۱۳۹۵ شهریور ۳, چهارشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (سیزدهم) 4

بستیاج بستیباج . [ ب َ ] (اِ) بستیناج .بلغت رومی خسک را گویند و به لغت اهل مغرب حمص الامیرخوانند. طبیعت وی سرد است به اعتدال ، و ضماد کردن بر ورمهای گرم نافع باشد. (برهان ) (آنندراج ). گیاه و علف خلال است که در ترکی قِلَر و در عربی خِلطان گویند. (شعوری ). خار خسک . اروپاییان در قرون وسطی آن را فاستیناج مینامیدند. (لکلرک . تاریخ طب ج 1: ابوالقاسم زهراوی ) به فارسی خلال مکه و به عربی سدی نامند. نباتی است خاردار و برگ آن با خشونت و ریزه و گل آن سفید و ازرق و شاخه های آن بقدر شبری از بیخ می روید و باریک آن را خلال کنند. (از فهرست مخزن الادویه ص 139). ورجوع به همین کتاب و همین صفحه شود. در مصر آن را خَسَک و اَخُلَّه یا اُخُلَّه گویند. و انواع گوناگون دارد اگر دانه های آن را بو داده در داروی درد دندان به کار برند مسکن است . (از ابن بیطار ترجمه ٔ فرانسوی ص 227). و رجوع به متن عربی ابن بیطار جزءِ اول ص 95 شود. نوعی از جلبان است . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ).
خلال مکه . [ خ ِ / خ َ ل ِ م َک ْ ک َ / ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چیزی است چون جاروب خرد و سفید که با آن دندان پاک کنند. (یادداشت بخط مؤلف ). پستپاج . رجوع به پستپاج در این لغت نامه شود.
/////////
بستیاج
بفتح با و سکون سین مهمله و کسر تاء مثناه فوقانیه و فتح یاء مثناه تحتانیه و الف و جیم بفارسی خلال مکه و بعربی سدی نامند
ماهیت آن
نباتی است خاردار و برک آن با خشونت و ریزه و کل آن سفید و ازرق و شاخهای آن بقدر شبری از یک بیخ روئیده و بر سر هر شاخی چیزی مانند قبه رسته و خشن و از شاخهای باریک آن خلال سازند و تخم آن شبیه بنانخواه و طعم آن تند و ریزه و خشیزک نامند
طبیعت کیاه آن
در اول دوم کرم و خشک و با اندک عطریت
افعال و خواص آن
آن خلال کردن بآن جهت تقویت دندان و طلای آب آن جهت تحلیل اورام و جلوس در طبیخ آن جهت اصلاح حال رحم و ادرار بول نافع و تخم آن در آخر دوم کرم و خشک و آن را بفارسی درمنۀ ترکی نامند جهت سعال و فواق و ریاح و مغص و حصاه و تفتیح سدۀ جکر و ادرار بول نافع و ضماد مطبوخ آن در روغن زیتون جهت فالج و استسقا و درد مفاصل و مضمضه بطبیخ آن جهت درد دندان مفید مضر رئه مصلح آن کشنیز و مضر سر و مصلح آن ترمس مقدار شربت آن تا دو مثقال بدل آن شیح ارمنی است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
بستیاج‌
خلال مکه است و بعربی سدی نامند تخم آن را بپارسی درمنه ترکی گویند جهت سعال و فواق و ریاح و مغص و حصاة و تفتیح سده جگر و ادرار بول نافع است
______________________________
درمنه به لاتین‌ARTEMISIA SANTNICA فرانسه‌SEMEN CONTRA انگلیسی‌WORMSEED -SEMEN CONTRA
اختیارات بدیعی
////////////////
درمنه دشتی        Artemisia sieberi Besser
 نامهای گیاه :
  لاتین :
 Artemisia sieberi Besser , Artemesia herb alba, A. Sogdiana bunge, A. Oliveriana
فارسی : درمنه دشتی
انگلیسی :
 مشخصات گیاهی :
گیاهی است بوته‌ای به رنگ سبز متمایل به خاکستری، بسیار پرشاخه، انبوه، کولنی شکل، دارای ریشۀ عمودی،

چوبی شده ضخیم و در انتها منشعب گیاهی است به ارتفاع 30 تا 40 سانتی‌متر و دارای 2 نوع برگ با تقسیمات

متفاوت است به طوری که برگهای تحتانی آن دارای تقسیمات باریک و کوچک ولی برگهای قسمت انتهائی ساقه،

کوچکتر و منقسم به 3 لوب مشخص با ظاهر کاملاً متفاوت است.
اندام دارویی :
 قسمتهای هوائی گیاه
دامنه انتشار :
 خمسه، مهاباد، اراک، اردستان، نائین، مورچه خورت، کاشان، یزد، فارس، کرمان، بیرجند، سبزوار، گنبد، طبس،

سمنان و تقریباً در سراسر ایران گسترده شده است.
مواد متشکله :
 این گیاه دارای 2/1% اسانس نسبت به وزن گیاه خشک می‌باشد که حاوی 39% کامفر، لیمونن و 1و8 سینئول (15%)،

کامفن (6%) و آلفاپینن 5% می‌باشد.در آناليز تركيبات درمنه علاوه بر سانتونين كه دردرمان بيماريهاي انگلي مورد

استفاده قرار مي گيرد مواد ديگري مانند الفا تيوجن ، سينئولي ، ميرسين و تركيبات الكلي  نيز در اسانس روغني

درمنه دشتي وجود دارند
خواص درمانی :
 در نواحی مختلف از آن برای دفع کرم استفاده بعمل می‌آید. خواص ضدعفوني كننده ، ضد سرفه ، بادشكن ، اشتهاآور ،

ضد انگل اسكاريس تب بر و مسكن دردهاي احشايي و سر درد و ضد التهاب است و سابقا جهت تسكين درد عصبي

بيماري تابس دورساليس و درمان هپاتيت از درمنه استفاده مي شده است
 آثار فارماکولوژیکی :

اسانس درمنه بواسطه بلوک کانال‌های کلسیم دارای اثرات آنتی‌ اسپاسمودیک بوده به گشاد کردن برونشها کمک

می‌کند. اسانس درمنه پس از ورود به سیستم تنفسی توسط اکسیژن موجود به لاکتون‌ها تبدیل شده و از طریق مجاری

تنفسی و ادرار دفع می‌گرد. همچنین اسانس درمنه روی قارچ‌های درماتوفیتی نظیر ایپیدرموفیتون فلوکوزوم، تریکوفایتون

روبروم، تریکوفایتون منتاگروفاتیس، میکروسپورم کانیس مؤثر است و از رشد قارچها جلوگیری می‌کند. همچنین رشد

باکتریهای مسبب بوی نامطبوع عرق را مهار می‌کند
منبع :


میرحیدر. ح. معارف گیاهی. دفتر نشر فرهنگ اسلامی، جلد 5، 1373: 24.

 مظفری. و. فرهنگ نامهای گیاهان ایران. فرهنگ معاصر، 1375: 58.

 زرگری. ع. گیاهان داروئی. انتشارات دانشگاه تهران. جلد 3، 1368: 97.

عباس مرشدی و همکاران :بررسي اثر عصاره آبي-الكلي گياه درمنه دشتی(Artemisia Sieberi besser)بر كاهش درد
نوروژنيك و التهابي در موش سوري ، فصلنامه گیاهان دارویی
///////////////////
Artemisia (genus)
From Wikipedia, the free encyclopedia
Artemisia
Artemisia cina - Köhler–s Medizinal-Pflanzen-165.jpg
Artemisia cina
(Levant wormseed)
[1]
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Genus:
Artemisia
L., 1753
·         Absinthium Mill.
·         Chamartemisia Rydb.
·         Oligosporus Cass.
·         Artemisiastrum Rydb.
·         Artanacetum (Rzazade) Rzazade
·         Abrotanum Mill.
·         Draconia Heist. ex Fabr.
·         Artemisia subg. SeriphidiumLess.
·         Hydrophytum Eschw.
·         Seriphidium (Besser ex Less.) Fourr.
·         Dracunculus Ruppr. ex Ledeb. 1845, illegitimate homonym, notDracunculus Mill. 1754 (Araceae)[2]
Artemisia /ˌɑːrtᵻˈmiːziə/[4] is a large, diverse genus of plants with between 200 and 400 species belonging to the daisy family Asteraceae. Common names for various species in the genus include mugwortwormwood, and sagebrush.
Artemisia comprises hardy herbaceous plants and shrubs, which are known for the powerful chemical constituents in their essential oilsArtemisia species grow in temperate climates of both hemispheres, usually in dry or semiarid habitats. Notable species include A. vulgaris (common mugwort), A. tridentata (big sagebrush), A. annua (sagewort), A. absinthium (wormwood), A. dracunculus(tarragon), and A. abrotanum (southernwood). The leaves of many species are covered with white hairs.
Most species have strong aromas and bitter tastes from terpenoids andsesquiterpene lactones, which discourage herbivory, and may have had a selective advantage.[5] The small flowers are wind-pollinated.[5] Artemisia species are used as food plants by the larvae of a number of Lepidoptera species.
Some botanists split the genus into several genera, but DNA analysis[6] does not support the maintenance of the genera CrossostephiumFilifoliumNeopallasia,Seriphidium, and Sphaeromeria; three other segregate genera Stilnolepis,Elachanthemum, and Kaschgaria, are maintained by this evidence. Occasionally, some of the species are called sages, causing confusion with the Salvia sages in the family Lamiaceae.
Contents
  [show
Name[edit]
The name "artemisia" ultimately derives from the Greek goddess Artemis (Roman Diana), the namesake of Greek Queens Artemisia I and II.[7] A more specific reference may be to Artemisia II of Caria, a botanist and medical researcher who died in 350 BC.[8][9]
Cultivation and uses[edit]
The aromatic leaves of some species are used for flavouring. Most species have an extremely bitter taste. A. dracunculus (tarragon) is widely used as a culinary herb, particularly important in French cuisine.
Artemisia absinthium (absinth wormwood) was used to repel fleas and moths, and in brewing (wormwood beer, wormwood wine). The aperitif vermouth (derived from the German word Wermut, "wormwood") is a wine flavored with aromatic herbs, but originally with wormwood. The highly potent spirits absinthe and Malört also contain wormwood.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/73/Artemisia_pycnocephala01.jpg/220px-Artemisia_pycnocephala01.jpg
Artemisia pycnocephala (beach sagewort) flowers
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/34/Artemisia_abrotanum0.jpg/220px-Artemisia_abrotanum0.jpg
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/fd/Artemisia_annua_West_Virginia.jpg/220px-Artemisia_annua_West_Virginia.jpg
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/11/Artemisia_absinthium_01.JPG/220px-Artemisia_absinthium_01.JPG
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1d/Artemisia_californica01.jpg/220px-Artemisia_californica01.jpg
Artemisia californica (California sagebrush) leaves
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9d/Starr_031001-2122_Artemisia_mauiensis.jpg/220px-Starr_031001-2122_Artemisia_mauiensis.jpg
Artemisia mauiensis (Maui wormwood)
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a1/Artemisia_nilagirica_W_IMG_3104.jpg/220px-Artemisia_nilagirica_W_IMG_3104.jpg
Artemisia nilagirica (Indian wormwood)
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/91/Artemisia_pontica0.jpg/220px-Artemisia_pontica0.jpg
Artemisia pontica (Roman wormwood)
Artemisia arborescens (tree wormwood, or sheeba in Arabic) is a very bitter herb indigenous to the Middle East used in tea, usually with mint.
A few species are grown as ornamental plants, the fine-textured ones used for clipped bordering. All grow best in free-draining sandy soil, unfertilized, and in full sun.
Artemisia stelleriana is known as Dusty Miller, but several other species bear that name, including Jacobaea maritima (syn. Senecio cineraria), Silene coronaria(syn. Lychnis coronaria), and Centaurea cineraria.
Medicinal[edit]
Artemisinin (from Artemisia annua) and derivatives are a group of compounds with the most rapid action of all current drugs used to treat malaria.[10] Treatments containing an artemisinin derivative (artemisinin-combination therapies) are now standard treatment worldwide for malaria caused by Plasmodium falciparum.
Artemisia cina and other Old World species are the source of the antihelminthic drug, santonin.
Chinese mugwort, Artemisia argyi, is used in the traditional Chinese medicine.
Artemisia capillaris Thunberg (A. capillaris) has been found to have potent sedative-hypnotic effects, which are probably mediated through potentiation of the GABAA receptor- Cl- ion channel complex [11]
Artemisia austriaca has beneficial effects in reducing the withdrawal syndrome ofmorphine[12]
Culture[edit]
Artemisia has been mentioned and used in popular culture for centuries. A few examples are:
·         Artemisia herba-alba is thought to be the plant translated as "wormwood" in English language versions of the Bible (apsinthos in the Greek text). Wormwood is mentioned seven times in the Jewish Bible, always with the implication of bitterness. It is mentioned once in the New Testament.[13]Wormwood is the "name of the star" in the Book of Revelation 8:11 (kai to onoma tou asteros legetai ho Apsinthos) that John of Patmos envisions as cast by the angel and falling into the waters, making them undrinkably bitter. Further references in the Bible show wormwood was a common herb known for its bitter taste. (Deuteronomy 29:17Proverbs 5:4Jeremiah 9:14,25:15Lamentations 3:15,19Amos 5:7)
·         In Shakespeare's Hamlet, the titular character says "Wormwood, wormwood" to comment on the bitter implications of what the Player Queen has just said.
Selected species[edit]
Artemisia abrotanum L.–southernwood, southern wormwood, slovenwood, abrotanum, old-man, lad's love
Artemisia absinthium L.–grand wormwood, absinthium
Artemisia adamsii Besser
Artemisia afra Jacq. ex Willd.–African wormwood, African sagebrush
Artemisia alaskana Rydb.–Alaska wormwood
Artemisia alcockii Pamp.
Artemisia aleutica Hultén–Aleutian wormwood
Artemisia amoena Poljakov
Artemisia annua L.–annual wormwood, sweet sagewort, sweet Annie
Artemisia araxina Takht.
Artemisia arborescens–tree wormwood
Artemisia arbuscula Nutt.–little sagebrush, low Sagebrush, black sage
Artemisia arctica Less.–boreal sagebrush
Artemisia arctisibirica Korobkov
Artemisia arenaria DC.
Artemisia arenicola Krasch. ex Poljakov
Artemisia argentata Klokov
Artemisia argentea L'Hér.–Madeira wormwood
Artemisia argyi H.Lév. & Vaniot–Chinese mugwort
Artemisia argyrophylla Ledeb.
Artemisia armeniaca Lam.
Artemisia aschurbajewii C.G.Aro
Artemisia australis Less.–ʻĀhinahina, Oʻahu wormwood[14]
Artemisia austriaca Jacq.
Artemisia avarica Minat.
Artemisia badhysi Krasch. & Lincz. ex Poljakov
Artemisia balchanorum Krasch.
Artemisia baldshuanica Krasch. & Zaprjag.
Artemisia bargusinensis Spreng.
Artemisia bejdemaniae Leonova
Artemisia biennis Willd.–biennial sagewort, biennial wormwood
Artemisia bigelovii A.Gray–Bigelow sage, Bigelow sagebrush
Artemisia borealis Pall.
Artemisia borotalensis Poljakov
Artemisia bottnica Lundstr. ex Kindb.
Artemisia caespitosa Ledeb.
Artemisia californica Less.–coastal sagebrush, California sagebrush
Artemisia camelorum Krasch.
Artemisia campestris L.–field wormwood, sand wormwood
Artemisia camphorata Vill.
Artemisia cana Pursh–silver sagebrush
Artemisia canadensis Michx.–Canada wormwood
Artemisia capillaris Thunb.–capillary wormwood, yin-chen wormwood
Artemisia carruthii Wood ex Carruth.–Carruth sagewort, Carruth's sagebrush
Artemisia carvifolia Buch.-Ham. ex Roxb.
Artemisia caucasica Willd.
Artemisia chamaemelifolia Vill.
Artemisia cina O.Berg & C.F.Schmidt–santonica, Levant wormseed
Artemisia ciniformis Krasch. & Popov ex Poljakov
Artemisia commutata Besser
Artemisia compacta Fisch. ex DC.
Artemisia cuspidata Krasch.
Artemisia czukavinae Filatova
Artemisia daghestanica Krasch. & Poretzky
Artemisia demissa Krasch.
Artemisia depauperata Krasch.
Artemisia deserti Krasch.
Artemisia desertorum Spreng.
Artemisia diffusa Krasch. ex Poljakov
Artemisia dimoana Popov
Artemisia dolosa Krasch.
Artemisia douglasiana Bess.–Douglas' mugwort, Douglas' sagewort, northwest mugwort
Artemisia dracunculus L.–tarragon, silky wormwood
Artemisia dubia Wall.
Artemisia dubjanskyana Krasch. ex Poljakov
Artemisia dumosa Poljakov
Artemisia elongata Filatova & Ladygina
Artemisia eremophila Krasch. & Butkov ex Poljakov
Artemisia eriantha Ten.
Artemisia feddei H.Lév. & Vaniot
Artemisia fedtschenkoana Krasch.
Artemisia ferganensis Krasch. ex Poljakov
Artemisia filifolia Torr.–sand sagebrush, sand-sage, silvery wormwood
Artemisia flava Jurtzev
Artemisia franserioides Greene–ragweed sagebrush
Artemisia freyniana (Pamp.) Krasch.
Artemisia frigida Willd.–fringed sagebrush, fringed-sage, prairie sagewort, estafiata
Artemisia fulvella Filatova & Ladygina
Artemisia furcata Bieb.–forked wormwood
Artemisia galinae Ikonn.
Artemisia genipi Weber ex Stechm.
Artemisia glabella Kar. & Kir.
Artemisia glacialis L.–glacier wormwood, alpine mugwort
Artemisia glanduligera Krasch. ex Poljakov
Artemisia glauca Pall. ex Willd.
Artemisia glaucina Krasch. ex Poljakov
Artemisia globosa Krasch.
Artemisia globularia Cham. ex Bess.–purple wormwood
Artemisia glomerata Ledeb.–cudweed sagewort, Pacific alpine wormwood
Artemisia gmelinii Webb ex Stechmann–Gmelin's wormwood, Russian wormwood
Artemisia gnaphalodes Nutt.
Artemisia gorjaevii Poljakov
Artemisia gracilescens Krasch. & Iljin
Artemisia granatensis Boiss. ex DC.
Artemisia gurganica (Krasch.) Filatova
Artemisia gypsacea Krasch., Popov & Lincz. ex Poljakov
Artemisia halodendron Turcz. ex Besser
Artemisia halophila Krasch.
Artemisia heptapotamica Poljakov
Artemisia herba-alba Asso–white wormwood
Artemisia hippolyti Butkov
Artemisia hololeuca M.Bieb. ex Besser
Artemisia hulteniana Vorosch.
Artemisia incana (L.) Druce
Artemisia indica Willd.yomogi
Artemisia insulana Krasch.
Artemisia insularis Kitam.
Artemisia integrifolia L.
Artemisia issykkulensis Poljakov
Artemisia jacutica Drobow
Artemisia japonica Thunb.otoko yomogi
Artemisia juncea Kar. & Kir.
Artemisia karatavica Krasch. & Abolin ex Poljakov
Artemisia karavajevii Leonova
Artemisia kaschgarica Krasch.
Artemisia kauaiensis (Skottsberg) Skottsberg–ʻĀhinahina, Kauaʻi wormwood
Artemisia keiskeana Miq.
Artemisia kelleri Krasch.
Artemisia kemrudica Krasch.
Artemisia knorringiana Krasch.
Artemisia kochiiformis Krasch. & Lincz. ex Poljakov
Artemisia koidzumii Nakai
Artemisia kopetdaghensis Krasch. ex Poljakov
Artemisia korovinii Poljakov
Artemisia korshinskyi Krasch. ex Poljakov
Artemisia krushiana Bess.–Krush's wormwood
Artemisia kulbadica Boiss. & Buhse
Artemisia kuschakewiczii C.G.A.Winkl.
Artemisia laciniata Willd.–Siberian wormwood
Artemisia laciniatiformis Kom. Artemisia lactiflora Kom.–white mugwort
Artemisia lagocephala (Besser) DC.
Artemisia lagopus Fisch. ex Besser
Artemisia lanata Willd.
Artemisia latifolia Ledeb.
Artemisia ledebouriana Besser
Artemisia lehmanniana Bunge
Artemisia leontopodioides Fisch. ex Besser
Artemisia lessingiana Besser
Artemisia leucodes Schrenk
Artemisia leucophylla (Turcz. ex Besser) Pamp.
Artemisia leucotricha Krasch. ex Ladygina
Artemisia lindleyana Bess.–Columbia River wormwood
Artemisia lipskyi Poljakov
Artemisia littoricola Kitam.
Artemisia longifolia Nutt.–longleaf sagebrush, longleaf wormwood
Artemisia ludoviciana Nutt.–gray sagewort, prairie sage, white sagebrush, Louisiana-sage, western-sage
Artemisia macilenta (Maxim.) Krasch.
Artemisia macrantha Ledeb.
Artemisia macrobotrys Ledeb.–Yukon wormwood
Artemisia macrocephala Jacq. ex Besser
Artemisia macrorhiza Turcz.
Artemisia maracandica Bunge
Artemisia maritima L.–sea wormwood, absinthe de mer
Artemisia marschalliana Spreng.
Artemisia martjanovii Krasch. ex Poljakov
Artemisia mauiensis (A.Gray) Skottsberg–ʻĀhinahina, Maui wormwood
Artemisia maximovicziana Krasch. ex Poljakov
Artemisia medioxima Krasch. ex Poljakov
Artemisia messerschmidtiana Besser
Artemisia michauxiana Bess.–Michaux sagebrush, Michaux's wormwood, lemon sagewort
Artemisia minor Jacq. ex Besser
Artemisia mogoltavica Poljakov
Artemisia mongolica (Besser) Fisch. ex Nakai
Artemisia mongolorum Krasch.
Artemisia montana (Nakai) Pamp.
Artemisia mucronulata Poljakov
Artemisia multisecta Leonova
Artemisia mutellina Vill.
Artemisia nachitschevanica Rzazade
Artemisia nakaii Pamp.
Artemisia namanganica Poljakov
Artemisia nana Gaudin
Artemisia negrei Ouyahya
Artemisia nesiotica Raven–island sagebrush
Artemisia nigricans Filatova & Ladygina
Artemisia niitakayamensis Hayata
Artemisia nilagirica (C.B.Clarke) Pamp.
Artemisia nitida Bertol.
Artemisia nortonii Pamp.
Artemisia norvegica Fr.–Norwegian mugwort, alpine sagewort
Artemisia nova A.Nels.–black sagebrush, small sagebrush
Artemisia nuristanica Kitam.
Artemisia obscura Pamp.
Artemisia obtusa Rydb.
Artemisia obtusiloba Ledeb.
Artemisia occidentalisichuanensis Y.R.Ling & S.Y.Zhao
Artemisia occidentalisinensis Y.R.Ling
Artemisia oelandica (Besser) Krasch.
Artemisia olchonensis Leonova
Artemisia oliveriana J.Gay ex Besser
Artemisia ordosica Krasch.
Artemisia orientalixizangensis Y.R.Ling & Humphries
Artemisia orientaliyunnanensis Y.R.Ling
Artemisia orthobotrys Kitag.
Artemisia packardiae J.Grimes & Ertter–Packard's wormwood, Succor Creek sagebrush
Artemisia pallasiana Fisch. ex Besser
Artemisia palmeri A.Gray–San Diego sagewort
Artemisia palustris L.
Artemisia pannosa Krasch.
Artemisia papposa S.F.Blake & Cronq.–Owyhee sage, Owyhee sagebrush
Artemisia parryi A.Gray–Parry's wormwood
Artemisia pattersonii A.Gray–Patterson's wormwood
Artemisia pectinata Pall.
Artemisia pedatifida Nutt.–birdfoot sagebrush, matted sagewort
Artemisia pedemontana Balb.
Artemisia persica Boiss.
Artemisia pewzowii C.G.A.Winkl.
Artemisia phaeolepis Krasch.
Artemisia polysticha Poljakov
Artemisia pontica L.–Roman wormwood, green-ginger
Artemisia porrecta Krasch. ex Poljakov
Artemisia porteri Cronq.–Porter's wormwood, Porter mugwort
Artemisia prasina Krasch. ex Poljak.
Artemisia princeps Pamp.–Japanese mugwort, yomogi
Artemisia proceriformis Krasch.
Artemisia prolixa Krasch. ex Poljak.
Artemisia punctigera Krasch. ex Poljakov
Artemisia purshiana Besser
Artemisia pycnocephala (Less.) DC.–beach wormwood, coastal sagewort
Artemisia pycnorhiza Ledeb.
Artemisia pygmaea A.Gray–pygmy sagebrush
Artemisia quinqueloba Trautv.
Artemisia remotiloba Krasch. ex Poljakov
Artemisia rhodantha Rupr.
Artemisia rigida (Nutt.) A.Gray–scabland sagebrush
Artemisia rothrockii A.Gray–timberline sagebrush
Artemisia roxburghiana Wall. ex Besser
Artemisia rubripes Nakai
Artemisia rupestris L.–rock wormwood
Artemisia rutifolia Stephan ex Spreng.
Artemisia sacrorum Ledeb. ex Hook.f.
Artemisia saissanica (Krasch.) Filatova
Artemisia saitoana Kitam.
Artemisia salsoloides Willd.
Artemisia samoiedorum Pamp.
Artemisia santolina Schrenk
Artemisia santolinifolia Turcz. ex Besser
Artemisia santonica L.
Artemisia saposhnikovii Krasch. ex Poljak.
Artemisia schischkinii Krasch.
Artemisia schmidtiana–angel's hair
Artemisia schrenkiana Ledeb.
Artemisia scoparia Waldst. & Kit.–redstem wormwood, yin-chen wormwood
Artemisia scopiformis Ledeb.
Artemisia scopulorum A.Gray–alpine sagebrush, dwarf sagebrush
Artemisia scotina Nevski
Artemisia senjavinensis Bess.–arctic wormwood
Artemisia semiarida (Krasch. & Lavrenko) Filatova
Artemisia senjavinensis Besser
Artemisia sericea Weber ex Stechm.
Artemisia serotina Bunge
Artemisia serrata Nutt.–sawtooth wormwood
Artemisia sieversiana Willd.–sieversian wormwood
Artemisia skorniakowii C.G.A.Winkl.
Artemisia sogdiana Bunge
Artemisia songarica Schrenk
Artemisia spiciformis K.Koch
Artemisia spicigera K.Koch
Artemisia spinescens D.C.Eaton–budsage
   [syn. Picrothamnus desertorum]
Artemisia splendens Willd.
Artemisia stelleriana Bess.–hoary mugwort, oldwoman, Dusty Miller, beach wormwood
Artemisia stenocephala Krasch. ex Poljak.
Artemisia stenophylla Kitam.
Artemisia stolonifera (Maxim.) Kom.
Artemisia subarctica Krasch.
Artemisia subchrysolepis Filatova
Artemisia sublessingiana Krasch. ex Poljakov
Artemisia subsalsa Filatova
Artemisia subviscosa Turcz. ex Besser
Artemisia succulenta Ledeb.
Artemisia suksdorfii Piper–coastal wormwood, Suksdorf sagewort
Artemisia sylvatica Maxim.
Artemisia szowitziana (Besser) Grossh.
Artemisia tanacetifolia L.
Artemisia taurica Willd.–Tauric wormwood
Artemisia tenuisecta Nevski
Artemisia terrae-albae Krasch.
Artemisia tianschanica Krasch. ex Poljak.
Artemisia tilesii Ledeb.–Tilesius' wormwood, Aleutian mugwort
Artemisia tomentella Trautv.
Artemisia tournefortiana Rchb.
Artemisia transbaicalensis Leonova
Artemisia transiliensis Poljakov
Artemisia trautvetteriana Besser
Artemisia tridentata Nutt.–big sagebrush, blue sage, black sage, basin sagebrush, common sagebrush
Artemisia triniana Besser
Artemisia tripartita Rydb.–threetip sagebrush
Artemisia turanica Krasch.
Artemisia turcomanica Gand.
Artemisia umbelliformis Lam.–Alps wormwood, alpine wormwood
Artemisia unalaskensis Rydb.
Artemisia underwoodii Rydb.
Artemisia uralensis Spreng. ex Besser
Artemisia uraorum Hultén
Artemisia uzbekistanica Poljakov
Artemisia vachanica Krasch. ex Poljak.
Artemisia valida Krasch. ex Poljak.
Artemisia verlotiorum Lamotte–Chinese wormwood
Artemisia viridis Willd.
Artemisia vulgaris L.–mugwort, felonherb, green-ginger, common wormwood
Artemisia wallichiana Besser
Artemisia waltonii J.R.Drumm. ex Pamp.
Artemisia wudanica Liou & W.Wang
Artemisia wulingshanensis Bar. & Skv. ex Liou
Artemisia wurzellii C.M.James & Stace
Artemisia xerophila Magnier
Artemisia xerophytica Krasch.
Artemisia xylorhiza Krasch. ex Filatova
Artemisia yadongensis Ling & Y.R.Ling
Artemisia yongii Y.R.Ling
Artemisia younghusbandii J.R.Drumm. ex Pamp.
Artemisia zayuensis Y.R.Ling
Artemisia zhaodongensis G.Y.Chang & M.Y.Liou
Artemisia zhongdianensis Y.R.Ling
Artemisia zollingeriana Sch.Bip.[15]
Formerly placed here[edit]
·         Centipeda minima (L.) A.Braun & Asch. (as A. minima L.)
·         Eupatorium capillifolium (Lam.) Small (as A. capillifoliaLam.)
·         Filifolium sibiricum (L.) Kitam. (as A. sibirica (L.) Maxim.)
·         Grangea maderaspatana (L.) Poir. (as A. maderaspatanaL.)
·         Matricaria discoidea DC. (as A. matricarioides auct.)[16]
Classification[edit]
Classification of Artemisia is difficult.[5] Divisions of Artemisia prior to 2000 into subgenera or sections have not been backed up by molecular data,[6] but much of the molecular data, as of 2006, are not especially strong.[5] The following identified groups do not include all the species in the genus.
Section Tridentatae[edit]
Section Tridentatae consists of nine to eleven species of shrubs, which are very prominent parts of the flora in western North America.[17] In some classifications, they are part of the genus or subgenus Seriphidium, although they do not seem to be closely related to the Asian Seriphidium species.[6] To be monophyletic, section Tridentatae should excludeArtemisia bigelovii and Artemisia palmeri.[6][17]
·         Artemisia tridentata
·         Artemisia cana
·         Artemisia nova
·         Artemisia rigida
·         Artemisia arbuscula
·         Artemisia longiloba
·         Artemisia tripartita
·         Artemisia pygmaea
·         Artemisia rothrockii
Section Tridentatae includes above species with exception of Artemisia longiloba, which is treated as a subspecies ofArtemisia arbuscula. Section Nebulae includes Artemisia californicaArtemisia nesiotica, and Artemisia filifolia.[18]
Old World Seriphidium[edit]
The Old World species which different classifications put into the genus or subgenus Seriphidium consist of about 125 species native to Europe and temperate Asia, with the largest number of species in Central Asia.[19] Some classifications, such as that of the Flora of North America, exclude any New World plants from Seriphidium.[5] They are herbaceous plants or small shrubs.[19]
Subgenus Dracunculus[edit]
One group which is well-supported by molecular data is subgenus Dracunculus. It consists of 80 species found in both North America and Eurasia,[5] of which the best-known is perhaps Artemisia dracunculus, the spice tarragon.
References[edit]
1.     Jump up^ 1897 illustration from Franz Eugen Köhler, Köhler's Medizinal-Pflanzen
4.     Jump up^ Sunset Western Garden Book, 1995:606–607
7.     Jump up^ Shorter Oxford English Dictionary, 6th ed. United Kingdom: Oxford University Press. 2007. p. 3804. ISBN 0199206872.
8.     Jump up^ "Etymology". Britannica.com. Retrieved 2012-06-07.
9.     Jump up^ Various (Jul 2014). "Etymologia: Artemisinin". Emerg Infect Dis [Internet]. CDC. 20 (7). doi:10.3201/eid2007.ET2007. Retrieved July 4, 2014.
10.  Jump up^ White, N. J. (July 1997). "Assessment of the pharmacodynamic properties of antimalarial drugs in vivo". Antimicrob. Agents Chemother. 41 (7): 1413–22. PMC 163932free to readPMID 9210658.
11.  Jump up^ Peña IJ, Hong E, Kim HJ, de la Peña JB, Woo TS, Lee YS, Cheong JH. Artemisia capillaris Thunberg Produces Sedative-Hypnotic Effects in Mice, Which are Probably Mediated Through Potentiation of the GABAA Receptor. Am J Chin Med. 2015 Jun 28:1-13. http://www.worldscientific.com/doi/10.1142/S0192415X1550041X
12.  Jump up^ Mohammad Charkhpour, Abbas Delazar, Hadi Mohammadi, Tooba Gholikhani , Alireza Parvizpur . Evaluation of the Effects of Artemisia austriaca on Morphine Withdrawal Syndrome in Rats. Pharmaceutical sciences, 2014, 20(1), 1-5. Accessed 12 May 2016, http://journals.tbzmed.ac.ir/PHARM/Manuscript/PHARM-20-1.pdf
13.  Jump up^ Musselman, L. J. (12 April 2007). "Wormwood". Plant Site: Bible Plants. Old Dominion University. Retrieved 2 June 2013.
14.  Jump up^ "Artemisia australis". Hawaiian Native Plant Propagation Database. University of Hawaiʻi at Mānoa. Retrieved 2009-03-06.
16.  Jump up^ "GRIN Species Records of Artemisia". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. Retrieved 2011-02-14.
17.  Jump up to:a b Kornkven, A. B.; et al. (1998). "Phylogenetic analysis of Artemisia section Tridentatae (Asteraceae) based on sequences from the internal transcribed spacers (ITS) of nuclear ribosomal DNA". American Journal of Botany. 85 (12): 1787.doi:10.2307/2446513JSTOR 2446513.
18.  Jump up^ Shultz, L. M. (2009). "Revision of Artemisia subgenus Tridentatae". Systematic Botany Monographs. 89: 1–131.
Further reading[edit]
·         Wright, C. W. (2002). ArtemisiaCRC PressISBN 9780415272124.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Artemisia.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Artemisia
·         Flora Europaea: Artemisia
·         Artemisia at plantarium.ru
·         Chinese Plant Names: Artemisia species list and Seriphidium species list
·         Flora of Pakistan: Artemisia and Seriphidium species list
[hide]
·         v
·         t
·         e
Plants in the Artemisia genus
·         Artemisia abrotanum
·         Artemisia absinthium
·         Artemisia afra
·         Artemisia alaskana
·         Artemisia aleutica
·         Artemisia annua
·         Artemisia arbuscula
·         Artemisia argyi
·         Artemisia biennis
·         Artemisia bigelovii
·         Artemisia borealis
·         Artemisia campestris
·         Artemisia californica
·         Artemisia cana
·         Artemisia cina
·         Artemisia dracunculus
·         Artemisia douglasiana
·         Artemisia filifolia
·         Artemisia frigida
·         Artemisia herba-alba
·         Artemisia lactiflora
·         Artemisia maritima
·         Artemisia michauxiana
·         Artemisia nesiotica
·         Artemisia norvegica
·         Artemisia nova
·         Artemisia pallens
·         Artemisia palmeri
·         Artemisia papposa
·         Artemisia pedatifida
·         Artemisia pontica
·         Artemisia porteri
·         Artemisia princeps
·         Artemisia pygmaea
·         Artemisia pycnocephala
·         Artemisia rigida
·         Artemisia rothrockii
·         Artemisia scoparia
·         Artemisia spinescens
·         Artemisia suksdorfii
·         Artemisia tilesii
·         Artemisia tridentata
·         Artemisia tripartita
·         Artemisia verlotiorum
·         Artemisia vulgaris
·         Artemisia (genus)
·         Medicinal plants
·         Asteraceae genera
&&&&&&&&
بسد. [ ب ُ / ب ِ س س َ ] (اِ) بسذ. وسد. مرجان را گویند و آن را حجر شجری نیز خوانند. (برهان ). معرب بُسَد، مرجان . (انجمن آرا) (ذخیره ) (فرهنگ خطی ). مرجان که به هندی آن را مونگا گویند. (غیاث ). آن را کامه نیز گویند. به تازیش مرجان و به هندی بیوالی نامند. (از شرفنامه ٔ منیری ). مرجان . (ناظم الاطباء). قورَل . قورالیون . مهره ٔ سرخ مرجان . بیرونی در کتاب الجماهر گوید: حجر شجری ، ریشه اش را مرجان و شاخه هایش را بسد گویند. (از لکلرک درشرح حال بیرونی کتاب چهارم ص 486 س 11) رجوع به بِستام شود. مرجان باشد و آن را کامه نیز خوانند و منبت آن قعر دریاست رسنی افکنند و برکشند چون باد بر آن وزد و آفتاب بر آن تابد سرخ گردد. کذا فی عجایب البلدان . (از فرهنگ سروری ). || بیخ مرجان را گفته اند که اصل مرجان باشد. و گویند منبت آن قعر دریاست ریسمانی بر آن بندند و برکنند چون باد بر آن وزد و آفتاب بر آن تابد سخت و سرخ گردد، و آن برزخ میان نبات و جماد چنانکه نخل خرما میان نبات و حیوان ، و بوزینه میان انسان و حیوان و انسان میان خلق و رحمان . گویند اگر بر گردن مصروع بندند نافع باشد. و همچنین اگر بر گردن صاحب نقرس بندند. (برهان ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). بیخ مرجان . (ناظم الاطباء). قزوال معرب قزول النون یونانیست و به رومی قولوریون و بلغتی قوالن و به عربی ناشف نامند.
ماهیت آن : آنچه مشهور است که بیخ مرجانست اصلی ندارد بلکه سنگی است سرخ پر سوراخ مانند خانه ٔ زنبور ولیکن سوراخهای این از آن باریک تر و صلب و در سواحل دریای عمان و یمن و فارس و مالدیب و غیرها در زیر آب تکون می یابد و صاحب شفاءالاسقام نوشته که گفته اند آن نبات بحری است و در جوف دریا میروید و چون از دریا برآورند و هوا بدان برسد سخت و صلب میگردد و نوشته که مستعمل در دواالمسک بسد است زیرا که خوب نرم ساییده میشود و ته نشین ظرف نمیگردد و بخلاف مرجان و آن سفید و سیاه نیز میباشد سیاه آن صلب تر و سفید آن رخوتر ازسرخ آنست و بهترین آن سرخ صلب شفاف بی رمل است . (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به مخزن الادویه صص 138 - 149 شود. به رومی او را قولویون گویند و بعضی قولن گویند و صاحب التهذیب گفته که چنین آورده اند که بسد و مرجان نوعیست از جواهر معدنی و لون او سرخست و پریان او را در دریا اندازند و دیسقوریدوس گوید آن درختیست که در آب دریا رسته شود و چون غواصان او را برکشند و هوا او را دریابد جرم او صلب شود و محکم گردد و نیکوترین وی آن بود که بغایت سرخ بود و ساق او راست بود و زود در هم شکسته شود. یونس گوید: یکنوع او سرخست و نوع دیگر سیاه و ابومعاذاز دمشقی روایت کند که درخت مرجان را بسد خوانند و این قول در سترست به نزدیک اطبا و صیادنه و اهل لغت گویند: مرجان مروارید خرد را گویند بسد در اصل وی بوده است و عرب او را معرب کرده است . و نوعی از ورا خروهک گویند و رازی در جامعخود آورده است که درخت بسد بزرگ باشد و منبت او دریا بود و در بعضی مواضع که باد کشتی را بروزند کشتی خرد بشکند و قول او دال است بر آنکه جسم او قبل از ملاقات هوا صلب و محکم بود. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ). مؤلف نزهةالقلوب آن را از نوع اوسط احجار دانسته است . (نزهةالقلوب چ 1331 هَ . ق . لیدن ص 205) رجوع به فهرست مخزن الادویه ص 139، و ابن بیطار متن عربی ص 93 و ترجمه ٔ فرانسوی ص 223، نخبةالدهر ص 73، الجماهر بیرونی ص137، 164، 189،تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 77، المعرب جوالیقی ص 329س 9، دزی ج 1 ص 83، شعوری ج 1 ورق 212شود. این کلمه در بعضی از اشعار به تخفیف هم آمده است :
ز بسد بزرینه نی دردمید
بارسال نی داد دم را گذر.
لوکری .
////////////
بسد
بضم با و فتح سین مجفف و مشدد و دال مهملتین و بکسر با و تشدید سین و بفتح آن نیز آمده و کفته اند آن قرول
معرب قروالیون یونانی است و برومی قولوریون و بلغتی قوالن و بعربی ناشف نامند
ص: 415
ماهیت آن
آنچه مشهور است که بیخ مرجان است اصلی ندارد بلکه سنکی است سرخ پرسوراخ مانند خانۀ زنبور و لیکن سوراخ های این از ان باریکتر و صلب و در سواحل دریای عمان و یمن و فارس و مالدیب و غیرها در زیر آب تکون می یابد و صاحب شفاء الاسقام نوشته که کفته اند که آن نبات بحری است و در جوف دریا می روید و چون از دریا برآورند و هوا بدان برسد سخت و صلب می کردد و نوشته که مستعمل در دواء المسک بسد است زیرا که خوب نرم سائیده می شود و ته نشین طرف نمی کردد بخلاف مرجان و آن سفید و سیاه نیز می باشد سیاه آن صلب تر و سفید آن رخوتر از سرخ آن است و بهترین آن سرخ صلب شفاف بی رمل است
طبیعت ان
در اول سرد و در دوم خشک
افعال و خواص آن
مفرح و قابض و مجفف و دافع وسواس و جنون و صرع و خفقان و ضعف معده و فساد اشتها و سنک مثانه و کرده و سپرز و بواسیر و قاطع نزف الدم و نفث الدم و اسهال دموی و ذوسنطاریا کبدی و قروح امعا و عسر البول و نیم مثقال آنکه با نصف آن صمغ عربی با سفیدی تخم مرغ سرشته با آب سرد بنوشند جهت قطع نزف الدم باطنی و نفث الدم مجرب خصوصا سوختۀ آن و محلل خونی که در دل منجمد شده باشد خصوصا محرق آن و ذرور آن جهت خوردن کوشت زائد زخمها و رفع آثار آن و محرق آن جهت نزف الدم ظاهری و تقویت دندان و زائل کردن زردی آن و اکتحال محرق و مغسول آن جهت دفع بثورات و تقویت باصره و دمعه و جرب و صلاق و امثال آن و قطور آن با روغن بلسان در کوش جهت ثقل سامعه و کری و امین الدوله کفته که چون سه روز هر روز چهار دانک آن را با سکنجبین بنوشند جهت رفع ورم سپرز و سدۀ آن مفید و بدستور با آب محرق آن درین امر قویتر و همچنین در جمیع افعال مذکوره و محلول آن را در دفع جذام مجرب دانسته اند مضر کرده و مورث تهوع مصلح آن کثیرا بدل آن جهت حبس خون بوزن آن دم الاخوین مقدار شربت آن تا یک مثقال و تعلیق آن بر معده جهت رفع جمیع علل آن نافع و از خواص آنست که چون طلا و نقره را از هریک بقدر بسد درهم کداخته انکشتری یا نکین دانی از ان ترتیب دهند و بسد را در ان نصب کنند در حینی که قمر و شمس در حد اتحاد خود مقارنت با زهره داشته باشند و صاحب صرع آن را با خود نکاه دارد در حال صرع او برطرف شود و دارندۀ آن را هرکز غمی نرسد و از چشم بد ایمن ماند و محرق مغسول نوع سیاه آن بغایت مقوی دل و صنعت احراق آن آنست که ریزه ریزه کرده در کوزۀ خزفی مطین کرده در تنور کذارند یک شب پس برآورده سائیده استعمال نمایند و باید که بسرحد رمادیت نرسیده باشد و اقراص بسد و معجون آن در قرابادین کبیر ذکر یافت
ص: 416
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////////
مرجان قرمز نمونه ای از مرجانهای هشت شاخکی است که دارای پایه ٔ آهکی قرمز و یا گلی رنگ می باشد. این مرجان مستعمره های بزرگی در اعماق بین ۶۰ تا ۱۵۰ متر دریا به وجود می آورد. از پایه های این گونه مرجان در جواهر سازی استفاده می شود و به همین جهت سالانه مقادیر زیادی از این قسم مرجان در بحر احمر و بحرالروم (دریای مدیترانه ) صید می شود.
//////////////
به عربی مرجان:
يعد المَـرْجَان أحد أشهر الأحجار الكريمة بالرغم من أنه لا يعد من المواد المعدنية، بل يعتبر من المواد الحيوانية (العضوية). والمرجان هو أحد المواد العضوية الأكثر قدماً في الاستعمال في صناعة الحلي، حيث ظل المرجان عشرين قرناً يصنف مع الأحجار الكريمة الثمينة، ولكنه فقد بعض شعبيته لمدة معينة، ثم بدأ يستعيد مكانته وشعبيته في السنوات الأخيرة. والمرجان يتركب من مادة كربونات الكالسيوم. والمادة المرجانية الحمراء هي الهيكل الصلب لمستعمرة المرجان، وهي التي تعطينا شكلها المألوف، وتتركب هذه المادة من شويكات دقيقة حمراء اللون يفرزها حيوان المرجان، وبعد إفرازه هذه الشويكات تتماسك مع بعضها البعض، وتخرج هذه الأفراد التي تستخدم كل منها في صناعة الحلي. وقد عرَّفه العالم العربي الجواهري (التيفاشي) بقوله: " والمرجان متوسط بين عالمي النبات والجماد، وذلك أنه يشبه الجماد بتحجره، ويشبه النبات بكونه أشجار نابتة في قعر البحر ذوات عروق وأغصان خضر متشعبة قائمة".
/////////////
به ترکی مرچان:
Kırmızı mercan takı yapmak için kullanılan özellikle Akdeniz'de bulunan özel kırmızı renkte bir mercan yani coralliidae (Corallium rubrum Linnaeus, 1758) türüdür. Kırmızı mercan denizaltinda küçük yapraksız kırmızı renkli bir metre yükseklikte küçük dalları olan bir çalıya benzer. Rengi çok sıcak kırmızımsı pembe ile çok koyu bir kırmızı arasında değişebilir. Bu koyu kırmızı bazan 'mercan rengi' adıyla anılır. Kırmızı mercanın relatif özkütlesi 3,86 olup Mohs sertlik skalası'na göre sertliği 3,5'dur. Kırmızı mercanın yaşayan satıh tarafı normal olarak kırmızıdır ve nadiren beyaz olur ve bu yaşayan satıh bir koyu kırmızı renkli kireç taşından oluşmuş bir dallı budaklı şekilli nüve üstündedir ve bu yaşamayan nüve takı, boncuk veya heykelcik yapmak için kullanılır. Parlaklığı ve çok koyu ve değişmez rengi dolayısiyla kırmızı mercan takı yapmak için ta antik çağlardan beri kullanılmıştır. Halen de takı olarak tercih edilir bir madde olarak kullanılmaktadır.
//////////////
Precious coral
From Wikipedia, the free encyclopedia
For the red coral mushroom, see Ramaria araiospora.
Precious coral
Corallo vivo.jpg
Corallium rubrum (Amphitrite's underwater cave -AlgheroSardinia)
Kingdom:
Phylum:
Class:
Subclass:
Order:
Family:
Genus:
Corallium
About 25 species, see below.
Precious coral or red coral is the common name given to Corallium rubrumand several related species of marine coral. The distinguishing characteristic of precious corals is their durable and intensely colored red or pink skeleton, which is used for making jewelry.
Contents
  [show
Habitat[edit]
Red corals grow on rocky seabottom with low sedimentation, typically in dark environments—either in the depths or in dark caverns or crevices. The original species, C. rubrum (formerly Gorgonia nobilis), is found mainly in theMediterranean Sea. It grows at depths from 10 to 300 meters below sea level, although the shallower of these habitats have been largely depleted by harvesting.[1] In the underwater caves of AlgheroSardinia (the "Coral Riviera") it grows at depth from 4 to 35 meters. The same species is also found at Atlantic sites near the Strait of Gibraltar, at the Cape Verde Islands and off the coast of Southern Portugal.[1] Other Corallium species are native to the western Pacific, notably around Japan (Corallium japonicum) andTaiwan;[2] these occur at depths of 350 to 1500 meters below sea level in areas with strong currents.[1]
Anatomy[edit]
In common with other Alcyonacea, red corals have the shape of small leafless bushes and grow up to a meter in height. Their valuable skeleton is composed of intermeshed spicules of hard calcium carbonate, colored in shades of red by carotenoid pigments.[1] In living specimens, the skeletal branches are overlaid with soft bright red integument, from which numerous retractable whitepolyps protrude.[3] The polyps exhibit octameric radial symmetry.
Species[edit]
The following are known species in the genus:[4]
1.   Corallium abyssale Bayer, 1956
2.   Corallium borneanse Bayer
3.   Corallium boshuense Kishinouye, 1903
4.   Corallium carusrubrum Tu, Dai & Jeng, 2012
5.   Corallium ducale Bayer
6.   Corallium elatius Ridley, 1882
7.   Corallium gotoense Nonaka, Muzik & Iwasaki, 2012
8.   Corallium halmaheirense Hickson, 1907
9.   Corallium imperiale Bayer
10. Corallium johnsoni Gray, 1860
11. Corallium kishinouyei Bayer, 1996
12. Corallium konojoi Kishinouye, 1903
13. Corallium laauense Bayer, 1956
14. Corallium maderense (Johnson, 1899)
15. Corallium medea Bayer, 1964
16. Corallium niobe Bayer, 1964
17. Corallium niveum Bayer, 1956
18. Corallium occultum Tzu-Hsuan Tu et al., 2015
19. Corallium porcellanum Pasternak, 1981
20. Corallium pusillum Kishinouye, 1903
21. Corallium regale Bayer, 1956
22. Corallium reginae Hickson, 1907
23. Corallium rubrum (Linnaeus, 1758)
24. Corallium secundum Dana, 1846
25. Corallium sulcatum Kishinouye, 1903
26. Corallium taiwanicum Tu, Dai & Jeng, 2012
27. Corallium tricolor (Johnson, 1899)
28. Corallium uchidai Nonaka, Muzik & Iwasaki, 2012
29. Corallium vanderbilti Boone, 1933
30. Corallium variabile (Thomson & Henderson, 1906)
Coral as a gemstone[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/68/Parure_realizzata_per_la_regina_Farida_d%27Egitto_%281934%29.JPG/220px-Parure_realizzata_per_la_regina_Farida_d%27Egitto_%281934%29.JPG
The Queen Farida of Egypt red coral parure by Ascione, made in 1938 in Naples, Coral Jewellery Museum
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d2/Coral_woman_p1070258.jpg/220px-Coral_woman_p1070258.jpg
Chinese coral sculpture. Gift of Mr and Mrs Charles D. Field, 1988 and gift of Alice Meyer Buck, 1968.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/fc/Koral1.jpg/220px-Koral1.jpg
Non precious red dyed sponge coral earrings.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6a/Koralowiec.jpg/220px-Koralowiec.jpg
Polished fragments of fake dyed red bamboo coral (not precious coral).
The hard skeleton of red coral branches is naturally matte, but can be polished to a glassy shine.[2] It exhibits a range of warm reddish pink colors from pale pink to deep red; the word coral is also used to name such colors. Owing to its intense and permanent coloration and glossiness, precious coral skeletons have been harvested since antiquity for decorative use. Coral jewellery has been found inancient Egyptian and prehistoric European burials,[3] and continues to be made to the present day. It was especially popular during the Victorian age.[5]
Precious coral has relative density of 3.86 and hardness 3.5 on the Mohs scale.[6]Due to its softness and opacity, coral is usually cut en cabochon, or used to makebeads.
History of trade in coral[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c5/6-Strand_Necklace%2C_Navajo_%28Native_American%29%2C_ca._1920s%2C_71.57.1.jpg/220px-6-Strand_Necklace%2C_Navajo_%28Native_American%29%2C_ca._1920s%2C_71.57.1.jpg
6-Strand Necklace, Navajo (Native American), ca. 1920s, Brooklyn Museum
At the beginning of the 1st millennium, there was significant trade in coral between the Mediterranean and India, where it was highly prized as a substance believed to be endowed with mysterious sacred properties. Pliny the Elderremarks that, before the great demand from India, the Gauls used it for the ornamentation of their weapons and helmets; but by his period, so great was the Eastern demand, that it was very rarely seen even in the regions which produced it. Among the Romans, branches of coral were hung around children's necks to preserve them from danger, and the substance had many medicinal virtues attributed to it. The belief in coral's potency as a charm continued throughout the Middle Ages and early in 20th century Italy it was worn as a protection from theevil eye, and by women as a cure for infertility.
From the Middle Ages onwards, the securing of the right to the coral fisheries off the African coasts was the object of considerable rivalry among the Mediterranean communities of Europe. The story of the Torre del Greco is so interwoven with that of the coral so as to constitute an inseparable pair, and is documented as early as the fifteenth century. In 1790 the Royal Society of Coral was established in the town of Torre del Greco, with the idea of working and selling coral fish. This shows that the coral fishing flourished for many years in the city.[citation needed] It was also enacted December 22, 1789, by Ferdinand IV of Bourbon Code coral (prepared by the Neapolitan jurist Michael Florio), with the intent to regulate the coral fishing in those years starring, in addition to the sailors Torre del Greco, the locals and those in Trapani This regulation did not have the expected success. From 1805, when he founded the first factory for the manufacturing of coral in Torre del Greco (by Paul Bartholomew Martin, but with French Genoese origin), the golden age for the manufacturing of coral in the city situated on the slopes of the Vesuvius started, because working together with the coral fishing was increasingly under the control of Torre del Greco fishermen. Since 1875, the Torre del Greco began working with the Sciacca coral and a school for the manufacturing of coral was built in 1878 in the city (which closed in 1885 to reopen in 1887), with which in 1933 established a museum of the coral. Then came the time of processing of Japanese coral found in the markets of Madras and Calcutta.[citation needed] Other story instead a short period the Tunisian fisheries were secured by Charles V for Spain; but the monopoly soon fell into the hands of the French, who held the right until the Revolutionary government in 1793 threw the trade open. For a short period (about 1806) the British government controlled the fisheries, but this later returned to the hands of the French authorities. Before the French Revolution much of the coral trade was centred in Marseille, but then largely moved to Italy, where the procuring of the raw material and the working of it was centring in NaplesRome and Genoa.[7]
Coral in culture[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/9/99/Question_book-new.svg/50px-Question_book-new.svg.png
This section needs additional citations forverification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (October 2012) (Learn how and when to remove this template message)
The origin of coral is explained in Greek mythology by the story of Perseus. Having petrified Cetus, the sea monster threatening Andromeda, Perseus placed Medusa's head on the riverbank while he washed his hands. When he recovered her head, he saw that her blood had turned the seaweed (in some variants the reeds) into red coral. Thus, the Greek word for coral is 'Gorgeia', as Medusa was one of the three Gorgons.[8]
Poseidon resided in a palace made of coral and gems, and Hephaestus first crafted his work from coral.
The Romans believed coral could protect children from harm, as well as cure wounds made by snakes and scorpions and diagnose diseases by changing colour.
·         In Hindu astrology red coral is associated with the planet Mars or Graha-Mangala and used for pleasing Mars. It should be worn on the ring finger.
·         A branch of red coral figures prominently in the civic coat of arms of the town of Alghero, Italy.
Conservation[edit]
Intensive fishing, particularly in shallow waters, has damaged this species along the Mediterranean coastline, where colonies at depths of less than 50 metres are much diminished. Fishing and now climate change threaten their persistence. The three oldest Mediterranean Marine Protected Areas—Banyuls, Carry-le-Rouet and Scandola, off the island of Corsica—all host substantial populations of C. rubrum. Since protection was established, colonies have grown in size and number at shallow and deeper depths.[9][10]
See also[edit]
·         Coral Jewellery Museum
·         Black coral; it is sometimes used as an ornamental material as well
·         Amber
·         Pearl
References[edit]
1.     Jump up to:a b c d "Corallium species". ARKive. Archived from the original on 2007-06-20. Retrieved 2007-02-15.
2.     Jump up to:a b "Gemstones: Coral". Archived from the original on 2007-02-09. Retrieved 2007-02-15.
3.     Jump up to:a b "Red Coral". Marenostrum. Retrieved 2007-02-15.
4.     Jump up^ "WoRMS - World Register of Marine Species - Corallium Cuvier, 1798". Marinespecies.org. 2004-12-21. Retrieved2013-10-09.
5.     Jump up^ Anderson, Katharine (2008). "Coral Jewellery". Victorian Review34 (1): 47–52. JSTOR 41220397.
6.     Jump up^ "Jewelry Central". Retrieved 2007-02-15.
7.     Jump up^ Wikisource-logo.svg Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Coral". Encyclopædia Britannica7 (11th ed.). Cambridge University Press. p. 131.
8.     Jump up^ "Ovid's Metamorphoses". Metamorphoses. Retrieved 2014-11-06.
9.     Jump up^ "Marine protected areas conserve Mediterranean red coral". Sciencedaily.com. 2010-05-11. Retrieved 2013-10-09.
10.  Jump up^ Linares, C.; Bianchimani, O.; Torrents, O.; Marschal, C.; Drap, P.; Garrabou, J. (2010). "Marine Protected Areas and the conservation of long-lived marine invertebrates: The Mediterranean red coral". Marine Ecology Progress Series. 402: 69.doi:10.3354/meps08436.
External links[edit]
·         Red coral media at ARKive
·         International Colored Gemstone Association Extensive info on gemstone coral and jewelry photos
·         American Gem Trade Association Information on coral as a gemstone
·         Mediterranean red coral: research team International Research Team on Mediterranean red coral (Accessed 15 March 2007)
·         Corallium rubrum, Food and Agriculture Organization of the United Nations
[show]
·         v
·         t
·         e
[show]
·         v
·         t
·         e
·         Alcyonacea
·         Organic gemstones
&&&&&&&
بسر. [ ب ُ / ب ُ س ُ ] (ع اِ) غوره ٔ خرما و آنچه از شکوفه ٔ خرما اول ظاهر شود آن را طلع خوانند و چون بسته گردد، سَیّاب گویند و هرگاه سبز گردد جَدّال و سَراد و خَلال و چون اندکی کلان گردد آن را بغو خوانند و چون از آن کلان شود بُسر است بعد از آن مَخَطَّم بعد از آن مُوَکِّت بعد از آن تَذنوب . بعد از آن جُمسَه بعد از آن ثَعدَه و خالع و خالعة و چون پختگی آن بانتها رسید رطب نامند و مَعود و بعد از آن تمر. (منتهی الارب ). کنک خرما. (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). خرمای خام که هنوز پخته نشده باشد. (غیاث ) (آنندراج ). خارک . (مهذب الاسماء). خرما هنگامیکه هنوز زرد است . (دزی ج 1 ص 83). خرما پیش از رطب نشدن و آن هنگامی است که رنگ بگیرد و نرسد. (از اقرب الموارد). خاره خرما. خرمای نرسیده . خرما که هنوز پخته و رطب نشده باشد. خرمای ترش و شیرین . غوره ٔ خرماست که زرد و مایل به شیرینی شده باشد و مرتبه ٔ چهارم از مراتب هفتگانه ٔ خرما باشد و در هر مرتبه حرارت آن می افزاید. (از فهرست مخزن الادویه ) و رجوع به ص 140 همین کتاب و شعوری ج 1 ورق 214 شود :
درد عسر افتاد و صافش یسر آن
صاف چون خرما و دردی بسر آن .
مولوی .
جالینوس در کتاب اغذیه ٔ خویش گفته است در شهرهای معتدل بسر نمیرسد و خرمای تر نمیشود و بدین جهت نمیتوان آن را در آفتاب خشک کرد و در انبار اندوخت . از این رو در اینگونه شهرها مردم ناگزیر تازه ٔ آن را میخورند. و رجوع به بُسُر و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 78 ودزی ج 1 و فهرست مخزن الادویه ص 140 و ابن بیطار متن عربی ص 94 و ترجمه ٔ فرانسوی ص 226 شود. || تازه از هر چیز. (آنندراج ). نو و تازه از هر چیز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || آب باران تازه باریده . ج ، بِسار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || جوان ، مرد باشد یا زن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). جوان خواه مرد باشد و یا زن . (ناظم الاطباء).
- بسرالسکر ؛ نوعی مرغوب و شیرین از غوره ٔ خرما. رجوع به جیسوان و دزی ج 1 ص 83 شود.
- لک بسر ؛ نوعی صمغ. رجوع به دزی ج 1 ص 83 شود.
- حجرالبسر ؛ نام سنگ سفیدیست که به شکل در بزرگی باشد. رجوع به دزی ج 1 ص 83 و کلمه ٔ حجرالبسر شود.
خرک . [ خ َ رَ ] (اِ) مخفف خارک است و آن نوعی از خرمای خشک باشد. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) :
نخود و کشمش و پسته خرک میده ببر
قصب انجیر و دگر سرمش اسپید بیار.
بسحاق اطعمه (از جهانگیری ).
- خرماخرک ؛ نوعی خرماست که زردرنگ و کمی خشک است .
|| غوره ٔ خرما که بسر است . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). || درختی است زهرناک بهندی آک گویند و منبت آن بادیه و صحراست و خالی از سمیتی نیست . (از آنندراج ). || (اِ مصغر) مصغر خر یعنی خر کوچک . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) :
خرکی را بعروسی خواندند
خر بخندید و شد از قهقهه سست .
خاقانی .
////////////
بسر
بضم با و سکون سین و راء مهملتین
ماهیت ان
غورۀ خرما است که زرد و مائل بشیرینی شده باشد و مراتب هفت کانه خرما در حرف التاء در تمر ان شاء اللّه تعالی مذکور خواهد شد و بسر مرتبۀ چهارم آنست و در هر مرتبه حرارت آن می افزاید
طبیعت آن
در اول کرم و در دوم خشک
افعال و خواص آن
مقوی معده و حرارت غریزی و قابض و جهت امساک بطن و نفث الدم و بواسیر و خائیدن آن جهت تقویت لثه و استحکام آن و منع آن از قبول آفات نافع و دیر هضم و مسدد و مولد خلط خام و نفخ و ریاح خصوصا آنچه بسبب سردی هوای بلد خام مانده باشد و همچنین صعیدی آن و قبض بسر زیاده از قسب است و چون سر را با عتیق آورد مالی که شراب مصنوع از آب باران و عسل است بیاشامند التهاب را ساکن و حرارت غریزی را قوی کرداند و نبیذ بسر بسیار خوش بو و مسکر و مقوی معده و امعا و شدید القبض و ممسک بطن است و بهترین بسر رسیده سبک آن است بکمال رسیدکی رسیده شروع بافتادن از خوشه نماید و مصلح نفخ و قشعریره و نافض
آن مکیدن آب انار میخوش و انار شیرین و سکنجبین است و مضر رئه و سینه و مصلح آن خشخاش و رب بسر در مزاج مانند بسر است و جهت قئ و اسهال و ضعف معده نافع
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
بسر
غوره خرما است بپارسی خرک گویند و طبیعت وی سرد و خشک است در دویم و شیرین وی میل به حرارت دارد و طبیخ وی شکم ببندد و آنچه شیرین بود حبس در وی زیادت بود و دشوار هضم شود و مضر بود و به دهن و دندان و مولد ریاح بود و سدّه و مصلح وی سکنجبین ساده بود
اختیارات بدیعی
&&&&&&
بسفایج . [ ب َ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) لفظی است معرب پس پایک و آن دارویی است که به عربی اضراس الکلب و کثیرالارجل خوانند گویند اگر قدری از آن در شیر اندازند شیر را ببندد و شیر بسته را حل کند. (برهان ) (از آنندراج ). مأخوذ از بسپایه فارسی و به معنی آن . (ناظم الاطباء).معرب بسپایه ، نام دوایی که چوب درختی باشد. (غیاث ).معرب بسپایه و آن بیخ گیاهی است گره دار و اندرون آن سبز و با عفوصت و حلاوت ، نافع مالیخولیا و جذام باشد. (از منتهی الارب ). سکی رِغلا. سقی رغلا. تشتیوان . بولوبودیون . فولوفودیون . چوبی است باریک اغبر، به سیاهی وسرخی گراید و شاخها دارد برسان کرمی که او را پایهای بسیار باشد. بسپایج بدین سبب گویند یعنی بسیارپای .ابن معاذ گوید: بولوبودیون نباتیست که به کرم بسیارپای ماند که بتازی دخال الاذن گویند یعنی آنکه بگوش اندر شود و هر که گوید بولوبودیون سرخس است که او را گیل دارو گویند، خطا می گوید. و مهمرین (؟) بسطبری انگشت کهین باشد و به سرخی گراید و اگر بشکند اندرون او بزردی گراید. آنچه تازه و امسالین باشد طعم او را چندگونه است عذب با تلخی اندک و عفوصتی اندک و لختی طعم قرنفل دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به بس پایه و ابن بیطار متن عربی ص 92 و فهرست مخزن الادویه ص 140 و رشیدی و گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه طهران ص 166 به بعد و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 76 و ترجمه ٔ صیدنه ابوریحان بیرونی نسخه ٔ خطی کتاب خانه ٔ لغتنامه شود.
/////////////
بسفایج

بفتح با و سکون سین مهمله و فتح فا و الف و کسر یاء مثناه تحتانیه و جیم بعربی اضراس الکلب و ثاقب الحجر و تشمیز و بیونانی بولوذیون یعنی کثیر الارجل و در مصر معروف باشتوان و بهندی کهنکالی نامند
ص: 417
ماهیت آن
بیخی است اغبر مائل بسیاهی و باریک و شبیه بهزارپا و کره دار و از هر کوهی ریشهای باریک برآمده و بهترین آن آنست که قرنفلی طعم و سطبر با اندک حلاوت و قبض باشد و چون بشکنند رنک اندرون آن سبز مانند مغز پسته باشد و سیاه آن زبون بلکه رنک تازۀ آن پستئ می باشد و هرچند کهنه شود رو بسرخی و سیاهی می آورد و نبات آن بی ساق و یک شاخ برک دار شبیه ببال طیور و مانند کیاه سرخس بقدر یک شبر و برکهای آن ریزۀ اغبر و مزغب و بران نقطهای زرد می باشد و از میان شاخهای درختان و از بیخ اشجار خصوصا بلوط می روید و ربیعی است و در تابستان می رسد صاحب شفاء الاسقام نوشته که شاخهای آن باریک و سرخ شبیه بپر سیاوشان و از ان غلیظتر و برک آن نیز شبیه بدان است و حکیم میر محمد مؤمن در تحفه نوشته که در تنکابن آن را دار چماز نامند
طبیعت آن
کرم در آخر دوم و خشک در اول آن و بعضی کرم در سوم نیز کفته اند و بعضی خشک در سوم و کرم در دوم و بعضی در اول کرم و در یبوست معتدل نیز کفته اند و قول اول اصح است
افعال و خواص آن
مسهل مرۀ سودا و بلغم غلیظ و بهر خلطی که ملاقات کند و محلل نفخ و شیر منجمد در معده و قولنج و منجمد کنندۀ شیر غیر منجمد و جهت دفع سودا و جذام و علل سوداوی و مفاصل و تنقیۀ امعا و آشامیدن آن با شکر و فانیذ و با اطعمه جهت رفع کراهیت آن برای کسی که مکروه دارد آشامیدن ادویه را خصوص پختن آن در میپختج و با ماء العسل موجب اسهال مواد سوداوی اخلاط غلیظۀ لزجه و مخاطیه از معده و مفاصل و بی ضرر است و آشامیدن مطبوخ آن با اصل السوس و انیسون جهت سرفه و ضیق النفس و ربو و مداومت آشامیدن مطبوخ آن با عناب جهت سقوط دانۀ بواسیر بغایت موثر و آشامیدن سه مثقال مطبوخ آن با فلوس خیارشنبر یا ترنجبین جهت دفع ریاح بواسیر و درد معدۀ مزمن و صرع مجرب و چون اصحاب مالیخولیا و جذام هر روز یکدرهم و نیم آن را با چهار اوقیۀ مغز فلوس خیارشنبر هفت روز بیاشامند آن هر دو علت را زائل کرداند و آشامیدن آب مطبوخ آن با ماء الشعیر یا ماء العسل محلل قولنج و نفخ و صالح العمل و بهر خلطی که برسد و موجود باشد آن را دفع نماید و جمیع علل سوداویه را نافع و مفرح بالعرض بجهت آنکه استفراغ جوهر سودا از قلب و دماغ می نماید و چون طبخ نمایند آن را با خروس پیر سال خورده که خروس را بدوانند تا خسته کردد پس ذبح نمایند و شکم آن را چاک کرده پاک نموده بسفایج نیم کوفته انپاشته طبخ نمایند تا هر دو خوب مهرا کردد و مطیب بزنجبیل یا اندکی رازیانه نمایند و بیاشامند اسهال نیکو نماید و چون طبخ نمایند آن را مفرد و یا با فواکه خشک و حشایش تر اصلاح یابد و فعل آن نیکو کردد و ضماد آن جهت التوای عصب و شقاق ما بین انکشتان نافع و کفته اند مضر سینه مصلح آن پر سیاوشان و طبخ نمودن مرضوض آن را با ماء الشعیر و چغندر و یا نرم کوبیده و بران پاشیده بیاشامند مضر کرده و مصلح آن هلیله زرد مقدار شربت از جرم آن از یکدرهم تا سه درهم و در مطبوخ از دو درهم تا شش درهم و هفت درهم نیز کفته اند بحسب مزاج و قوت و سن بدل آن جهت مواد سواوی نصف آن افتیمون و ربع آن نمک هندی است و صاحب شفاء الاسقام نوشته که استاذ من کفته باید پوست آن را تراشیده نرم کوبیده استعمال نمود تا آنکه منتفخ نکردد و حب بسفایج و سفوف و شراب و مظبوخ آن در قرابادین ذکر یافت
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////////////
پلیپدیوم ولگر (در متون طب سنتی بسفایج) (نام علمی: Polypodium vulgare) نام یک گونه از تیره بسپایکیان است.
////////////////
به عربی سرخس شائع:
سرخس شائع (الاسم العلمي:Polypodium vulgare) هو نوع نباتي يتبع جنس السرخس من فصيلة السرخسية[1][2][3] .

انظر أيضاً[عدل]
سرخس
قائمة أنواع السرخس

مراجع[عدل]
^ موقع لائحة النباتات سرخس شائع تاريخ الولوج 10 مارس 2013
^ موقع لائحة النباتات أنواع السرخس تاريخ الولوج 10 مارس 2013
^ موقع زيبكودزو سرخس شائع تاريخ الولوج 10 مارس 2013
///////////////
به آذری:
Adi şirinkök (lat. Polypodium vulgare)[1] - şirinkök cinsinə aid bitki növü.[2]
İstinadlar[redaktə | əsas redaktə]
1.    Jump up Nurəddin Əliyev. Azərbaycanın dərman bitkiləri və fitoterapiya. Bakı, Elm, 1998.
2.    Jump up Elşad Qurbanov. Ali bitkilərin sistematikası, Bakı, 2009.
//////////
Polypodium vulgare
From Wikipedia, the free encyclopedia
Polypodium vulgare
Polypodium vulgare-NF.jpg
Kingdom:
Division:
Class:
Polypodiopsida /
Pteridopsida (disputed)
Order:
Family:
Genus:
Species:
P. vulgare
Polypodium vulgare
L.
Polypodium vulgare, the common polypody, is a fern of the Polypodiaceaefamily. Polypodium vulgare is a tetraploid, believed to have arisen by chromosome doubling of a sterile diploid hybrid between two species which are not known in Europe. One of the parent species may be the North American Polypodium virginianum, or Polypodium glycyrrhiza. Biochemical data point to a species from eastern Asia as the second possible parent. The name is derived from poly (many) and pous, podos (a foot). Polypody has traditional uses in cooking for its aroma and sweet taste, and in herbal medicine as a purgative and vermifuge.
Contents
  [show
Description[edit]
Polypodium vulgare, the common polypody, is a fern developing in isolation from along a horizontal rhizome. The fronds with triangular leaflets measure 10 to 50 centimetres. They are divided all the way back to the central stem in 10 to 18 pairs of segments or leaflets.
The leaflets become much shorter at the end of the frond. The leaflets are generally whole or slightly denticulated and somewhat wider at their base, where they often touch each other. They have an alternating arrangement, those on one side being slightly offset from those on the other side. The petioles have no scales.
The sori are found on the lower side of the fronds and range in colour from bright yellow to orange. They became dark grey at maturity.
·         Period of sporulation: July to September.
·         Mode of dissemination: anemochory (wind dispersal).
P. vulgare is an allotetraploid species of hybrid origin, its parents being the diploidsPolypodium appalachianum and Polypodium glycyrrhiza.[1]
Geographical distribution[edit]
The common polypody occurs throughout western Europe and North Africa.[1] It is very common in France, where it is found up to an altitude of 2,000 metres (6,600 ft).[citation needed] It is also quite common in Scandinavia and Carpathian Mountains. It is an introduced species in New Zealand, that has begun to spread into the wild as an invasive species.[citation needed]
Habitat[edit]
This fern is found in shaded and semi-shaded locations. It is found on old walls, cracks in rocks, the bases of trees and in rocky undergrowth. It prefers sandy soils and rarely tolerates lime.[citation needed]
Uses[edit]
·         In cooking: The rhizome has a bittersweet taste. It has traditionally been used in some confectionery such as nougatfor its aromatic properties. In 1971, a saponinosladin was found in the roots and believed to be the compound responsible for the sweet taste as it elicits a relative sweetness 500 times sweeter than sugar (by weight).[2]
·         Medicinal: The dried rhizome is used in herbal medicine as a purgative and vermifuge; these properties are due to thephytoecdysteroids in the rhizome.[3]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0f/Sycamore_and_epiphytic_ferns.JPG/90px-Sycamore_and_epiphytic_ferns.JPG
A Sycamore covered with epiphytic Common Polypody ferns.

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Polypodium_vulgare_jfg.jpg/90px-Polypodium_vulgare_jfg.jpg
Polypodium vulgare

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Illustration_Polypodium_vulgare0.jpg/78px-Illustration_Polypodium_vulgare0.jpg
Polypodium vulgare, illustration

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/63/Polypodium_vulgare0.jpg/120px-Polypodium_vulgare0.jpg
Polypodium vulgare,sorus detail
Note[edit]
·         The name Polypodium vulgare is sometimes applied to the Polypodium virginianum (rock polypody). Licorice fern is also known as Polypodium glycyrrhiza.
References[edit]
1.     Jump up^ Haufler, Christopher H.; Windham, Michael D.; Rabe, Eric W. (1995). "Reticulate Evolution in the Polypodium vulgare Complex".Systematic Botany. 20 (2): 89–109. doi:10.2307/2419442JSTOR 2419442.
2.     Jump up^ (English) J Jizba, L Dolejs, V Herout & F Sorm, "The structure of osladin — The sweet principle of the rhizomes of Polypodium vulgare L.", in Tetrahedron Lett., vol. 18, 1971, p. 1329-1332. DOI 10.1016/S0040-4039(01)96701-2
3.     Jump up^ Camps, F. .; Claveria, E. .; Coll, J. .; Marco, M. P.; Messeguer, J. .; Mela, E. . (1990). "Ecdysteroid production in tissue cultures of Polypodium vulgare". Phytochemistry. 29 (12): 3819. doi:10.1016/0031-9422(90)85339-H.
Further reading[edit]
·         Plants of the Pacific Northwest Coast. Copyright 1994. Jim Pojar and Andy MacKinnon. Lone Pine Publishing, Vancouver, BC.
·         Ecan.govt.nz - Common Polypody
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Polypodium vulgare.
External links[edit]
·         Den virtuella floran: Polypodium vulgare (Swedish)
·         Polypodium

·         Fern species
·         Pteridophyta of Europe
·         Plants described in 1753