حب الکلی . [ ح َب ْ بُل ْ ک ُ لا ] (ع اِ مرکب ) صلوان .
اُم ّکلب . خرنوب الخنزیر. اناغورس . ثمره ٔ اناغورس یعنی
میوه ٔ خرنوب الخنزیر. صاحب تحفه گوید: بار نبات اناغورس
است و آن مذکورشد و این شبیه است به گرده ٔ کوچکی از باقلی
بزرگتر و مایل به طول و در وسط او خطوط و رنگ او ممتزج از الوان مختلفه است و قوتش
تا سه سال باقی و در آخر دوّم گرم و در اوّل خشک و مقیی ٔ قوی بلغم و
مدرّ حیض و مخرج جنین و مخدّر و مسکر و مفتت حصاة و جالی آثار وبا شراب جهت صداع مزمن
(هرچند به بخور) و تعلیق هفت عدد او را بر ران چپ جهت عسر ولادت مجرّب دانسته اند و
بدستور خوردن هفت عدد و بخور هفت عدد او را و قدر شربتش از نیم مثقال تا یک درهم و
مکرب و مصلحش روغنها و صمغ عربی و مصطکی و زیاده از دو درهم او کشنده است . و داود
ضریر انطاکی گوید: تقدم وصف اصله الاناغورس - و هو حب کالترمس لکنه الی طول فی وسطه
خطوط و اجوده المأخوذ فی السنبلة و قوّته تبقی ثلاث سنین
. و هوحار فی الثانیة یابس فی الاولی یفتت الحصی و یخرج البلغم و الدّم المتخلف فی
النفاس شرباً و یجلو الاَّثار طلاءً و ینفع الصداع مطلقاً ولو بخوراً و اذا علق منه
سبعة علی الفخذ الأیسر و اکلت سبعة و بخر
سبعة اسقط المشیمة و الجنین ، مجرّب . و هو یکرب و یقی ء و تصلحه الادهان و شربته الی
درهمین . و رجوع به اناغورس شود.
//////////
حب الکلی
بضم کاف و فتح لام و یا
ماهیت ان
حب اناغورس است و در حرف الالف ذکر یافت و آن تخمی است شبیه
بکرده کوچکی از باقلا بزرکتر و مائل بطول و در وسط آن خطوطی و رنک آن ممزوج بالوان
مختلفه و قوت آن تا سه سال باقی می ماند بهترین آن ماخوذ در سنبله و حکیم میر عبد الحمید
در حاشیۀ تحفه نوشته که بهندی کرنچ نامند بخفای واو و درخت آن شبیه بدرخت نسرین و برک
آن زرد و ریزه و پرشاخ شبیه بکل لسان الحمل که برو تخم می بندد و برو کلهای زرد و ریزه
رسته و تخم آن در غلافی مانند غلاف باقلای بسیار بزرکی و پرخارهای ریزه که چون بدست
برسد سوزش کند و خارش بسیار نماید
طبیعت ان
در آخر دوم کرم و در اول خشک
افعال و خواص آن
مخدر و مسکر و جالی آثار و مقئ بلغم بقوت با آب کرم و آشامیدن
یک مثقال آن با شراب مسمی بفلوفر که آب انکور و روغن است جهت ربو و اخراج مشیمه و جنین
و ادرار طمث و نیم مثقال آن با شراب جهت صداع بارد و خوردن هفت عدد آن و بخور هفت هفت
عدد آن و بدستور تعلیق آن جهت اخراج مشیمه و جنین و عسر ولادت مجرب دانسته اند مقدار
شربت آن از نیم مثقال تا یکدرهم و زیادۀ آن مکرب و مغثی و تا دو درهم کشنده و مصلح
آن روغنها و صمغ عربی و مصطکی است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////
قرهتاج (در متون طب سنتی حب الکلی،صلوان، اُم ّکلب،خرنوب
الخنزیر، اناغورس (نام علمی: Anagyris foetida)
گونهای از سرده قرهتاج است که در غرب ایران، ناحیه مدیترانهای، آسیای جنوبغربی
تا سوریه و عراق میروید.[1]
این درخت در ایران در استان کرمانشاه (بین اسلامآباد غرب
و گیلانغرب، بین شالان و دالاهو، سراب اسکندر نزدیک ریجاب، کاسهگران، بین ازگله و
جوانرود) میروید.[1]
ویژگیها
شاخهها و میوه درخت قرهتاج
درختچهای است به ارتفاع ۱-۳ متر با بویی بد، شاخههای ضخیم
(کلفت)، واگرا، با پوست خاکستریرنگ. شاخهچههای جوان آن کرکهای فشرده و سرانجام
بدون کرک دارند. دمبرگها طولی بین ۱۰-۱۵ سانتیمتر دارند. برگچهها طول ۳۰ و عرض
۱۸ میلیمتر (گاهی بزرگتر) دارند. برگچهها به شکل مستطیلی-سرنیزهای تا بیضوی باریک،
نسبتا نوککند، نوکدار (سر دار)، سبز کمرنگ، روی سطح بالایی بدون کرک و در سطح زیرین
کرک مخملی دارند و تقریبا هماندازه هستند. گوشوارههای گل پیوستهاند و تا ۱۰ گل دارند
و دمگل حدود ۱۰ میلیمتر، نازک و با کرکهای فشرده است. جام گل به طول ۲۰-۲۵ میلیمتر
و زرد مایل به سبز است.[2]
پیوند به بیرون
اطلاعات مرتبط
در ویکیگونه: Anagyris foetida
در ویکیانبار
پروندههایی دربارهٔ قرهتاج موجود است.
تصاویر و اطلاعاتی درباره قرهتاج
پانویس
ولیالله مظفریان، درختان و درختچههای ایران، صفحه ۴۹۰.
ولیالله مظفریان، درختان و درختچههای ایران، صفحه ۴۸۹.
منابع
مظفریان، ولیالله. درختان و درختچههای ایران. تهران: فرهنگ
معاصر، چاپ سوم ۱۳۸۹. شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۰۳-۲.
ویکی
//////////
به عربی خروب الخنزیر:
خروب الخنزير[1] أو الأركوض المنتن أو الجرود أو الينبوت[2]
(باللاتينية: Anagyris foetida) أو (بالإنجليزية:
Bean Clover) نوع نباتي شجري سام يتبع جنس الأركوض من الفصيلة
البقولية.
الموئل والانتشار[عدل]
موطنها بلاد الشام وسيناء والمغرب العربي وكل مناطق حوض البحر
الأبيض المتوسط.[3]
الوصف النباتي[عدل]
النبات شجيري معمر نفضي. ارتفاعه من متر إلى مترين. الأوراق
مركبة ثلاثية الوريقات، الوريقات لاطئة.[4]
مصادر[عدل]
^ العودات، محمد. 2010. النباتات السامة في سورية. موقع هيئة
الطاقة الذرية في سورية. [1]. تاريخ الولوج 8 تشرين الأول 2010.
^ أسماء الأعشاب العلمية [2]. تاريخ الولوج 8 تشرين الأول
2010.
^ قاعدة البيانات الأوروبية-المتوسطية للنباتات.خريطة انتشار
الفصة البحرية (بالإنكليزية). تاريخ الولوج 22 نيسان 2012.
^ العودات، محمد، وخطيب سلقيني، أمين، وتيدمان، جيمس،
2005. الأنواع النباتية الرئيسية المستوطنة في منظقة خناصر (سورية) (جبلي الحص وشبيث).
إيكاردا وهيئة الطاقة الذرية في سورية. ص 72.
- الأركوض (باللاتينية: Anagyris)
جنس نباتي ينتمي إلى الفصيلة البقولية.
من أنواعه[عدل]
الأركوض الشاحب (باللاتينية: Anagyris
glauca)
الأركوض الصيني (باللاتينية: Anagyris
sinensis)
الأركوض عديم الرائحة (باللاتينية: Anagyris
inodora)
الأركوض الكريتي (باللاتينية: Anagyris
cretica)
الأركوض كريه الرائحة أو خروب الخنزير(باللاتينية: Anagyris
foetida)
الأركوض الملتحي (باللاتينية: Anagyris
barbata)
الأركوض النيبالي (باللاتينية: Anagyris
nepalensis)
الأركوض الهندي (باللاتينية: Anagyris
indica)
////////////
به عبری ساخانان:
צחנן מבאיש (שם מדעי: Anagyris foetida) הוא שיח נשיר קיץ ממשפחת הקטניות הנפוץ בארצות אגן הים התיכון ומערב האזור האירנו-טורני. כל חלקי השיח, חוץ מהפרי, מדיפים ריח בלתי נעים, ומכאן שמו העברי.
///////////
Anagyris foetida
Anagyris foetida
Twigs, leaves and flowers of rattleback foul(Anagyris foetida)
The rattleback or foul-stinking wood (Anagyris
foetida L.) is a plant Mediterranean and probably original Greek which is found nowadays on the
oppidum of Ensérune in the Hérault . The pollens were found this
plateau. They date from the third century BC. AD [ref. required] .
Summary
Engraving Natürliche
Pflanzenfamilien Paul Hermann Wilhelm Taubert (1891).
It is a shrub of 1 to 3 meters in
height . The plant has an unpleasant odor (foul) when you break the
stems or crumpled sheets. Young twigs are pubescent, making
whitish. The leaves are deciduous, of a glaucous green, slightly hairy
underneath, 3 elliptical leaflets, entire, glabrous above, pubescent
below. The stipules are welded together.
Flowering occurs early February to March,
and fruiting in May .The flowers are yellow with a stained banner of Black
shorter than other petals.
The fruits are pods of 10 to 18 cm long and 2 cm
wide , coarsely wavy edges. These pods contain from 3 to 8 large
seeds purplish.
Fruits: Royal
Botanical Garden of Madrid.
In France, it is found in the south,
between 0 and 300 m, in the scrubland and arid rock: Alpes-Maritimes, Var,
Vaucluse, Gard, Hérault, Corsica it does not exceed 300 meters. [ ref. required] .
More generally, it grows in Mediterranean
regions (Southern Europe, Western Asia and North Africa).
The plant is highly toxic [ref. required] . The fetid character of the plant was proverbial [ref. required] .
This plant is reported as parasitized
by Apion croceifemoratum (see Apion ). The parasitoid Pnigalio mediterraneus comes parasitize the larvae of Apion.This parasitoid is also a
pest Bactrocera oleae .
This species is classified as 'vulnerable'
on the red list of endangered species in France . It is on the list
of plant species protected region Languedoc-Roussillon and in region Provence-Alpes-Côte d'Azur .
taxonomic
synonyms
·
Anagyris neapolitana Ten,
·
Anagyris foetida subsp. neapolitana (Ten)
Arcang
French nouns
·
wolf bean,
·
Pudis
Spanish Common
Names
·
Altramuz del diablo
·
altramuz hediondo
·
Collar bruja
Catalan common names
·
Garrofer del devil
·
Garrover devil
German Common
Names
·
Stinkstrauch
1. ↑ For a scientist botanist, only count the places where this plant is
spontaneous. The presence of pollen is proof. Plantations have
certainly occurred, but are not taken into account.
4. ↑ [PDF] National Museum of Natural History (MNHN) and the French
Committee of the International Union for Conservation of Nature (IUCN) Red
List of endangered species in France: Flora of vascular France: First results
for 1000 species, subspecies and varieties, October 23,
2012 34 pp. ( Read online ), p. 14
5. ↑ "Anagyris foetida" on http://inpn.mnhn.fr , National Museum of Natural History (accessed 21 June
2013)
·
François Warlop , "Limiting pests of the olive tree populations by the use
of conservation biological control," Cahiers Agricultures, vol. 5,September-October
2006 , P. 449-455
·
4 flores de France .- P. Fournier. Paris, Lechevalier, 1961. N 2241.
On the other Wikimedia projects:
·
(Fr) [PDF] Benedict Bock, "Tela Botanica: Anagyris foetida, the taxon No.
277" (accessed September 7,
2011) "gives 11 scientific sources"
&&&&&&
حب المحلب . [ ح َب ْ بُل ْ م ِ ل َ ] (ع اِ مرکب ) نیوند مریم
. نوعی از داروهای افاویه است . (بحر الجواهر). صاحب اختیارات گوید: بپارسی نیوند مریم
خوانند بهترین وی فربه بود و طبیعت وی گرم و خشک است و گویند معتدل بود و گویند سرد
است و قول اصح آن است که در وی حرارت بود و جلائی قوی و بصری گوید گرم است در دویم
و خشک است در اول محلل بود و بول براند وچون بکوبند و بر کلف طلا کنند نافع بود البته
و کرم بکشد و حب القرع بیرون آرد و سده ٔ جگر بگشاید و نقرس را سود دهد و سنگ گرده
و مثانه بریزاند و خون حیض براند و درد پشت را سودمند بود و قولنج بگشاید و دردهاء
اندرونی را ساکن گرداند و رطوبت که در سینه و شش بود پاک گرداند و گویند مضر بود بدماغ
گرم و احشاء و مصلح وی رب اترج یا ریباس بود و بدل وی گویند مغز بادام تلخ سفیدکرده
بود. و صاحب تحفه گوید: در لرستان ملهب نامند دانه ایست با عطریة و پوست بیرون او سرخ
ودرون صلب و مغزش سفید و بقدر خلر و درخت او قریب بدرخت بطم و زیاده بر قدر قامتی و
منبت او بلاد بارده وجبال . و در لرستان بسیار است برگش دراز و خشبو و ازبرگ زردآلو
کوچکتر و مایل به چتری و در دوم گرم و خشک و مبهی و مدر بول و حیض و مفتح سده ٔ گرده و مقوی جگر و سپرز و مسکن
اوجاع باطنی و مفتت حصاة و مسمن ومخرج اقسام کرم و ملین صلابتی که از صدمه و ضربه باشد
و اخراج رطوبات سینه و شش و مفرح و مقوی حواس و جهت خفقان و درد کمر و پشت و قولنج
و غشی و با بادام وشکر مسمن بدن . تقطیر بول را نافع و چون داخل نان کنند باعث سرعت
انهضام او و رافع ضرر آن و مداومت به اغتسال او در حمام مانع نزلات و بغایت مجرب دانسته
اند و نگاه داشتن او در پارچه ٔ کبود و بدستور بخور او مبطل سحر و مداومت بخور او موجب
الفت معاندین و طبیخ او جهت نقرس و طلای او جهت کلف نافع و مضر دماغ و احشاء حاره و
مصلحش گلاب و رب ریباس و قدر شربتش از سه مثقال است تا پنج مثقال و بدلش مغز بادام
تلخ و چوب و برگ او در اول گرم و خشک و مقوی بدن و جهت رفع رایحه ٔ کریهه ٔ بدن و گریزانیدن هوام و نگاه
داشتن چوب او با خود جهت قضای حاجات و بخور پوست او را جهت گریزانیدن هوام و پشه مجرب
دانسته اند و چون با سداب و مصطکی و قسط در روغن بجوشانند جهت فالج و کزاز و لقوه و
رعشه و مفاصل و اورام شرباً و طلاءً و جهت جبر کسر و ضربه و سقطه به غایت مفید است
. و رجوع به محلب شود.
///////////
حب المحلب
بفتح میم و بکسر نیز آمده و فتح اصح است و سکون حاء مهمله و فتح
لام و باء موحده بفارسی پیوند مریم و بهندی کهیونی نامند
ماهیت ان
حب درختی است شبیه بدرخت بطم و پراکنده و تا یک قامت انسان و زیاده
بران و برک آن دراز و شبیه ببرک بید و از برک زردآلو کوچکتر و خوش بو و چوب آن نیز
خوش بو و لهذا قصار ان اهل نهاوند چوبدستی جهت کوبیدن ثیاب از ان می سازند تا بوی آن
بمشام رسد و درست بماند و کل آن سفید و حب آن بسیار خوش بو و با تلخی و بر سر شاخهای
آن می روید و مدور بقدر جلبان که خلر نامند و بهندی مترکابلی و پوست آن سرخ و مائل
بسیاهی و مغز آن سفید با تندی طعم و چرب و داخل اکثر خوشبوئیها می نمایند و روغن آن
را نیز می کیرند و بهترین آن تازۀ بالیدۀ سنکین خوشبوی بسیار چرب آنست که مغز آن در
سفیدی مانند مروارید باشد و بدترین آن سیاه آن منبت آن قلهای کوه و بلاد سردسیر و در
میزان می رسد و اکثر از آذربایجان و نهاوند می آورند و روغن آن را نیز از انجا و انطاکی
نوشته که پوست آن میعۀ یابسه است و صاحب تحفه نوشته که در کرم سیر یافت می شود و در
لرستان بسیار است و آن را مهلب کویند
طبیعت حب آن
در دوم کرم و خشک و خشکی آن کمتر از کرمی و با قوت محلله و مغریه
و قابضه
افعال و خواص آن
اعضاء الراس و الصدر و القلب و الغذاء و النفض مفرح و مقوی حواس
و جهت اخراج رطوبات غلیظۀ لزجۀ سینه و شش و خفقان و بهر و ضیق النفس و غشی و مقوی جکر
و سپرز و مسکن اوجاع باطنی مانند کبد و طحال و کرده و ظهر و قولنج و درد پهلو و امثال
اینها خصوصا با ماء العسل جهت آنکه محلل ریاح غلیظه است و مدر بول و حیض و مفتح سدۀ
کرده و مخرج اقسام کرم معده و رافع تقطیر البول و مبهی و در حبس اسهال دموی بهتر از
کل مختوم است و چون داخل نان کنند باعث سرعت انهضام آن کردد و مداومت اغتسال بدان در
حمام مانع نزلات الزینه و الاوجاع و غیرها طلای آن جهت کلف و جرب و صاف کنندۀ بشره
و طبیخ آن جهت نقرس و تحلیل صلابات حادث از صدمه و ضربه هرچند کهنه شده باشد و تقویت
اعضای ضعیفه خصوصا با آس و ضماد آن نیز جهت نقرس و اوجاع بارده نافع مقدار شربت آن
از سه درهم تا پنج درهم بدل آن مغز کردکان و بادام تلخ المضار مضر دماغ و احشای حار
مصلح آن کلاب و روغن بنفشه و رب ریباس الخواص نکاهداشتن آن در پارچۀ کبود و بدستور
بخور آن مبطل سحر و مداومت بخور آن موجب الفت متعاندین و چوب و برک آن در اول کرم و
خشک و مقوی بدن و رافع رائحۀ کریهه آن و کریزانندۀ هوام و هوام نزدیک چوب آن نکردند
و نکاهداشتن چوب آن با خود جهت قضای حاجات و بخور پوست آن جهت کریزانیدن هوام و پشه
مجرب کفته اند و چون با سداب و مصطکی و قسط در روغن بجوشانند آشامیدن و تدهین بدان
نیز جهت فالج و لقوه و رعشه و کزاز و اوجاع مفاصل و نقرس و اورام جبر و کسر ضربه و
سقطه بغایت مفید است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////
محلب (در متون طب سنتی نیوند مریم) که نام دیگر آن آلبالوی
تلخ می باشد گونه ای آلبالو است که دارای چوبی سفت و میوه غیر خوراکی است. پس از رسیدن
میوه، مغزهسته آنرا کوبیده و به میزان کم به عنوان ادویه در نان و شیرینی بکار میبرند.محل
رویش جنوب اروپا، آسیای کوچک، ایران و پاکستان است.
ویکی
//////////
عربی محلب:
المحلب أو الكرز البري أو كرز المحلب (باللاتينية: Prunus
mahaleb) نوع نباتي يتبع جنس البرقوق من الفصيلة الوردية. تعد من أهم الأشجار
التي تستعمل كأصول لتطعيم اللوزيات (وبخاصة الكرز). تزرع في بلاد الشام والمغرب العربي
وبخاصة في المناطق الجبلية والبلاد الباردة. توجد أيضاً في تركيا وفرنسا وبلجيكا وألمانيا.
الوصف النباتي[عدل]
الشجرة متوسطة الحجم يصل ارتفاعها إلى سبعة أمتار. الشجرة
نفضية. ثمرتها عبارة عن حسلة.
يستخدم لب المحلب فقط وله العديد من الفوائد الطبية. وتصنع
منه المحلبية.
////////////
به آذری:
Meşə
albalısı (lat. Prunus mahaleb)[1] - gavalı cinsinə aid bitki növü.[2]
/////////
به دیوهی (مالدیوی):
މަހުލުނބޯ(ސައިންޓިފިކް ނަން: Prunus mahaleb)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: St
Lucie Cherry) އަކީ މޭވާގެ ބާވަތެކެވެ. މިއީ ކުދި ލުނބޯ އާ އެއްސައިޒަށް އިންނަ ކުޑަކުޑަ މޭވާ އެކެވެ. މަހުލުނބޯ އޮށަކީ ހަކީމީ ބޭހުގެ ތެރޭގައި ހިމެނޭ އޮށެކެވެ. އަދި މިއީ ހުވަދު ބޭހުގެ ބާވަތެއް ވެސް މެއެވެ. މަހުލުނބޯ އަކީ ޗެރީ އާއިލާގެ މޭވާ އެކެވެ. މަހު ލުނބޯ އޮށް ހަވާދު ހެދުމަށް ވެސް ބޭނުން ކުރެއެވެ. އަދި ހަމަމިހެން މަހުލުނބޯ އޮށުން ތެޔޮ ވެސް ތައްޔާރުކޮށް އުޅެއެވެ.
މަހުލުނބޯ ގަސް ހެދެނީ އާންމު ގޮތެއްގައި 10-2 މީޓަރާއި ދެމެދުގެ އުސްމިނަކަށެވެ. ގަސްގަނޑުގެ ވަށަމިނުގައި 40 ސެންޓި މީޓަރު ވަރުހުރެއެވެ. މަހުލުނބޯ ގަހުގެ ފަތުގެ ދިގުމިނުގައި 5-1.5 ސެންޓި މީޓަރުގެ ދިގުމިން ހުރެއެވެ. އަދި މިފަތުގެ ފުޅާމިނުގައި 4-1 ސެންޓި މީޓަރު ވަރުހުރެއެވެ.
//////////
به کردی کِنِر:
Kenêr,
kenêre an kenêrk dareke bi fêkî û ji famîleya gelyazan e. Fêkiyên wê ji
gelyazan biçûktir in. Darê kenêrê ji bo paraztina tiştekî ji çavan bi malan an
bi pîstî mirovan dixin.
/////////
به ترکی استانبولی مَحلِب:
Mahlep (Prunus mahaleb), gülgiller (Rosaceae) familyasından boylu çalı veya 8-10 m'ye
ulaşan, kışın yaprağını döken bir ağaç türü.
Yapraklar dairemsi ya da geniş yumurta biçiminde, boyları 3-6
cm, kenarları dişli, alt yüzlerinde ana damar boyunca tüyler vardır.
Güzel kokulu çiçekleri beyaz renklidir. küçük veya 5-6 mm
büyüklüğündeki meyve olgulaşınca siyah bir renk alır.
Orman-step sınırındaki kurak yerlerin ağaçlandırılmasında öncü
ağaç olarak kullanılır.
Orta ve güney Avrupa'da Fransa ve Almanya, batı ve orta Asya'da kuzey Pakistan ve Kırgızistan ile kuzeybatı Afrika'da Fas
arasında kalan coğrafya anayurdunu oluşturmaktadır.
Ağaç ile ilgili bu madde bir taslaktır. Madde
içeriğini geliştirerek Vikipedi'ye katkıda
bulunabilirsiniz.
|
//////////
Prunus mahaleb
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Prunus mahaleb
|
|
Spring flowers of St. Lucie cherry
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
P. mahaleb
|
Prunus mahaleb, the mahaleb cherry[3] or St Lucie cherry, is a species of cherrytree. The tree is cultivated for a spice obtained from the seeds inside the
cherry stones. The seeds have a fragrant smell and have a taste comparable to
bitter almonds with cherry notes.
The tree is native in the Mediterranean
region, Iran and parts of central Asia. It is adjudged to be native in
northwestern Europe or at least it is naturalized there.[4][5][6] It is a deciduous tree or large shrub, growing to 2–10 m (rarely up to 12 m) tall with a trunk up to 40 cm
diameter.
Contents
[hide]
The tree's bark is grey-brown, with conspicuous lenticels on young stems, and shallowly fissured on old trunks. The leaves are 1.5-5 cm long, 1-4 cm. wide, alternate, clustered at
the end of alternately arranged twigs, ovate to cordate, pointed, have serrate
edges, longitudinal venation and are glabrous and green. Thepetiole is 5-20 mm, and may or may not have two glands. The flowers are fragrant, pure white, small, 8-20 mm diameter, with an
8-15 mm pedicel; they are arranged 3-10 together on a 3-4 cm long raceme. The flower pollination is mainly by bees. The fruit is a small thin-fleshed cherry-like drupe 8–10 mm in diameter, green at first, turning red then dark
purple to black when mature, with a very bitter flavour; flowering is in mid
spring with the fruit ripening in mid to late summer.[5][7][8]
Prunus mahaleb occurs in thickets and open woodland on dry slopes; in central Europe
at altitudes up to 1,700 m, and in highlands at 1,200-2,000 m in southern
Europe.[8] It has become naturalised in some temperate areas, including Europe north of its native range
(north to Great Britain and Sweden), and locally in Australia and the United States.[8][9][10]
It demonstrates selective fruit abortion,
producing a high proportion of excess flowers that result in low fruit set
levels. This reduces the number of "poor quality" fruit and increases
the viability of its seeds.[11][12]
A scientific study[13] discovered an ecological dependence between the plant and four
species of frugivorous birds in southeastern Spain; blackbirds and blackcaps proved to be the most important seed dispersers. When Prunus
mahaleb is fruiting, these birds consume the fruit almost exclusively,
and disperse the seeds to the locations favourable for the tree's growth. The
way in which some birds consume the fruits and the habitats those birds use may
act as a selective force in determining which genetic variations of the cherry
flourish. [14]
St Lucie cherry
stones
The plant is cultivated for a spice
obtained from the seeds inside the cherry stones. It is fragrant and has the
taste of bitter almonds. It is used in small quantities to sharpen sweet foods, such as the Turkish sweet-bread çörek (chorak), the Greeksweet-bread tsoureki or the Armenian sweet-bread chorak. The chemical constituents are still uncertain,
but the spice is prepared from the seeds, either by grinding and powdering the
seed kernels, or in oil extracted from the seeds.[15]
The bark, wood, and seeds contain coumarin.[16][17] They have anti-inflammatory, sedative and vasodilation effects.
Away from its native range, the species is
grown as an ornamental tree for its strongly fragrant flowers, throughout temperate regions of
the world. A number of cultivars have been selected for their ornamental value, including
'Albomarginata', with variegated foliage, 'Bommii', a dwarf with strongly pendulous branches,
'Globosa', a compact dwarf clone, 'Pendula', with drooping branching, and
'Xanthocarpa' with yellow fruit.[18]
Prunus mahaleb is a likely candidate for the ḫalub-tree mentioned in early Sumerian
writings, a durable fruit-bearing hardwood with seeds and leaves known for
their medicinal properties and associated with the goddess Inana.[19] The Arabic محلب mahleb or mahlab meaning the
mahaleb cherry is in medieval Arabic writings by among others Al-Razi (died 930), Ibn al-Baitar (died 1248) and Ibn al-Awwam.[20] Ibn Al-Awwam in his book on agriculture dated late 12th century
described how to cultivate the mahaleb tree: he says the tree is a vigorous
grower, easy to grow, but a thing to watch out for is that it is not resistant
to prolonged drought. He also described how to prepare the mahaleb seeds by
boiling them in sugared water.[21] The word, and probably the mahaleb itself, does not appear in
classical Latin, nor early or mid medieval Latin, and is rare in late medieval
Latin. One early record in Latin is year 1317 in an encyclopedia by Matthaeus Silvaticuswho wrote that the "mahaleb" is the kernel seed of the
fruit of both domesticated and wild cherry trees in Arabic countries.[22] Another early record in Latin is in a medical-botany book by Ioannis
Mesuae in 1479 spelled almahaleb(where "al-" is the Arabic definite article).[23] In 1593 the Latin botanist Carolus Clusius spelled it mahaleb.[23] Today its cultivation and use is largely restricted to the region
that in the 19th and earlier centuries formed the Ottoman Empire. Syria is the main exporting country.[15]
3.
Jump up^ "Prunus
mahaleb". Natural
Resources Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 14 October 2015.
8.
^ Jump up to:a b c Blamey, M. & Grey-Wilson, C. (1989). Flora of Britain and
Northern Europe. ISBN
0-340-40170-2.
11.
Jump up^ Guitian, J. (1993). Why Prunus mahaleb (Rosaceae)
Produces More Flowers Than Fruits. Amer. J. Bot. 80 (11):
1305-1309.
12.
Jump up^ Guitian, J. (1994). Selective Fruit Abortion in Prunus
mahaleb (Rosaceae). Amer. J. Bot. 81 (12): 1555-1558.
13.
Jump up^ Herrera, C. M., & Jordano, P. (1981). Prunus mahaleb and
Birds: The High-Efficiency Seed Dispersal System of a Temperate Fruiting
Tree. Ecol. Monogr. 51 (2): 203-218. Abstract.
14.
Jump up^ Guitián, J. et al. (1992). Spatial Variation in the Interactions between Prunus
mahaleb and Frugivorous Birds. Oikos 63 (1): 125-130.
16.
^ Jump up to:a b Vedel, H., & Lange, J. (1960). Trees and Bushes in Wood
and Hedgerow. Metheun & Co. Ltd., London.
17.
Jump up^ El-Dakhakhny, M. (2006). Some coumarin constituents of Prunus
mahaleb L. fruit kernels. J. Pharm. Sci. 59 (4):
551-553.Abstract.
18.
Jump up^ Bean, W. J. (1976). Trees and Shrubs Hardy in the British
Isles. John Murray ISBN
0-7195-2427-X.
19.
Jump up^ Gadotti, A. (2014). Gilgamesh, Enkidu, and the Netherworld and the
Sumerian Gilgamesh Cycle. De Gruyter. ISBN 161451545X.
20.
Jump up^ "Mahaleb" in Remarques sur
les mots français dérivés de l'arabe, by Henri Lammens, year 1890.
21.
Jump up^ Le livre de
l'agriculture, by Ibn
al-'Awwam, translated to French J.-J. Clément-Mullet, year 1866, volume II page
367-368.
&&&&&&&
حب المنسم . [ ح َب ْ بُل ْم ِ س َ ] (ع اِ مرکب ) صاحب اختیارات
گوید: حبی است به مقدار فلفلی و لون وی میان سرخی و زردی بود و بغایت املس و خوشبوی
بود و زودشکن و مغز آن بغایت سفید بود و معطر و اهل یمن و اهل حجاز در عطریات بکار
دارند و طبیعت وی گرم و خشکست در دویم و استرخاء معده ٔ سرد را بغایت مفید بود و قوّت
تمام دهد و هضم را یاری دهد و نشف رطوبات کند و مقوی احشاء سرد بود و با عسل اعصاب
را نافع بود و باه را زیاده کند. و صاحب تحفه آرد: به نون بعد از میم و سین مهمله لغت
عربی . اسم دانه ایست خوشبو شبیه به حب البطم و از آن کوچکتر بقدر فلفلی و از حجاز
و یمن خیزد و گویند فلنجه* است و درخت او شبیه به شمشاد است در دوم گرم و خشک و مقوی
معده و مسخن و مبهی و مفرّح و مجفف رطوبات غریبه و مقوّی هاضمه و مفتح و مفتت حصاة
و مدر و رادع بخارات ومصدع و مصلحش شیر و شربتش یک مثقال و بدلش کبابه است . و ابن
البیطار آنرا حب المیشم با یاء مثناة تحتانی و شین ضبط کرده و گوید: قال التمیمی ،
هو حب یشبه البطم او حب الفقد و فی مقداره و لونه ، مابین الصفرة و الحمرة و هو املس
الظاهر ذکی ّالرائحة طیب النشر، فیه عطریة ذکیّة یؤدی الی رائحة الافاویة یزعم قوم
انه یجلب من سفالة الهند و یدخل فی کثیر من طیب النساء و افاویهن و اکثر من یستعمله
فی الطیب اهل الیمن و اهل الحجاز و لیس یعرفه اهل العراق و اهل المصر و الشام و هو
عند اهل الیمن و اهل الحرمین کثیر معروف و هو حارّ یابس فی الثانیة نافع للمعدة الرطبة
المسترخیة. مسخن لها و مقوِّلها. معین علی الهضم ینشف الرطوبات الغالبة علی مزاجها
- انتهی .
* فلنجه . [ ف َ ل َ ج َ / ج ِ ] (اِ) افلنجه ، و آن تخمی باشد
مانند خردل لیکن بسیار سرخ است . نیکوترین وی آن بود که چون در دست بمالند بوی سیب
کند. و در عطریات به کار برند. (برهان ). یکی از گونه های کبابه است که دانه اش سرخ
رنگ و معطر میباشد. دانه های آن را به نامهای حب المیسم ، حب المنشم ، حب المنسم و
حب المیشم خوانند. || سرخدار. (فرهنگ فارسی معین ).
//////////
حب المنسم
بکسر میم و سکون نون و فتح سین مهمله و بشین معجمه نیز کفته اند
و میم لغت عربی است
ماهیت ان
دانه ایست خوش بو و خوش طعم شبیه بحب البطم و کوچکتر از ان بقدر
مغز آن و بقدر فلفلی و بسیار املس و زودشکن و مغز آن سفید و از بوادی یمن و حجاز خیزد
و کویند فلنجه است و رنک آن ما بین سرخی و زردی و درخت آن شبیه بشمشاد
طبیعت آن
در دوم کرم و خشک
افعال و خواص آن
مفرح و مفتح و مسخن و مبهی و مقوی معدۀ مسترخیه و هاضمه و مجفف
و ناشف رطوبات غریبۀ معده و احشا و بدن و مفتت حصاه و مدر بول و رادع بخارات ردیه شربا
و طلاء و اکثار آن مضر و مصدع مصلح آن شیر مقدار شربت آن یک مثقال بدل آن کبابه است
و اکثر اهل یمن و حجاز خصوص زنان دهن آن را که عطر منشم می نامند برای محبت و یا عداوت
استعمال می نمایند و خوش بو است و می کویند بهر قصد و ارادۀ که آن را استعمال نمایند
همان اثر می بخشد خصوص در عداوت و بغض و تفرقه میان متحابین و مشهور است میان عرب و
چون خواهند که در میان دوکس و یا جماعت عداوت و تفرقه افتد می کویند حق سبحانه و تعالی
در میان شان عطر منشم بپاشد
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
Northern Holly Fern
Polystichum lonchitis |
Other scientific
names: Aspidium lonchitis, Dryopteris lonchitis, Polypodium
lonchitis, Polystichum X marginale
French names: Polystic faux-lonchitis Family: Polypody Family (Polypodiaceae) Group: Holly Ferns Similar species: • Braun's Holly Fern (Polystichum braunii) - twice divided: looks more "frilly". • Christmas Fern (Polystichum acrostichoides) - very similar, but less of an upright look to it. • Ebony Spleenwort (Asplenium platyneuron) - much smaller, darker stem. • Polypody (Polypodium virginianum) - different leaflets, much smaller. Fronds: Once divided Height: 25-60 cm (10-24 in) Habitat: Forests Native/Non-native: Native Status: Uncommon in the south, a lot more common in the north. Photographs: 139 photographs available, of which 11 are featured on this page. SCROLL DOWN FOR PHOTOGRAPHS. Range Map is at the bottom of the page |
/////////
File:Aspidium lonchitis Atlas Alpenflora.jpg
From Wikimedia
Commons, the free media repository
Download
all sizesUse this file
on the webUse this file
on a wikiEmail a link
to this fileInformation
about reusing
all sizesUse this file
on the webUse this file
on a wikiEmail a link
to this fileInformation
about reusing
Size of this
preview: 412 × 599 pixels. Other
resolutions: 165 × 240 pixels | 330 × 480 pixels | 412 × 600 pixels | 528 × 768 pixels | 1,095 × 1,593 pixels.
Description
|
Aspidium
lonchitis (Polystichum
lonchitis)
|
Date
|
1882
|
Source
|
|
Author
|
Anton Hartinger
|
Author
died more than 70 years ago - public domain
|
|
This work is in the public domain in its country of
origin and other countries and areas where the copyright term is the author's life plus 70 years or
less.
You must also include a United States public domain tag to indicate why this work is in the public domain
in the United States. Note that a few countries have copyright terms
longer than 70 years: Mexico has 100 years, Jamaica has 95 years, Colombia
has 80 years, and Guatemala and Samoa have 75 years. This image may not be
in the public domain in these countries, which moreover do not implement
the rule of the shorter term. Côte d'Ivoire has a general copyright term of 99
years and Honduras has 75 years, but they do implement the
rule of the shorter term. Copyright may extend on works created by French who
died for France in World War II (more
information), Russians who served
in the Eastern Front of World War II (known as the Great Patriotic War in Russia) and
posthumously rehabilitated victims of Soviet repressions (more information).
|
File history
Click on a date/time to view the file as it appeared at that
time.
Date/Time
|
Thumbnail
|
Dimensions
|
User
|
Comment
|
|
current
|
1,095 × 1,593(333 KB)
|
{{Information |Description=''Aspidium lonchitis'' (''Polystichum
lonchitis'') |Source=''Atlas der Alenflora''.
http://www.archive.org/details/atlasderalpenflo00hart |Date=1882
|Author=Anton Hartinger |Permission=Author died more than 70 years ago -
public
|
·
You cannot overwrite this file.
File usage on Commons
The following page links to this file:
Hidden
categories:
&&&&&&
حب النیل . [ ح َب ْ بُن ْ نی ] (ع اِ مرکب ) قرطم هندی . (مفاتیح
خوارزمی ). حب الغولة. تخم نیلوفر. کاکیان هندی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). عجب . صاحب تحفة
گوید: حب النیل به فارسی تخم نیلوفر گویند و او دانه ٔ گیاهی است شبیه به لبلاب و بر
مجاور خود می پیچد گلش کبود و به شکل گل لبلاب و از آفتاب بهم می آید و در غلاف هر
گلی سه دانه ٔ مثلث میباشد، در سیّم گرم و خشک
مسهل اقسام کرم و با تربد مسهل بلغم غلیظ و با سقمونیا مسهل صفرا و اخلاط غلیظه و با
هلیله مسهل سودا و مفتح سده ٔ جگر و سپرز و جهت برص و بهق و تنقیه ٔ بدن و درد مفاصل و سایر امراض
بارده نافع و قدر شربتش از یک دانگ تا نیم مثقال و یک درهم و زیاده ٔ او کشنده بمغص و لصوق ماساریقا
و اسهال مفرط و مصلحش هلیله و سحق بلیغ و آلودن او به روغن بادام و بدلش بوزن او تخم
حنظل و سدس آن حجر ارمنی است و مفرد او بعد از یک شبانروز عمل میکند و با محرک سریعالعمل
است و قوتش تا سه سال باقی می ماند. و صاحب اختیارات گوید: حب النیل ، قرطم هندی است
و طبیعت وی گرم و خشک است در دویم و گویند در اول و گویند در سیم و گویند سرد است
. نافع بود جهت برص و تنقیه ٔ بدن و مسهل خلطهای غلیظ بود و سودا و بلغم و کرمهای حب
القرع و شربتی از آن دانگ و نیم تا نیم درم بود با ادویه ٔ دیگر، و عرق النسا و نقرس را
نافع بود و آنچه از درد اخلاط که در مفاصل جمع شده باشد مجموع براند و امعا را بشوید
و قوت معده دهدو سده و ورم سپرز و جگر بگشاید. مسهل مرةالسودا بودو وی کرب و غثیان
آرد و اولی آن بود که به روغن بادام چرب کنند و هلیله با وی خلط کنند و بدل وی در اسهال
و دفع سوداء نیم وزن آن تخم حنظل و دانگی و وزن آن حجر ارمنی بود. و در بحرالجواهر
آمده است : به پارسی تخم نیلوفر. گرم و خشک است در دوم و گویند در سیوم ، اخراج سودا
و بلغم کند و کرم معده و حب القرع را بیرون آرد و بهق را نفع دهد و شربتی از او یک
مثقال تادو مثقال است . و در تذکره ٔ داود ضریر انطاکی آمده است : حب النیل ، هو القرطم الهندی
و هو نبت هندی یکون فیه هذا الحب . کل ثلاثة او اربعة فی ظرف الی العرض ، و اجود هذا
الحب الرزین الحدیث المثلث الشکل و قوته تبقی الی ثلاث سنین و هو حارّ یابس فی الثانیة
و بارد و رطب فی الاولی . اذا مزج بالتربد لم یبق للبلغم اثراً و یستاصل المفاصل و
النسا و مادةالبهق و البرص و النقرس ویفتح السدد ولکنه یغشی و یکرب خصوصاً فی الشبان
و ربما قیاء حتی الدم و یصلحه دهن اللوز و الاهلیلج و احکام السحق و شربته علی ما قالوه
الی درهم . لکن رأیت من شرب منه ثمانیة عشر درهما
و لم یسهل کثیراً. و عندی ان ّ فعله بحسب السدد و صلابة الابدان و ان ّ کربه تابعلحرارةالمعدة.
یکثر اذا کثر و بالعکس . و بدله فی افراطالسوداء ثلثه حجر ارمنی و فی البلغم نصفه شحم
حنظل . لا أن ّ کلا منهما بدله مطلقا کما
توهموه ، فافهمه .
//////////
حب النیل
بکسر نون و سکون یاء مثناه تحتانیه و لام بفارسی تخم نیلوفر پیچ
و بهندی مرچائی و زیرکی و به بنکالی جهارمرچه و یک نوع دیکر نیز می شود و آن را اپراچنا
نامند و قوت اسهال این نوع را زیاده کفته اند
ماهیت ان
دانۀ کیاهی است شبیه بلبلاب و بر مجاور خود می پیچد و شاخهای آن
باریک و سبز و برک آن سبز و در هر برکی کل کبودی شبیه بکل لبلاب و در آفتاب بهم می
آید و تخم آن در غلافی و در هر غلافی سه دانه مثلث شکل که حب النیل نامند
طبیعت آن
در سوم کرم و خشک
افعال و خواص آن
جالی بهق و برص و مفتح سدۀ جکر و سپرز و مسهل قوی بلغم غلیظ و خصوص
با تربد و منقی بدن و دافع اوجاع مفاصل و سائر امراض بارده و مخرج دیدان و حب القرع
و مفید بهق و برص و نقرس و جرب و قروح خبیثه و با سقمونیا مسهل صفرا و اخلاط غلیظه
و با هلیله مسهل سودا و مفتح سدۀ جکر و سپرز و مسهل قوی و صاحب معالجات بقراطی نوشته
که سه درهم آن با شش درهم شکر سفید چون سه روز بیاشامند جهت ازالۀ انواع جرب مجرب مقدار
شربت آن از یک دانک تا نیم مثقال و یک درهم و زیادۀ آن کشنده است بمغص و اسهال مفرط
بلصوق بماساریقا و امعا مصلح آن هلیله و سحق بلیغ و چرب نمودن بروغن بادام است و چون
بکوبند و یک شب در روغن بادام بخیسانند و صبح به تنهائی یا با مطبوخات مناسبه بیاشامند
رفع غائله مغص و سحج آن می کردد و بدل آن بوزن آن شحم
حنظل سدس آن حجر ارمنی است و مفرد آن بعد از یک شبانه روز عمل می
کند با معاجین و محرکی زود عمل می نماید و قوت آن تا سه سال باقی می ماند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////
Ipomoea hederacea
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Ivy-leaved morning glory
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
I. hederacea
|
Ipomoea hederacea
Jacq. |
Ipomoea hederacea, the ivy-leaved morning glory,[1] is a flowering plant in thebindweed family. The species is native to tropical parts of the Americas, and has more
recently been introduced to North America. It now occurs there from Arizonato Florida and north to Ontario and North Dakota. Like most members of the family, it is a climbing vine with alternate leaves on twining stems. The flowers are blue to rose-purple with a white
inner throat and emerge in summer and continue until late fall. The leaves are
typically three-lobed, but sometimes may be five-lobed or entire. Flowers occur
in clusters of one to three and are 2.5-4.5 cm long and wide. The sepals taper to long, recurved tips and measure 12–24 mm long. The
species shares some features with the close relative Ipomoea purpurea.[2]
The morning glories are little used
by white-tailed
deer. The large seeds are taken infrequently
by northern
bobwhite and seed-eating songbirds. Flowers are used by some of the larger butterflies such as swallowtails and fritillaries and the ruby-throated hummingbird.[2]
Most of the pollinations of Ipomoea
hederacea are achieved by self-pollination, with a selfing rate of 93% observed in one population.[3]
Ipomoea hederacea has been studied as a target of character displacement. When it co-occurs with Ipomoea purpurea, natural
selection favors individuals of I.
hederacea with anthers that are more tightly clustered around the stigma. This is to presumably reduce pollinations of I. hederacea by I.
purpurea, which, should they occur, results in sterile seeds, wasting
valuable resources of the parent plant and reducing fitness. This fitness reduction is not reciprocal, however, as I.
hederacea pollen does not germinate on I. purpurea stigmas,
thus giving the latter species a potential advantage competitively. This
selective pressure leads the anthers to form a barrier over the stigma of I.
hederacea to protect from pollen from other species making contact,
but possibly increasing self-pollination, as well. When I. hederacea occurs by itself, however, no
such selective pressure is evident and anther barriers are looser and less
consistent.[4]
1. Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25. Retrieved2014-10-17.
2. ^ Jump up to:a b Miller, J.H., & Miller, K.V. (1999). Forest plants of the
southeast and their wildlife uses. Champaign, IL: Kings Time Printing.
3. Jump up^ Ennos, R. A. (1981). "Quantitative studies of the mating
system in two sympatric species of Ipomoea
(Convolvulaceae)".Genetica. 57 (2): 93–98. doi:10.1007/bf00131233.
4. Jump up^ Smith, Robin Ann; Mark D Rausher (January 2008).
"Experimental evidence that selection favors character displacement in the
ivyleaf morning glory". The American Naturalist. 171 (1):
1–9. doi:10.1086/523948. ISSN 1537-5323. PMID 18171146.
Species
|
·
I. hederacea
|
&&&&&&&
حبق
بفتح حا و با و قاف بعربی اسم جنس کل نباتات ما بین شجر و
کیاه خوش بو است و از مطلق آن مراد فودنج* است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
* حبق . [ ح َ ب َ ] (ع اِ) هر نبات مابین شجر و گیاه . بُته
. بوتَه . و چون مطلق گویند، مراد پودنه ٔ وحشی است .
بودنج برّی . پودینه . (منتهی الارب ). غاغ . پونه . فودنج برّی . فوتنج . پونه . حبق
الماء. حبق التمساح . نمام . فوتنج نهری . نعنعالماء. و صاحب برهان گوید: گرم و خشک
است در سیم . و داءالفیل را نافع است . ابوعبید از اصمعی نقل کند که : عرب پودنه را
حبق گوید و پودنه ٔ نهری را به رومی کانجون (؟) و به سریانی
او را مثیان دمیا (؟) گویند و کوهی را فلعلک گویند و به جای کاف قاف گفته اند و رازی
او را زنجبیل الکلب خوانده و حبق دشتی و انواع او را عرب فوتنج گوید و بستانی را نعنع.
دیسقوریدوس گوید: برگ پودنه کوهی سیادروح (ببادروج ؟) مشابهت دارد و گل او قرمیزی
(فرفیری ؟) بود و ساق نبات او چهارسر بود و بعضی به سعتر عدس (؟) مشابهت دارد و این
نوع را، سعتر دشتی گویند و نوع دیگر از او به پودنه ٔ دشتی ماند و
برگ او بزرگتر باشد و ساق او سطبرتر و... فوتنج در فا گفته شود. (از نسخه ٔ خطی ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی
).
////////
پونه
اشاره
به فارسی پونه و پودنه و در کتب طب سنتی
و به عربی فودنج و فوتنج و حبق و فلیحا نامبرده میشود. به فرانسویPouliot وMenthe Pouliot و به انگلیسیEuropean Penny
royal وPudding Grass
گفته میشود. گیاهی است از خانواده نعناLabiatae نام علمی آنMentha Puleguim L . و مترادفهای آنMentha exigua وPulegium Vulgaris
Mill
. از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
پونه گیاهی است علفی چندساله ساقه آن استوانهای،
بلندی آن در حدود 5/ 0 متر برگهای آن تقریبا بدون دمبرگ، سبز، تیره، بیضیشکل، نوکتیز،
با دندانه و در اثر فشردن بوی قوی اسانس پونه از آن استشمام میشود. در پایههایی از
گیاه که در آب میرویند این بو خیلی کم و در مواردی وجود ندارد. گلهای آن به رنگ صورتی
یا بنفش به صورت گروهی از گلهای کوچک در بغل برگ و ساقه در تابستان ظاهر میشود.
پونه در نقاط و دشتهای مرطوب و در کنار
نهرها و یا داخل جویها و چشمهها و کنار باطلاقها میروید. در اروپا، افریقای شمالی،
حبشه و مناطق مختلفه آسیا بهطور وحشی میروید. در ایران در مناطق شمالی ایران در مازندران
و گیلان در اطراف
معارف گیاهی، ج1، ص: 20
رشت و در ماسهزارهای غازیان و نقاط مرطوب
لاهیجان بهطور خودرو دیده میشود.
در مازندران نوعی از آنکه پونه آبی است
با نام محلی سرسم خوانده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه وجود اسانس
روغنی فرار یا روغن مانتول 49] گزارش شده است که مقدار آن در حدود 9/ 0- 8/ 0 درصد
میباشد. (در نمونههایی که در کشمیر روییده است). اسانس روغنی فرار پونه شامل 80 درصد
ماده پولگون 50] است. از اسانس روغنی پونه در اثر احیای ماده دی- پولگون و نوعی مانتول
به نام راسمیک مانتول 51] میگیرند. به علاوه در اعضای این گیاه مقداری تانن، مواد
رزینی و قند نیز وجود دارد]S .C .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
پونه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی
گرم و خشک است. خواص آن بسیار لطیفکننده است برای پاک کردن اخلاط سینه و کنترل سیاهسرفه
و رفع سوزش خراش سینه و برای جلوگیری از سکسکه و آشفتگی و دلبههمخوردگی نافع است.
بادشکن است و ضد نفخ و برای استسقا و یرقان
و خارج کردن مشیمه و ازدیاد ترشح عرق مفید است. مدر است و قاعدهآور. به عنوان تریاق
و ضد سم جانوران گزنده سمی بسیار نافع است.
اگر شیاف آن در مهبل استعمال شود برای
تسهیل اخراج جنین و مشیمه مؤثر است. مالیدن دمکرده آن برای رفع خارش و دفع گازهای
رحم و رفع سستی رحم مفید است. مالیدن سوخته گیاه برای تقویت لثههای دندان نافع است.
استشمام بوی آن برای رفع غشی مفید است. پونه مضر رودهها است و از این نظر باید با
کتیرا خورده شود. مقدار خوراک پونه تا 8 گرم. نوع مصرف معمولا شاخههای گلدار و برگ
آن را به صورت دمکرده و سایر انواع دارویی مانند نعنا تهیه و خورده میشود.
به گیاهان دیگری از خانواده نعنا نیز پونه
گفته میشود که چند نوع معروف آنها را در اینجا ذکر میکنیم.
1.Calamintha acinos Clairv به فارسی زیباپونه
و به فرانسویCalament Acinos
و به
معارف گیاهی، ج1، ص: 21
انگلیسیWild basil گفته میشود. گیاهی
است یکساله یا دوساله که در اواخر بهار کاشته میشود. برگها پوشیده از کرک، باریکی
آن کمتر از 8 میلیمتر. نیمه بالای برگ دندانهدار، گلها 4- 2 تایی به رنگ ارغوانی
یا سفید، بلندی گیاه 40- 10 سانتیمتر است. این گیاه در قزوین در کوههای الموت بهطور
خودرو دیده میشود.
2.Calamintha officinalis
Moench
. مترادف آنMelissa calamintha L . است به فارسی زیبا پونه طبی و به عربی قلمنت معروف است. در کتب طب
سنتی با نام قلمنت آمده است، به فرانسویCalament officinal و به انگلیسیMountain calamint وCat -mint گفته میشود گیاهی
است دوساله در مناطق جنگلی میروید. در ایران در شمال ایران در اطراف رشت در بندر گز،
گرگان و مازندران انتشار دارد.
از نظر خواص کموبیش شبیه پونه میباشد
و خواص پونه کوهی تحت نام «فودنج جبلی» بهطور مشروح در این کتاب آمده است.
توضیح: در امریکا به گیاه دیگری از همین
خانواده به نام علمیNepeta cataria
نیزCat -mint
گفته میشود.
معارف گیاهی، ج1، ص: 22
- گل حلوا
اشاره
به فارسی «گل حلوا»، «گل یوسف» و «گل تاجخروسی پرورشی» نامیده
میشود.
در تب طب سنتی با نامهای «بستانافروز»، «حبق بستانی» و «زینة
الریاحین» آمده است.
به فرانسویAmarante crete de coq ،Passe
velours
وCelosie و به انگلیسیCock's
comb
گفته میشود. گیاهی است از خانوادهAmaranthaceae ، نام علمی آنCelosia cristata L
. و مترادف آنCelosia argentea var cristata Voss
. میباشد.
مشخصات
گل حلوا یا گل تاجخروسی پرورشی گیاهی است یکساله بلندی آن
60- 40 سانتیمتر میباشد. برگهای آن تخممرغی و نوکتیز است. گل آن درشت دارای لایههای
متعدد و پیچیده به رنگ قرمز مخملی سایهدار و براق و قسمت بن گل صاف، پهن، زبر و به
رنگ زرد مایل به قهوهای است. گلها معمولا در پاییز ظاهر میشوند.
گلهای این گیاه به رنگهای دیگر نیز دیده میشود.
گل حلوا بومی مناطق حاره آسیا و افریقاست و در قرن شانزدهم
حدود 1570 میلادی به اروپا وارد شده است و در حال حاضر در اغلب مناطق معتدله و حاره
دنیا کاشته میشود. در آسیا در مناطق معتدله خنک انتشار وسیعی دارد. در ایران به عنوان
گل زینتی کاشته میشود. اراضی رو به آفتاب را دوست دارد و برای تکثیر آن
معارف گیاهی، ج3، ص: 408
تخمهای ریز و سیاه آن کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه گل حلوا وجود بتائین و یک
آنتوسیانین دارای ازت 677] تأیید شده است. تخم آن دارای یک روغن چرب میباشد]G
.I .M .P[ .
در گزارش بررسیهای دیگری آمده است که گیاه گل حلوا دارای
یک آلکالوئید و یک تریتریپنوئید است. تخم آن دارای روغن میباشد [موزیگ و شرام .
خواص- کاربرد
عدهای از گیاهشناسان معتقدند که دو گونهCelosia
cristata وCelosia argentea هر دو یک گونه هستند درحالیکه بعضی آن دو را دو گونه مختلف و یا یکی را واریتهای
از دیگری میدانند. بههرحال از نظر خواص طبی و دارویی در غالب مدارک مشابه ذکر شده
و نوعا گیاه با گل قرمز را به ارقام دارای گل به رنگهای دیگر از نظر خواص دارویی ترجیح
میدهند.
در چین معمولا ساقههای نرم جوان و سبز گیاه و گیاه جوان و
قسمت بالای تاج گل و تخم گیاه همه در طب سنتی مستعمل است [استوارت .
گلهای تاجخروسی پرورشی که در حقیقت قسمتی از آن گل و قسمتی
میوه است که دانههای آن را در بر گرفته است، موقعی خواص خود را به بهترین وجه حفظ
میکند که پس از چیده شدن خیلی سریع خشک شوند و برای معالجه اسهال خونی، بواسیر، زیادی
ترشح عادت ماهیانه و ترشحات سفیدرنگ مهبل تجویز میشود [چونگ یائوچی . و همچنین برای
مواردی که عادت ماهیانه بدون دلیل قطع شود [هو]. و برای قطع خونریزی از رودهها [هاو]
و یا از ریهها [رومفیوس و فایدهین به کار میرود.
آقای هین میگوید که اگرچه سرشاخههای گلدار و غنچهدار گیاه
نیز در بازار دارویی جاکارتا عرضه میشود، ولی معتقد است که خواص قابل ملاحظهای ندارند.
از شاخههای سبز جوان و از گیاه جوان بهطور لهشده برای تهیه
ضماد به منظور معالجه و التیام زخمهای عفونی و جراحتها و التهابهای جلدی استفاده میشود
معارف گیاهی، ج3، ص: 409
گل حلوا
[استوارت . از این ضماد برای تحلیل ورم نیز تجویز میشود
[تاناکا- اوداشیما].
برای معالجه جوش و کورک نیز کاربرد دارد [هین و گروف . در
زمان جنگ گیاه را زندانیان در تایلند میخوردند و معتقد بودند که با خوردن این گیاه
در مقابل بیماری بری- بری که بیماری ناشی از کمبود ویتامینB 1 است و همچنین در مقابل بیماری پلاگرا که بیماری ناشی از کمبود نیاسین است،
مصونیت پیدا میکنند [کلکسیون هود و کوسترمانس . خوردن برگهای گیاه در دوران عادت ماهیانه
برای زنان مضر و ممنوع است [گررو و کوئی زمبینگ . تخم گیاه ضد کمی ویتامینC
[678] در بدن است و به علاوه ضد کرم و انگل شکم میباشد [ابرت، دراگن درف
و روا]. و همچنین برای تصفیه خون مفید است [روا] و مدر و قابض میباشد [هاو]. تخمهای
آنهم عینا مانند تاج و قسمت بالای گل برای معالجه اختلالات خون و بیماریهای چشم مفید
است [ابرت، هاو و استوارت . به عنوان داروی تقویتکننده و تونیک برای افزایش شنوایی
و
معارف گیاهی، ج3، ص: 410
تقویت دید چشم نافع میباشد [کاریونه- کیمورا].
در مواردی نیز برای تهیه لوسیونهای نرمکننده و در برخی موارد
برای ورم ملتحمه چشم به کار میرود [پتلو و هوپر]. سابقا در مالایا مرسوم بوده که از
آن برای شکستگی استخوان ضماد درست میکردهاند و بسیار مفید بوده است [گیملت و برکیل
. از تخم آن در هند برای معالجه دفع ادرار دردناک و سرفه و اسهال خونی استفاده میشود.
گونه دیگری از گل تاجخروسی پرورشی نیز وجود دارد که نام علمی
آنCelosia argentea "plumrosa " میباشد، به
انگلیسی آن راCelosia نامند.
بلندی این گیاه در حدود 45 سانتیمتر و اختلاف آن از نظر شکل
با گونه قبلی در شکل گلهای آن است و به جای اینکه گلها مانند گونه قبلی به شکل تاج
خروس یک قطعه و به هم پیچیده باشد در این گونه به شکل رشتههایی شبیه پر طیور، دراز
و جدا جدا که بهطور گروهی مخروطی شکل رأس مخروط به طرف بالا درآمدهاند، میباشند.
رنگ آنها نیز قرمز سایهدار تیره مخملی و جالب است از نظر
ترکیبات شیمیایی و خواص مشابه گونه قبلی است.
گل حلوا از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک و قابض
است و از نظر خواص معتقدند که خوردن 50- 40 گرم آب دمکرده یا عصاره آن با سکنجبین
برای رفع حرارت معده و کبد و باز کردن گرفتگی و انسداد طحال نافع است و ضد سم میباشد.
این گیاه از نظر هضم ثقیل است به همین علت باید با سکنجبین
خورده شود. تخم آن برای اسهال مشابه بارهنگ است و آن را میکوبند و در شیر (در حدود
نیم کیلوگرم) خیسانده و یک شب میگذارند بماند و صبح میخورند. تکرار این کار تا 3
روز برای معالجه سوزش مجرای ادرار و رفع قطرهقطره ادرار کردن نیز نافع است.
مقدار خوراک از تخم آن تا 10 گرم است.
معارف گیاهی، ج3، ص: 411
///////////////
پونه،فودنج بری: Mentha Pulegium
معرب از پودنه و یا پودنک فارسی و به عربی حبق نامند؛ سه نوع
بری، جبلی و نهری.
بری آن در اول سوم گرم و خشک
بسیار لطیف کننده و برای کزاز و پاک کردن اضافات اخلاط سینه
و معده و سوزش آن و جلوگیری از حالات تهوع و نفخ مفید و علاج استسقا و یرقان است. مدر(عرق،
بول، حیض) و مسهل قوی سودا و سقط جنین است و در عین گزیدگی حشرات سمی را تریاق و محلول
آن برای خارش و بادهای رحم و رفع خشکی سودمند است و سوخته آن جهت تقویت لثه و بوی آن
دافع حالت غش است
فودنج جبلی را که به فارسی پودنۀ کوهی نامند نبات آن بسیار
تند در طعم و بو و برگ آن از برگ بری بزرگتر و سفید رنگ مزغب مانند صوف(پشمگوسفند)
و برگ مشک طرامشیع شبیه به برگ صنفی آن نمام(سوسنبر) نامند. پودنه کوهی قوی ترین نوع
از خانواده نعناع است. و زیاده روی در خوردن آن خطرناک می باشد و گوسفندان را مسموم
می نماید. مقدار کم آن اشتها آور و ضد تشنج و غم و غصه است. مدر بسیار قوی ولی برای
زنان باردار موجب سقط جنین می شود.
فودنج نهری یا پونه آبی
Mentha aquatica
فودنج نهری به فارسی پودنۀ بستانی و دو نوع میباشد نوعی را
برگ مانند برگ ریحان کوهی و ضخیمتر و خشنتر از بری و شاخههای آن پرگره و باریک و
بر زمین پهن و گل آن بنفش و در کنار آبها و بساتین روید و نوعی شبیه به نعناع و برگ
آن درازتر از برگ نعناع و تند طعم و خوشبو و رنگ آن مایل به زردی و ساق آن قویتر.
نهری آن در آخر دوم گرم و خشک است. خواص آن با وجود نیروی
پادزهری و جوهر لطیف آن به صورت قطره در گوش جهت تسکین دردهای آن و پخته آن برای رفع
تب بلغمی و سوداوی و جذام مناسب و جرم و عصاره تازه آن در ترکیب با عسل مدر بول و عرق
است در ترکیب با سایر ادویه علاج اسهال و تهوع توأم و مفید برای گرفتگی عضلات و رافع
استفراغ و زردی یرقان و کرم معده است با خواص پادزهری خود سموم را دفع نموده و گزیدگی
حشرات را معالجه می نماید. گرد گل آن کرم کش قوی است
از دستورات مجرب میرفندرسکی است که: پودنه را با پیاز بخورند
کرم معده را می کشد
منبع
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی
شیرازی
کلید واژگان
مدر اشتهاآور رافع نفخ پودنه
////////////
انواع حبق در اختیارات بدیعی:
حبق الراعی
برنجاسف است و گفته شد
حبق البقر
بابونج است و گفته شد
حبق الفیل
و حبق القتا مرزنجوش است و گفته شد
حبق القرنفلی
فرنجمشک است و برنجمشک نیز گویند و بپارسی
قرنفل بستانی خوانند و گفته شود
حبق ترنجانی
بادرنجبویه است و گفته شد
حبق الماء
فوتنج نهری است و حبق التمساح نیز خوانند
و در فوتنج گفته شود
حبق نبطی
جماجم است و آن نوعی از فودنج است و بستانی
بود
حبق صعتر و کرمانی
و حبق بستانی شاهسفرم است و گفته شود
حبق خراسانی
بقله خراسان است و گفته شد
حبق الشیوخ
ریحان الشیوخ نیز گویند و آن مرو است و
در سیم انواع آن گفته خواهد شد
از جمله در اختیارات بدیعی، ص: 113
///////////
الحبق[1] أو الريحان[2] (الاسم العلمي:Ocimum) هو جنس نباتي يتبع
الفصيلة الشفوية من رتبة الشفويات.[3][4][5][6]
محتويات [أظهر]
أنواع[عدل]
يوجد عدة أنواع من جنس الحبق[7] :
أنوع مؤكدة[عدل]
حبق إلنبيكي (الاسم العلمي:Ocimum ellenbeckii)
حبق إيرفني (الاسم العلمي:Ocimum irvinei)
حبق أبيض رمادي (الاسم العلمي:Ocimum canescens)
حبق أحادي الفلقة (الاسم العلمي:Ocimum
monocotyloides)
حبق أشعر (الاسم العلمي:Ocimum
hirsutissimum)
حبق أصغر (الاسم العلمي:Ocimum minimum)
حبق أفريقي (الاسم العلمي:Ocimum x africanum)
حبق أليف الدولوميت (الاسم العلمي:Ocimum dolomiticola)
حبق أمريكي (الاسم العلمي:Ocimum americanum)
حبق أنبوبي الشكل (الاسم العلمي:Ocimum tubiforme)
حبق بهيج (الاسم العلمي:Ocimum gratissimum)
حبق بوروندي (الاسم العلمي:Ocimum urundense)
حبق بيضاوي (الاسم العلمي:Ocimum obovatum)
حبق بيضوي (الاسم العلمي:Ocimum ovatum)
حبق تونغاوي (الاسم العلمي:Ocimum amicorum)
حبق جميل (الاسم العلمي:Ocimum formosum)
حبق جيمسي (الاسم العلمي:Ocimum jamesii)
حبق خلنجاني (الاسم العلمي:Ocimum ericoides)
حبق خيطي (الاسم العلمي:Ocimum filamentosum)
حبق دواري الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum verticillifolium)
حبق رقيق الأزهار (الاسم العلمي:Ocimum tenuiflorum)
حبق سنبلي (الاسم العلمي:Ocimum spicatum)
حبق شجيري (الاسم العلمي:Ocimum fruticosum)
حبق شفوي (الاسم العلمي:Ocimum labiatum)
حبق صعتري الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum
serpyllifolium)
حبق صغير الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum minutiflorum)
حبق صومالي (الاسم العلمي:Ocimum somaliense)
حبق ضيق الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum
angustifolium)
حبق ظفاري (الاسم العلمي:Ocimum dhofarense)
حبق عاري الساق (الاسم العلمي:Ocimum nudicaule)
حبق عبر أمازوني (الاسم العلمي:Ocimum
transamazonicum)
حبق فندنبراندي (الاسم العلمي:Ocimum
vandenbrandei)
حبق فنديريستي (الاسم العلمي:Ocimum vanderystii)
حبق فورسكاولي (الاسم العلمي:Ocimum forsskaolii)
حبق فورسكولي (الاسم العلمي:Ocimum forskolei)
حبق فيشري (الاسم العلمي:Ocimum fischeri)
حبق قرصي (الاسم العلمي:Ocimum nummularia)
حبق كبير الأزهار (الاسم العلمي:Ocimum grandiflorum)
حبق كليمنجاروي (الاسم العلمي:Ocimum
kilimandscharicum)
حبق كودي (الاسم العلمي:Ocimum coddii)
حبق كوفدونتي (الاسم العلمي:Ocimum cufodontii)
حبق كيني (الاسم العلمي:Ocimum kenyense)
حبق لاميوني الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum lamiifolium)
حبق لحمي (الاسم العلمي:Ocimum carnosum)
حبق ماساي (الاسم العلمي:Ocimum masaiense)
حبق متحلق (الاسم العلمي:Ocimum circinatum)
حبق متدلي (الاسم العلمي:Ocimum reclinatum)
حبق متوابي (الاسم العلمي:Ocimum mitwabense)
حبق معروف (الاسم العلمي:Ocimum basilicum)
حبق مفترش (الاسم العلمي:Ocimum decumbens)
حبق كيني (الاسم العلمي:Ocimum kenyense)
حبق لاميوني الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum lamiifolium)
حبق لحمي (الاسم العلمي:Ocimum carnosum)
حبق ماساي (الاسم العلمي:Ocimum masaiense)
حبق متحلق (الاسم العلمي:Ocimum circinatum)
حبق متدلي (الاسم العلمي:Ocimum reclinatum)
حبق متوابي (الاسم العلمي:Ocimum mitwabense)
حبق معروف (الاسم العلمي:Ocimum basilicum)
حبق مفترش (الاسم العلمي:Ocimum decumbens)
حبق منشاري (الاسم العلمي:Ocimum serratum)
حبق منشاري كاذب (الاسم العلمي:Ocimum
pseudoserratum)
حبق منظاري (الاسم العلمي:Ocimum spectabile)
حبق مهدب (الاسم العلمي:Ocimum fimbriatum)
حبق ميرنسي (الاسم العلمي:Ocimum mearnsii)
حبق نتالي (الاسم العلمي:Ocimum natalense)
حبق هرمي (الاسم العلمي:Ocimum pyramidatum)
حبق واتربرغي (الاسم العلمي:Ocimum
waterbergense)
حبق وسط أفريقي (الاسم العلمي:Ocimum
centraliafricanum)
(الاسم العلمي:Ocimum albostellatum)
(الاسم العلمي:Ocimum burchellianum)
(الاسم العلمي:Ocimum campechianum)
(الاسم العلمي:Ocimum dambicola)
(الاسم العلمي:Ocimum metallorum)
(الاسم العلمي:Ocimum motjaneanum)
(الاسم العلمي:Ocimum vihpyense)
أنوع غير مؤكدة[عدل]
حبق إيرنغوي (الاسم العلمي:Ocimum iringoense)
حبق أرجواني (الاسم العلمي:Ocimum purpurascens)
حبق بوجيري (الاسم العلمي:Ocimum bojeri)
حبق ثونينجي (الاسم العلمي:Ocimum thoningii)
حبق حقلي (الاسم العلمي:Ocimum campestre)
حبق سدريتي (الاسم العلمي:Ocimum sideritidis)
حبق فورميغي (الاسم العلمي:Ocimum formigense)
حبق قرفي (الاسم العلمي:Ocimum cinnamomeum)
حبق قرنفلي (الاسم العلمي:Ocimum
caryophyllatum)
حبق لساني الأوراق (الاسم العلمي:Ocimum
glossophyllum)
حبق ليموني الرائحة (الاسم العلمي:Ocimum citriodorum)
حبق متجعد (الاسم العلمي:Ocimum rugosum)
حبق متعرج (الاسم العلمي:Ocimum flexuosum)
حبق منحني (الاسم العلمي:Ocimum nutans)
حبق وبري (الاسم العلمي:Ocimum comosum)
(الاسم العلمي:Ocimum kunene)
(الاسم العلمي:Ocimum sanum)
انظر أيضاً[عدل]
قائمة أنواع الحبق
حبق ترنجاني
حبق الفيل
حبق البقر
حبق الراعي
حبق العشا
مراجع[عدل]
^ حسب كتاب التداوي بالأعشاب للدكتور أمين
رويحة دار القلم بيروت الطبعةالرابعة شباط 1973
^ أحمد عيسى بك، 1931. معجم أسماء النبات.
وزارة المعارف العمومية. القاهرة. الطبعة الأولى. ص 126.
^ موقع لائحة النباتات أنواع الحبق تاريخ
الولوج 20 سبتمبر 2012
^ نظام المعلومات التصنيفية المتكامل جنس
الحبق تاريخ الولوج 21 سبتمبر 2012
^ موقع zipcodezoo.com جنس الحبق تاريخ
الولوج 21 سبتمبر 2012
^ المركز الوطني للمعلومات التقنية الحيوية
جنس الحبق تاريخ الولوج 21 سبتمبر 2012
^ موقع لائحة النباتات (بالإنكليزية) The Plant List جنس الحبق تاريخ
الولوج 01 تموز 2014
▼ ع ن ت
أنواع الحبق
حبق إلنبيكي · حبق إيرفني
· حبق أبيض رمادي · حبق أحادي الفلقة · حبق أشعر
· حبق أصغر · حبق أفريقي · حبق أليف الدولوميت · حبق أمريكي
· حبق أنبوبي الشكل · حبق بهيج · حبق بوروندي
· حبق بيضاوي · حبق بيضوي · حبق ظريف
· حبق جميل · حبق جيمسي · حبق خلنجاني
· حبق خيطي · حبق دواري الأوراق · حبق رقيق الأزهار · حبق سنبلي
· حبق شجيري · حبق شفوي · حبق صعتري الأوراق · حبق صغير الأوراق · حبق صومالي
· حبق رفيع الأوراق · حبق ظفاري · حبق عاري الساق · حبق عبر أمازوني · حبق فندنبراندي · حبق فنديريستي · حبق فورسكاولي · حبق فورسكولي · حبق فيشري
· حبق قرصي · حبق كبير الأزهار · حبق كليمنجاروي · حبق كودي
· حبق كوفدونتي · حبق كيني · حبق لاميوني الأوراق · حبق لحمي
· حبق ماساي · حبق متحلق · حبق متدلي
· حبق متوابي · حبق معروف · حبق مفترش
· حبق منشاري · حبق منشاري كاذب · حبق منظاري
· حبق مهدب · حبق ميرنسي · حبق نتالي
· حبق هرمي · حبق واتربرغي · حبق وسط أفريقي · حبق إيرنغوي
· حبق أرجواني · حبق بوجيري · حبق ثونينجي
· حبق حقلي · حبق سدريتي · حبق فورميغي
· حبق قرفي · حبق قرنفلي · حبق لساني الأوراق · حبق ليموني الرائحة · حبق متجعد
· حبق متعرج · حبق منحني · حبق وبري
·
أيقونة بوابةبوابة علم النبات أيقونة بوابةبوابة
صيدلة
مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن:
حبق
معرفات الأصنوفة
موسوعة الحياة: 60515 GBIF: 2874693 ITIS:
32626 ncbi: 39173 IPNO: 21070-1 GRIN:
ps://npgsweb.ars-grin.gov/gringlobal/taxonomygenus.aspx?id=8358 FOC: 122604
PLANTS: OCIMU AFPD: 193097
تصنيفات: حبقأجناس الفصيلة الشفويةأجناس
نباتيةحبقاويةحبقينةحشائششفويةقطرماوات
///////////
به آذری ریحان:
Reyhan
(lat. Ocimum) — dalamazkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.
Birillik
ədviyyat bitkisinin vətəni Seylon (Sərəndib) adası ilə Hindistandır.
Hazırda
dünyanın əksər ölkələrində toxumları vasitəsilə reyhan bitkisi əkilib becərilir.
Bitkinin hündürlüyü 30-50 sm olaraq yarpaqları yaşıl- mürəkkəb rəngli, xoş ətirli
olur. Bitkidən müxtəlif ət xörəklərində ədviyyə kimi istifadə olunaraq süfrəyə
salat kimi də gətirilir. Reyhan bitkisinin qurusu da xörəklərdə istifadə
olunur. Xalq təbabətində əsəb sisteminin tənzimlənməsində müalicə məqsədilə
istifadə edirlər. Bitkidən daxili xəstəliklərin müalicəsində də istifadə
olunur. Ağızdakı mədə iyini aradan götürmək üçün beş dəqiqə ərzində reyhan
yarpaqlarını (zoğlarını) çeynəmək lazımdır.
Bitkinin
yarpaq və zoğunda 0,02-0,08% efir yağı, vitaminlər və aşılayıcı qatranlı maddələr
də vardır. Naxçıvan MR-da Babək rayonundakı təsərrüfatlarda reyhan, digər ədviyyat
bitkiləri ilə bərabər becərilir. Bitki toxumları ilə əkilib çoxaldılır.
//////////
به باشقیری:
Райхан (лат. Ócimum) — ырыуы бер йыллыҡ һәм күп йылыҡ үләндәр һәм ҡыуаҡлыҡтар, ғаиләлегебаллыбайҙар (Lamiaceae).
Ырыу тропик һәм йылы уртаса бүлкәт вәкилдәре.
////////////
به ارمنی:
Ռեհան կամ շահասպրամ (լատ.՝
Ocimum), արքայիկ, ասպրամ, պատրուճ,
խուլեղինջազգիների (շրթնածաղկավորների) ընտանիքին պատկանող
խոտաբույսերի կամ կիսաթփերի ցեղ։ Ամենատարածված կանաչեղեններից է։ Ռեհանի հայրենիքը
համարվում
է Ասիայի հարավը,
մասնավորապես Հնդկաստանը։ Հայտնի է 50 տեսակ։
ՀՀ բոլոր մարզերում տարածված
է ռեհան մշակո վին (O.
basilicum)։ Միամյա է։ Ջերմասեր է, լավ է աճում հումուսով
հարուստ,
թեթև կավավազային հողերում։
////////////
به عبری ریحان، سوگ، سوگ دام:
ריחן (שם מדעי: Ocimum) הוא סוג בוטני הכולל כ-60 מינים של צמחים עשבוניים שחלקם חד-שנתיים וחלקם רב-שנתיים ממשפחת השפתניים (Labiatae).
מקורו של הסוג באפריקה המשוונית ובדרום אמריקה. מספר מינים מגודלים ברחבי העולם כגידולים חקלאיים. המין הנפוץ ביותר הוא הריחן (Ocimum basilicum)
המשמש במרכז אירופה כצמח תבלין. בשבעה מיני ריחן נעשה שימוש בבישול, ברפואה ולצורכי פולחן.
///////////////
به ازبکی ریحون:
Rayhon (Ocimum) — labguldoshlar oilasiga mansub bir yillik oʻtlar, chala va past boʻyli butalar turkumi; manzarali, dorivor va ziravor ekin. 60 (ayrim maʼlumotlarga
koʻra, 150) turi tropik va subtropik mintaqalarda usadi. Evgenol R. (O. gratissimum) turi Janubiy Afrika, Hindiston, Shri Lanka, Gruziya, RFning Krasnodar oʻlkasi janubida (oz miqdorda) bir yillik ekin
sifatida ekiladi. Issiqsevar, namsevar, yorugʻsevar, qurgʻoqchilikka’ chidamli
oʻsimlik. Bargiyirik, tuxumsimon, gullari oq yoki pushti, poya va novdalari
ichida boshoqsimon toʻpgulga yigʻilgan. Yashil massasi tarkibida
0,3% efir moyi bor (efir moyining 70%ni atirupa, oziq-ovqat sanoati va
tibbiyotida ishlatiladigan evgenol modsasi tashkil etadi). Urugʻi erta bahorda
issiqxona va parniklarga sepiladi, dalaga koʻchat qilib ekiladi. Hosildorligi
40—80 s/ga koʻk massa. Jan. Osiyodan kelib chiqqan O. basilicum (oddiy R.) turi Oʻzbekistonda
manzarali, oshkoʻk va ziravor ekin sifatida oʻstiriladi. Boʻyi 25— 40 sm, gultojisi
2 labli, may—okt. oylarida gullab urugʻlaydi, koʻchat qilib ekiladi. Bargining
rangi va oʻsimlik shakliga qarab oq R., osh R., sada R., qora P., hoji R. kabi
xillarga boʻlinadi. Ularning 300 dan ortiq navi bor.[1]
///////////
به تاجیکی:
Райҳон(лотинӣ: Ocimum), (русӣ: Базилик) — растании як ё бисёрсола аз оилаи
наъноиҳо. Баргаш хушбӯй буда, дар таббохӣ истифода бурда мешавад. Райҳонро
«шоҳиспарам», «шоҳиспарғам», «нозбӯ» низ мегӯянд.
///////////
Ocimum
From Wikipedia, the
free encyclopedia
This article needs
additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable
sources.
Unsourced material may be challenged and removed. (December 2009) (Learn how and when to remove this template message)
|
Ocimum
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Subfamily:
|
|
Tribe:
|
|
Genus:
|
|
·
Becium Lindl.
·
Erythrochlamys Gürke
·
Hyperaspis Briq.
·
Nautochilus Bremek.
|
Ocimum is a genus of aromatic annual and perennial herbs and shrubs in the
family Lamiaceae, native to the tropical and warm temperate regions of all 6 inhabited
continents, with the greatest number of species in Africa.[2] Its best known species are the cooking herb Cooking basil, O. basilicum and the medicinal herb Tulsi (holy basil) , O. tenuiflorum.
Contents
[hide]
Most culinary and ornamental basils are
cultivars of Ocimum basilicum and there are many hybrids between species. Thai basil (O. basilicum var. thyrsiflora) is a common ingredient
in Thai cuisine, with a strong flavour similar to aniseed, used to flavour Thai curries and stir-fries. Amazonian basil (O. campechianum) is a South American variety often utilized in ayahuasca rituals for its smell which is said to help avoid bad visions.[3] Holy Basil or Tulsi (O. tenuiflorum) is a sacred herb inIndia, used in teas, healing remedies, and cosmetics. The plant is worshipped as
dear to Vishnu in some sects of Vaishnavism. It is also used in Thai cooking.Lemon Basil (Ocimum × citriodorum) is a hybrid between O. americanum and O. basilicum.
It is noted for its lemon flavour and used in cooking. O. centraliafricanumis valued as an indicator species for the presence of copper deposits.
1.
Ocimum
americanum L. (tropical Africa), Indian Subcontinent, China, Southeast Asia; naturalized in Queensland,
Christmas Island, and parts of tropical America
4.
Ocimum basilicum L. – Basil, Sweet basil - China, Indian Subcontinent, Southeast
Asia; naturalized in Russia, Ukraine, Africa, Mexico, Central America, South
America, and various oceanic islands
6.
Ocimum campechianum Mill. – Amazonian basil - widespread across Florida, Mexico,
West Indies, Central and South America
20.
Ocimum
filamentosum Forssk. -
eastern + southern Africa, Arabian Peninsula, India, Sri Lanka, Myanmar
27.
Ocimum gratissimum L. – African basil - Africa, Madagascar, southern Asia, Bismarck
Archipelago; naturalized in Polynesia, Mexico, Panama, West Indies, Brazil,
Bolivia
32.
Ocimum kilimandscharicum Baker ex Gürke – Camphor basil - Kenya, Tanzania, Uganda, Sudan,
Ethiopia; naturalized in Angola, India, Myanmar, Thailand
56.
Ocimum tenuiflorum L. – Holy Basil, Tulsi - China, Indian Subcontinent, Southeast
Asia, New Guinea, Queensland; naturalized in Kenya, Fiji, French Polynesia,
West Indies, Venezuela
·
Ocimum ×
africanum Lour. -
Africa, Madagascar, China, Indian Subcontinent, Indochina; naturalized in
Guatemala, Chiapas, Netherlands Antilles, eastern Brazil
Ocimum species are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species including Endoclita malabaricus.
1.
Jump up^ "Genus: Ocimum L.". Germplasm Resources Information Network. United States Department of
Agriculture. 2004-09-10. Retrieved 2014-01-03.
3.
Jump up^ Steele, John J. (2006). "Perfumeros and the Sacred Use of
Fragrance in Amazonian Shamanism". In Jim Drobnick. The Smell Culture
Reader. Berg Publishers. p. 230.