۱۳۹۵ مرداد ۱۸, دوشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (یازدهم) 2

بادرنجبویه. [ دَ رَ بو ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) معرب بادرنگبویه است . (برهان ). رجوع به بادرنگبویه* شود.
* بادرنگبویه (اسم) ‹باد‌رنجبویه، بادروج‌بویه، بارنگبوی، بارنگبویه، بادرویه، بادرونه› [bādrangbuye] گیاهی یک‌ساله با برگ‌های بیضی دندانه‌دار، گل‌های بنفش، و شاخه‌های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می‌رود؛ بادرو؛ گل حنا؛ ترنگان.
فرهنگ لغت عمید
///////////////
بادرنجبویه‌.  بازرنبویه بود و بادرنگبویه گویند و ترنجان و بقله اترجیه گویند و بپارسی بالنگو گویند بهترین آن تازه بود و طبیعت آن گرم و خشک است در دویم سودمند بود جهت مجموع علتهای بلغمی و سودائی و بوی دهان خوش کند و نافع بود جهت جرب و سده دماغ و قوت دل بدهد و مفرح تمام بود در تقویت دل و تفریح آن نظیر ندارد و خفقان را زایل کند و هضم را قوت دهد و فواق را زایل کند و ذهن را صافی کند و مقدار شربتی از وی بیست درم باشد و اسحق گوید مضر بود به ورک و مصلح وی صمغ عربی بود و اگر با شراب ورق آن ضماد کنند بر گزندگی عقرب و رتیلا و سگ دیوانه نافع بود و اگر بیاشامند همین عمل کند و اگر به طبیخ آن مضمضه کنند جهت درد دندان نیکو بود و اگر با نمک ضماد کنند خنازیر تحلیل یابد و همچنین بر درد مفاصل ضماد کردن نافع بود و از خواص وی آنست که چون قدری از ورق وی و تخم و بیخ آن مجموع خشک کرده در خرقه کنند و به ابریشم محکم به بندند و در جیب نگاه دارند ما دام که با خود داشته باشند هرکس آنها را به بیند دوست دارد و محبوب خلق گردند و دایم شادمان بوند و خوردن آن مقوی دماغ و جگر بود و خفقان که از بلغم سوخته بود را بغایت سودمند بود و آن را مفرح القلب المحزون خوانند و بدل وی در تفریح بوزن آن ابریشم و چهاردانگ وزن آن پوست اترج بود
در مخزن الادویه می‌نویسد: بادرنجبویه معرب بادرنگبویه فارسی است و بعربی مفرح القلوب گویند حکیم مؤمن در تحفه می‌گوید: نباتیست در بو شبیه ببادرنگ و نخود بستانی و اظهار می‌دارد که آنچه مؤلف اختیارات بدیعی آن را بالنگو گفته است اشتبابه و غلط است چه تخم بادرنجبویه باریکتر از تخم ریحان است و حقیر تخم بالنگو را کشته و گیاه آن را از جمله ریحان مشاهده نموده است ...
لاتین‌MELISSA CODRONELLA فرانسه‌MELISSE DE MOLDANIE انگلیسی‌MOLDANIE CALAMINTH
اختیارات بدیعی
//////////////
فرنجمشک- بادرنجبویه

اشاره

چند گیاه است که همه از خانواده‌Labiatae ولی از جنسها و گونه‌های مختلف می‌باشند.
در فارسی در مناطق مختلف با نامهای بادرنجبویه و فرنجمشک نامیده می‌شوند و چون در اسناد مختلف علمی و کتب قدیمی این دو نام فارسی برای این چند گیاه در بعضی کتب برای یکی و در برخی کتب دیگر برای گیاه دیگر آمده است، یعنی گیاهی که در یک کتاب با نام فرنجمشک آمده در کتاب دیگری همان گیاه بادرنجبویه نامیده شده است و از طرفی خوشبختانه این چند گیاه از نظر عطر و بوی گیاه و تا حدود زیادی خواص طبی و دارویی نیز شبیه هستند و شاید علت اصلی این اختلاط شناسایی نیز همین باشد لذا این چند گیاه را در این بخش به شرح زیر می‌آوریم:
1. گونه‌Melissa officinalis L . که نامهای مترادف آن‌Melissa cordifolia Pers وMelissa rommana Mill . وM .graveolens Host . می‌باشد. به فرانسوی‌Melisse وMelisse officinale وCitrionelle وThe de France و به انگلیسی‌Balm وLemon balm گویند.
گیاه فوق را به فارسی «بادرنگ بویه» گویند و در کتب طب سنتی با نامهای «بادرنجبویه»، «مفرح القلب» و «قرنفل بستانی» آمده است.
نام علمی آن در رشت و اطراف آن «وارنگ بو» می‌باشد. فلور ایران این گیاه را
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 171
«فرنجمشک» نام گذارده است و در مازندران با نام محلی «پلنگ‌مشک» شناخته می‌شود. ضمنا توجه شود که در کتب قدیم نظیر ابو منصور موفق نام «فرنجمشک» و «پلنگ‌مشک» برای نوعی ریحان آمده است"O .gratissimum " که ریحان بوته‌ای می‌باشد.
وجه تسمیه این گیاه این است که در زبان لاتین به زنبور عسل ملیسا گویند و چون گل این گیاه فوق العاده مورد علاقه زنبور عسل است این گیاه را نیز ملیسا و به یونانی ملیسافولون یا برگ زنبور عسل نامند. سابقا مرسوم بوده که برای گرفتن زنبور عسل برگ بادرنجبویه را خرد کرده و در محل مورد نظر که می‌خواسته‌اند زنبورها جمع شوند می‌ریخته‌اند.
اگر برگ بادرنجبویه یا بادرنگ بویه را بین دو انگشت فشار داده له کنند بوی عطر مطبوعی شبیه بوی بادرنگ(Citrus medica) یا شبیه بوی لیمو از آن استشمام می‌شود که بادرنجبویه
الف) گل ب) مقطع گل
این نیز وجه تسمیه این گیاه به فارسی است. و چون بوی شبیه مشک می‌دهد آن را فرنگ مشک یا فرنجمشک یا قرنفل بستانی نیز می‌نامند.

مشخصات

گیاهی است چندساله که بلندی آن 80- 40 سانتی‌متر، برگها متقابل به رنگ سبز
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 172
تیره و درخشان. ساقه آن چهارگوش بی‌کرک. گلهای آن کوچک سفید که معمولا در تابستان ظاهر می‌شوند و مورد هجوم زنبورهای عسل قرار می‌گیرند. رنگ گلها در بعضی ارقام کمی تیره و به رنگ گل به و در بعضی موارد تیره‌تر حتی سرخ و بنفش می‌باشد. میوه آن دراز، قهوه‌ای و کوچک است.
تکثیر این گیاه با کاشت پاجوشهای گیاه در پاییز صورت می‌گیرد و پس از آن با پخش طبیعی بذر گیاه به سهولت گسترش می‌یابد.
برداشت گیاه معمولا در اواخر اردیبهشت قبل از ظهور گلها باید انجام شود. برگها و سرشاخه‌ها که برداشت می‌شود در محلی در جریان هوا قرار می‌دهند که به سرعت خشک شود و پس از آن باید در محل تاریک و خشک نگهداری شود.
این گیاه بومی مناطق مدیترانه‌ای است و در اروپا و آسیا نیز در همین مناطق انتشار دارد. در ایران در کنار مجاری آبها و مناطق اطراف تهران، در شمال ایران در رشت و اطراف آن، رودبار و در آذربایجان و مناطق شرقی ایران و استانهای غربی می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در برگ بادرنجبویه اسانس وجود دارد که معروف است و اسانس ملیس 251] نامیده می‌شود و ماده عامل و مؤثر گیاه است و اسانس روغنی فرار اکسیژنه می‌باشد.

خواص- کاربرد

برگهای بادرنجبویه را در فرانسه مانند چای دم می‌کنند و برای این کار 30- 20 گرم برگ خشک در هزار گرم آب‌جوش ریخته دم می‌کنند و به عنوان معرق، ضد تشنج، محرک معده ضد اسپاسم و برای جلوگیری از قی 4- 3 فنجان در روز می‌خورند و به همین علت گیاه را در فرانسه به نام چای فرانسه 252] نیز می‌نامند.
از برگهای این گیاه برای تهیه شربتی به نام او دو ملیس 253] نیز در فرانسه استفاده می‌شود که برای سنگینی معده و مبارزه با انواع سنکوپ 254] می‌خورند.
بادرنجبویه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است. به
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 173
صورت جوشانده یا شربت برای تقویت معده و حواس و کبد و ازدیاد هوش و حافظه تجویز می‌شود. همچنین برای تنگی‌نفس و خفقان مفید است و سکسکه را آرام می‌کند. جویدن آن دهان را خوش‌بو می‌کند و بوی شراب را زایل می‌سازد. مضمضه دم‌کرده یا جوشانده آن برای استحکام لثه و دندانها مفید است. اگر در محلول جوشانده آن بنشینند در مواردی که خون قاعدگی بی‌دلیل قطع شده مفید است و ضماد برگ آن نیز برای درد مفاصل نافع است.
2.Dracocephalum moldavica L . و نام دیگر آن در بعضی کتب‌Melissa cedronella آمده است (شلیمر) به فرانسوی‌Melisse turque وMelisse de Moldavie وDracocephale و به انگلیسی‌Moldavic calamint وMoldavian balm گفته می‌شود.
این گیاه را نیز در ارومیه که به صورت پرورشی در باغچه‌ها و مزرعه می‌کارند «بارنجبویا» می‌گویند.
از قسمت هوایی این گیاه، برگ و سرشاخه‌های آن نیز بوی مطبوع و عطری شبیه لیمو و بادرنگ یا بالنگ متصاعد می‌شود. تخم این گیاه را در زبان هندی «تخم فرنجمشک» می‌نامند.
این گیاه در فرانسه و در مناطق جنوبی فرانسه در جزیره سیسیل و در مولداویا و در آسیا می‌روید. در ایران در آذربایجان شرقی و غربی در باغچه‌ها کاشته می‌شود و در ارومیه نیز کاشته می‌شود. تکثیر این گیاه از طریق کشت بذر آن صورت می‌گیرد که در اوایل بهار مستقیما در مزرعه کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی این گیاه دارای اسانس روغنی فرار است که به عنوان منبع غنی از سیترال است. سیترال یک الدئید مایع است به فرمول‌C 9 H 51 CHO که بوی تند لیمویی دارد و معمولا از مرکبات و از این گیاه گرفته می‌شود و در صنعت عطرسازی مصرف دارد.

مشخصات

گیاهی است یکساله و چندساله، به صورت وحشی، ولی معمولا پرورش داده می‌شود. از نظر ابعاد گیاه کوچک است دارای گلهای آبی یا بنفش و بندرت سفید می‌باشد. قسمت مورد مصرف این گیاه از نظر دارویی برگها و سرشاخه‌های گلدار و در بعضی موارد تخم آن است.
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 174

خواص- کاربرد

در هندوستان از تخم گیاه به عنوان تونیک، قابض، بادشکن و برای کاهش تب استفاده می‌شود و از گیاه به عنوان تونیک و قابض و از له‌شده آن برای التیام زخم استفاده می‌شود.
از نظر طبیعت این گیاه نیز گرم و خشک است.
3.Melissa Parviflora Benth این گیاه در دامنه‌های معتدل هیمالیا در هندوستان می‌روید در ایران تا به حال شناسایی نشده است. این گیاه را به زبان اردو «بارنجبویا» می‌نامند.
این گیاه در هندوستان در مواردی مشابه دو گیاه دیگر مصرف می‌شود. از برگها و سرشاخه‌های آن به عنوان تب‌بر و برای کنترل بیماریهای مغز، کبد و قلب و از له‌شده آن در محل گزیدگی حشرات سمی استفاده می‌شود. از میوه آن به عنوان تونیک مغزی و در موارد مالیخولیا به کار می‌رود. از دم‌کرده گیاه برای استحکام لثه‌ها و برطرف کردن مزه بد دهان استفاده می‌کنند و به علاوه گیاه محرک و مقوی معده است و برای نرم کردن مو به کار می‌رود [فوکود] در اندونزی برای معالجه سردرد مصرف دارد [باکر*].
هر سه گیاه فوق از نظر طبیعت گرم و خشک توصیف می‌شود و در کتب طب سنتی برای دو گیاه‌Melissa وDracocephale که در ایران یافت می‌شود و در دسترس است خواص تا حدود زیادی مشابه ذکر کرده‌اند. معتقدند که خوردن و بو کردن آنها بازکننده گرفتگی‌های دماغی است. درد سر را تخفیف می‌دهند و جویدن برگ آنها دهان را خوش‌بو می‌کند، برای استحکام لثه‌ها و دندان‌ها مفیدند. خوردن آنها برای تقویت کبد و معده نافع است و به هضم غذای سنگین کمک می‌کند و باد و گاز معده را تحلیل می‌برد و چون گرم هستند، توصیه این است که اشخاص گرم‌مزاج نخورند و اگر به هر صورت مصرف شده باشد برای رفع عوارض آن می‌توان از گل بنفشه و سکنجبین استفاده کرد. به علت تشابه خواص در نسخه‌های طبی اغلب به جای فرنجمشک از بادرنجبویه و یا بالعکس استفاده می‌شود.

چند نسخه از نظر نمونه طرز مصرف

تهیه شربت بادرنجبویه.
الف) شربت ساده
آب برگ بادرنجبویه 1 کیلوگرم
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 175
قند 1 کیلوگرم باهم جوشانده قوام آورند و هربار تا 10 گرم میل شود.
ب) شربت مرکب زیر علاوه بر خواص فوق برای تقویت قلب نیز به تجویز شیخ الرئیس ابو علی سینا مصرف می‌شده است.
برگ تازه بادرنجبویه 40 گرم
تخم فرنجمشک- تخم بادرنجبویه
تخم کاسنی از هریک 50 گرم
گل‌گاوزبان- مغز ریشه شیرین‌بیان از هریک 20 گرم
رازیانه- بسفایج از هریک 16 گرم
ایرسا 12 گرم
آب سیب شیرین 1 کیلوگرم
قند سفید 750 گرم
مخلوط داروها را در گلاب و آب سیب بخیسانند و پس از آن بجوشانند و آن را صاف کنند و با 750 گرم قند مخلوط و جوشانیده و قوام آورند و هربار 35 گرم میل نمایند.

نسخه دیگر از شیخ الرئیس ابو علی سینا

تخم کاسنی- تخم فرنجمشک- تخم بادرنگبویه از هریک 50 گرم
گل‌گاوزبان- برگ و سرشاخه گاوزبان- ریشه بنفشه
مغز ریشه شیرین‌بیان از هریک 15 گرم
پرسیاوشان- بسفایج پوست گرفته و افتیمون از هریک 40 گرم
برگ بادرنجبویه 40 گرم
مجموع را در گلاب و عرق بیدمشک و آب خیسانده و جوشانده و صاف کنید با 800 گرم قند جوشانده قوام آورند و هربار حدود 35 گرم میل کنند.

نکته قابل ملاحظه‌ای از یادداشتهای دکترDr .Schlimmer

در بازار دارویی تهران طبق مطالعات و ملاحظات شلیمر سابقا اغلب به جای بادرنجبویه گیاه دیگری به نام‌Asperugo Procumbens به خریداران عرضه می‌کردند و این بررسی توسط آقای‌Dr .Haussknecht همکار شلیمر شخصا به عمل آمده است.[255]

معارف گیاهی ؛ ج‌1 ؛ ص175
ابراین توجه می‌دهد اشخاصی که علاقه دارند از بادرنجبویه استفاده کنند با توجه به اینکه این گیاه در اطراف تهران در پس‌قلعه- شمیرانات و در سایر مناطق شمال و
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 176
آذربایجان فراوان می‌روید، شخصا اقدام به تهیه گیاه اصلی بادرنجبویه نمایند زیرا گیاه‌Asperugo Procumbens* با اینکه شکل ظاهری گیاه شبیه بادرنجبویه است ولی آن خواص را ندارد.
برای مزید اطلاع مختصری در باب این گیاه در زیر نوشته می‌شود.
گیاه‌Asperugo Procumbens L . گیاهی است از خانواده‌Borraginaceae که به فرانسوی‌Rapette و به انگلیسی‌Goose grass گفته می‌شود.
خزنده یکساله برگهای بیضی‌شکل- گلهای آبی کوچک که از بغل برگها در می‌آید این گیاه نیز در اطراف تهران، شمیرانات و در دامنه‌های البرز در گچسر و در شمال در اطراف رشت پیربازار، آذربایجان در مزارع اطراف تبریز، کرمانشاه در دامنه کوه پرو، نهاوند، کبوترخان همدان و سرانجام در خرابه‌های شوش و بیشه دیده می‌شود و شاید هم علت این اشتباه همین باشد که در اغلب مناطقی که بادرنجبویه می‌روید این گیاه نیز می‌روید در حقیقت این گیاه از انواع گاوزبان است و خواص آن در حد گاوزبانها می‌باشد.
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 177

* Asperugo

From Wikipedia, the free encyclopedia
Asperugo
Asperugo procumbens sl2.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
(unplaced)
Family:
Genus:
Asperugo
Species:
A. procumbens
Asperugo procumbens
L.
Asperugo procumbens, known as madwort[1] or German madwort,[citation needed] is the single species in the monotypic plant genusAsperugo. This plant is native to Europe but has been introduced elsewhere, such as the northern half of North America.
References[edit]
1.     Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25. Retrieved 2014-10-17.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Asperugo procumbens.
·         USDA plants database
·         Jepson Manual Treatment
·         [1]
Stub icon
This Asterid article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Boraginaceae
·         Monotypic asterid genera
·         Asterid stubs
///////////
فرنجمشک، وارنگ‌بو (نام علمی: Melissa) نام یک سرده از تیرهٔ نعناعیان است.[۱]

جستارهای وابسته[ویرایش]
گیاهان دارویی
پانویس[ویرایش]
پرش به بالا https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Melissa_(plant)&oldid=705101202
//////////////////
الترنجان[1] أو مليسة (الاسم العلمي:Melissa) هو جنس نباتي يتبع الفصيلة الشفوية من رتبة الشفويات[2][3][4][5] .

أنظر أيضاً[عدل]
مليسة مخزنية (الاسم العلمي: Melissa officinalis) من التوابل والبهارات ولها أهمية طبية.
مليسة إبطية (الاسم العلمي: Melissa axillaris)
مليسة صفراء (الاسم العلمي: Melissa flava)
مليسة صينية (الاسم العلمي: Melissa yunnanensis)
مليسة بولنوكية (الاسم العلمي: Melissa bolnokensis)
مليسة عديمة الرائحة (الاسم العلمي: Melissa inodora)
مليسة جهنيانية (الاسم العلمي: Melissa jahniana)
مليسة خشنة (الاسم العلمي: Melissa rugosa)
مليسة قائمة (الاسم العلمي: Melissa stricta)
مليسة شبه جرداء (الاسم العلمي: Melissa subnuda)

مراجع[عدل]
^ الترنجان على موقع أغروفوك.
^ موقع لائحة النباتات أنواع المليسة تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
^ موقع زيبكودزو جنس المليسة تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
^ نظام المعلومات التصنيفية المتكامل جنس المليسة تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
^ المركز الوطني للمعلومات التقنية الحيوية جنس المليسة تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
ع ن ت
نبات المليسة
مليسة إبطية  · مليسة صفراء  · مليسة مخزنية  · مليسة صينية  · مليسة بولنوكية  · مليسة عديمة الرائحة  · مليسة جهنيانية  · مليسة خشنة  · مليسة قائمة  · مليسة شبه جرداء  ·
//////////////
به عبری ملیسا:
מליסה (שם מדעי: Melissa) הוא סוג במשפחת השפתניים. הסוג כולל כחמישה מינים, הנפוץ והמוכר ביותר הוא המין מליסה רפואית שלו תפקיד חשוב ברפואה העממית.
//////////////
به آذری:
Ballınanəbədrənc və ya limonotu (lat. Melissa L.) Dalmazkimilər (Lamiaceae Lindi.) fəsiləsinin Bədrənc(Melissa L.) cinsindən olan çoxillik ot bitkisidir. Gövdəsi dördkünc,budaqlı, yarpaqları ilə birlikdə yumşaq tüklüdür. Yarpaqları qarşılıqlı düzülmüş, saplaqlı, yumurtavarı formalı, kənarları mişarvarı, demək olar ki, çılpaqdır. Çiçəkləri ağ rəngdə xırda,ətirlidir. Meyvəsi dörd kiçik qozcuqdan ibarətdir. Bütövlükdə bitki limon iyinə,qurudulmuş yarpaqları isə acı ədviyyəli, bir qədər büzüşdürücü dada malikdir. İyun-iyul aylarında çiçəkləyir və iyul-sentyabr aylarında meyvə verir.
///////////////
به ترکی:
Oğulotu veya MelisaLamiaceae ailesi cinsinden, Melissa officinalis türünden bir bitkidir.[1] Asya ve Avrupa kökenli olmasına karşın dünyanın birçok yerinde yetişmektedir. Bitkinin adı "bal" anlamına gelen Yunanca mélissa sözcüğüne dayanmaktadır.
///////////////
Melissa (plant)
From Wikipedia, the free encyclopedia
Melissa
Melissa officinalis01.jpg
Melissa officinalis
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Melissa
L.
·         Mutelia Gren. ex Mutel
Melissa is a genus of perennial herbs in the Lamiaceae, native to Europe andAsia but cultivated and naturalized in many other places.[1][2][3][4] The nameMelissa is derived from the Greek word mélissa meaning honey, owing to the abundance of nectar in the flowers. The stems are square, like most other plants in the mint family. The leaves are borne in opposite pairs on the stems, and are usually ovate or heart-shaped and emit a lemony scent when bruised. Axillary spikes of white or yellowish flowers appear in the summer.
The most commonly grown species of this genus is Melissa officinalis, commonly known in the United States as lemon balm,[5] and as balm in England.[6]
Contents
  [show
Species[1][edit]
1.   Melissa axillaris (Benth.) Bakh.f. - China (incl. Tibet + Taiwan), Himalayas, Indochina, Sumatra, Java
2.   Melissa flava Benth. ex Wall. - Tibet, Nepal, Bhutan, Himalayas of northern + Eastern India
3.   Melissa officinalis L. - Mediterranean, southwestern + central Asia from Portugal + Morocco to Tajikistan; naturalized in northern Europe, New Zealand, United States, Canada, southern South America
4.   Melissa yunnanensis C.Y.Wu & Y.C.Huang - Tibet, Yunnan
Cultivation[edit]
They are very frost hardy plants which prefer full sun or light shade if summers are hot. They are quick growing, and look especially good along paths, herb gardens, or among ferns when grown in pots. Slightly moist, well-drained soil is best. Propagate from seed sown in spring. Variegated forms are propagated by root division or from young spring cuttings. M. officinalis has become naturalised in many parts of the world.
References[edit]
3.    Jump up^ Altervista Flora Italiana, genere Melissa includes range maps for Europe and North America
5.    Jump up^ Rodale's Illustrated Encyclopedia of Herbs. Emmaus, PA: Rodale Press, Inc. 1987. p. 355.
6.    Jump up^ Wikisource-logo.svg Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Balm". Encyclopædia Britannica3 (11th ed.). Cambridge University Press.
External links[edit]
·         Flora Europaea: Melissa
·         Flora of China: Melissa
·         Lamiaceae

·         Lamiaceae genera