals who ate the tender, young
pods with meal.[7]
From
Arabia, the plant spread around the shores of the Mediterranean Sea and eastward. The
plant was introduced to theAmericas by ships plying
the Atlantic slave trade[11] by 1658, when its
presence was recorded in Brazil. It was further
documented in Suriname in 1686. Okra may
have been introduced to southeastern North America from Africa in the
early 18th century. By 1748, it was being grown as far north as Philadelphia. Thomas Jefferson noted it was well
established inVirginia by 1781. It was
commonplace throughout the southern United States by 1800, and the
first mention of differentcultivars was in 1806.[7]
Okra, raw
|
|
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
|
|
138 kJ
(33 kcal)
|
|
7.45 g
|
|
1.48 g
|
|
3.1 g
|
|
0.19 g
|
|
2.00 g
|
|
(5%)
36 μg
|
|
(17%)
0.2 mg
|
|
(5%)
0.06 mg
|
|
(7%)
1 mg
|
|
(28%)
23 mg
|
|
(2%)
0.27 mg
|
|
(30%)
31.3 μg
|
|
(8%)
82 mg
|
|
(5%)
0.61 mg
|
|
(16%)
57 mg
|
|
(6%)
299 mg
|
|
(6%)
0.58 mg
|
|
Other constituents
|
|
Water
|
90.17 g
|
·
Units
|
|
Percentages are roughly approximated usingUS recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database |
Raw okra slices
The
products of the plant aremucilaginous, resulting in the
characteristic "goo" or slime when the seed pods are cooked; the mucilage
contains soluble
fiber.
Some people prefer to minimize the sliminess; keeping the pods intact, and
brief cooking, for example stir-frying, help to achieve this. Cooking with
acidic ingredients such as a few drops of lemon juice, tomatoes, or vinegar may
also help. Alternatively, the pods can be sliced thinly and cooked for a long
time so the mucilage dissolves, as in gumbo. The immature pods may
be pickled.
Okra
is a popular health
food due
to its high fiber, vitamin C, and folatecontent. Okra is also
known for being high in antioxidants. Okra is also a good
source of calcium and potassium.[12]
Stir fried okra
Okra
leaves may be cooked in a similar way to the greens of beets ordandelions.[13] The leaves are also
eaten raw in salads. Okra seeds may be roasted and ground to form a
caffeine-free substitute forcoffee.[7] When importation of
coffee was disrupted by the American Civil War in 1861, the Austin
State Gazette said, "An acre of okra will produce seed enough to
furnish a plantation with coffee in
every way equal to that imported from Rio."[14]
Greenish-yellow
edible okra oil is pressed from
okra seeds; it has a pleasant taste and odor, and is high in unsaturated fats such as oleic acid and linoleic acid.[15] The oil content of
some varieties of the seed can be quite high, about 40%. Oil yields from okra
crops are also high. At 794 kg/ha, the yield was exceeded only by that
of sunflower
oil in
one trial.[16] A 1920 study found
that a sample contained 15% oil.[17] A 2009 study found
okra oil suitable for use as a biofuel.[18]
·
Malawi: Okra is preferred cooked
and stirred with sodium bicarbonate to make it more
slimy. It is then commonly eaten with nshima (pap) made from
raw maize flour or maize
husks flour.
·
Zimbabwe: Okra (idelele,
in Northern Ndebele derere, in Shona) is often sliced thinly and mixed with
onion tomato and bicarbonate of soda and boiled to form a thick paste, served
with isitshwala in Ndebele or sadza in Shona (a thick paste made from mielie-meal).
·
Egypt: Okra (bam-ya) is
prepared in several ways, either cooked as stew with ground beef and onions
tomato, or made in the oven.
·
Tanzania: Okra (bamia) is
typically prepared by cutting into small pieces and mix with finely chopped
young pumpkin leaves. The mix is boiled with added sodium bicarbonate and table
salt until well cooked to make a delicacy known asmlenda. Mlenda is then served
with ugali and eaten with bare
hands rather than spoons.
·
Brazil: Frango com
quiabo (chicken with okra) is especially famous in the region of Minas Gerais, and it is the main
ingredient of caruru, a Bahian food
with dende oil.
·
Caribbean: Okra is commonly eaten
in soup. In Curaçao the soup is known
asjambo which primarily is made out of the okra's mucilage. It is
often prepared with fish and funchi, a dish made out
of cornmeal and boiling water.
In Haiti, it is called
"callooloo" and is cooked with rice and maize, and also used as a
sauce for meat. In Cuba, it is called quimbombó,
along with a stew using okra as its primary ingredient. In the Dominican
Republic okra is known as "molondrón". It is eaten in salad and also
cooked with rice. In Trinidad and Tobago okra is used as one
of the main ingredients in the thick soup-like melting-pot dish called callaloo. In Trinidad and Tobago
and other West Indian territories such as Barbados it is also used as a main
ingredient in the cornmeal-based meal called cou-cou that is similar
to polenta.
·
United States: Gumbo, a hearty stew whose key
ingredient is often okra, is found throughout the Gulf Coast of the United States and in the South Carolina Lowcountry. Reflecting the region's
African and French heritage, gumbo is often cooked in cast iron pots and served
over rice. Deep- or shallow-fried okra coated with cornmeal, flour, etc., is
widely eaten in the southern United States.[19] A modern
preparation of Okra is breaded with corn meal, deep fried and served with ranch dressing. Several cafe and
nationwide restaurant chains serve deep fried okra, typically with a side order
of a sauce such as buttermilk (or ranch) dressing. Okra pickles are also
popular, normally made during the summer when it is readily available at
produce markets and vegetable stands. Traditional Southern American preparation
is sliced okra with a light coating of self rising cornmeal and spices, and
shallow fried in a skillet with no dipping sauces.
Sushi with okra slices
·
Japan: Okra increased in
popularity toward the end of the 19th century, served withsoy sauce and katsuobushi as tempura, steamed with ponzu and more recently
as anigiri sushi topping.
·
Malaysia: okra is commonly a part
of yong
tau foo cuisine,
typically stuffed with processed fish paste (surimi) and boiled with a
selection of vegetables and tofu, and served in a soup
with noodles.
·
Philippines, okra can be found among
traditional dishes like pinakbet, dinengdeng, and sinigang. Because of its mild
taste and ubiquity, okra can also be cooked adobo-style, or served steamed
or boiled in a salad with tomatoes, onion and bagoong.
·
India,Pakistan, Bangladesh, chopped pieces are
stir-fried with spices, pickled, salted or added to gravy-based preparations
such as bhindi ghosht and sambar. It is also simmered in
coconut-based curries or tossed with ground mustard seeds. In India, it is also
an ingredient in curries, in which it is used whole after trimming only the
excess stalk and keeping the hard conical top, which is discarded at the time
of eating. In South India, okra is cut into small circular pieces about 1/4
inch thick and stir-fried in oil with salt and hot pepper powder to make curry.
However, when used in sambar, it is cut into pieces which are one inch thick to
prevent it from dissolving when the sambar is let to simmer.
In Syria, Tunisia, Albania, Bosnia, Greece, Bulgaria, Macedonia, Iran, Iraq, Sudan, Jordan, Lebanon, Turkey, Yemen,Cyprus and Israel,[20] fresh or dried okra
is widely used in a thick stew made with vegetables and meat. Bamya,
a turkishmeze dish is made with
okra, olive
oil and
a sprinkling of lemon juice. West Asian cuisine uses young okra pods, usually
cooked whole.
2.
Jump up^ National
Research Council (2006-10-27). "Okra". Lost Crops of Africa:
Volume II: Vegetables. Lost Crops of Africa. 2.
National Academies Press. ISBN 978-0-309-10333-6.
Retrieved 2008-07-15.
4.
Jump up^ McWhorter, John
H. (2000). The Missing Spanish Creoles:
Recovering the Birth of Plantation Contact Languages. University of
California Press. p. 77. ISBN 0-520-21999-6.
Retrieved 2008-11-29.
5.
Jump up^ "Alternative Cold
Remedies: Lady's Fingers Plant", curing-colds.com (accessed 3 June
2009) Archived May 13, 2009, at
the Wayback
Machine.
10.
Jump up^ "Growing okra". Department of Primary
Industries and Fisheries, Queensland. 19 September 2007. Archived from the original on June 11, 2012.
Retrieved 24 June 2012.
12.
Jump up^ Duvauchelle,
Joshua (26 May 2011). "Okra Nutrition
Information". LiveStrong.com. Retrieved 24
June 2012.
14.
Jump up^ Austin State
Gazette [TEX.], November 9, 1861, p. 4, c. 2, copied in Confederate Coffee
Substitutes: Articles from Civil War Newspapers Archived September 28, 2007,
at the Wayback
Machine., University of Texas at Tyler
15.
Jump up^ Martin, Franklin
W. (1982). "Okra, Potential Multiple-Purpose Crop for the Temperate Zones
and Tropics". Economic Botany. 36(3): 340–345. doi:10.1007/BF02858558.
16.
Jump up^ Mays, D.A., W.
Buchanan, B.N. Bradford, and P.M. Giordano (1990). "Fuel production
potential of several agricultural crops".Advances in new crops: 260–263.
17.
Jump up^ Jamieson, George
S.; Baughman, Walter F. (1920). "Okra Seed Oil.1". Journal of
the American Chemical Society. 42: 166.doi:10.1021/ja01446a023.
18.
Jump up^ Farooq, Anwar;
Umer Rashid; Muhammad Ashraf; Muhammad Nadeem (March 2010). "Okra (Hibiscus
esculentus) seed oil for biodiesel production". Applied
Energy. 87 (3): 779–785. doi:10.1016/j.apenergy.2009.09.020.
19.
Jump up^ Madison, Deborah
(2008). Renewing America's Food Traditions. Chelsea Green Publishing.
p. 167. ISBN 1933392894.
20.
Jump up^ Devlin, Julia;
Yee, Peter (March 2005). "Trade Logistics in
Developing Countries: The Case of the Middle East and North Africa". The World
Economy. 28 (3): 435–456 (445).
21.
Jump up^ De Rosa, I.M.;
Kenny, J.M.; Puglia, D.; Santulli, C.; Sarasini, F. (2010). "Morphological,
thermal and mechanical characterization of okra (Abelmoschus esculentus) fibres
as potential reinforcement in polymer composites". Composites Science
and Technology. 70 (1): 116–122. doi:10.1016/j.compscitech.2009.09.013.
·
Abelmoschus esculentus (L.) Moench Medicinal Plant
Images Database (School of Chinese Medicine, Hong Kong Baptist
University) (traditional Chinese) (English)
&&&&&&&&
ببغا. [ ب َ ] (اِ) طوطی . (ناظم الاطباء).
|| عندلیب . بلبل : ببغای شیرین ادا؛ بلبل خوشخوان . (ناظم الاطباء).
///////////
طوطی .(اِ) پرنده ای است سبزرنگ از طایفه
ٔ پسیتاسیده . و بمناسبت سهولت تقلید آوای آدمی قابل ملاحظه است . طوطیان عموماً در
نواحی گرم و رطوبی افریقا و هند زیست میکنند. ببغاء. طوطک . معرب توته ٔ هندی است
. (فهرست مخزن الادویه ). معرب توتی و آن طائری است سبز که بعرف آن را طوطا نامند و
شکرشکن ، شکرفشان ، شکرمقال ، شکرین مقال ، شیرین زبان ، شیرین سخن ، شیرین تکلم ،
شیرین گفتار، خوش نوا و خوش حرف از صفات اوست.
/////////
ببغا
بدو باء موحدۀ مفتوحه اول مخففه و دوم مثقله و فتح غین معجمه
و الف اسم طائری است هندی و بفارسی طوطی
بهندی طوطه نامند
ماهیت آن
مرغی است سبز رنک و چند نوع می باشد سه از ان بزرک و در کوچک
یکی از بزرک آن را در بنکاله مدنه نامند منقار آن سرخ و بناکوش و زیر حلق آن سرخ و
سائر بدن آن سبز و بر کردن آن طوقی سیاه و بسیار خوش منظر و بتعلیم سخنکو می شود و
دیکری را چندنه کویند منقار آن سرخ و بناکوش آن برنک کل کاسنی و در کردن این نیز طوق
سیاهی و پرهای آن بسیار سبز و دنباله آن زرد پستئ رنک و از همه درازتر و این نیز سخن
کو می کردد و دیکری را کجله نامند و منقار و سر این سیاه و بتعلیم نیز سخن کو می شود
و جثۀ این بنسبت مدنه اندک باریکتر و یک صنف از کوچک آن را نریدی می نامند دو نوع می
باشد یکی کله آن بنفش و منقار زرد و سائر بدن پستئ و دیکر منقار زرد و همه پستئ هر
دو قسم بسیار خوش رنک و کوچک و خوش منظر و ترکیب و بعضی از نوع اول از تعلیم سخن کو
می شوند و لیکن کمتر از نوع بزرک و تکلم این با صفیر است و این شبها در پنجره خود را
معلق اویزان می کند و یکی دیکر از ان کوچکتر و آن را توتیه کویند کلۀ این نیز بنفش
و منقار و سائر بدن آن سبز پستئ و این نیز سخن کو می کردد و هم بصفیر و هم بغیر آن
و مقلد اصوات اکثر حیوانات است مانند کلاغ و خروس و غیرهما و لیکن کمتر از طوطی و انواع
دیکر نیز می باشد و منقار همه مقوس و چنکل کیر از برای تصفیۀ صوت ایشان اهل بنکاله
بیخ پان یعنی بیخ تانبول که خولنجان است و قرنفل و ساقۀ برک پان بنکله و فلفل سرخ و
بهنکره که کیاهی است هندی می خورانند و خوراک اکثر آنها شلتوک و شیر باچلا و موز است
که بهندی کیله نامند و حبوب دیکر نیز می خورند و آنچه حکیم میر محمد مؤمن در تحفه المؤمنین
نوشته که از خوردن پسته و لاجورد و قرطم زودتر سخن کو می کردد این سخن در بنکاله شنیده
نشده و معمول نیست شاید در جاهای دیکر و یا در ایران چنین باشد
ص: 390
طبیعت آن
در دوم کرم و در اول خشک و منسوب بمشتری است
افعال و خواص آن
بسیار بطئ الهضم و مفرح دل و جهت التیام قروح مزمنه و ضماد
آن جهت رفع ثآلیل مفید و خوردن دل و زبان آن مورث فصاحت و سرعت تکلم اطفال و رافع لکنت
زبان و سرکین آن جهت دفع کلف و آثار و نیکو کردن رنک رخسار و خون آن جهت ازالۀ بیاض
عین نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
طوطیها عبارتند
از نزدیک به ۳۷۲ گونه پرنده در ۸۶ سرده گوناگون
که راستهٔ طوطیسانان از فروردهٔ نوآروارگان را تشکیل
میدهند و اغلب در سرزمینهای گرمسیر و نیمهگرمسیر زندگی میکنند.
راسته طوطیسانان متشکل از سه بالاخانواده است که
شاملطوطیایان (طوطیهای
راستین)، کاکادویان (طوطیهای
کاکل سفید)، و کاکاپویان (طوطیهای
نیوزیلند) میشود. بیشترین تنوع طوطیها در آمریکای جنوبی و استرالزی است.
طوطیها انواع گوناگونی دارند که با رنگهای متنوع پرهای بال و
پرهای سر و دم از هم متمایز میشوند. بالهای طوطیسانان رنگین و منقارشان خمیده و
کژ است، بعضی کاکل و دم کوتاه و بعضی دم دراز دارند. معمولاً از میوهها و دانهها
استفاده میکنند و منقار بسیار محکمی دارند که در شکستن دانههای سخت به کار میبرند.
بیشتر این پرندگان دودیسی جنسی ندارند و
هر دو جنسشان به یک شکل هستند. رنگ اکثر طوطیها سبز میباشد که این رنگ با رنگهای
روشن دیگر ترکیب شده است. گاهی نیز طوطیها دارای چندیدن رنگ مختلف هستند.
طوطی در کنار زاغ، کلاغ، و غراب دارای
بیشترین هوش در میان پرندگان است. این پرنده توانایی تقلید صداها را داشته و بدون
درک مطلب، کلمات را تلفظ میکند ولی گاهی دیده شده که طوطی با مشاهده صحنه یا شخص
یا رفتار دیگران کلمات مناسب و به جا استفاده میکند.
محتویات
واژهٔ طوطی معرب توتی
پارسی است و معنای آن پرندهای است سبز رنگ که به علت خوردن توت به آن توتی میگویند[نیازمند منبع] هر چند
که در عربی به این کلمه برای نامیدن این پرنده استفاده نمی شود. در زبان اردو و
نیز به زبان هندی آن را «طوطا» مینامند و شکرشکن، شکرفشان، شکرمقال، شکرینمقال،
شیرینزبان، شیرینسخن، خوش نوا و خوش حرف از صفات او هستند. در ادبیات پارسی و به
ویژه در میان اشعار شعرایی چون مولوی و عطار از طوطی
و صفاتش که غالباً به آمیخته با صفاتی انسانی است، به نیکی یاد شده است.
فرگشت[ویرایش]
سنگوارههای بدست
آمده از راسته طوطیسانان بسیار کم است که این امر باعث گمانهزنی در مورد نحوه فرگشت این
پرنده شده است. یک سنگواره هفتاد میلیون سالهٔ ۱۵ میلیمتری که از منقار پایینی یک
طوطی در سازند لانس
کریک واقع در دهکدهٔ نیوبرا درویوسیگ پیدا شده
است جزو سنگواره نخستین طوطیهایی بهشمار میآمد که در دورهٔ کرتاسه زندگی میکردهاند.
در حالی که تحقیقات بعدی نشان داد که این تکه سنگواره پیدا شده احتمالاً متعلق به دایناسورهای کائگناتید
(گروهی از دایناسورها که پرندهمانند نبوده ولی دارای منقاری شبیه به پرندگان بودهاند)
بوده است.
چیزی که امروز به عنوان یک فرضیهٔ پذیرفته شده وجود دارد این است که
راستهٔ طوطیسانان و اجدادشان در معرض سومین انقراض بزرگی بودهاند که حدود ۶۵
میلیون سال پیش در کرتاسه رخ داده است. اگر چنین فرضی درست باشد، طوطیها نباید از
یک جد دایناسورشان که شباهتی مورفولوژیکی با طوطیها
داشته است فرگشت یافته، بلکه فقط تبدیل به پرندگانی درختنشین شدهاند.
اروپا نخستین
مکانی است که سنگواره طوطیهای درختنشین در آن دیده شدهاست. این نخستین تکه استخوان پیدا شده
استخوانی است از بال موپسیتا
تانتا که در دانمارک کشف شده
است و قدمتی حدود ۵۴ میلیون سال دارد. آب و هوای اروپا در آن زمان حارهای بوده
است (مطابق با دوران گرم پالوئین و ائوسین). جدیدترین سنگوارهای که در اروپا پیدا شده
است سنی حدود ۵۰ میلیون سال دارد. چند سنگواره تقریباً کامل طوطیمانند نیز در انگلستان و آلمان پیدا شده
است. تعدادی سنگواره نیز هستند که هنوز دقیقاً تشخیص داده نشدهاند.
چیزی که در مجموع دربارهٔ این سنگوارهها میدانیم این است که این
سنگوارهها، سنگواره خویشاوندان طوطیهای امروزی نیستند بلکه اجدادی از آنهایند که
در نیمکرهٔ شمالی فرگشت پیدا کرده و بعدها منقرض شدهاند. البته اینها دقیقاً حلقههای
گمشده ما بین طوطیهای امروزی واجدادی نیستند ولی میتوان گفت که طوطیهایی هستند
که همگام با طوطیها و کوکاتوها از خویشاوندان و اجدادشان فرگشت پیدا کردهاند.
جدیدترین سنگوارهای که از طوطیهای امروزی پیدا شده است، سنی در حدود
۲۰ تا ۲۳ میلیون سال دارد که مشابه آن در اروپا نیز پیدا شدهاست. متعاقب آن نیز
سنگواره است حاوی استخوانهایی مربوط به طوطیهای امروزی.
پانویس[ویرایش]
- پرش به بالا↑ “Parrots in a nutshell: The fossil record of Psittaciformes
(Aves)”. Historical Biology 18 (2): 223–234.doi:10.1080/08912960600641224.
منابع[ویرایش]
- خواجه نصیر، محمد تقی، دانستنیهای دنیای حیوانات،
صفحهٔ ۱۴۶.
////////////
الببغاء (بالإنجليزية: Parrot) طائر معروف بألوانه الزاهية التي تتراوح بين
الأخضر والأحمر والأزرق والأصفر، وتقليد بعض أنواعه للأصوات وهو ما جعلها طيور
محببة للإنسان لتربيتها كطيور مدللة، وقد تتعلم الببغاء الرمادي
الإفريقية حوالي 800 كلمة، إلا أنها في البرية لا تقلد أصوات بعضها البعض أو أية
أصوات أخرى وانما تحدث جلبة وصخباً وصفيراً فهي طيور ذكية اجتماعية، توجد
الببغاوات في المناطق الدافئة من العالم منها الهندوجنوب شرق آسيا وغرب أفريقيا وفصيلة واحدة - انقرضت الآن في الولايات المتحدة
الأمريكية يسمى (براكيت كارولينا) الذي انقرض في أوائل القرن العشرين - بالإضافة إلى أميركا اللاتينية وأستراليا ونيوزيلندا.
يتميز الببغاء برأسه الكبير نسبياً، وعنقه
القصير، ولسانه الغليظ، وقائميه بالمخالب المعقوفة التي تساعده على التعلق بأغصان
الأشجار، وبمنقاره الصلب المتين القادر على كسر قشرة الجوز الصلبة، بالإضافة إلى
قدرة بعض أنواعه على تقليد الأصوات، وطول أعمار بعض أنواعه.
محتويات
أنواعه كثيرة تقارب 353 نوعاً، وهو يأكل الجوز،
والحبوب، والثمار، وخاصة التين البري، يعيش في الغابات، ويتنقل بين أعالي الأشجار.
من أنواعه ما هو شديد الذكاء، قادر على تقليد الأصوات، وحتى بعض الكلمات البشرية
البسيطة. ويستطيع استعمال القدمين للقبض ونقل الغذاء إلى الفم، فضلاً عن استخدامها
للتشبث بالأغصان وللتسلق على الفروع، كما أنه يستخدم فكه العلوي للتعلق بالأغصان
والأراجيح التي تعلق بأقفاصه في حالة تربيته في الاسر. يبلغ طول أقصر الببغاوات
10سم وأكبرها 100 سم. وطيور الببغاء عموماً طيور غير مهاجرة، تبني أعشاشها في ثقوب
الأشجار، وبيضها أبيض اللون مستدير خال من الشوائب أو الألوان، وتضع الأنثى عدد من
البيض يترواح ما بين 2-4 بيضات، وتحتضن البيض لمدة 30 يوماً أو 5 أسابيع تقوم
الأنثى خلالها بالرقود على البيض بينما يقوم الذكر بإطعامها في تلك الأثناء، أما
الأنواع صغيرة الحجم فقد تبيض حوالي 8 بيضات، وتبقى الأفراخ - أفراخ الماكاوالكبيرة الحجم - في العش مدة تتراوح من 10 أسابيع إلى 12
أسبوعاً أو 3-4 شهوراً. وقد يعيش الببغاء لفترات طويلة تصل إلى سنوات. و موسم
التكاثر عند أنثى الببغاء يكون في الفترة ما بين الربيع والخريف وترقد على حوالي 2-4 بيضات. والببغاوات طيور وفية،
بحيث لا ينفصل الزوجان بعضهما عن بعض مدى الحياة، ولا يتزوج أي منهما مرة أخرى،
وغالبًا ما يُرى الذكر والأنثى وهما يسويان ريش بعضهما بمنقاريهما لتعميق أواصر
الألفة. ببغاواتالماكاو أكبرها حجماً على الإطلاق. والببغاوات عموماً طيور
معمرة تعيش مدداً طويلة. ويمكن تعليم بعض أنواعها بعض الحركات والكلمات
البسيطة.وهناك ببغائات تصل اسعارها الى ١٥٠٠ دولار ومنها من تخرج له اوراق رسميه
كشهاده ولاده وغيرها ومن هاذه الببغائات ببغاء مكاوي.
أشهر الأنواع المتحدثة بطلاقه :
- الببغاء الرمادي
الأفريقي
- ببغاء الأمازون
- ببغاء البادجي
- ببغاء كويكر
- الببغاء الهندي
ببغاء الأمازون
من الممكن أن تعيش طيور الببغاء في مجموعات كبيرة،
على أن تكون هذه المجموعات منفصلة من الذكور أو الإناث منعاً للغيرة بين الطيور.
كما لا ينصح بأن يكون هناك أكثر من نوع للطيور في قفص واحد، مع المتطلبات التالية:
- توفير الصحبة شأنها في ذلك شأن بقية
الطيور، بأن تعيش مع طائر آخر من نفس فصيلتها.
- النظام الغذائي المتوازن من الحبوب
النظيفة، أو الفاكهة أو الخضروات من الجزر أو التفاح أو الخس.
- تغيير ماء الشرب باستمرار لضمان نظافته
وتنظيف أوعية الشرب والطعام والقفص بأكمله.
- يجب أن يكون قفص كبير يكون به مساحة كافية
تساعده على التحرك والطيران بالداخل، وبه أماكن لحماية الطيور من الحرارة
والبرودة والرياح وضوء الشمس المباشر. قد يكون من الصعب إيجاد مكان آمن لصغار
الببغاء ومن الأفضل الفصل بين الذكور والإناث.
- عارضة خشبية للطائر للجلوس أو الوقوف عليه.
- خلق البيئة المناسبة داخل القفص من أغصان
ولعب ونباتات لمحاكاة البيئة الطبيعية على قدر الإمكان.
- ماء نظيف للاستحمام.
- يفضل أن يحتوي طعامها على البرغل للمساعدة
في الهضم.
- تنظيف القفص بانتظام حتى لا تتسرب إليه
الحشرات.
- زيارة الطبيب البيطري في حالة المرض أو
التعرض للإصابات.
- تحتاج الببغاوات بقية الطيور التي تربى في
الأسر إلى أسماك الحبار للتغذية عليها.
ببغاء كبير من نوع المكاو أليف على عارضته -
لاحظ إنائي الطعام والشراب
إن وجود الطائر في حالة رقود وخمول على المجثم
أو العارضة وليس في كامل حيويته مع أزيز في صدره عند التنفس قد يكون يعاني من
العدوى قد تكون التهاب رئوي أو التهاب في الشعب الهوائية، وفي هذه الحالة لابد من
أن ينال الطائر الدفء ورعاية الطبيب البيطري. مخالب الببغاء ومنقارها قد تزداد في
النمو ولابد من تقصيرها بواسطة الطبيب البيطري، وإذا أردت المحافظة على النمو
المعتدل بالنسبة للمنقار: بأن تلتقط بمنقارها عظم سمك السيبيا الصلبة، وبالنسبة
للمخالب، يمكن توفير مجثم أو عارضة صلبة من لحاء الشجر. قد يعاني الببغاء من قشور
بالوجه بسبب طفيل صغير، وعند الإصابة تظهر قشور لونها رمادي وتنتشر حول المنقار
والوجه وفي هذه الحالة يجب الرجوع للطبيب البيطري والتي يمكن علاجها بواسطة
عقاقير. أمراض الجهاز الهضمي، ويكون من أعراضها عدم قدرتها على الإنصات والتجاوب
والميل للنعاس وفقدان الشهية وهنا أيضاً يجب مراجعة الطبيب البيطري لتشخيص المرض.
تساقط الريش دليل على عدم الراحة والضغط العصبي وقد يكون بسبب عدم
وجود مساحة كافية لممارستها الطيران والظروف الملائمة المتوفرة لها من المجثم
والنباتات المحيطة التي تساعده على أن يحيا حياة شبه طبيعية.
لعل من أشهر الروايات التي تحولت إلى أفلام
والتي ضمت الببغاء هي رواية جزيرة الكنزحيث القرصان كان يحتفظ ببغاء على كتفه.
زوج من الببغاوات
- ^ مذكور في : نظام معلومات تصنيفية متكاملة — وصلة : http://www.itis.gov/servlet/SingleRpt/SingleRpt?search_topic=TSN&search_value=177404 — تاريخ النشر: 2006 — تاريخ الاطلاع: 2013-09-19
- ^ "معرف Psittaciformes
في موسوعة الحياة". eol.org.
اطلع عليه بتاريخ 8 أغسطس 2016.
- الببغاء من الموسوعة العربية العالمية
- Tinkerbell - a flighted CAG parrot in Taiwan and how to keep a
flighted grey parrot at home
///////////
به عبری:
בסדרת התוכאים ישנם כמה מאות מינים המצויים
באזורים טרופיים וסובטרופיים בכל היבשות, מלבד אנטארקטיקה. לחלקם כושר חיקוי מצוין ומראה ססגוני, ובשל כך הפכו כמה מהם
לעופות נוי ולחיות מחמד. גופם ותזונתם מתאימים לחיים ביער. צווארם במנוחה, מקופל בצורת 'זיגזג' וברגעי הצורך מתארך
ומשנה את צורתו, ובכך גמיש מאוד, היכול לסייע לתוכי לסובב את ראשו 360 מעלות.
כנפיהם מעוגלות. גופם מוצק,מקורם קצר, עבה ומאונקל בקצה חלקו העליון. מקורם החזק מסייע להם
לאכול זרעים ולקלף פירות.
ארבע אצבעות רגליהם של התוכאים מחולקות לשתיים
הפונות לפנים ושתיים לאחור, ובכך מתאפשרת תפיסה יעילה של עצמים כגון ענפים או
מזון. הם נעזרים גם במקור כדי להיאחז בענפים, משום שלעתים הם צמודים לענף בצורה
אופקית. לחלקם לשון שרירית וגמישה, המסייעת להם בפירוק מזונם. ההבדלים בין הזכרים לנקבות בין בני הסדרה, מתבטאים ברובם בגיוון צבעי הנוצות ובצבע
מקורם.
בעולם יש כ-330 מינים של תוכים. לכל מיני התוכים
יש כושר חיקוי, ישנם מצטיינים יותר וישנם פחות. לתוכים יש תיבת תהודה מיוחדת שיכולה להפיק מגוון רחב של קולות ולכן תוכים שונים,
ובראשם האפרור האפריקני, מסוגלים לחקות מגוון רחב של צלילים וקולות, כולל דיבור
אנושי. בעבר האמינו כי התוכים לומדים לחקות באופן שמזכיר הקלטה וללא הבנה אמיתית של משמעות החיקוי (מכאן הביטוי "חוזר
אחרי כמו תוכי"), אך טענה זו היא, ככל הנראה, נכונה רק באופן חלקי, שכן,
מחקרים רבים, ובראשם מחקריהם של קבוצת המחקר בראשות פרופ' אלין פפרברג מאוניברסיטת ברקלי הראו כי תוכים מסוג אפרור אפריקני (המוכרים בשם ג'אקו) מסוגלים להבין יחסים כמותיים, יחסי צבע
וצורה מורכבים ולהשתמש בשפה באופן מתוחכם, הדדי וגם באופן שתואם, ככל הנראה, את
המצב הפנימי של התוכי עצמו (כך למשל התוכים בקבוצת מחקר זו יודעים לבקש "גירוד",
"מקלחת" וכו' כשהם מעוניינים בכך), מה גם שמחקרים אחרים הצביעו על כושרם
הגדול של מיני תוכאים שונים לפתור בעיות מורכבות (השגת מזון מתוך מבנה מסובך) יותר
מבעלי חיים אחרים. דוגמה לכך הוא התוכי אלכס.
הכבד שבתוכאים הוא הקאקאפו, שחי בניו זילנד ומשקלו בין 3 ל-4 קילוגרם. הגדולה בתוכים
המעופפים היא הארה היקנטונית שמשקלה יכול להגיע עד 1.7 ק"ג. הקטן ביותר הוא תוכי ננסי צהוב פנים (Micropsitta
pusio) ששוקל 10 גרם.
/////////////
به اردو:
طوطا ایک
پرندے کا نام ہے۔ اِس کی بہت سی اقسام ہوتی ہیں یہ عام طور پر سبزہ رنگ کا ہوتا ہے
اور اِس کی سُرخ چونچ ہوتی ہے۔ یہ درختوں میں بل بنا کر
اُس میں رہتا ہے۔ یہ جوڑے میں رہنے والا پرندہ ہے انڈے
دیتا ہے۔ یہ زیادہ تر گھنے درختوں والے علاقوں یا جنگلوں میں پایا جاتا ہے۔ اِس کی
خوراک درختوں کے پھل اور بیج ہوتے
ہیں۔ مختلف اقسام کے طوطے انسانوں کیزبان میں بولے جانے والے مختلف جملے یاد کر کے انہیں بول سکتے ہیں۔
/////////////
به سواحلی کاسوکو:
Kasuku ni ndege wa familia Psittacidae. Spishi za jenasi nyingine
zinaitwa kwao au cherero. Kasuku
wengine ni wakubwa, wengine wadogo. Wengi wana rangi kali. Wana mkia mrefu na
miguu yao ina vidole viwili vikabilivyo mbele na viwili vikabilivyo nyuma. Domo
lao lina nguvu sana na mataya yamepindika kwa pande za kuelekea kama koleo.
Kasuku wanatokea kanda zote za tropiki za dunia. Hula mbegu, kokwa, tunda na macho ya maua, penginewadudu na wanyama wadogo
pia. Spishi za “lories” na “lorikeets” hula mbochi na matunda mororo. Kasuku
takriban wote hutaga mayai yao tunduni kwa mti.
/////////////
به کردی طوطی:
Tûtî navê koma çûkên Psittaciformes e ku ji 372 cure û 86 cinsan pêk tê.[1] Ji zêdehî, bi nikilê wan yê xingalokî û
zimanê wan yê qalin û bi goşt tên zanîn. Xisleta wan yê herî balkêş, qabiliyeta
laysekirina zimanên mirovan e û ji ber vê qabiliyetê li qefesa de tên
xwedîkirin.
///////////////
به پنجابی طوطا:
طوطا ہرے رنگ دا
درمیانے ناپ دا پنچھی اے۔ ایدے
گلے چ کالے رنگ دی گانی ہوندی اے تے چنج سرخ رنگ دی ہوندی اے۔ طوطے گرم علاقیاں چ
پااۓ جاندے نے۔ طوطے ذہین پنچھی ہوندے نے تے انسانی آواز دی نقل وی کر سکدے نے۔
اونہاں نوں پالتو پنچھی دے طور تے وی کراں چ رکھیا جاندا اے۔
طوطیاں دیاں 372 ونڈاں تے 87 جنسان نیں۔
///////////
به پشتو توتی:
توتيان (په لاتين: Psittaciformes) د رنگ
لرونکو او الوتونکو مرغانو څخه دي
چې په سهیلي گرمو سیمو کې په سهیلي امریکا او اسټرېليا کې ژوند
کوي. نوموړي مرغان په ۳۷۲ ډولو او دریو سوپر کورنیو(رښتياني
توتيان، کاکاتو
توتيان او نيوزيلنډي توتيان ) تقسیمېږي.
//////////////
به سندی طوطو:
طوطو هڪ پکي جو نالو
آهي۔هن جا ڪافي قسم هوندا آهن عام طور تي سائي رنگ جو هوندو آهي ۽ هن جي گاڙهي
چنهب هوندي آهي۔ هي وڻن ۾ غار ٺاهي ڪري رهندو آهي۔ هي جوڙي ۾ رهڻ وارو پکي آهي۔ هي
گهڻو ڪري گهاٽن وڻن واري علائقن ۾ يا جهنگن ۾ ملندو آهي۔ هن جي خوراڪ وڻن جا ميوا
۽ ٻج هوندي آهي۔ مختلف قسمن جا طوطا انسانن جا ڳالهايل جملا ياد ڪري انهن کي
ڳالهائي سگهن ٿا.
///////////
به آذری:
///////////////
به ترکی:
Papağan, papağansılar (Psittaciformes) takımını oluşturan
kıvrık gagalı, etli ve kalın dilli, parlak tüylü, sıcak
yerlerde yaşayan kuş türlerine verilen ad. Ayrıca bu kuşların bazı türleri
söylediğiniz bazı şeyleri tekrar edebilirler.
////////////
Parrot
From Wikipedia, the free encyclopedia
Blue-and-yellow
macaw (Ara ararauna)
in flight.
|
|
Rose-ringed parakeet (Psittacula krameri)
|
|
Kingdom:
|
|
Phylum:
|
|
Class:
|
|
Clade:
|
|
Order:
|
|
Range of parrots, all species (red)
|
Parrots, also known as psittacines /ˈsɪtəsaɪnz/,[2][3] are birds of the roughly 393species in 92 genera that make up
the order Psittaciformes,
found in mosttropical and subtropical regions. The order
is subdivided into three superfamilies: the Psittacoidea ("true"
parrots), the Cacatuoidea (cockatoos), and
theStrigopoidea (New Zealand parrots).[4] Parrots have a
generally pantropicaldistribution with several
species inhabiting temperate regions in
the Southern Hemisphere, as well. The
greatest diversity of parrots is
in South
America andAustralasia.
Characteristic
features of parrots include a strong, curved bill, an upright stance,
strong legs, and clawed zygodactyl feet. Many parrots
are vividly coloured, and some are multi-coloured. Most parrots exhibit little
or no sexual dimorphism. They form the most
variably sized bird order in terms of length.
The
most important components of most parrots' diets are seeds, nuts, fruit, buds,
and other plant material. A few species sometimes eat animals and carrion, while the lories and lorikeets are specialised for
feeding on floral nectar and soft fruits.
Almost all parrots nest in tree hollows (or nest boxes in captivity), and
lay whiteeggs from which
hatch altricial (helpless) young.
Parrots,
along with ravens,
crows, jays, and magpies, are among the most intelligent birds, and
the ability of some species to imitate human voices enhances their
popularity as pets. Some parrots are
intelligent and talk at the level of a four-to-five year old human. Trapping wild parrots for
the pet
trade,
as well as hunting,habitat loss, and competition from invasive species, has diminished wild
populations, with parrots being subjected to more exploitation than any other
group of birds. Measures taken to conserve the habitats of some high-profilecharismatic species have also protected
many of the less charismatic species living in the same ecosystems.
Contents
Psittaciform
diversity in South America and Australasia suggests that the ordermay have evolved in Gondwanaland, centred in Australasia.[5] The scarcity of
parrots in the fossil record, however, presents difficulties in confirming the
hypothesis. Molecular studies suggest that parrots evolved approximately 59million years ago (Mya) (range
66–51 Mya) in Gondwanaland. The three major clades of Neotropical parrots originated about
50 Mya (range 57–41 Mya).[6]
A
single 15 mm (0.6 in) fragment from a large lower bill (UCMP 143274), found in
deposits from the Lance Creek Formation in Niobrara County, Wyoming, had been thought to be
the oldest parrot fossil and is presumed to have originated from theLate Cretaceous period, which makes
it about 70 million years old.[7] However, other
studies suggest that this fossil is not from a bird, but from a caenagnathidoviraptorosaur (a non-avian dinosaur with a birdlike
beak), as several details of the fossil used to support its identity as a
parrot are not actually exclusive to parrots, and it is dissimilar to the
earliest-known unequivocal parrot fossils.[8][9]
It
is now generally assumed that the Psittaciformes, or their common ancestors
with several related bird orders, were present somewhere in the world around
theCretaceous–Paleogene extinction event (K-Pg extinction),
some 66 Mya. If so, they probably had not evolved their morphological autapomorphies yet, but were
generalised arboreal birds, roughly similar (though not
necessarily closely related) to today's potoos or frogmouths. Though these birds (Cypselomorphae) are a phylogenetically
challenging group, they seem at least closer to the parrot ancestors than, for
example, the modern aquatic birds (Aequornithes). The combined evidence
supported the hypothesis of Psittaciformes being "near passerines", i.e. the mostly
land-living birds that emerged in close proximity to the K-Pg extinction.
Analysis of transposable element insertions observed
in the genomes of passerines and parrots, but not in the genomes of other
birds, provides strong evidence that parrots are the sister group of passerines,
forming a cladePsittacopasserae, to the exclusion of the
next closest group, the falcons.[10]
Europe is the origin of
the first undeniable parrot fossils, which date from about 50 Mya. The
climate there and then was tropical, consistent with the Paleocene-Eocene thermal maximum. Initially, a neoavian named Mopsitta tanta, uncovered in
Denmark's Early
Eocene Fur Formation and dated to
54 Mya, was assigned to the Psittaciformes; it was described from a
single humerus. However, the rather
nondescript bone is not unequivocally psittaciform, and more recently it was
pointed out that it may rather belong to a newly discovered ibis of the genus Rhynchaeites, whose fossil legs were
found in the same deposits.[11]
Fossils
assignable to Psittaciformes (though not yet the present-day parrots) date from
slightly later in the Eocene, starting around
50 Mya. Several fairly complete skeletons of parrot-like birds have been
found in England and Germany.[12] Some uncertainty
remains, but on the whole it seems more likely that these are not direct
ancestors of the modern parrots, but related lineages that evolved in the
Northern Hemisphere and have since died out. These are probably not "missing links" between ancestral and modern
parrots, but rather psittaciform lineages that evolved parallel to true parrots
and cockatoos and had their own peculiar autapomorphies:[13]
The
earliest records of modern parrots date to about 23–20 Mya.[14] The fossil
record—mainly from Europe—consists of bones clearly recognisable as belonging
to parrots of modern type.[15] The Southern
Hemisphere does not have nearly as rich a fossil record for the period of
interest as the Northern, and contains no known parrot-like remains earlier
than the early to middle Miocene, around 20 Mya. At
this point, however, is found the first unambiguous parrot fossil (as opposed
to a parrot-like one), an upper jaw that is indistinguishable from that of
modern cockatoos.[14]