پور شش . [ رِ ش ُ ] (اِخ ) نام مردی خیاط در شعر مولوی و سبب نامگذاری آنکه در وجه تسمیه ٔ شش نوشته اند که چون شش با آدمی باید یعنی نفس در آن داخل میشود و از آن خارج میگردد و چون مروحه دائماً بادپیمائی میکند چنانکه مروحه ٔ قلب نیز بهمین سبب او را میگویند وآن خیاط بیهوده گو و بادپیما بوده است پور شش لقب اونهاده اند. (حاشیه ٔ مثنوی چ علاءالدوله ) :
گفت خیاطی است نامش پور شش
اندرین دزدی و چستی خلق کش .
اندرین دزدی و چستی خلق کش .