مردم گویند جناغ شکستن. جناب /ja(o)nāb/
شرطی که با یکدیگر میبندند؛ جناغ:
شرطی که با یکدیگر میبندند؛ جناغ:
راست گفتی عتاب او بر من
هست از بهر بردن جُنّاب.
(فرخی: ۴۵۱).
جُنّاب و گرو بستی دی با من و کردیم
هر شرط و وفاقی ۞ که بود واجب و دَریاب.
لامِعی گرگانی (دیوان چ دبیرسیاقی ص 10).
