۱۳۹۵ مرداد ۱۸, دوشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (یازدهم) 3

بادروج . (اِ) گل بستان افروز باشد و بوییدن آن عطسه آورد و گزیدن عقرب را نافع باشد و آنرا بعربی ضومر و مفرح القلب المحزون خوانند و بعضی گویند ریحان کوهی است . (برهان ). گل بستان افروز و گیاه خوشبوئی که ریحان کوهی و تره ٔ خراسانی نیز گویند. (ناظم الاطباء). بستان افروز باشد. (فرهنگ سروری ). ضومر. (قاموس ). حَوک . (منتهی الارب ). بادروک . (ناظم الاطباء: بادروک ). بادروج سفید ریحان کوهی است . (فرهنگ روستائی ص 231). گل بستان افروز باشد و بوئیدن آن عطسه آورد و نافع گزیدن عقرب است . (آنندراج ) (انجمن آرا). بورنگ . (اختیارات ). بارنگ بویه . بادرنگ بویه . (السامی ). بادرنجبویه . اوقیمون . و آب بادروج خوردن و بادروج را بتازی الحوک گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). حوک است که ریحان معروفی است . (مفردات ابن بیطار). داود ضریر انطاکی ذیل بادروح آرد: این کلمه نبطی است بیونانی أفیمن و بعبری حوک است و تره ای است که زنان آنرا در خانه ها پرورش میدهند وگاهی هم خودروست و ما آن را ریحان سرخ مینامیم و بعضی آنرا سلیمانی خوانند زیرا جن آنرا برای سلیمان آورد و بدان باد سرخ را معالجه کنند (!). (تذکره ٔ داودضریر انطاکی ص 68). حکیم مؤمن در تحفه آرد: بادروج لغت نبطی است و بعربی حوک و بفارسی ریحان کوهی نامند. نوعی از ریحان و برگش ریزه و ساقش مربع و پرشاخ و کم بوی تر از ریحان و گلش مایل بسرخی و در مصر ریحان احمر نامند و بری و بستانی میباشد و خریفی است نه ربیعی و ظاهراً تخمش شربتی است که از شیراز می آورند و با شربت قند میخورند. در دوم گرم و در اول خشک و با رطوبت فضلی و مفرح و مقوی دل و فم معده و مبهی و مدرّ شیر و بول و حیض و عرق ومنضج و محلل اورام و استنشاق کوبیده ٔ او معطس قوی وملین طبع و جهت خفقان و غشی و عسرالنفس و ضعف جگر بارد و سده ٔ سپرز و تقویت قوه ٔ شامه و ریزانیدن سنگ مثانه و سعوط آب او با سرکه و کافور جهت رعاف و قطور عصاره ٔ آن جهت جلاء بصر و دمعه و طلاء او جهت ورم چشم و منع نزلات و گزیدن عقرب و زنبور و تنین بحری و با آرد جو و روغن گل و سرکه جهت اورام حاره نافع و تضمیداو بر پستان رادع اورام او و مولد شیر است و خائیدن او جهت رفع کندی دندان و زایل کردن رطوبات عارضی سینه و شش و در گوش گذاشتن او جهت درد آن مؤثر و اکثار او مولد خلط مراری و ظلمت بصر و باعث سدر و دوار وگویند مولد کرم معده است و مصلح او خرفه و خیار و سرکه و قدر شربتش از آبش تا ده مثقال و بدلش بوزن او سوسنبر است و از خواص او است که چون خائیده در آفتاب بگذارند کرم از او متولد شود و چون در اول نزول آفتاب بحمل بخایند تا یک سال درد دندان نکشند و تخمش مانع تولد سودا و جهت عسر بول و تحلیل نفخ نافع و ضماداو بر پستان مولد شیر و قدر شربتش تا سه مثقال و روغن او که آب او را با مثل آب روغن زیتون جوشانیده باشند تا روغن باقی ماند گرم و تند و جالی و نصف اوقیه ٔ او با آب گرم جهت اخراج کرم معده و طلاء او جهت مواد بارده و تحلیل رطوبات و تقویت اعصاب نافع. مؤلف اختیارات بدیعی گوید: حوک خوانند و آن نوعی از ریحان کوهی است و در دامن کوهها باشد طبیعت وی گرم است در دویم و خشک است در اول و گویند رطوبت فضلی در وی هست و بهترین وی آنست که خوش بوی بود و دیگر منفعت وی آنست که از ادویه ٔ قلبی بود و اگر عصاره ٔ وی در چشم کشند چشم را جلاء دهد و رطوباتی که در چشم روانه بود خشک گرداند و اگر بسیار بخورند تاریکی چشم آورد و شکم نرم دارد اما باه را برانگیزد و مولد ریاح بود و بول براند اما دشخوارهضم بود و اگر بر گزندگی زنبور و عقرب ضماد کنند نافع بود و اگر با روغن گل و سرکه و پوست جو بر ورم گرم ضماد کنند نافع بود و خوردن وی گویند کرم در شکم پیدا کند و چون بخایند در آفتاب نهندکرم از آن تولد کند. و شریف گوید: چون آفتاب بحمل نزول خواهد کرد چون وی را بخایند پیاپی در آن سال از درد دندان ایمن باشند البته . و اگر بخایند و در گوش نهند درد گوش ساکن گرداند البته . و صاحب کامل آورده است که در خوردن وی هیچ منفعتی نیست . ضماد کردن [وی ]منضج و محلل بود. از خوردن وی هیچ منفعتی نیست . خلطی سوداوی بد تولد کند و چشم تاریک کند ومصلح وی بقلةالحمقا است و بدل آن دو وزن سیسنبر. رجوع به تذکره ٔ داود ضریر انطاکی و ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان و مفردات ابن بیطار و شعوری ج 1 ورق 153 شود. || نوعی از ریحانست چون قلب محزون را تفریح دهد و مانع غم گردد، آنرا سپرغم نیز گویند. رشیدی گفته : بادرویه تره ٔ خراسانی است که ریحان کوهی گویند و بادروج معرب آن و در فرهنگ جهانگیری بمعنی بادرنگبویه سهو شده . (آنندراج ) (انجمن آرا).
////////////
ریحان

در اینجا در پی آنم که تاریخچه جنسی از گیاهان را به دست دهم که هنوز مورخان در آن گفتگو نکرده اند ، یعنی اُکیموم ، Ocimum ، جـــــــــــنس بزرگی از تیره نعـــــــــناع، لبدیسیان، Labiatae.  با این دیدگاه رایج اکثر شارحان تئوفراستوس و پلــــــینی همداستان نیستم  که     یا  اُکیموم همـــــان ریــــــحان، ریحان رســـــمی ،Ocimum basilicum  لینه (Linné) است.  تئوفراستوس چندین جا از اُوکیمون، okimon یاد کرده، اما آنچه باز مینماید درختچه است نه گیاه علفی، فزون بر اینکه بر هیچ یک از صفات ویژه Ocimum basilicum انگست نگذارده است.  وی در تفسیر خود بر پلینی (xx, 48)  بجا می‌گوید که چنین گونه‌ای را برداشت نمی‌کند چرا که این گونه در اصل فرآورده هند (یا در واقع، چنان که خواهیم دید، ایران) است و هیچ‌گاه خودرو یافت نمی‌شود.  فی بدرستی از گفته وارو (Varro) ، به این برداشت می رسد که اُکیمومی را که پلینی در نگر داشت باید در بین گیاهان تیره حــــــــــــــبوبات، جنس Hedysarum، عدس تلخه ، Lathyrus، خل‌ماش یا  اسپست،  Medicago یافت . سند مؤید این نتیجه‌گیری را ابن‌بیطار به دست داده که تألیف سترگ او بیشتر بر کتاب دیوسکوریدس همراه با ذیل‌های تازی نویسان استوار بوده است.  ابن‌بیطار در سخن از گیاهی که ما اُکیموم می‌نامیم، به  اُکیمون دیوسکوریدس (ii, 171) اتکا نمی‌کند و در واقع هیچ سخنی از او نیاورده 2 به واگوئی داده‌های تازی نویسان بسنده نمی کند: همین تعین کننده است و باعث می‌شود هر گونه ارتباط بین ocimum در نزد مردمان باستان و گونه‌ای که از خاور می‌آید و علم گیاهشناسی ما آن را Ocimum می‌نامد از میان برخیزد. 3
به دلایل کافی می‌توان حدس زد که، اگر نگوییم چند، دست کم یک گونه از این گیاه بومیِ ایران بوده و از آنجا به هند، چین و شاید باختر‌زمین رفته است.  این گونه همان اُکــــــــــیوم باسیلیکوم، Ocimum basilicum ، ریحان/ ریحــــــان رسمی است. نــــــــام   ("شاهانه") نخست در نوشته های بیزانسی در کتاب آیتیوس (Aetius) (سده ششم) و سیمیون ست (Symeon Seth) نام نوعی Ocimum آمده — و چون یونانیان شاه ایران را تنها با نام "شاه" ( ) می‌شناختند، چه بسا نام یونانی از روی الگوی فارسی شاه‌اسپرم، šāh-siparam (spram) šāh-i sfaram  شاه‌اسفرم  ساخته شده باشد که به معنی "برگ خوشبوی شاه" و نام ریحان است.   ارزش این گیاه در برگهای آن است که خوردنی است و چاشنی شورباها یا خوراکهای دیگر است، با مزه ای کمابیش میخک سان.  شیره برگها هم کاربرد پزشکی دارد.
در واقع همان‌طور که واژه "basil" زبان انگلیسی نشان می دهد، گیاهشناسان اروپا ریحان را با این نام یونانیِ میانه، که در دوره کلاسیک باستان نبود شناختند. ازیراست که جان جرارد نامی2 ‌گوید: " یونانیان متأخر آن را basilikon نامیده‌اند: در فروشگاهها نیز به آن Basilicum و Regium می‌گویند: نام اسپانیایی آن Albahaca است؛3 در فرانسه Basilic ، در انگلیسیThe lesser Basill gentle, The greater Basill royal, Garden Basill, Basill و Bush Basill. " رمبرت دودوئنز4 از ریحان شاهوار (basill royall) یا بزرگ (great basill) سخن رانده گوید: "در این سرزمین فروشندگان گیاهان دارویی آن را در باغچه‌های خود می‌کارند. " نشانه های فراوان در تأیید این گمان سیکن‌برگر (Sickenberger) هست که صلیبیونی که به اروپا بازگشتند ریحان را وارد اروپا کردند،5 در حالی که نام عربی که در اسپانیا و پرتغال برگزیدند نشان می دهد انتقال آن به اروپای باختری کار مورها بوده است.
دو رقم از این گیاه در سراسر ایران و ترکستان روسیه فراوان یافت می‌شود — یکی با برگهای سبز و دیگری با برگهای سرخ سیه فام. 6 به گفته ابن‌سینا این گیاه در کوههای اصفهان می‌روید. 7
ابومنصور خواص دارویی آن را برشمرده است. 8 در سرتاسر هند، مالایا و چین نیز کشت می‌شود. 9
 راکسبرگ  گفته است Ocimum basilicum بومیِ ایران است و از آنجا با نامهای فارسی deban-šah و deban-macwassi به باغ گیاه‌شناسی کلکلته فرستاده شد.  به گفته اینزلی،2 سِرجان ملکم این گیاه را از ایران، که در آنجا فراوان است، به هند برد.  چه بسا چنین باشد اما روشن است که ریحان از دورانهای بسیار پیشتر از این در هند شناخته شده بود، چرا که انواع نامهای سنسکریت برای آن هست . وات3 نیز بر این عقیده است که این گیاه بومیِ ایران و سند بوده است. اکنون آن را در سرتاسر منطقه گرمسیر هند از پنجاب تا برمه کشت می‌کنند.
در چینی Ocimum basilicum را   (*la-lak) lo-lo گویند.  بازنمائی آن نخست در Ts‘i min yao šu  از سده ششم آمده و گفته شده است که شــــی لو (Ši Lo) (333-273) این نام را (به دلیل شباهت نویسه دوم با نام خودش، بسنجید با ص کتاب پیش رو)، نهی کرد و آن را به   lan hia تغییر داد؛ اما تائو هون- کین (T‘ao Huń-kiń) (536-451) دوباره از آن به نام lo-lo یاد و نام مردم پسند      Si-wań-mu ts‘ai ("سبزی ایزدبانوی  سی ـ  وان ـ  مو") را برای آن آورده است.  Ts‘i min yao šu از کتاب پیش از خود   Wei huń fu sü ("دیباچه بر اشعار وی‌ هون") آورده است که گیاه lo-lo در تپه‌های کون ـ ون (K‘un-lun) می‌روید و از فرهنگ آغازی بربرهای باختری (       ) می‌آید.  چنین می نماید که این سخن گویای خاستگاه  بیگانه گیاه باشد؛ با این همه در هیچ‌یک از گیاهنامه‌های سپسین سخنی ازآمدن این گیاه از خارج نیست. از این میان گیاهنامه دوره کیاـ یو (Kia-yu) (64-1056) نخستین کتابی است که از ورود ریحان به جرگه گیاهان دارویی یاد کرده است. نام lo-lo در زبان چینی هیچ معنایی ندارد و با نخستین نگاه روشن می شود واژه‌ای است بیگانه.  هر دو بخش  این نام بارها در آوانگاشت واژه‌های سنسکریت بکار رفته اند.  در واقع، یکی از نامهای سنسکریت ریحان karālaka (یا karāla) است و *la-lak (*ra-lak) چینی درست با آن همخوانی دارد؛ هجای آغازین -ka گاه در گویشهای بومی هند می‌افتد. 4 اگر این همخوانی اتفاقی بوده باشد بس شگفت است، اما باور به چنین رویدادی چندان شدنی نیست.
گیاهی هم هست به نام    *fu (bu)-lan-la-lak‘ fou-lan-lo-lo که تنها  چن تسان ـ کی از سده هشتم روییدنـش در سغدیانه (کان / ńK‘a) و شـبـــــاهتش بـــــه    p‘o  (Magnolia hypoleuca) hou، همـــــان hō-no-ki ژاپنی را یاد کرده است.    ازیراست که در Pen ts‘ao kań mu این یادداشت به hou-p‘o  پیوست شده است.  این گیاه سغدی و نامش همچنان ناشناخته مانده اند.  پیش از هر چیز بسیار دور است که در اینجا نوعی ماگنولیا در نگر باشد؛ این گیاه از جنسهای ویژه خاور دوراست که تا آنجا که من می‌دانم در هیچ‌یک از سرزمین های ایران یافت نشده است.  بواسیه (Boissier) در  گیاهان خاورزمین،"Flora Orientalis" از هیچ نوع ماگنولیا نام نبرده است.  نام بیگانه مرکب می نماید و دومــــین جزء  آن یعنی lo-lo مانند نام هندی ـ چینی ریحان است و از همینرو می‌توان به درستی تمامی این نام را به معنای گونه‌ای ریحان ایرانی یا عضو دیگری از جنس Ocimum شمرد.
ریحان را در فارسی میـــــانه پلنگ ‌مشک،  palangmušk و در فارسی نو پلنمشگ، palańmišk می‌گویند و نام عربی ـ فارسی آن فلنج‌مشک،   falanjmušk  و فرنج‌مشک، faranjmušk است.  ابومنصور آن را فرنجمشک  نگاشته (در ارمنی، پ'لنگمشگ p‘alangamušk)،2 و دومین جزء  mušk یا mišk ، مشک، است و جزء  نخست به معنای هر چیز خالدار چون پلنگ یا زرافه؛  بدین ترتیب این نام به معنای "خالدار و مشک‌بو" است.  این تعریف دربست پذیرفتنی است چرا که برگ برخی انواع ریحان خالدار است.  جان پارکینسون3 در گفتگو از نامهای گوناگون ریحان می‌گوید: "اولی را بیشتر  Ocimum vulgare یا O. Vulgatius و O. Citratum نامند.  در زبان انگلیسی آن را ریحان رسمی یا ریحان باغی (Common / garden Basill) گویند.  دیگری Ocimum minimum یا Gariophyllatum نام دارد که در انگلیسی آن را ریحان میخکی/ ریحان قهوه‌ای (Clove Basill) یا ریحان بوته‌ای         (Bush Basill)می‌گویند.  نوع آخر را از روی محل رویش یا شکل برگـــــــــــــــــــــــهای خال‌مخالی و تــــــــــــابدارش O. latifolium, Ocimum Indicum maculatum و O. Citroatum گویند. در زبان انگلیسی، بر پایه شکل لاتین، آن را ریحان هندی (Indian Basill)‌ ، ریحان پهن‌برگ (Broade leafed B. ) ، ریــــــــــــحان خالدار یا تابدار، (Spotted / Curled Basill) ، ‌نامند؛ تا کدامیک پسند افتد. 4" صورتهای عربی بر پایه  آواهای pala فارسی ساخته شده‌اند؛ و کمابیش شگفت انگیز است که دوزی5 faranjmušk [فرنج‌مشک] عربی را "مشک فرنگی‌ها" گرفته با این که از گونه‌های دیگر چون baranj و falanj نیز یاد کرده است .
 گرچه نام فارسی میانه و این آوانگاشت چینیِ همانندی ای دارند، گمان نکنم بتوان این دو را یکی شمرد.  آوانگاشت چینی نیازمند یک واکه‌گون آغازین و یک واکه u- است؛ در حالی که صورت ایرانی، همان‌طور که با وام‌واژه موجود در زبان ارمنی به طور قطع تأیید می‌شود؛ دارای صامتی آغازین است که در پی آن یک a می‌آید.  بیشتر مایلم *bu-lan را واژه سغدی و برگرفته ازبودا، بودان، bōδan , bōδa ("عـــــــطر") بدانـــــــم.   بدیــــــن ترتیب، نامِ *bu-lan ra-lak به معنای "ریحان خوشبو" خواهد بود (که همبرابر  است با ریحان شیرین [sweet basil] در انگلیسی)، و عطر خاص ویژگی برجسته این گیاه است.  چون رستنگاه گیاه سغد است، یکسره درست است که این نام را سغدی بنامیم؛ به هر روی شاید جزء  دوم بخشی از این واژه سغدی نبوده و چن تسان ـ کی آن را افزوده باشد؛ همچنین شاید این نام به گونه‌ای دیگر از Ocimum یا به گونه ای خاص از Ocimum basilicum که در نتیجه کشت  تفاوت کرده داده شده باشد. می‌دانیم که بوی، bōi، بو،  bō در فارسی امروزی به صورت ترکیب وارد نام شمار ی از مواد خوشبو شده است،2 و واژه فارسی ناز بو، nāz-bō هم یکی از نامهای ریحان است. به همین ترتیب، ریحان را در زبان سنسکریت gandhapatra می‌گویند (به معنای "برگ خوشبو، ریحان").
یک یا چند گونه از (gratissimum, sanctum, basilicum) Ocimum از هند وارد و در مجمع‌الجزایر مالایا پراکنده شد.  نام سنسکریت surasī یا surasā در زبان مالایی تبدیل به sulasi شده؛ همین نام در جاوه‌ای  selasih یا sulasih و در زبان سوندایی salasih شده است.  زبان جاوه‌ای tulasih و telasih را نیز از tulasī سنسکریت گرفته است. 3 در دستنوشته باور،  (Bower Manuscript)دو نوع surasā ، یعنی ارقام سفید و سیاه گیاهِ تولسی (Tulsi) آمده است. 4 این گیاه در فرهنگ مردم هند نقشی بزرگ دارد.  اودریک پوردنونی (Odoric of Pordenone) می‌گوید: "در این سرزمین برابر خانه هر کس گیاهی است که قطر شاخه‌هایش به ستونی ماند و تا آبیاری می شود خشک نمی‌شود. " یول5 به درستی می‌گوید این گیاه همان تولاسی (tulasi) مقدس (Ocimum sanctum) است.  در قرابادین ایران و عرب کاربردی گسترده دارد. 6 نامهای عربی آن چنین اند: بادروج ، حوک ، ریحان، کبر، اغین، حماحم.
بادروج
بفتح با و الف و سکون دال و ضم راء مهملتین و سکون واو و جیم لغت نبطی است و بعربی حوک و بفارسی ریحان کوهی و ترۀ خراسانی و بهندی بابری و بلغتی تلسی جنکلی نامند
ماهیت آن
نوعی از ریحانست برک آن ریزه و
ساق آن مربع و پرشاخ و کم بوتر از ریحان کل آن مائل بسرخی و در مصر ریحان احمر نامند بری و بستانی می باشد و خریفی است نه ربیعی صاحب تحفه المؤمنین نوشته که ظاهرا تخم شربتی باشد که از شیراز می آورند و با شربت قند می خورند بهترین کیاه آن خوشبوی آنست
طبیعت آن
در دوم کرم و در اول خشک و با رطوبت فضلیه منسوب بمشتری است بسبب حرارت آن
افعال و خواص آن
مفرح و مقوی دل و قوت شامه و فم معده و مبهی و مدر شیر و بول و حیض و عرق و منضج و محلل اورام و رافع انشقاق و جهت خفقان و غشی و عسر النفس و ضعف جکر بارد و سدۀ سپرز و ریزانیدن سنک مثانه و ضماد آن با سویق جو و روغن کل و سرکه جهت اورام حاره و ورم پستان و بتنهائی جهت کزیدن عقرب و زنبور و تنین بری و بر پستان جهت تحلیل ورم آن و با شراب حبوشی که منسوب بحبوش که جزیرۀ از جزائر مغرب است و آن شرابی است عفص حاد بسبب آنکه آب دریا مخلوط بآن می کنند مسکن ضربان چشم و طلای آن جهت ورم چشم و منع نزلات و قطور عصارۀ آن جهت جلای بصر و دمعه و خائیدن آن جهت رفع کندی دندان و زوال رطوبات عارضی سینه و شش و از خاصیت آن آنست که چون مضغ نمایند در اول نزول آفتاب ببرج حمل به نحوی که بتمام دندانها برسد سالم می مانند دندانها تمام سال از وجع و الم و چون کسی آن را خورده باشد و عقرب او را نکزد احساس الم آن نمی نماید و کذاشتن خائیدۀ آن در کوش جهت تسکین وجع آن مؤثر و سعوط آب آن با سرکه و کافور جهت رعاف و استنشاق آن معطس و سزاوار آنست که در ان وقت چشمهای خود را برهم کذارند و خوب بفشارند در وقت عطسه و همچنین در هر معطسی و کویند ملین بطن است و مولد کرم معده و اکثار آن بسبب تولید ریاح و ابخرۀ غلیظ و خلط مراری ردی خصوصا چون با کوامخ مالحه تناول نمایند باعث ظلمت بصر و سدر کردد مصلح آن سرکه و خیار و خرفه مقدار شربت از آب آن تا ده مثقال بدل آن بوزن آن شونیز و از خواص برک آنست که چون بخایند و در آفتاب کذارند کرم از ان متولد کردد و تخم آن مانع تولید سودا و جهت عسر بول و تحلیل نفخ و ضماد آن بر پستان مولد شیر مقدار شربت آن تا سه مثقال و روغن آنکه آب برک آن را با سه مثل آن روغن زیتون بجوشانند تا روغن بماند
ص: 39
طبیعت آن
کرم و تند و جالی و آشامیدن نصف اوقیۀ آن با آب کرم جهت اخراج کرم معده و طلای آن جهت دفع مواد بارده و تحلیل رطوبات و تقویت اعصاب نافع
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
بادروج‌.  جوک خوانند و آن نوعی از ریحان کوهی است و در دامن کوهها باشد طبیعت وی گرم است در دوم و خشک است در اول و گویند وی را رطوبتی فضلی است و بهترین وی آنست که خشبوی بود و منفعت وی آنست که از ادویه قلبی بود و اگر عصاره‌های وی در چشم کشند چشم را جلا دهد و رطوباتی که از چشم روانه بود خشک گرداند و اگر بسیار خورند تاریکی چشم آورد و شکم نرم دارد اما باه را برانگیزاند و مولد ریاح بود و بول براند اما دشخوار هضم بود و اگر بر گزندگی زنبور و عقرب ضماد کنند نافع بود و اگر با روغن گل و سرکه و پوست جو بر ورم گرم ضماد کنند نافع بود و خوردن وی کرم در شکم پیدا کند و چون بخایند و در آفتاب نهند کرم از آن تولد کند و شریف گوید چون آفتاب به حمل نزول خواهد کند چون ویرا بخایند پیاپی در آن سال از درد دندان ایمن باشند البته و اگر بخایند و در گوش نهند درد گوش ساکن کند و صاحب کامل آورده است که خوردن وی را هیچ منفعتی نیست ضماد کردن منضج و محلل بود و از خوردن وی خلطی سودایی تر تولد کند و چشم را تاریک کند و مصلح وی بقلة الحمقا بود و بدل آن دو وزن آن سیسنبر
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: لغت نبطی است و بعربی جوک و بفارسی ریحان کوهی و تره خراسانی و بهندی بابری و بلغتی تلسی جنگلی نامند
لاتین‌OCYMUM ALBUM فرانسه‌BASILIC BIANC انگلیسی‌WHITE BASIL
اختیارات بدیعی، ص: 53
///////////
الريحان الملكي أو الريحان أو الحبق هو نبات عطري يتبع الفصيلة الشفوية. يدخل في تحضير الحساء والسلطات وتحسين نكهة الشاي. وأما زيته فيدخل في صناعة العطور والمشروبات.
محتويات  [أظهر]
الوصف النباتي[عدل]
أوراق نباتية عطرية. كان الأوروبيون في القرن 17 يستعملون الريحان لعلاج نزلة البرد والثآليل والبثور والديدان المعوية.وفي الهند يستعمل الريحان ضد البكتريا فوق الجسم وزيته يعالج حب الشباب ويخفف آلام الروماتيزم وبه مواد ضد السرطانات لأنها تنشط جهاز المناعة بزيادة الأجسام المضادة 20%. وبه مضادات أكسدة وفيتامين ج وفيتامين A يحميان تلف الخلايا. ومغلي أوراق الريحان يعالج الالتهاب الرئوي ونزلات البرد ويفيد في حمي الملاريا.
يجدر بالذكر ان الريحان يتمتع برائحة عطرية ويشتهر استخدامه من قبل النساء في الخليج العربي كعطر ويطلق عليه اسم (المشموم) وكان يتغنى به في ابيات الشعر الشعبي.و يزرع الريحان بكثرة منطقة حلي بمحافظة القنفذة التابعة لمنطقة مكة المكرمة وكذلك على امتداد الساحل الغربي لشبه الجزيرة العربية.
يستفاد من بذور الريحان لعمل شربات البلنكو المحلى بالسكر والمطعم بماء الورد والهيل.
المعلومات الغذائية[عدل]
يحتوي كل 100غ من الريحان، بحسب وزارة الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية :
السعرات الحرارية: 22
الدهون: 0.64
الكاربوهيدرات: 2.65
الألياف: 1.6
البروتينات: 3.15
الكولسترول: 0
الفوائد الصحية للريحان[عدل]
يحتوى الريحان على فيتامين A وفيتامين C بجانب عناصر الحديد والكالسيوم كالسيوم والبوتاسيوم بوتاسيوم والماغنسيوم مغنسيوم.
إحتواء الريحان على عنصر الماغنسيوم يساعد أيضاً على حماية القلب قلب من الأزمات حيث يحث العضلات والأوعية الدموية على الإرتخاء وتحسن إندفاع الدم دم وتقليل خطورة عدم الإنتظام فى إيقاع القلب أو تقلصات العضلات والأوعية الدموية.
يعتبر الريحان مصدراً جيداً لفيتامين A فيتامين ألف وذلك لاحتوائه على تركيز عالي من الكاروتينات كاروتينات Carotenoids وأهمها بيتا كاروتين beta-caroten والذي يطلق عليه Pro-vitamin A حيث يمكنها التحول إلى فيتامين A ومعروف أن البيتا كاروتين مضاد أكسدة أقوى من فيتامين A نفسه فلا يتوقف فعله على حماية الطبقات المبطنة epithelial cells للعديد من تراكيب الجسم بدن بما فى ذلك الأوعية الدموية من تأثير الشوارد الحرة المدمرة ولكنها أى beta-carotene تقوم أيضاً بمنع الشوارد الحرة Free-radicals من العمل.
فوائده للجسم[عدل]
تستخدم أوراق الريحان كمطهر عام ضد الجراثيم والبكتيريا، وتحتوي على العديد من الخصائص العلاجية مثل:[2]
التخلّص من البلغم، والتهابات الجسم، والجروح والحروق، وكما تستعمل لتقوية الجهاز الهضمي والتخلّص من التعب العام والإرهاق.
يستخدم الريحان كعلاج للحمى، وذلك بغلي أوراقه في الماء مع الحليب والسكر، ثم عمل كمّادات للجسم لمدّة ثلاث ساعات.
يستخدم كعلاج لالتهاب الحلق ولنزلات البرد والسعال؛ وذلك بشرب مغلي الأوراق.
يستخدم لعلاج اللدغات والعضّات التي قد تتعرّض لها من الحشرات السامة.
يستخدم لتهدئة الجهاز الهضمي وعلاج حالات القيء الشديدة بخلط عصيره مع عصير الزنجبيل والعسل.
يعالج مشكلة الوهن العام والإجهاد في الجسم، وذلك بمضغ الأوراق أو إضافتها لماء الاستحمام.
يساعد على حرق الدهون والتخلّص من الكسل.
يعالج السرطانات وأمراض القلب والشرايين.
يمنع أمراض والتهابات العين الموسمية والدمامل، وذلك لغناه بفيتامين أ اللازم لصحة العين.
يعطي الفم رائحةً منعشة، كما يحافظ على سلامة الأسنان ونظافتها، ويحمي اللثة من التعرض للالتهابات .
يعالج أمراض الكلى ويخلّصها من الحصوات بشكل نهائي.
يعالج حالات ضربة الشمس والدوار والصداع بعمل تبخيرة من أوراقه.
فوائده للبشرة[عدل]
له دور فعّال في علاج حالات حب الشباب والبثور، وتفتيح لون البشرة، فبضل المواد المضادّة للبكتيريا الموجودة فيه يعمل على إعادة الحيويّة والنشاط للبشرة لتبدو أصغر سناً وأكثر نضارة، وخالية من كلّ العيوب والأمراض الجلديّة كالبهاق والصدفية.[2]
فوائده للشعر[عدل]
يقوي فروة الرأس ويعمل على تطهيرها وعلاجها من الأمراض الجلدية، كما يساعد في إزالة القشرة من الرأس، ويقوّي بصيلات الشعر ويمنع تساقطه؛ لهذا فهو يساعد في تكثيف الشعر وتطويله.[2]
فوائد زيت الريحان[عدل]
زيت الريحان من أهم الزيوت التى تمتاز بالعديد من الفوائد الصحية والعلاجية، وسمى بالريحان لأنّه يعمل على إراحة النفس، بالإضافة إلى ذلك فإنّه أطلق عليه اسم الريحان المقدس لأنّه يستخدم فى الكنائس الأرثوذوكسية فى تحضير الماء المقدس، ويوجد أكثر من 60 نوعًا من الريحان حول العالم، ويستخدم فى العديد من الوصفات كنوع من نكهات الطعام. له فوائد عديدة، منها:[3]
- يستخدم زيت الريحان لعلاج مشاكل البشرة مثل حب الشباب، ويمكن وضع بعض القطرات القليلة فقط على قطعة من القطن ودهن الحب الموجود على البشرة.
- يعمل على الشعور بالاسترخاء، وتخليص الجسم من التعب والإرهاق، ويمكن إضافة بعض القطرات من الزيت لماء الاستحمام لتعطير الجسم.
- يمكن وضع بعض قطرات زيت الريحان في موقد زيتي لتعطير الجو، وتلك هي أفضل الطرق للشعور بالانتعاش والحيوية.
- يساعد فى علاج انتفاخ البطن، ويكون ذلك بمزجه مع نوع آخر من الزيوت الأساسية والقيام بتدليك مكان الألم به، ويخلص الجسم من البكتيريا.
- ينصح بتناوله للمرأة بعد الولادة للمساعدة على عودة الرحم إلى طبيعته.
- يساعد على التئام الجروح عن طريق استخدامه ككمادات.
- يفيد جداً فى حالات الربو والتهاب القصبة الهوائية، وذلك عن طريق مزج 10 نقاط من زيت الريحان مع عشرة مل من زيت اللوز أو زيت دوار الشمس.
- يدخل فى صناعة العديد من أنواع العطور، ويعتبر فاتحاً للشهية ومنشطاً لإفراز المعدة.
- يساعد فى التخلص من حالات التشنج سريعاً.
طريقة الزراعة[عدل]
هذا القسم فارغ أو غير مكتمل، تفضل بتعديله.
مراجع[عدل]
^ مذكور في : Species Plantarum. 1st Edition, Volume 2 كارولوس لينيوس الحجم: 1 تاريخ النشر: 1753 الصفحة: 597 معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: 358618
^ تعدى إلى الأعلى ل: أ ب ت فوائد عشبة الريحان - موسوعة موضوع.
^ فوائد لزيت الريحان لجمال جسمك وبشرتك |موقع اليوم السابع.
///////////////
به دیوهی (مالدیوی):
ގަނދަކޯޅި(ސައިންޓިފިކް ނަން: Citrus maxima)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: Pomelo) އަކީ ކުޅިތުޅާގަހާ ވައްތަރުގޮތަކަށް ހުންނަ ގަހެކެވެ. މިގަހުގެމާ ހުންނާނީ އެއްތަނޑެއްގައި ކުދިކުދި ފިޔަތަކެއް ފޮޅިފައެވެ. މީގެ ދެވައްތަރެއް ހުރެއެވެ. އެއީރަތް ގަނދަކޯޅިއާއި، ހުވަނދު ގަނދަކޯޅިއެވެ. މިއީ ވަރަށް ގަދަ ޒަވިވަހެއް ހުންނަ އެއްޗެކެވެ. މީގެ ފަތާއި އޮށް ބޭހަށް ބޭނުންކުރެއެވެ. އަދި ބައެއް ފަހަރު މީގެ ފަތް ކެއުމަށް ވެސް ބޭނުން ކުރެއެވެ.

ގަނދަކޯޅި ގަސް އާންމުކޮށް ހެދެނީ 60-30 ސެންޓި މީޓަރާއި ދެމެދުގެ އުސްމިނަށެވެ. ފަތުގެ ދިގުމިނުގައި 5-3 ސެންޓި މީޓަރުގެ ދިގުމިން ހުރެއެވެ. އަދި 3-1 ސެންޓި މީޓަރާއި ދެމެދުގެ ފުޅާމިން ހުރެއެވެ.
////////////
به عبری دماخ/ثماخ (ریحان):
רֵיחָן או בזיליקום (שם מדעי: Ocimum basilicum) הוא צמח תבלין ממשפחת השפתניים (Labiatae).

תוכן עניינים  [הצגה]
מקור השם[עריכת קוד מקור | עריכה]
השם בזיליקום מקורו בשם "בזיליקה" (basilica), סוג של כנסייה נוצרית שבנויה לאורך במבנה מלבני. בימי הביניים גידלו את הבזיליקום בגינות הבזיליקה. אחרים טוענים כי בזיליקום הינה מילה-נגזרת של המילה היוונית βασιλέας, "מלך". השם ניתן על ידי הרופאים הקדומים, שרחשו לו כבוד.
בעברית נקרא הבזיליקום "רֵיחָן" על שום הריחניות הייחודית לו, בדומה לשמו בערבית - ريحان (רַיְחַאן).
//////////////
به هندی فیجی تولسا:
Tulsi (Scientific naam: Ocimum basilicum , English: basil, common basil, mint, sweet basil, Kaiviti: tomole, Hindi:) ek rakam ke herb hai jiske Hundu log puja me kaam me laae hai. Ii garam des me hoe hai. Tulsi ke dharmik aur medicinal properties ke khaatir boya jaawe hai. Ii herb south asia mein achchhaa jaana jaawe hai aur Ayurveda mein commonly use hoe hai.
/////////////////
به کردی ریحان، تاپ ریحان، مرزکیو، ریحانه ماران
 Rihan, toprihan, merzekew, rihana maran(ocimum basilicum) riwekek ji famîleya gezika derewîn e. Biharbehnek e û di pêjgeha kurd de herwiha tê bikaranîn. Yeksalane ye, ji hewaya nermayiyê hez dike. Merzekewa gihîştî 20-60 cm bilind dibe. Rengê wê kesk e.

Bêhna wê mêşan direvîne. Him bi xavî, him jî wekî biharatê tê xwarin. Ji ber ku zû tehma xwe winda dike, baştir e mirov berî bi bidawîbûna kelandinê (yan pijandin, biraştinê) tevlî xwarinan bike. Li malan di kulbikan da diçînin. Ku meriv destî xwe rûyê dixe bihînê xweş belav dibe.
//////////////
به پنجابی نیازبو:
نیازبو پھلوالے بوٹیاں دے تلسی ٹبر دا اک بوٹا اے۔ ایہ خوشبو والا بوٹا اے۔ نیازبو دکھنی ایشیاء، چین، چڑھدا دکھنی ایشیاء تے نیوگنی دا واسی اے۔[1] ہندستان وچ ہزاراں وریاں توں ایہنوں اگایا جاریا اے۔[2] ایہ دکھنی ایشیاء دا واسی تے خوشبو والا بوٹا اے۔ پرانے یونانی حکیم جیویں تھیوفراسٹس تے ڈائیوسکوریڈس ایس بوٹی نوں جاندے سن۔
/////////////
به پشتو ریحان:
ریحان (په لاتين: Ocimum basilicum) د نعناعگانو څخه یو درملي بوټي دي چې د مسالې په توگه کارېږي او په آسيا او اروپا شنه کېږي.
////////////
به آذری عادی ریحان(ریحان رسمی/رایج)
Adi reyhan, dirrik reyhanı və ya nəcib reyhan (lat. Ocimum basilicum) - dalamazkimilər fəsiləsinin reyhan cinsinə aid bitki növü.
/////////////////
به ترکی:
Fesleğen (Ocimum basilicum), ballıbabagiller (Lamiaceae) familyasından tek yıllık ve genellikle ılıman bölgelerde yetişen bir bitki türü.

Yemeklerde kullanılmak üzere tarımı yapılan fesleğenin kökeni Asya'nın dönenceler arasında kalan bölgelerine dayansa da, günümüzde yeryüzünün öteki ılıman bölgelerine de yayılmıştır.
///////////
Basil
From Wikipedia, the free encyclopedia
For other uses, see Basil (disambiguation).
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9e/Zhongwen.svg/40px-Zhongwen.svg.png
This article contains Chinese text.Without proper rendering support, you may see question marks, boxes, or other symbols instead of Chinese characters.

Basil
Basil-Basilico-Ocimum basilicum-albahaca.jpg
Kingdom:
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
O. basilicum
Ocimum basilicum
L.
Basil UK /ˈbæzəl/;[1] US /ˈbeɪzəl/[2] (Ocimum basilicum), also called great basil or Saint-Joseph's-wort, is a culinary herb of the family Lamiaceae(mints). It is also called the "king of herbs" and the "royal herb". The name "basil" comes from Greek βασιλικόν φυτόν (basilikón phutón), "royal/kingly plant".[3]
Basil is possibly native to India,[4] and has been cultivated there for more than 5,000 years.[5] It was thoroughly familiar to the Greek authors Theophrastus[6] andDioscorides. It is a hardy annual plant, best known as a culinary herb prominently featured in Italian cuisine, and also plays a major role in Southeast Asian cuisines of IndonesiaThailandMalaysiaVietnamCambodiaLaos, and Taiwan. Depending on the species and cultivar, the leaves may taste somewhat like anise, with a strong, pungent, often sweet smell.
There are many varieties of Ocimum basilicum, as well as several related species or species hybrids also called basil. The type used in Italian food is typically calledsweet basil (or Genovese basil), as opposed to Thai basil (O. basilicum var.thyrsiflora), lemon basil (O. X citriodorum), and holy basil (Ocimum tenuiflorum), which are used in Asia. While most common varieties of basil are treated asannuals, some are perennial in warm, tropical climates, including holy basil and a cultivar known as "African blue".
To date, there are no scientifically established health benefits of consuming basil leaves or oil.
Contents
  [show
Etymology[edit]
The word basil comes from the Greek βασιλεύς (basileus), meaning "king",[7] as it has come to be associated with theFeast of the Cross commemorating the finding of the True Cross by St. Helena, mother of the emperor Constantine I.[8]The herbalist John Gerard noted that those stung by scorpions would feel no pain if they ate of basil,[9] and Nicholas Culpeper noted of basil that it was "an herb of Mars and under the Scorpion, and therefore called Basilicon",[10] relating it to basilisk. The Oxford English Dictionary quotes speculations that basil may have been used in "some royal unguent, bath, or medicine". Basil is still considered the "king of herbs" by many cookery authors.[11]
Nomenclature and taxonomy[edit]
Most commercially available basils are cultivars of sweet basil. There are over 160 named cultivars available, with new ones appearing every year. There are also a number of species sold. Here are some basils commonly sold in the US.[5]
For a more complete list, see List of basil cultivars
·         African blue basil (Ocimum basilicum X O. kilimandscharicum)
·         Anise basil or Persian basil (Licorice basil || O. basilicum 'Licorice'||)
·         Camphor basil, African basil (O. kilimandscharicum)
·         Cinnamon basil (Ocimum basilicum 'Cinnamon')
·         Dark opal basil (Ocimum basilicum 'Dark Opal')
·         Globe basil, dwarf basil, French basil (Ocimum basilicum 'Minimum'[12])
·         Hoary basil (Ocimum americanum formerly known as O. canum)
·         Holy basil (Ocimum tenuiflorum, formerly known as O. sanctum)
·         Spice basil (a cultivar of Ocimum americanum, which is sometimes sold as holy basil)
·         Lemon basil (Ocimum americanum)
·         Lettuce leaf basil (Ocimum basilicum 'Crispum')
·         Purple basil (Ocimum basilicum 'Purpurescens')
·         Queen of Siam basil (Ocimum basilicum citriodorum)
·         Rubin basil (Ocimum basilicum 'Rubin')
Similar species[edit]
·         Ocimum gratissimum[13][14]
Culinary use[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/72/Basilic-spice.jpg/220px-Basilic-spice.jpg
Dried basil leaves
Basil, fresh
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
94 kJ (22 kcal)
2.65 g
1.6 g
0.64 g
3.15 g
(33%)
264 μg
(29%)
3142 μg
(3%)
0.034 mg
(6%)
0.076 mg
(6%)
0.902 mg
(4%)
0.209 mg
(12%)
0.155 mg
(17%)
68 μg
(2%)
11.4 mg
(22%)
18.0 mg
(5%)
0.80 mg
(395%)
414.8 μg
(18%)
177 mg
(24%)
3.17 mg
(18%)
64 mg
(55%)
1.148 mg
(8%)
56 mg
(6%)
295 mg
(0%)
4 mg
(9%)
0.81 mg
Other constituents
Water
92.06 g
Percentages are roughly approximated usingUS recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database
Basil is most commonly used fresh in cooked recipes. In general, it is added at the last moment, as cooking quickly destroys the flavor. The fresh herb can be kept for a short time in plastic bags in the refrigerator, or for a longer period in the freezer, after being blanched quickly in boiling water. The dried herb also loses most of its flavor, and what little flavor remains tastes very different, with a weakcoumarin flavor, like hay.
Basil is one of the main ingredients in pesto—a green Italian oil-and-herb sauce.
The most commonly used Mediterranean basil cultivars are "Genovese", "Purple Ruffles", "Mammoth", "Cinnamon", "Lemon", "Globe", and "African Blue". The Chinese also use fresh or dried basils in soups and other foods. InTaiwan, people add fresh basil leaves to thick soups (Chinese羹湯pinyin:gēngtāng). They also eat fried chicken with deep-fried basil leaves. Basil (most commonly Thai basil) is commonly steeped in cream or milk to create an interesting flavor in ice cream or chocolates (such as truffles). The leaves are not the only part of basil used in culinary applications, the flower buds have a more subtle flavor and they are edible.
Thai basil is also a condiment in the Vietnamese noodle soup, phở.
Seeds[edit]
When soaked in water, the seeds of several basil varieties become gelatinous, and are used in Asian drinks and desserts such as faluda,sharbat-e-rihan, or hột é.
Other cultivars[edit]
Further information: List of basil cultivars
Several other basils, including some other Ocimum species, are grown in many regions of Asia. Most of the Asian basils have a clove-like flavor that is, in general, stronger than the Mediterranean basils. The most notable is the holy basil or tulsi, a revered home-grown plant in India and Nepal. In China, the local cultivar is called (Chinese九層塔pinyinjiǔ céng tǎ; literally: "nine-level pagoda"), while the imported varieties are called (Chinese羅勒pinyinluó lè) or (Chinese巴西里pinyinbā xī lǐ), although [巴西里] often refers to a different plant—parsley.
Lemon basil has a strong lemony smell and flavor very different from those of other varieties because it contains a chemical called citral. It is widely used in Indonesia, where it is called kemangi and served raw, together with raw cabbagegreen beans, and cucumber as an accompaniment to fried fish or duck. Its flowers, when broken up, are a zesty salad condiment.
Chemical components[edit]
The various basils have such different scents because the herb has a number of different essential oils that come together in different proportions for various breeds. The strong clove scent of sweet basil is derived from eugenol, the same chemical as actual cloves.[15] The citrus scent of lemon basil and lime basil reflects their higher portion of citral, which causes this effect in several plants including lemon mint, and of limonene, which gives actual lemon peel its scent. African blue basil has a strong camphor smell because it contains camphor and camphene in higher proportions. Licorice basil contains anethole, the same chemical that makes anise smell like licorice, and in fact is sometimes called "anise basil."
Other chemicals that help to produce the distinctive scents of many basils, depending on their proportion in each specific breed, include:
·         citronellol (scented geraniumsroses, and citronella)[16]
·         linalool[17] (a flowery scent also in coriander)
·         myrcene (bay leafmyrcia)[18]
·         pinene (which is, as the name implies, the chemical that gives pine oil its scent)
·         ocimene[18]
·         terpineol
·         linalyl acetate
·         fenchyl acetate
·         trans-ocimene
·         1,8-cineole
·         camphor octanane[dubious – discuss]
·         methyl eugenol
·         methyl chavicol[16]
·         eugenol[16]
·         beta-caryophyllene
Based on chemical content, basils can be divided into four groups:
1.    French; Ocimum basilicum, contains lower amounts of phenols
2.    exotic; contains methyl chavicol (40–80%)
3.    methyl cinnamate – ether 90%
4.    eugenol
Aroma profiles[edit]
·         1,8-cineole[19][20]
·         Bergamotene[21]
·         Eugenol[19][21]
·         Linalool[19][21]
·         Methyl chavicol[20][21]
·         Methyl cinnamate[21][22]
·         Methyl eugenol[19][23]
·         Phenylpropanoids[19]
·         trans-β-Ocimene[19]
Cultivation[edit]
File:Timelapse-Basil-growing.ogv
Timelapse of growing basil
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/80/Basil-PWittal.JPG/200px-Basil-PWittal.JPG
Basil growing in the sun
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/3/3b/Basil_sprout.jpg/200px-Basil_sprout.jpg
Basil sprout at an early stage
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f2/Ocimum_basilicum_desiccated_5145~2016_01_03.JPG/200px-Ocimum_basilicum_desiccated_5145~2016_01_03.JPG
Desiccated basil showing seed dispersal
Most culinary and ornamental basils are cultivars of the species Ocimum basilicum, but other species are also grown and there are many hybrids between species. Traditionally a green plant, some varieties, such as 'Purple Delight' have leaves that appear purple.[24]
Basil grows between 30–130 cm (12–51 in) tall, with opposite, light green, silkyleaves 3–11 cm (1.2–4.3 in) long and 1–6 cm (0.39–2.36 in) broad. The flowers are small, white in color and arranged in a terminal spike. Unusual among Lamiaceae, the four stamens and the pistil are not pushed under the upper lip of the corolla, but lie over the inferior lip. After entomophilous pollination, the corolla falls off and four round achenes develop inside the bilabiate calyx.
Basil is very sensitive to cold, with best growth in hot, dry conditions. It behaves as an annual if there is any chance of a frost. In Northern Europe, Canada, the northern states of the U.S., and the South Island of New Zealand it will grow best if sown under glass in a peat pot, then planted out in late spring/early summer (when there is little chance of a frost).[25] Additionally, it may be sown in soil once chance of frost is past. It fares best in a well-drained sunny spot.
Although basil grows best outdoors, it can be grown indoors in a pot and, like most herbs, will do best on an equator-facing windowsill. It should be kept away from extremely cold drafts, and grows best in strong sunlight, therefore a greenhouse orrow cover is ideal if available. It can, however, be grown even in a basement, under fluorescent lights.
If its leaves have wilted from lack of water, it will recover if watered thoroughly and placed in a sunny location. Yellow leaves towards the bottom of the plant are an indication that the plant has been stressed; usually this means that it needs less water, or less or more fertilizer.
In sunnier climates such as Southern Europe, the southern states of the U.S., the North Island of New Zealand, and Australia, basil will thrive when planted outside. It also thrives over the summertime in the central and northern United States, but dies out when temperatures reach freezing point. It will grow back the next year if allowed to go to seed. It will need regular watering, but not as much attention as is needed in other climates.
Basil can also be propagated very reliably from cuttings with the stems of short cuttings suspended for two weeks or so in water until roots develop.
Once a stem produces flowers, foliage production stops on that stem, the stem becomes woody, and essential oil production declines. To prevent this, a basil-grower may pinch off any flower stems before they are fully mature. Because only the blooming stem is so affected, some stems can be pinched for leaf production, while others are left to bloom for decoration or seeds.
Once the plant is allowed to flower, it may produce seed pods containing small black seeds, which can be saved and planted the following year. Picking the leaves off the plant helps promote growth, largely because the plant responds by converting pairs of leaflets next to the topmost leaves into new stems.
Companion planting[edit]
In double-blind taste tests, basil has been found not to significantly affect the taste of tomatoes when planted adjacent to them.[26]
Diseases[edit]
Basil suffers from several plant pathogens that can ruin the crop and reduce yieldFusarium wilt is a soil-borne fungal disease that will quickly kill younger basil plants. Seedlings may also be killed by Pythium damping off.
A common foliar disease of basil is gray mold caused by Botrytis cinerea; it can also cause infections post-harvest and is capable of killing the entire plant. Black spot can also be seen on basil foliage and is caused by the fungi genusColletotrichum.
More recently, downy mildew of basil caused by Peronospora belbahrii has been a huge problem for both commercial producers and home growers. The disease was first reported in Italy in 2004,[27] and was also reported in the U.S. in 2007 and 2008[28][29] and has been steadily increasing in prevalence, distribution, and economic importance since then.
Research[edit]
While there is ongoing laboratory research into the potential health benefits of basil leaves and essential oils, no effects have been scientifically established to date.
Studies of the essential oil showed antifungal and insect-repelling properties,[30] including potential toxicity tomosquitos.[31]
Folk medicine[edit]
In traditional medicine practices of Ayurveda, basil is thought to have therapeutic properties.[32]
Cultural aspects[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9a/Xylocopa_pubescens_female_with_mite_1.JPG/220px-Xylocopa_pubescens_female_with_mite_1.JPG
A female carpenter bee foraging on basil
There are many rituals and beliefs associated with basil. The French sometimes call basil "l'herbe royale" ("royal herb"),[33] while in Welsh it has the synonymous name "brenhinllys".[34][35] Jewish folklore suggests it adds strength while fasting.[36] In Portugal, dwarf bush basil is traditionally presented in a pot, together with a poem and a pom-pom, to a sweetheart, on the religious holidays of Saint John and Saint Anthony. However, basil represented hatred in ancientGreece, and European lore sometimes claims that basil is a symbol of Satan.[37]African legend claims that basil protects against scorpions, while the English botanist Culpeper cites one "Hilarius, a French physician" as affirming it as common knowledge that smelling basil too much would breed scorpions in the brain.
Holy basil, also called tulsi, is highly revered in Hinduism. It is believed that the herb was found growing on the original cross of Christ when it was discovered by the Empress Helena, and hence basil has religious significance in the Greek Orthodox Church, where it is used to sprinkle holy water.[38] The Bulgarian Orthodox ChurchSerbian Orthodox ChurchMacedonian Orthodox Church and Romanian Orthodox Church use basil (Bulgarian and Macedonian: босилекRomanianbusuiocSerbianбосиљак) to prepare holy water and pots of basil are often placed below church altars.[39]
In Europe, basil is placed in the hands of the dead to ensure a safe journey.[40] In India, they place it in the mouth of the dying to ensure they reach God.[41] The ancient Egyptians and ancient Greeks believed it would open the gates of heaven for a person passing on.[42]
In Boccaccio's Decameron a memorably morbid tale (novella V) tells of Lisabetta, whose brothers slay her lover. He appears to her in a dream and shows her where he is buried. She secretly disinters the head, and sets it in a pot of basil, which she waters with her daily tears. The pot being taken from her by her brothers, she dies of her grief not long after. Boccaccio's tale is the source of John Keats' poem Isabella or The Pot of Basil – which in turn inspired the paintingsIsabella (Millais painting) and Isabella and the Pot of Basil. A similar story is told of the Longobard queen, Rosalind.
In certain central regions of Mexico, basil is used to draw fortune by hanging a bunch of the plant in the door or window of the shop. The plant's growth reflects the wealth of the business, showing how dutifully the owner cares for his shop and the herb.
List of the cultivars and their nomenclature[edit]
·         African blue
·         Dark opal
·         Genovese[31][43][44]
·         Genovese Gigante[23]
Gallery[edit]
·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d7/Basil_Flower2.jpg/90px-Basil_Flower2.jpg
Flowering basil stalk and leaves

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/92/Basil_leaves.jpg/120px-Basil_leaves.jpg
Fresh basil leaves

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5a/Basilseeds.jpg/120px-Basilseeds.jpg
Basil seeds

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/90/Basil-Basilico-Ocimum_basilicum-albahaca.jpg/120px-Basil-Basilico-Ocimum_basilicum-albahaca.jpg
Basil plant

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b0/ChristianBauer_stalk_of_basil.jpg/120px-ChristianBauer_stalk_of_basil.jpg
Flowering basil stalk

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c0/Basil3800ppx.jpg/120px-Basil3800ppx.jpg
Basil leaves

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/ac/BasilikumGenovesergro%C3%9Fbl%C3%A4ttriger.jpg/120px-BasilikumGenovesergro%C3%9Fbl%C3%A4ttriger.jpg
Ocimum basilicum

·       https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/14/Sweet_Basil.JPG/120px-Sweet_Basil.JPG
Sweet basil
See also[edit]
·         Insect repellent
References[edit]
1.    Jump up^ "British: Basil". Collins Dictionary. n.d. Retrieved 25 September 2014.
2.    Jump up^ "American: Basil". Collins Dictionary. n.d. Retrieved 25 September 2014.
4.    Jump up^ Gernot Katzer. "Spice Pages: Basil (Ocimum basilicum/sanctum/tenuiflorum/canum)". gernot-katzers-spice-pages.com.
5.    Jump up to:a b Father Kino's Herbs: Growing & Using them Today, 2011 Jacqueline A. Soule, Ph. D., Tierra del Sol Institute Press, Tucson, AZ.
6.    Jump up^ Theophrastus mentions its woody root, i.vi.6.
7.    Jump up^ In Ancient Greek, basil is ῴκίμον, okymon.
8.    Jump up^ There is no mention of basil in early sources, Eusebius of CaesareaSocrates Scholasticus and Sozomen.
9.    Jump up^ Gerard, Herball.
13. Jump up^ Fandohan, P.; Gnonlonfin, B; Laleye, A; Gbenou, JD; Darboux, R; Moudachirou, M; et al. (2008). "Toxicity and gastric tolerance of essential oils from Cymbopogon citratus, Ocimum gratissimum and Ocimum basilicum in Wistar rats". Food and Chemical Toxicology46 (7): 2493–2497. doi:10.1016/j.fct.2008.04.006PMID 18511170.
14. Jump up^ Pessoa, L. M.; Morais, SM; Bevilaqua, CM; Luciano, JH (2002). "Anthelmintic activity of essential oil of Ocimum gratissimumLinn. and eugenol against Haemonchus contortus". Veterinary Parasitology109 (1–2): 59–63. doi:10.1016/S0304-4017(02)00253-4PMID 12383625.
15. Jump up^ Md Shahidul Islam (4 February 2011). Transient Receptor Potential Channels. Springer. pp. 50–. ISBN 978-94-007-0265-3. Retrieved 2 August 2013. Eugenol is a vanilloid contained in relatively high amounts in clove oil from Eugenia caryophyllata, as well as cinnamon leaf oil (Cinnamomum zeylanicum) and oil from the clove basil Ocimum gratissimum. While eugenol is often referred to as ...
16. Jump up to:a b c Jeffrey B. Harborne; Herbert Baxter (30 August 2001). Chemical Dictionary of Economic Plants. John Wiley & Sons. pp. 68–. ISBN 978-0-471-49226-9. Retrieved 2 August 2013.
17. Jump up^ J. Janick (ed.), James E. Simon, Mario R. Morales, Winthrop B. Phippen, Roberto Fontes Vieira, and Zhigang Hao"Basil: A Source of Aroma Compounds and a Popular Culinary and Ornamental Herb", reprinted from: Perspectives on new crops and new uses (1999), ASHS Press, Alexandria, VA, ISBN 978-0-9615027-0-6.
18. Jump up to:a b Eberhard Breitmaier (22 September 2006). Terpenes: Flavors, Fragrances, Pharmaca, Pheromones. John Wiley & Sons. pp. 11–. ISBN 978-3-527-31786-8. Retrieved 2 August 2013. Acyclic monoterpenoid trienes such as p-myrcene and configurational isomers of p- ocimene are found in the oils of basil (leaves of Ocimum basilicum, Labiatae), bay (leaves of Fimenta acris, Myrtaceae), hops (strobiles of Humulus lupulus, ...
19. Jump up to:a b c d e f Johnson, B. Christopher; et al. (1999). "Substantial UV-B-mediated induction of essential oils in sweet basil (Ocimum basilicum L.)". Phytochemistry51 (4): 507–510. doi:10.1016/S0031-9422(98)00767-5.
20. Jump up to:a b Baritaux, O.; Richard, H.; Touche, J.; Derbesy, M.; et al. (1992). "Effects of drying and storage of herbs and spices on the essential oil. Part I. Basil, Ocimum basilicum L.". Flavour and Fragrance Journal7 (5): 267–271. doi:10.1002/ffj.2730070507.
21. Jump up to:a b c d e Klimánková, Eva; Holadová, Kateřina; Hajšlová, Jana; Čajka, Tomáš; Poustka, Jan; Koudela, Martin; et al. (2008). "Aroma profiles of five basil (Ocimum basilicum L.) cultivars grown under conventional and organic conditions". Food Chemistry.107 (1): 464–472. doi:10.1016/j.foodchem.2007.07.062.
22. Jump up^ Brophy, J. J.; M. K. Jogia (1986). "Essential oils from Fijian Ocimum basilicum L.". Flavour and Fragrance Journal. 1 (2): 53–55.doi:10.1002/ffj.2730010203.
23. Jump up to:a b Miele, Mariangela; Dondero, R; Ciarallo, G; Mazzei, M; et al. (2001). "Methyleugenol in Ocimum basilicum L. Cv. 'Genovese Gigante'". Journal of Agricultural and Food Chemistry. 49 (1): 517–521. doi:10.1021/jf000865wPMID 11170620.
24. Jump up^ "Purple Delight". Backyardgardener.com. Retrieved 2012-02-19.
26. Jump up^ Bomford, Michael K. (2004) Yield, pest density, and tomato flavor effects of companion planting in garden-scale studies incorporating tomato, basil, and Brussels sprout. Thesis, West Virginia University, Plant and Soil Science, Unpublished
27. Jump up^ Garibaldi, A., Minuto, A., Minuto, G., Gullino, M.L., 2004. First Report of Downy Mildew on Basil (Ocimum basilicum) in Italy. Plant Disease 88, 312–312
28. Jump up^ Roberts, P.D., Raid, R.N., Harmon, P.F., Jordan, S.A., Palmateer, A.J., 2009. First Report of Downy Mildew Caused by a Peronospora sp. on Basil in Florida and the United States. Plant Disease 93, 199–199.
29. Jump up^ Wick, R.L., Brazee, N.J., 2009. First Report of Downy Mildew Caused by a Peronospora Species on Sweet Basil (Ocimum basilicum) in Massachusetts. Plant Disease 93, 318–318.
31. Jump up to:a b Maurya, Prejwltta; Sharma, Preeti; Mohan, Lalit; Batabyal, Lata; Srivastava, C.N.; et al. (2009). "Evaluation of the toxicity of different phytoextracts of Ocimum basilicum against Anopheles stephensi and Culex quinquefasciatus". Journal of Asia-Pacific Entomology. 12 (2): 113–115. doi:10.1016/j.aspen.2009.02.004.
32. Jump up^ Hiltunen R, Holm Y (2003). Basil: The Genus Ocimum. CRC Press. pp. 120–1. ISBN 9780203303771.
33. Jump up^ Anstice Carroll; Embree De Persiis Vona; Gianna De Persiis Vona (2006). The Dictionary of Wholesome Foods: A Passionate A-to-Z Guide to the Earth's Healthy Offerings, with More Than 140 Delicious, Nutritious Recipes. Da Capo Press. pp. 16–.ISBN 978-1-56924-395-4. Retrieved 2 August 2013. The name "basil" comes from the Greek word for "king" — so greatly did the Greeks esteem this king of herbs. Herbe royale, the French respectfully call it. In Italy basil serves the goddess Love; a sprig of it worn by a suitor bespeaks his loving ...
34. Jump up^ Marcus Zuerius Boxhorn (1654). Originum gallicorum Liber. Retrieved 2 August 2013. Brenhinllys dqf, basil, Ocimum
36. Jump up^ Tova Navarra (1 January 2004). The Encyclopedia of Vitamins, Minerals, and Supplements. Infobase Publishing. pp. 25–.ISBN 978-1-4381-2103-1. Retrieved 2 August 2013. There is varied folklore pertaining to basil. To the French, basil is the herbe royale (royal herb); Jewish lore holds that basil offers strength during fasting. To the Italians, basil symbolizes love, and to the Greeks, hate, although the Greek word ...
37. Jump up^ Nancy Arrowsmith (2009). Essential Herbal Wisdom: A Complete Exploration of 50 Remarkable Herbs. Llewellyn Worldwide. pp. 105–. ISBN 978-0-7387-1488-2. Retrieved 2 August 2013. During one of their talks, Satan told God to pick a bunch of basil flowers, lay them under his pillow, and sleep on them overnight. In the morning, God should take them to a virgin, have her smell them, and she would conceive. This one time ...
39. Jump up^ Mercia MacDermott (1998). Bulgarian Folk Customs. Jessica Kingsley Publishers. pp. 114–. ISBN 978-1-85302-485-6. Retrieved 2 August 2013.
40. Jump up^ Amy Felder, CEPC (7 March 2007). Savory Sweets: From Ingredients to Plated Desserts. John Wiley & Sons. pp. 92–.ISBN 978-0-470-07968-3. Retrieved 2 August 2013.
41. Jump up^ Lucy Bregman (2010). Religion, Death, and Dying. ABC-CLIO. pp. 136–. ISBN 978-0-313-35180-8. Retrieved 2 August2013. A basil-like tulsi leaf, which is considered to be a holy plant, may be placed in the mouth as well.
42. Jump up^ Robin Nelson-Shellenbarger (25 February 2013). Family Herbal Wellness. Booktango. pp. 38–. ISBN 978-1-4689-2481-7. Retrieved 2 August 2013.
43. Jump up^ Copetta, Andrea; Lingua, G; Berta, G; et al. (2006). "Effects of three AM fungi on growth, distribution of glandular hairs, and essential oil production in Ocimum basilicum L. var. Genovese". Mycorrhiza16 (7): 485–494. doi:10.1007/s00572-006-0065-6.PMID 16896796.