۱۴۰۳ مرداد ۵, جمعه

 

ت

 

صفحه اول

پیوندهای پیک

بايگانی پيک

 6 مرداد ۱۴۰۳

  pyknet100@gmail.com

 

باز نشرعنوان اول انتخاباتی پیک نت ۳ تیر

تحجر مذهبی نمی تواند

با آینده جهان همراه شود!

 
 

  

سه نامزد انتخابات ریاست جمهوری که بانی و حامی طرح "نور" و گشت ارشاد و بی حجاب بگیری بودند، در مناظره های انتخاباتی، زیر بار پذیرش مسئولیت این اقدام نرفتند و حتی منتقد آن هم شدند. قالیباف، جلیلی و زاکانی. پورمحمدی هم که خود را نخود آش انتخابات کرده، زیر بار قبول نکبت این طرح نرفت. به اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ افتخار هم کرد و حتی یک پا جلوتر از ابراهیم رئیسی گذاشت و اعدام کفار را هم به اعدام ها افزود. البته با همین یک قلم آخر، یعنی اعدام کفار شلیک به پیشانی همان اندک رائی که پیش بینی می کرد خواهد آورد زد. مجری برنامه از او نپرسید که مصداق کفار که ایشان به اعدام آنها در سال ۶۷ افتخار کرده چیست و شناخت کفار چه معیارهائی دارد. اگر منظور چپ های فعال سیاسی پس از انقلاب ۵۷ است که فعالیت آنها از سوی آیت‌الله خمینی در پاریس قبول شده بود، مگر کسانی که دست به سلاح ببرند، اما در آن کفاری که زعم پورمحمدی کافر بودند و باید اعدام می شدند، بسیاری بودند که نه تنها دست به اسلحه نبرده بودند، بلکه مدافع انقلاب و جمهوری اسلامی هم بودند. آیا فردی با آن پیشینه و با این طرز تفکر سیاسی می تواند رئیس جمهور کشوری شود که از زیر بار استبداد دوران شاه بیرون آمده؟ شاه هم همین ها را اعدام می کرد که پورمحمدی به اعدام آنها افتخار کرد.

بهرحال، بحث پورمحمدی نیست که خیلی سعی کرد شیرین زبان تر از بقیه در مناظره های انتخاباتی جلوه کند و ادای آیت‌الله بهشتی را در آورد. غافل از آن که سبوی سالهای اول جمهوری اسلامی شکسته و امروز دیگر مردم به هیچ عمامه به سری برای ریاست جمهوری رای نمیدهند و او بیهوده دست و پا زد.

جلیلی، زاکانی و قالیباف درباره حجاب به جاده خاکی زدند و درباره احترام به زنان گفتند و تنها نامزد انتخاباتی که با صراحت با طرح حجاب و گشت ارشاد و طرح "نور" مخالفت کرد دکتر پزشکیان بود که البته این موضع گیری او مسبوق به سابقه است. او در جریان اعتراضات خیابانی زن- زندگی- آزادی نیز زبان به انتقاد از سرکوب ها گشود، آن هم در تنگنای امنیتی گلوله و دستگیری ها، چنان که به دلیل همین موضع گیری او را برای مجلس رد صلاحیت کردند و اگر نبود مخالفت رهبر جمهوری اسلامی، او را برای مجلس تائید صلاحیت نمی کردند و ناممکن بود برای ریاست جمهوری تائید صلاحیت شود.

از تحجر مذهبی، هرگز پیشتازی مبارزه با لیبرالیسم سرمایه داری ساخته نیست و این نکته ایست که برخی چپ اندیشان آن را فراموش و به حمایت از جلیلی سینه سپر کردند، آن هم تحت تاثیر حرف های بکلی حاشیه ای و پرهیز از بیان صریح فاصله گیری از لیبرالیسم اقتصادی. هرگز از دهان او جمله ای در مخالفت با برنامه خصوصی سازی ها در نیآمد. در حالیکه چون سایه در کنار ابراهیم رئیسی بود در این مناظره ها نگفت که چرا از نیمه سال دوم ریاست جمهوری، رئیسی و عبداللهیان سر کاروان را از شرق به طرف غرب کج کردند. در کنفرانس سران بریکس در پکن و متعاقب آن در اجلاس شانگهای شرکت نکردند و در مراسم سالروز پیروزی بر آلمان هیتلری در مسکو شرکت نکردند. چرا دولت رئیسی در تدوین و امضای قرارداد ۲۵ ساله با روسیه پا سست کرد و در عوض، یک پا در عمان و یک پا در واشنگتن بدنبال احیای برجام به بهانه لغو تحریم ها و گرفتن دلارهای توقیف شده بودند. اینها را جلیلی خوب میداند، زیرا پشت دست ابراهیم رئیسی نشسته بود. شهید سازی از ابراهیم رئیسی و سنگر گرفتن پشت آن، یک سوژه تبلیغاتی است، که بتدریج، پس از انتخابات جاری به فراموشی سپرده خواهد شد. کارنامه اقتصادی او، کف خیابانهاست. جلیلی همان ابراهیم رئیسی است که تمام تلاش و کوشش و برنامه اش عبور از پل، برای رسیدن به کرسی رهبری بود و به همین دلیل حتی یک جمله، تاکید می کنیم، حتی یک جمله صریح درباره ریشه بحران اقتصادی حاکم بر کشور، ریشه های اصلی فساد حکومتی، مخالفت با تحجر مذهبی و تاکید بر حمایت از نگاه به شرق از دهان او بیرون نیآمد. همیشه با جملاتی نامفهوم و کلی از کنار این مسائل گرهی ایران عبور کرد و این همان شیوه ایست که جلیلی در مناطره های تلویزیون آن را پیگیری کرد.

امروز مقابله با فساد نهادینه شده در حکومت و تسلط دلار بر جامعه از بستر مبارزه با تحجر مذهبی می گذرد و اگر جبهه ای برای این عبور و مستحکم شدن موقعیت ایران در جبهه نگاه به شرق و جبهه مقابله با دلار بتواند تشکیل شود، آن جبهه "جبهه ضد ارتجاع" است. ارتجاعی که اعدام کفار، تبدیل ایران به آخرین سوراخ کمربند محاصره روسیه از سوی ناتو، تعمیق اختلاف طبقاتی موجود، تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی، برتری تجارت برتولید، سرکوب احزاب و سندیکاها، پیوند با سرمایه داری بزرگ تجاری و در نهایت خود، پیوند با امریکا از آن بر می خیزد.

درباره عملکرد آینده پزشکیان در صورت رسیدن به ریاست جمهوری نمی توان قضاوت کرد، اما در باره گذشته امثال جلیلی، قالیباف، زاکانی و پورمحمدی می توان قضاوت کرد. بویژه که آنها با گذشته خود می خواهند آینده را بسازند!