۱۴۰۰ فروردین ۲۰, جمعه

 

تالاب بین المللی هامون / سیستان و بلوچستان

در سیستان دریاچه و رودخانه ی فصلی هامون و ذخایر چاه نیمه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.حوزه هامون هیرمند، دارای وسعت 34273 کیلومتر مربع است كه 5/74% سطح حوزه آب ریز در سطح استان است.رودخانه هیرمند و چاه نیمه، منبع اصلی تامین آب دشت سیستان و در حقیقت شاهرگ حیاتی منطقه سیستان است كه از كوه های هندوكش و ارتفاعات بابایغما در چهل کیلومتری غرب کابل، در افغانستان، سرچشمه می گیرد و پس از طی مسافت 1050 کیلومتر، وارد خاك ایران می شود.این رودخانه در مرز جریات پیدا می كند و پس از انشعاب شاخه های شیردل و نیاتك از آن، وارد خاك افغانستان می شود، شاخه دیگر در ناحیه جنوب شرقی خاك سیستان پس از انشعاب از طریق سد كوهك در جهت شرقی غربی، مستقیماً وارد خاك این منطقه می گردد و در محل سد زهك دو شاخه اصلی، در همان جهت ادامه مسیر می دهد.سد سیستان و پل نهر آب بر این شاخه ]كه از طریق چاه نیمه تامین می شود.[ تعبیه شده است.این رودخانه، نهایتا در محل لورگ باغ وارد دریاچه هامون می گردد.



كشور ايران به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و زمين شناختي فلات ايران از تعداد و تنوع بسيار بالاي اكوسيستم هاي تالابي برخوردار است به طوري كه از ۳۹ محيط تالابي تعريف نشده به جز يك مورد ، مابقي در ايران يافت مي شود . بالغ بر ۲۷۰ تالاب در كشور ما وجود دارد كه ۸۰ مورد آنها از وسعتي درخور توجه برخوردار هستند كه مي توانند در سطح بين المللي نيز مطرح باشند اما تنها ۲۲ تالاب كشور در سايت رامسر به عنوان مهمترين تالاب هاي بين المللي به ثبت رسيده است كه به رغم اهميت بالاي اين ۲۲ منطقه در سطح جهان و قرار گرفتن اكثر اين مناطق در فهرست مناطق چهارگانه و تحت الحفظ سازمان حفاظت محيط زيست، هيچيك از وضعيت مطلوبي برخوردار نيست . ۷ تالاب از سوي دبيرخانه كنوانسيون رامسر در فهرست مونتروي كنوانسيون به عنوان تالاب هاي در معرض تهديد و تخريب ثبت شده ، در حالي كه تعداد واقعي تالاب هاي در شرف نابودي كشور رقمي بيش از اين است .
درياچه هامون به عنوان هفتمين تالاب بين المللي جهان و بزرگ ترين درياچه آب شيرين كشور تقريباً براي هميشه از روي نقشه جغرافيايي پاك شد . درياچه اي كه تا كمتر از دو دهه قبل هر ساله پذيراي بيش از يك ميليون پرنده مهاجر بود . با نابودي هامون ۱۵ هزار صياد بيكار شدند و زناني كه با بهره گيري از ني هاي درياچه به توليد صنايع دستي اشتغال داشتند منبع درآمد خود را از دست دادند . دامداران سيستاني با ۱۲۰ هزار رأس گاوي كه تا ديروز در ۷۰ هزار هكتار از اراضي درياچه چرا مي كردند مهاجرت كردند و ۸۰۰ روستا تحت تاثير هجوم شن هاي روان درياچه قرار گرفته است. درياچه اي كه سالانه ۱۲ هزار تن ماهي از آن صيد مي شد امروز يك بستر خشك و تفتيده است. شايد اگر مطالعه دقيقي صورت مي گرفت مشخص مي شد كه نابودي هامون بزرگ ترين پديده پناهندگي و آوارگان زيست محيطي در كشور را رقم زده است . خشكسالي هاي سال هاي اخير و عدم پايبندي افغان ها به راي كميسيون دلتا ( كميسيون دلتا متشكل بود از كارشناسان سه كشور كانادا، آمريكا و شيلي كه روي رودخانه هيرمند كار كارشناسي انجام دادند ) و قرارداد ۱۳۵۱ دولت ايران و افغانستان مبني بر آزادسازي ۲۶ متر مكعب آب در هر ثانيه در رودخانه هيرمند و ضعف روابط ديپلماتيك دولت ايران در حل اين معضل ، جملگي باعث شد تا امروز هامون چشم انتظار قطره اي از آب هيرمند باشد



نام دریاچه هامون در اوستا (کانس اویا) آمده و در پهلوی (کیانسی) ور در کتب فارسی (کانفسه) آمده است.در یشت نوزدهم که نام زامیادیشت معروف است (بند66) آمده است که مرکزیت دین زرتشت، سرزمینهای پیرامون دریاچه کیانسیه است و گاهی با کلمه (آپ) امیخته و بصورت (کیانسی آپ) آمده است. هامون اسمی است که بعدها به این دریاچه داده شد. سابقه تاریخی این دریاچه نشان می دهد که در ایران قدیم از لحاظ مذهبی دارای تقدس بوده، چنانکه استاد پورداوود می گوید: شرافت هامون در این است که در آینده سه پسر از پشت پیغمبر(زرتشت) از کنار آن ظهور خواهندکرد که هر یک به فاصله هزار سال از همدیگر پا به عرصه وجود خواهندگذاشت. بدین ترتیب بنا به تفصیل کتب تاریخی، فروهرها برای نگهداری نسل آینده زرتشت به دریاچه کیانسی(هامون) گماشته شده اند.

بنابر روایات مذهبی زرتشتیان، عالم از بدو خلقت روح تا پایان به دوازده دوره هزارساله تقسیم می شود که دهمین هزاره(هزاره هوشیدر) سپس (هزاره هوشیدرماه) و در آخر (هزاره سوشیانت) است.

گذشته از کتب پهلوی، به تکرار در خود اوستا(کانس اویا) یا دریاچه هامون محل ظهور سوشیانت خوانده شده و در فقره های 92-96 زامیادیشت آمده که سوشیانت پیک اهورامزدا پسر (ویست تئوروئیری) بدان هنگام که از آب کیانسی بدرآید، گرزی پیروزمند در دست دارد.



در فقره 66 زامیادیشت چنین آمده است: فر کیانی، از آن کسی است که شهریاری وی از آنجایی که رود هیرمند، دریاچه کیانسیه(هامون) را تشکیل می دهد، برخاسته است. آنجایی که کوه اوشیدم جای دارد و از گرداگرد آن آب بسیار از کوهها سازیر شده است.

بسیاری از محققان معتقدند که کوه اوشیدم یا اوشیدر در سیستان است و جایی که رود هیرمند، دریاچه هامون را تشکیل داده همانا کوه خواجه است. زیرا دردشت سیستان غیر از کوه خواجه، هیچ پشته سنگی دیگری وجود ندارد تا هیرمند بر پیرامون آن بریزد. بنابراین کوه خواجه از روزگاران گذشته و از عهد بززگی وسرافرازی ایران، پرستشگاه پاک دینان و مسکن پارسیان و جایگاه عبادت بزرگان دین مزدیسنا بوده و امروز نیز نزد مردم مسلمان سیستان از قداست خاصی برخوردار است. به عبارتی جشنهای نوروزی کوه خواجه که بسیاری به آنها اشاره دارند، شاید ریشه ای در زمان باستان داشته باشد، از زمانی که معتقدان زرتشتی به انتظار ظهور سوشیانت درآن جمع می شده اند و تا به امروز نیز باقی مانده است. در زمانی نه چندان در آیین بعضی از مردم سیستان که در آبادی های کنار دریاچه هامون خانه داشتند، این بود که شبی که فردایش نوروز بود، دختر زیبایی را بر اشتری آذین شده سوار می کردند و به کنار دریاچه می بردند. در آنجا گروه مردان دور از اجتماع زنان و دختران به کناری می رفتند و به شادی و ساز و آواز می پرداختند و زنان دختر زیبا را که اوشیدر نام نهاده بودند، برهنه داخل آب می نمودند و تا نیمه شب به رقص و ترانه خوانی و شور و نشاط می پرداختند. پس از آن دختر را به همان آیین به خانه باز میگرداندند. این رسم بی گمان اشارتی به باورهای زرتشتیان دارد که ذکر می شود.



در مورد تولد سوشیانت، موعود منتظر زرتشتیان، گفته شده است که در آخر دوازدهمین هزاره، دوشیزه ای از خاندان بهروز در دیاچه هامون خود را می شوید و آبستن می شود، از او سوشیانت، آخرین آفریده اهورامزدا، روی به جهان خواهد نمود و چون به سن سی سالگی رسید امانت رسالت مزدیسنا به وی واگذار می شود. در آن روز خورشید در وسط آسمان بی حرکت می ماند و بدین وسیله ظهور سوشیانت به جهانیان بشارت داده خواهدشد

تبديل تالاب هامون به کانون گرد و غبار

طوفانهای شن، غلظت گرد و غبار و افزایش ریزگردهای ناشی از خشکسالی و خشک شدن بستر تالاب بین المللی هامون مشکلات عدیده ای برای مردم سیستان و بلوچستان به وجود آورده است. به گزارش خبرنگار مهر، غلظت گرد و غبار ناشی از توفان شن طی دو روز گذشته در شمال سیستان و بلوچستان بخصوص شهرهای زاهدان و زابل از حد استاندارد تجاوز کرد و حتی در زاهدان به دو و نیم برابر استاندارد جهانی رسید.

  
   خشکیدگی و بستر خشک هامون مهمترین دلیل ریزگردهای سیستان و بلوچستان
   قطع آب ورودی رودخانه هیرمند، خشکسالی بیش از یک دهه و خشک شدن تالاب بین المللی هامون به همراه بادهای موسمی سیستان، مردم سیستان و بلوچستان را با مشکل متعدد اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی مواجه کرده است.
  
   خشکیدگی دریاچه هامون ناشی از قطع جریان آب هیرمند موجب افزایش زمان بادهای 120 روزه به بیش از 160 روزه شده و با وزش این بادها، گرد و غبار بستر دریاچه و حرکت شن های روان از افغانستان بخصوص در ماه های اواخر بهار و فصل تابستان زندگی را برای ساکنان این استان بویژه شهرها و روستاهای منطقه سیستان و شهرستان زاهدان مشکل کرده است.


  
  

تالاب بین المللی هامون با 400 هزار هکتار وسعت سالهاست که اسیر خشکسالی و نامهربانی کشور همسایه شده است.
  
   مردم سیستان و بلوچستان که حدود 30 سال با مهربانی و آغوش باز میزبان مهاجران افغانستانی بودند اکنون انتظار دارند با روی کار آمدن دولت مردمی در آن کشور و بازگشت اتباع افغان به کشورشان حق میهمان نوازی را بجا آورند و نه افزون بر حق بین المللی بلکه در حد توافقنامه های منعقد شده بین طرفین، حق آبه سیستان را از هیرمند بدهند.
  
   برخی از کارشناسان و مردم سیستان می گویند: متاسفانه نه تنها حق همسایگی و میهمان نوازی بجا آورده نشده بلکه کشور همسایه با ساخت سد برروی رودخانه هیرمند که در آن کشور به رود هلمند مشهور است، آب را از تالاب بین المللی هامون و زمین های تشنه سیستان و حتی ولایت نیمروز خودشان دریغ کرده اند.
  
   ولایت نیمروز افغانستان در همسایگی سیستان ایران و ولایت هلمند افغانستان قرار دارد و سد کجکی به عنوان بزرگترین سد ساخته شده برروی رودخانه هیرمند در استان هلمند مانع رسیدن آب به این ولایت نیز شده است و مردم آن همچون سیستانی ها سالهاست که با خشکسالی مواجه هستند.
  
   آنگونه که کاملا مشخص است تلاش های دیپلماتیک به جایی نرسیده و دولتمردان افغانستان حتی به تعهد خود و براساس قرار داد منعقد شده در سالهای پیش از انقلاب عمل نمی کنند.


  
  

براساس قرار داد منعقد شده بین دولتها وقت ایران و افغانستان، کشور همسایه موظف است سالانه 850 میلیون مترمکعب آب از طریق رودخانه هیرمند روانه تالاب بین المللی هامون کند.
  
  
   هامون در غریبی سوخت و بستر سوخته آن دامنگیر مردم منطقه شده است
   کم ‌آبی از سال 76 دامن هامون را گرفته و اکنون حدود 13 سال با بی آبی رو به رو است، هامون و صیادان آن با آب زنده اند و اگر آب نباشد هامون بیابان خشک و لم یزرع می شود و بادهای موسمی خاک های بستر آن را حرکت داده و مناطق وسیعی از استان سیستان و بلوچستان و حتی خراسان جنوبی و ولایت نیمروز افغانستان را دچار ریزگردها می کند.
  
   علاوه بر هامون، مناطقی از ولایات نیمروز و فراه افغانستان نیز کانون شن های روان و ریزگردها شده است و خاک ها و شنهای بر خواسته از آنها مشکلات فراوانی برای ساکنان دو سوی مرز ایجاد کرده اند.
  
   ایرانیان که به همت دولتمردان از امکانات بهداشتی و اجرای طرح های آبرسانی و سایر خدمات بهره مند هستند اما مردم محروم ولایات نیمروز و فراه افغانستان چه کنند که هیچگونه امکاناتی ندارند و تنها دلخوشی شان تبادل کالا با همسایگان ایرانیشان است.
  
  
   خشک شدن هامون سالانه میلیاردها تومان خسارت برجای می گذارد
   به گفته برخی کارشناسان سالانه 600 میلیارد تومان خسارات ناشی از خشک شدن تالاب هامون دامنگیر مردم و دولت می شود.


  
  
 

  آب هیرمند در کشتزارهای خشخاش افغانستان
   با وجودی که مردم سیستان به دلیل خشک شدن رودخانه هیرمند به ناچار کشاورزی، دامداری و صید و صیادی را از دست داده و با محرومیت رو به رو شده اند، افغان ها آب جاری در رودخانه هیرمند را پس از ذخیره سازی در پشت سدها و بندها به مزارع خشخاش هدایت می کنند و از آبی که می تواند زیستگاه شمار بسیار زیادی از حیات وحش شود و زندگی هزاران نفر را به زیبایی تبدیل کند، صرف تولید تریاک و در نتیجه نابودی نسل بشر می شود.
  
   کجایند مدعیان دفاع از حقوق بشر و سازمان های دفاع از محیط زیست و حیات وحش، هفتمین تالاب بین المللی به عنوان زیستگاه انواع پرندگان و چرندگان و آبزیان به تلی از خاک تبدیل شده و هیچ یک از این سازمان ها دم بر نمی آورند.
  
   خاک و گرد و غبار ناشی از خشک شدن هامون جان انسانها را به خطر انداخته اما سردمداران آمریکا و انگلیس و سایر همپیمانانشان در ناتو به راحتی در افغانستان نشسته و نظاره گر کشت خشخاش و تولید تریاک و نابودی حیات بشر و سایر جانداران هستند.
  
   یک مسئول در سازمان حفاظت محیط زیست گفته است: مقام های افغان معتقدند خشک شدن تالاب هامون مشکل ایران است نه آنان.
  
   این در حالیست که تالاب هامون از بهترین زیستگاه های پرندگان در آسیا است بطوری که در زمان حیات خود پذیرای دسته های 200 هزار تا 600 هزار قطعه ای از پرندگان مختلف مهاجر بوده است.
  
   در معاهده سال 1351 بین ایران و افغانستان درباره هیرمند، مقرر شد که ایران سالانه 850 میلیون مترمکعب حق آبه از هیرمند به ویژه در فصول گرم سال و روزهای خشکسالی داشته باشد اما افغان ها سیلاب های بهاری و آبهای سطحی ناشی از بارندگی در مناطق نیمروز و هلمند که به تعبیر مردم سیستان "دشت مال" گفته می شود را در قالب این حجم 850 میلیون مترمکعبی حقابه سالانه محاسبه می کنند در حالی که این قبیل آبها کنترل ‌ناشدنی و خارج از معاهده است.


  
  

به هر روی فعال شدن کانون بحران گرد و غبار در مناطق سیستان و بخشی از افغانستان ناشی از بحرانی شدن مناطق تالابی و برخواست بلورهای خاک از کف تالابی است که از خشکی و بی آبی ترک خورده است.
  
   سرپرست وقت اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان معتقد است، تنها راه نجات تالاب هامون و مردم شرق ایران به خصوص مناطق شمالی سیستان و بلوچستان عمل کردن دولت افغانستان به تعهدات خود مبنی بر رها سازی حق آبه ایران از هیرمند است.
  
   وی می گوید: خشک شدن تالاب هامون و ادامه روند خشکسالی نه تنها مشکلات عدیده بهداشتی به لحاظ حرکت شن های روان و ریزگردها بوجود آورده بلکه سالانه شش هزار میلیارد ریال فقط در بعد زیست‌ محیطی و اقتصادی به سیستان ضرر می‌ رساند.
  
   به گفته وی درآمد 75 درصد مردم روستایی سیستان و 60 درصد کل مردم منطقه ارتباط مستقیمی به دریاچه‌ هامون دارد. برخی از کارشناسان محیط زیست معتقدند: وزارت خارجه ایران در احقاق حقوق هامون ضعیف عمل کرده و در دولت افغانستان نیز اراده ای برای حل این معضل وجود ندارد.
  
  
   کانون های بحران بیابانی در سیستان به 600 هزار هکتار رسیده است
   مدیر کل وقت منابع طبیعی سیستان و بلوچستان گفت: تا پیش از خشک شدن هامون کانون‌ های بحران بیابانی در سیستان 50 هزار هکتار بود اما اکنون تا 600 هزار هکتار افزایش یافته است.


  
 

 وی افزود: 30 درصد مساحت استان را اراضی بیابانی تشکیل داده و متوسط بارندگی در استان با توجه به تبخیر بالا 100 تا 110 میلی‌ متر است.
  
   وی بیان داشت: با تلاش های صورت گرفته، 27 کانون بحران فرسایش بادی در استان شناسایی شده و اکنون بیش از یک‌ میلیون هکتار اراضی بیابانی استان متاثر از فعالیت ‌های شن است که در این میان، خشک شدن هامون نیز بر مشکلات استان افزوده است. وی گفت: اکنون دریاچه هامون کاملا خشک و به منبع ریزگرد تبدیل شده است.
  
   مدیر کل وقت منابع طبیعی سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه منشا ریزگردها فقط به هامون محدود نمی‌ شود بلکه بخشی از ریزگردها از کشورهای همسایه نشات می ‌گیرد، افزود: ریزگرد‌ها در زمان خشکسالی بیش از سال‌های دیگر خود را نشان می‌ دهند و شرایط زیستی را دشوار می‌ کنند.


  
   وی با اشاره به اقدامات انجام شده در زمینه بیابان زدایی و تثبیت شن های روان اظهار داشت: امسال بیش از 50 میلیارد ریال از محل اعتبارات استانی و ملی و تبصره‌ ها صرف عملیات مهار بیابان شده که نهال‌ کاری چهار هزار هکتار و آبیاری نهال‌ کاری‌ های سنوات قبل و حفاظت از اراضی بیابانی از کارهای شاخصی است که با اعتبارات تامین شده به انجام رسیده است





















  • محل تبلیغ