۱۳۹۵ آبان ۵, چهارشنبه

حرمل، اسفند، سداب کوهی، مولی، صندل، بشیاشا

حرمل
بضم حا و سکون راء مهملتین و فتح میم و سکون لام و بفتح و کسر حا نیز آمده لغت سریانی است و بفارسی اسپند نامند
ماهیت آن
نوعی از سداب کوهی است و دو قسم می باشد قسمی را نبات بقدر ذرعی و از یک تنه چند شاخ می روید و برک آن مائل بتدویر و غلاف دانهای آن مدور و مثلث الاضلاع و مخطط بسه خط و باندک سرخی و تخم آن سیاه بقدر خردل و ثقیل الرائحه و از مطلق حرمل مراد این قسم است و قسمی را برک مانند برک بید و از ان کوچکتر و مائل بسفیدی و کل آن مانند یاسمین سفید و خوش بو و غلاف دانۀ آن طولانی و سفید رنک و این را حرمل ابیض باعتبار رنک غلاف آن نامند و تا چهار سال قوت آن باقی می ماند
طبیعت آن
در سوم کرم و در دوم
خشک
افعال و خواص آن
لطیف و جالی سینه و شش از رطوبات لزجه و محلل ریاح امعا و مواد غلیظه و مبهی و مسمن و مدر شیر و بول و حیض و مسهل سودا و بلغم غلیظ و حب القرع اعضاء الراس و الغذاء و غیرها آشامیدن جرم آن جهت صرع و فالج و جنون و نسیان و سائر امراض باردۀ دماغیه و عصبانیه و تسخین اعضای دماغ و سائر بدن و رفع استسقا و یرقان و سدد و قولنج و عرق النسا نافع و آشامیدن نقوع آن جهت تحلیل مواد سوداویه و تصفیۀ خون و نرم داشتن طبع اعضاء الصدر چون یک اوقیۀ آن را بکوبند و با چهار اوقیۀ آب بجوشانند پس صاف نموده با سه اوقیه عسل و دو اوقیه روغن کنجد بنوشند قئ بقوت آورد و تنقیۀ سینه و اعالی بدن از رطوبات لزجه نماید و ضیق النفس و سعال رطوبی را مفید امراض الراس و غیره چون آن را بقدر یکرطل در شراب و یا آب انکور که بقدر سی رطل باشد بجوشانند تا بربع رسد و تا سی روز روزی تا دو اوقیه آن را بنوشند جهت رفع صداع مزمن و صرع مجرب دانسته اند و چون سه روز متوالی زنی که حامله می شده باشد و بعد از ان نشود از ان مطبوخ بیاشامد اعادۀ حمل او شود و چون پانزده شب صاحب عرق النسا مقدار یک مثقال تا یک مثقال و نیم ناکوفتۀ آن را تناول نماید رفع آن علت کردد و مجرب دانسته اند و چون با تخم کتان و عسل سرشته بدان مداومت نمایند جهت رفع ضیق النفس بیعدیل و چون با زجاج محرق اضافه نمایند جهت تفتیت حصاه نافع و اکتحال آن با زعفران و زهرۀ مرغ خانکی و عسل و شراب و آب رازیانۀ تازۀ سبز جهت ضعف بصر امتلائی و نطول آب مطبوخ آن جهت تقویت اعضا و سیاه کردن موی و ازالۀ خدر و مداومت خوردن مطبوخ آن با روغن کنجد و آب جهت رفع امراض رئه و جکر و طلای آن با روغن شبت بر ناف و تهیکاه جهت قولنج مزمن و ضماد سائیدۀ کرم نمودۀ آن بتنهائی جهت فالج و استرخا و خدر و اوجاع ریحی و غیرها در هر عضوی که باشد نافع بشرط مداومت و بدستور با ثلث وزن آن زنجبیل خشک با آب برک عنب الثعلب و اکر در آفتاب توانند این ضماد را بعمل آورند که زود خشک کردد بهتر است و سعوط عصارۀ آب مطبوخ آن جهت نزله و سرخی چشم و قطور آنکه در آب ترب و روغن زیتون جوشانیده باشند جهت ثقل سامعه و کری و دوی و طنین و بخور آن جهت درد دندان و رفع چشم بد و تعلیق آن در پارچه کبود رافع سحر کویند افشانیدن آن در خانه باعث فرقت و بخور آن مبطل آن اثر است مضر محرورین و مصدع و مغثی مصلح آن ربوب و میوه های ترش و سکنجبین و حموضات دیکر مقدار شربت آن از یک مثقال تا دو مثقال بدل آن قردمانا و کویند تخم سداب است و روغن آن در سوم کرم و در دوم خشک و مفتح سدۀ دماغی و جهت فالج و لقوه و رعشه و استرخا و صرع و اختلاج و ریاح اعصاب و خدر شربا و ضماد او حقنۀ آن جهت درد کمر و عرق النسا و برودت کرده و رحم مفید و حمول بیخ آن با روغن ایرسا سائیده مفتح افواه عروق و خون بواسیر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
حرمل‌
ابن سمجون گوید دو نوع است سرخ و سفید نوع سفید را حرمل عربی خوانند و بیونانی مولی و به پارسی صندل ورق او مانند ورق بید بود کوچکتر و گل وی مانند گل یاسمین سفید بود مطلق و خوشبوی بود و بسریانی بشیاشا خوانند و نوع سرخ را حرمل عامی گویند و هزار اسفند نیز گویند و مؤلف گوید آن نوعی از سداب کوهی بود حرمل گرم و خشک است در سیم و گویند در چهارم نافع بود جهت مفاصل طلا کردن و چون سحق کنند و با عسل و زهره مرغ و زهره کبک و زعفران و آب رازیانه در چشم کشند قوت باصره بدهد و اگر بخورند با ادویه قاتلات دود و حب القرع را بیرون آورد و قولنج را نافع بود و عرق النسا و وجع و رکین چون نطول کنند به آب آن نافع بود سینه و شش را از بلغم پاک کند و باد که در روده بود تحلیل دهد و نافع بود جهت سردی دماغ و بدن را نافع بود و لیکن سده و صداع آورد و مغثی بود و مسکر و مصلح وی صاحب تقویم گوید مصلح وی قرومانا و دارچینی بود و جالینوس گوید نافع بود فالج و لقوه و تشنج سرد و علت گرده و مثانه را و مسهل مرار اسود و بلغم لزج بود و حیض و بول براند و نقیع وی سودا را نیک بود و تحلیل کند و خون سوداوی صافی کند و طبیعت نرم دارد و حبشی گوید مستی وی مانند مستی خمر بود و مجهول گوید لون را صافی کند و محرک جماع بود و فربهی آورد و بول و حیض براند بقوت و ابن واحد گوید نافع بود عاشقان را بسکری که دارد و گویند اگر دوازده شب پیاپی هر شب یک مثقال و نیم سفوف سازند ناسوده عرق النسا را نافع بود و بدل آن بوزن آن قرومانا یا تخم سداب بود و دیسقوریدوس گوید درد پاها و رانها و عرق النسا و نقرس و فالج را عظیم نافع بود اما حرمل عربی سفید بود که آن را بیونانی موالی خوانند بیخ وی مانند بلبوس بود چون سحق کنند و با روغن ایرسا فرزجه سازند و زن بخود برگیرد افواه رحم بگشاید
______________________________
صاحب تحفه می‌نویسد نوعی از سداب کوهی* است و بفارسی اسپند نامند
لاتین‌PEGANUM HARMALA -HARMALA .RUXA فرانسه‌RUE SAUVAGF انگلیسی‌WILD RUE
اختیارات بدیعی، ص: 121
* سداب: Ruta graveulence

سداب به فارسی فیجن نامند؛ سه نوع بستانی و بری و جبلی. درخت بستانی آن تا به دو زرع و پر شاخ و برگ آن ریزه و بدبو و بسیار سبز و گویا بر آن غباری نشسته و گل آن زرد و تخم آن در غلافی و سه عدد به هم پیوسته مثلث شکل.
طبیعت آن در سوم گرم و خشک و تازۀ آن را گرمی و خشکی کم‌تر تا دوم
خواص بوستانی
روایات منقوله در کتاب کافی از حضرت امام جعفر صادق(ع) دربارۀ سداب آن است که موجب افزایش عقل و کمال قوت دماغ می شود ولی آب کمر را متعفن می گرداند و همچنین برای درد گوش نیز نافع است
سداب دارای نیروهای پادزهری و باز کننده گرفتگی های مجاری و حل کننده بادهای عضلانی و نفخ و مقوی معده و اشتها آور و مدر حیض و بول و خارج کننده مواد اضافی بدن و سقط کننده جنین است. امراض دماغی و عصبی همانند فلج و رعشه و تشنج و دردهای مفاصل و سیاتیک را به صورت شربت و ضماد مسکن و معالج است. سینه درد و یرقان و قولنج را نافع و سنگ های بدن را خورد کرده و امراض رحم و بواسیر را معالجه می نماید. در ترکیب با سایر داروها و با توجه به دستورات معین برای تسکین درد پهلو و سینه و تنگی نفس و سرفه مزمن و دل پیچه و تورم گرم ریه و تب و لرز سرد و خارج ساختن کرم معده و رفع استسقای گوشتی و رفع بوی پیاز و سیر از دهان و تقویت قوای هاضمه و دفع حشرات و جلوگیری از آبستن و گزیدگی سگ ها و گرفتگی و ثقل سامعه و قطع خونریزی بینی و سردرد و تورم انثیان(هر دو خایه) و انواع جوش و دمل نافع است. صمغ های نوع بوستانی و بیابانی آن بسیار گرم و خشک بوده ولی گرم آن از خشکی کمتر است و در معالجات ناراحتی چشم و حل کردن خنازیر و ورم های زیر بغل و کشانه ران و برص و خارج ساختن جنین مفید است. روغن آن برای سستی، سرمای کلیه و مثانه مفید و درد پهلو و رحم و تب و قولنج را برطرف می سازد. حمول و بخور مدام و بوئیدن آن باعث ضعف بینائی و حواس می گردد

سداب بری، سداب کوهی: Peganum harmala
برگ آن باریک‌تر و کم شاخه‌تر و بدبوتر از بستانی است.
طبیعت آن در چهارم گرم و خشک و دوائیت بر آن غالب است.
خواص: از سموم بسیار خطرناک و کشنده و چهار درم آن کشنده تر از خرزهره است که با حرارت و سوزش داخلی و سرخی چشم و خارج شدن چشم از حدقه و بند آمدن مزاج می گردد. مداوای آن نیز مانند خرزهره است و عصاره آن باعث خونریزی بینی شده و کشنده است. ضماد برگ آن موجب جذب مواد و سوختگی پوست می شود و ضماد پوست گیاه آن در مخلوط شدن با شراب برای طاسی سر مفید و اگر مزمن باشد عصاره پوست آن با ریشه کمی پیه ممزوج می نمایند. مزاج های گرم اصلاً نباید استعمال نمایند و سرد مزاجان نیز فقط به اندازه یک سوم بوستانی آن را استفاده نمایند. تماس دست مستقیم با آن ایجاد تورم و خارش شدید می نماید. بنابراین کسانی که با آن کارمی کنند باید اعضای خود را با روغن های سرد روغن مالی نموده بعد به آن کار بپردازند
- سداب
انواع و نام‌ها
سداب (سذاب) بر سه قسم است:
سداب‌ها دسته‌ای از تیره سدابیان (Rutracees) هستند و مهمترین نوع آن سداب کوهی (Rutra) است.
فارسی : سداب، سیاب (در گیلان و رشت)، پیم (تنکابن و دیلم)
عربی: سداب، فیجن
انگلیسی: Rue
نام علمی: Ruta graveolens L
آلمانی: Weinraute, Echte-Raute, Raute, Gartennaute
فرانسه: Rue commune, Rue officinale, Herbe de grace, Rue puante
ایتالیائی: Ruta degli orti, Ruta dei giardini Ruta
نام مستعمل: Common Rue
عصاره‌اش را ”نفیسا“ خوانند و بعضی از عرب آن را فیجن صحرائی خوانند، صمغ سداب صحرائی را ”انیسون“ خوانند. اهل یمن آن را ”حُتَف“ گویند.
مشخصات و خصوصیات
تا بر بساط مرکز خاکی ز روی طبع
زردی ز زعفران نشود سبزی از سداب
گیاهی علفی، پایا به ارتفاع ۳۰ تا ۸۰ سانتی‌متر، عاری از کرک و دارای قاعده چربی است. برگ‌هائی نسبتاً ضخیم، گوشتدار، به دو صورت ساده (در قسمت‌های انتهائی ساقه) و منقسم به قطعات متعدد (در قسمت‌های پائین گیاه) دارد. ساقه و برگ‌های آن دارای رنگ سبز مات، مایل به آبی یا مایل به زرد و گل‌های آن نر- ماده و زرد رنگ است. از اختصاصات آن این است که گل‌های مرکز گل‌آذین آن، مرکب از قطعات پنج‌تائی ولی گل‌های کناری، شامل قطعات چهارتائی است. در هر گل آن، ۸ تا ۱۰ پرچم دیده می‌شود که در آغاز، در گودی گلبرگ‌ها جای دارند ولی بعداً به سمت مادگی حرکت نموده، دانه‌های گرده را بر روی آن می‌روند. میوه‌اش کپسول و شامل دانه‌هائی به رنگ مایل به قهوه‌ای است. از تمام قسمت‌های این گیاه، بوی ناپسند و تهوع‌آور استشمام می‌شود.
[نوع] بستانی او از دختر انار کوچکتر و پرشاخ؛ و برگش ریزه و بدبو و بسیار سبز و گویا غباری بر او نشسته و گلش زرد [است]، قسمت مورد استفاده سداب، کلیه اندام‌های هوائی گیاه در هنگام گل دادن است. در کتب داروئی، منحصراً برگ آن officinal ذکر گردیده است.
از نظر تشریحی، در میان سلول‌های بارانشیم برگ، کسیه‌های ترشحی متعدد وجود دارد که در آنها اسانس و گاهی مواد رزینی جمع می‌گردد.
منشاء، اصلی سداب، نواحی جنوبی اروپا تشخیص داده شده است ولی امروزه با پراکندگی وسیعی که پیدا نموده، در غالب مناطق مدیترانه و نواحی دیگر اروپا و آسیا یافت می‌گردد. [در ایران، در] نواحی شمال، گیلان و زشت [می‌روید].. در بعضی نواحی نیز پرورش می‌یابد.
ترکیبات شیمیائی
سداب دارای دو ترکیب شیمیائی اصلی یکی به حالت گلوکزیدی به نام ”روتین“ (rutine) یا ”روتوزید“ (rutoside) و دیگری اسانس است. ”روتین“ از برخی گیاهان دیگر نظیر انواع مختلف اوکالینوس نیز استخراج شده و از نظر درمانی، شکنندگی عروق موئی را کاهش می‌دهد. اسانس (Essence de rue) از تقطیر گیاه با آب به‌دست می‌آید و مایعی است بی‌رنگ یا به رنگ مایل به زرد که بوی قوی و طم تلخ و خیلی تند دارد.
در مقالات منتشرشده امروزی نیز ترکیبات مختلف و متنوع شیمیائی به روش‌های پیشرفته و دقیق در بخش‌های مختلف گیاه (برگ، گل، و ..) شناسائی و استخراج شده است که به‌دلیل تخصصی بودن و جهت جلوگیری از خستگی خواننده از ذکر آنها خودداری می‌کنیم. ۱) سداب (عربا: اسم سریانی ”فراسیون“ است. ۲) سداب بری: برگش باریکتر و اخش کمتر و بدبوتر و تندتر از پستانی... است. ۳) سداب کوهی...
////////////
حرمل . [ ح َ م َ ] (ع اِ) اسفند. سفند. اسپند. سپند. (بحر الجواهر). سپند سوختنی . چیزی است که سوزند دفع چشم زخم را. حمداﷲ مستوفی گوید: حرمل ؛ سپند، و دردفع چشم بد سپند سوختن مجرب است . (نزهةالقلوب ). و صاحب اختیارات گوید: ابن سمحون گوید دو نوع است سرخ وسفید و نوع سپید که حرمل عربی خوانند و بیونانی مولی و در پارسی صندل وانج و ورق آن مانند ورق بید بود و کوچکتر و گل وی مانند یاسمن مطلق و سپید و خوشبوی بود و بسریانی بسباسا خوانند و نوع دیگر سرخ حرمل عامی خوانند و در پارسی اسپند گویند و بشیرازی نیوند وهزاراسپند نیز گویند. مؤلف گوید: آن نوع از سداب کوهی است و طبیعت حرمل گرم و خشک است در درجه ٔ سیم ، وگویند در چهارم ، نافع بود جهة درد مفاصل طلا کردن و چون سحق کنند و با عسل و زهره ٔ مرغ و زهره ٔ کبک و زعفران و آب رازیانه ٔ تر در چشم کشند قوت باصره بدهد، و اگر بخورند حرمل را با ادویه ٔ قاتلات دود، حب القرع بیرون آورده و قولنج را نافع بود، و عرق النسا و وجع ورک و خون نطول کنند به آب آن سینه و شش از بلغم لزج پاک کند و بادی که در روده بود تحلیل دهد. و سودمندبود جهت سردی دماغ و بدن ، لیکن سدد و صداع آورده و مقیی ٔ بود و مسکر. [ و صاحب منهاج گوید: بعد از آن ربوب فاکهه ٔ ترش خورند. و صاحب تقویم گوید: مصلح وی قرفه و دارچینی بود. و جالینوس گوید: نافع بود جهة فالج و لقوه و تشنج سرد و علت گرده و مثانه و مسهل مرار اسود و بلغم لزج بود ] . و بول و حیض براند و نقع وی سودا را نیک بود و تحلیل کند و خون سوداوی صافی گرداند و طبیعت نرم دارد. حنین گوید: مستی آن مانند مستی خمر بود و گویند لون صاف کند و محرک جماع بود و فربهی آورد و بول و حیض براند. و ابن واقد گوید: سودمند بود جهت عاشقان سکری که دارد. و گویند اگر سفوف سازند یک مثقال و نیم یا سوده تا دوازده شب متواتر عرق النسا را نافع بود و این مجرب است . دیسقوریدوس گوید: درد پایها و رانها و عرق النسا و نقرس و فالج را نافع بود، لیکن غثیان آورد و مصلح وی ربوب فواکه مزمن بود که بعد از آن بخورند، و بدل آن بوزن آن قردومانا یا تخم سداب بود. اما حرمل سپید غربی که آنرا به یونانی مولی خوانند بیخ وی مانند بلیوس بود و چون سحق کنند و با روغن ایرسا فرزجه سازند و زن به خود برگیرد افواه ارحام بگشاید - انتهی . حکیم مؤمن گوید: به لغت سریانی نوعی از سداب کوهی است و بفارسی اسپند نامند، نبات او تا بقدر ذرعی میشود و از یک بوته چندین شاخ میروید و برگش مایل به تدویر و غلاف دانه های اومدور و مثلث الاضلاع به سه خط و با اندک سرخی و تخمش سیاه و بقدر خردل و ثقیل الرایحه و از مطلق حرمل مراد او است ، قسمی از آن را برگ مثل برگ بید و از او کوچکتر و مایل به سفیدی و گلش مثل یاسمین سفید و غلاف دانه ٔ او طویل است و حرمل ابیض به اعتبار غلاف او نامند،در سیم گرم و در دوم خشک و قوتش تا چهار سال باقی میماند، لطیف و محلل ریاح و امعا و مواد غلیظه و مبهی و مسمن و مُدِرّ بول و حیض و شیر و مسهل سودا و بلغم غلیظ و حب القرع و جالی سینه و شش از لزوجات ، و یتوع او جهت تحلیل سودا و صاف کردن خون و نرم داشتن طبع، و جرم او جهت مصروع و تسخین بدن و اعصاب و دماغ و رفع قولنج و عرق النسا و فالج و امراض بارده و استسقاو رفع جنون و اعیا و سدد و یرقان و نسیان نافع، و چون یک اوقیه ٔ او را کوبیده با چهار اوقیه آب بجوشانند و آب او را با سه اوقیه عسل و دو اوقیه روغن کنجد بنوشند مقیی ٔ قوی بیغایله است . و در تنقیه ٔ سینه و اعالی بدن از لزوجات و ضیق النفس و سعال رطوبی بی عدیل و هرگاه او را بقدر یک رطل در شراب یا آب انگور که بقدر سی رطل باشد بجوشانند تا به ربع رسد و روزی تا دو اوقیه از آن تا سی روز بنوشند، جهت رفع صداع مزمن و صرع مجرب دانسته اند، و اعاده ٔ حمل زنانی که در وقتی حامله میشده باشند و بعد از آن نشوند مینماید، و باید سه روز متوالی از این مطبوخ بنوشند. و چون پانزده روز صاحب عرق النسا هر شب یک مثقال و نیم از حرمل ناکوفته تناول نماید، دفع آن علت گردد و مجرب است و چون با تخم کتان مخلوط نموده با عسل سرشته مداومت نمایند جهت رفع ضیق النفس بیعدیل است ، و چون زجاج محرق اضافه نمایند تفتیت حصاة کند و اکتحال او با زعفران وزهره ٔ مرغ خانگی و عسل و شراب و آب بادیان سبز جهت ضعف بصر امتلائی ، و نطول مطبوخ او جهت تقویت اعضا و سیاه کردن موی و ازاله ٔ خدر، و مطبوخ او با آب و روغن کنجد، و مداومت اکل آن جهت رفع امراض جگر و سل ، و ضماد او با روغن شبت بر ناف و تهی گاه جهت قولنج مزمن و سعوط عصاره و آب مطبوخ از جهت قطع نزله و حمره ٔ چشم و قطور او که در آب ترب و روغن زیتون جوشانیده باشند جهت گرانی سامعه و کری و دوی و طنین ، و بخور او جهت درد دندان و تعلیق او در لته ٔ کبود رافع سحر، و گویند افشانیدن او در خانه باعث فرقت و بخور او مبطل این اثر است . و مورث غثیان و صداع و مضر محرورین و مصلحش ربوب میوه های ترش و سکنجبین و ترشیها. و قدر شربتش از یک مثقال تا دو مثقال و بدلش قردمانا و گویندتخم سداب است و حمول بیخ او که با روغن ایرسا سائیده باشند مفتح افواه عروق و خون بواسیر است . و روغن او در سیم گرم و محرک باه و مفتح سده ٔ دماغی و جهت فالج و لقوه و صرع و رعشه و ریاح اعصاب شرباً و ضماداًنافع و حقنه ٔ او جهت عرق النسا و درد کمر و برودت گرده و رحم مفید است . و رجوع به الجماهر بیرونی ص 38 و گیاه شناسی گل گلاب ص 214 و اسفند و اسپند و سپند شود.
////////////
اِسپَند[۲] (در متون طب سنتی حرمل، سداب کوهی) (نام علمی: 'Peganum harmala')، سپند یا اسفند گیاهی چندساله یا پایا از تیره نیتراریاسه (Nitrariaceae) است.

اسپند گیاهی است دارای ارتفاعی بطول حدود ۳۰ تا ۵۰ سانتی‌متر. ظاهر آن بوته مانند، دارای برگ‌های سبز با تقسیمات باریک و دراز و نامنظم است. گل‌های آن درشت و دارای کاسبرگ نازک و گلبرگ بزرگ برنگ سفید مایل به سبز، میوه آن پوشینه و حاوی دانه‌های متعدد برنگ سیاه است.

از دانه‌های اسپند هزاران سال است که در بسیاری مراسم آیینی و معنوی فرهنگ‌های مختلف دنیا، به خصوص در فرهنگ‌های باستانی خاورمیانه استفاده می‌شود. اهمیت و تقدس اسپند در طول تاریخ به قدری زیاد است که برخی از تاریخ دانان بر این باورند که گیاه اسطوره‌ای - باستانی هوم (سانسکریت: soma، گیاهی بسیار مقدس ملقب به گیاه خدایان که هم در اوستای زرتشت و هم در متون مقدس ریگ‌ودا آیین هندو به آن اشاره شده ولی هویت واقعی آن در طول تاریخ فراموش شده است) همان اسپند است.

گل‌ها و مخصوصاً دانه‌های اسپند سرشار از آلکالوئید‌های گروه بتا-کربولین است که همگی بازدارنده‌های مونوآمین اکسیداز هستند؛ به همین دلیل خوردن جوشاندهٔ اسپند در اندازه‌های کم (۱ الی ۳ گرم) خواص ضدافسردگی و آرام بخش و در اندازه‌های زیاد (۳ الی ۱۵ گرم) خواص روان گردان دارد. اما به دلیل از کار افتادن آنزیم مونوآمین اکسیداز درون کبد توسط آلکالوئیدهای اسپند، تیرامین موجود در بساری مواد غذایی (الکل، پنیر، سوسیس و کالباس و اکثر محصولات پروتئینی و لبنی، میوه جات و غذاهای مانده و ...) که در حالت معمول توسط این آنزیم شکسته می‌شود، می‌تواند باعث ایجاد فشار خون و ضربان قلب بسیار شدید، سردردهای شدید، شوک، تشنج و در صورت عدم درمان سریع- حتی مرگ شود؛ لذا از حداقل ۴۸ ساعت قبل تا ۴۸ ساعت بعد، باید از مصرف هرگونه خوراکی حاوی تیرامین به شدت خودداری کرد. برخی از دیگر تداخلات به شدت خطرناک و مرگ‌آور که مصرفشان باید حداقل از ۲ هفته قبل قطع شود: اکثر قرص‌های ضد افسردگی از جمله بازدارنده‌های بازجذب سروتونین مانند سیتالوپرام، آمفتامین‌ها از جمله اکستازی و مت‌آمفتامین (شیشه)، کوکائین، مورفین.

محتویات  [نمایش]
استفادهٔ تاریخی[ویرایش]
در ترکیه کپسول‌های خشک شدهٔ اسپند را برای محافظت از چشم بد در خانه‌ها و داخل ماشین‌ها آویزان می‌کنند. در مراکش برای محافظت در برابر جن به شدت رواج دارد. در سوریه، عراق، عربستان سعودی، اردن و بسیاری کشورهای دیگر، مانند ایران دانه‌های خشک اسپند را برای محافظت از چشم و نظر غریبه‌ها در آتش می‌ریزند و با خواندن دعای خاصی که در هر فرهنگی متفاوت است، دود آن را به سمت خود و اطرافیان و اطراف محل فوت می‌کنند. این آیین توسط پیروان مذاهب مختلف از جمله اسلام، زرتشت، مسیحیت، یهودیت و هندوئیسم اجرا می‌شود. در بعضی از نسخه‌های دعاهایی که در حین این مراسم خوانده می‌شود، نام یک پادشاه باستانی زرتشتی به نام نقشابند برده می‌شود که گفته می‌شود او اولین بار این دعا را از پنج فرشتهٔ نگهبان به نام یزدها دریافت کرده است. رسم سوزاندن اسپند در آتش برای دود تطهیر دهنده‌اش تا قسمت هندی کشمیر هم نفوذ کرده است و در آنجا در مراسم عروسی وداها برای دور کردن تاریکی از زندگی جدید عروس و داماد آن را می‌سوزانند.

در ایران و ترکیه از اسپند رنگی قرمز تهیه می‌کردند که به قرمز ایران معروف بود و از آن برای رنگ کردن پشم و تولید قالی و فرش استفاده می‌کردند. درواقع چیزی که این رنگ قرمز در جوشاندهٔ اسپند را به وجود می‌آورد، همان آلکالوئیدهایی هستند که خواص روان گردان اسپند را به آن می‌دهند، و برای به دست آمدن چنین رنگ غلیظی که برای رنگ کردن پشم مناسب باشد، درصد بسیار بالایی از آلکالوئید حل شده لازم است؛ در چنین غلظت بالایی این آلکالوئیدها می‌توانند از راه تماس با پوست وارد بدن شده و تأثیرات روان گردان بگذارند. از آنجایی که قالی بافان قدیم مدام با این رنگ‌ها به طور مستقیم تماس داشته‌اند، بسیاری از تاریخ دانان اعتقاد دارند که داستان‌های مربوط به قالیچه‌های پرنده، و همچنین طرح و نقش‌های هندسی روی فرش‌های ایرانی، هردو نتیجهٔ تأثیرات آلکالوئیدهای درون رنگ‌های گرفته شده از اسپند بر روی قالی بافان هستند.

خواص دارویی[ویرایش]
آنزیم مونوآمین اکسیداز در بدن وظیفه هضم و شکستن بسیاری از مولکول‌های طبیعی مصرفی انسان را دارد؛ یک دستهٔ مهم از این مولکول‌های طبیعی، ایندول آلکالوئیدها هستند که اکثراً روان گردان‌های قوی محسوب می‌شوند. آلکالوییدهای بتاکاربولین درون اسفند با مهار کردن آنزیم مونوآمین اکسیداز باعث می‌شوند تا مولکولی به شدت روان گردان اما غیرفعال مانند دی‌متیل‌تریپتامین که در حالت عادی در صورت مصرف کاملاً توسط مونوآمین اکسیداز شکسته می‌شود، اکنون بتواند بدون دردسر از کبد عبور کرده و وارد مغز شود و تأثیرات روان گردان خود را بگذارد (رجوع کنید به آیاهواسکا). اسپند همچنین باعث طولانی‌تر شدن و شدیدتر شدن تأثیرات باقی آلکالوییدهای فعال مانند سیلوسایبین و ال‌اس‌دی نیز می‌شود.

در طب سنتی از عصاره‌های گیاهی اسپند جهت افزایش ترشح شیر، دفع ترشح شیر، دفع کرم‌های روده، درمان روماتیسم، افزایش قدرت جنسی و نیز به عنوان یک مسکن جهت رفع درد معده بکار می‌رفت.

بو دادن دانه‌های اسفند در نزد برخی جهت جلوگیری از چشم زخم مؤثر دانسته شده است.

در تحقیقات آزمایشگاهی که از عصاره اسپند جهت از بین بردن میکروب‌ها استفاده شده‌است. عصاره‌های حاصل از کالوس خواص ضد میکروبی در برابر میکروب‌هایی نظیر استافیلوکوکوس اورئوس، اشریشیا کولی و کاندیداآلبیکانس را نشان داده‌است.

به تازگی آلکالوییدهای بتاکاربولین موجود در گیاه و دانه‌های اسپند به دلیل خاصیت ضد تومور (ضد سرطان) آن مورد توجه قرار گرفته‌اند. برای تولید کالوس از جدا کشت‌های اسپند معمولاً یک محیط پایه MS که حاوی هورمون KIN، باشد کافی است، اما همراه کردن یک هورمون اکسینی نظیر ۴-D و ۲ و NAA با هورمون KIN باعث افزایش تولید کالوس می‌گردد. تاکنون هیچ تحقیقی بروی سیستم باززایی نوساقه و ریشه در گیاه اسپند صورت نگرفته‌است.

دراین تحقیق بمنظور باززایی گیاه اسپند جهت بررسی ارتباط بین مراحل مختلف تمایز و تولید آلکالوئیدها از جدا کشت‌های مختلف نهال اسپند و نیز محیط کشت حاوی هورمون BA,KIN و ویتامین تیامین تشخیص داده شد. علاوه بر آن از نظر وجود آلکالوئیدها، کالوس‌های تیره و آبدار نسبت به کالوس‌های سبز و شفاف بیشترین آلکالوئیدها را دارا بودند. همچنین نوساقه‌ها و کالوس مولد ریشه نیز دارای آلکالوئیدهای هارمالا بودند. دانه اسفند دارای آلکالوئیدهایی به نام (هارمالین، هارمین، هارمالول) است.

ترکیبات شیمیایی[ویرایش]
گیاه اسپند دربردارنده مواد ضد میکروبی از نوع فلاونوئیدها و آلکالوئیدها می‌باشد، که این مواد در بخش‌های مختلف آن (دانه، کالوس و نهال) زیاد یافت می‌شود. از جمله آلکالوئیدهای مهم آن می‌توان به هارمین: ۰٪،۴۴ الی ۴٪،۳ هارمالین: ۰٪،۲۵ الی ۵٪،۶ هارمالول و پگانین و آلکالوئیدهای کینازولین اشاره کرد.

در ایران[ویرایش]
بو دادن دانه‌های اسفند در نزد برخی جهت جلوگیری از چشم زخم مؤثر دانسته شده است. در گویش برخی از مردم ایران به ویژه استان فارس به آن دونشت گویند. در زبان بختیاری‌های استان چهار محال وبختیاری نیز به این گیاه دینش (دینشت) می‌گویند. این گیاه جزء ۴۰ گیاه سفارش شده اسلام می‌باشد. البته دراحادیث و روایات از گیاه سبز آن تعریف شده است.

پانویس[ویرایش]
پرش به بالا Peganum harmala information from NPGS/GRIN”. Retrieved on 2008-02-17.
پرش به بالا «اسپند» [گیاهان دارویی] هم‌ارزِ «Peganum»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، «فارسی»، در دفتر سیزدهم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی (ذیل سرواژهٔ اسپند)
منابع[ویرایش]
رده‌ها: آیاهواسکاحشره‌کش‌های سم گیاهیضد افسردگی‌هاگیاهان توصیف‌شده در ۱۷۵۳ (میلادی)گیاهان داروییگیاهان دارویی آسیامهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز
ویکی
/////////////
به عربی حرمل شائیع:
الحرمل الشائع (باللاتينية: Peganum harmal) أو غلقة الذئب نوع نباتي عشبي معمر يتبع جنس الحرمل. كان يصنف ضمن الفصيلة القديسية قبل أن ينقل عام 1996 إلى الفصيلة الغرقدية (باللاتينية: Nitrariaceae).
محتويات  [أظهر]
الوصف النباتي[عدل]
يبلغ ارتفاعه 60 سنتيمتر، ذو أوراق مفصصة، ورائحة مميزة، وأزهاره بيضاء كبيرة، ويعطي ثمارا علبية بيضية، بها بذور سوداء صغيرة. وينمو النبات بريا في معظم بلدان الوطن العربي، خاصة في المناطق الصخرية في البيئات ذوات المطر الوفير نسبيًا، كما ينمو في كثير من بلدان البحر الأبيض المتوسط.
المحتويات[عدل]
تحتوي بذور الحرمل على ثلاثة قلوانيات هي: الحرملين harmalin، والحرمين harmine، والحرمالون harmalon، وفي مجموعها تكون حوالي 4% من وزن البذور الجافة. والحرملين يمثل ثلثي هذه الكمية. كما تحتوي أزهار وساق النبات على قلواني البيجارين pegerine.
الاستعمال[عدل]

ثمار الحرمل
يعود استعمال الحرمل إلى عهد الإغريق، حيث استعملوا مسحوق البذور في العلاج من الديدان الشريطية، ولا تزال البذور تستعمل في هذا الغرض في الطب الشعبي، كما تستعمل في إدرار اللبن عند النساء، وتقوية الناحية الجنسية عند الرجال. وقد أثبتت الدراسات أن القلوانيات التي تحويها بذور هذا النبات قاتلة للكائنات الحية الدقيقة، وأنها تؤثر في الديدان الشريطية، كما أن قلواني الحرملين ينشط الجهاز العصبي.
//////////
به آذری اُزرلیک:
اوزَرلیک بیر بیتکی دیر. لاتین دیلینده «پئقانوم»، روس دیلینده «قارمالا»، «موقیلغنیک» آدلانیر. کسکین خوشاگلمز ایگی وار. طیببی و خالق طبابتینده ایستیفاده اولونور، بویا و تکنیکی بیتکی کیمی فایدالی‌دیر.

آدی اوزرلیک(لاتین. Peganum harmala) - نیتراریاسی(nitrariaceae) فسیله‌سی‌نین اوزرلیک جینسینه عایید بیتکی نؤوعو.

اوزرلیک آذربایجانین یاریم چؤل بؤلگه لرینده بیتیر. حکیمله مصلحتلشمه‌دن اونو داخیله قبول ائتمک اولماز دوزاسی آرتیق اولارسا زهرلنمک تهلوکه‌سی گؤزلنیلیر. 17جی یوز ایلده یاشایان حاجی سولئیمان ایروانی یه گؤره، اوزرلیگی 4 ایل ساخلاماق اولار، اوندان سونرا او، اؤز موعالیجه اؤزللیگینی ایتیریر. اوزرلیگین اوتو و توخوم‌لاری اؤدقوووجو، سیدیک قوووجو تأثیره مالیک‌دیر و جینسی پوتئنسیانی آرتیریر. او، هم‌ده بلغَمگتیریجی ائتگی یه مالیک‌دیر و سویوقدَیمه‌لرده فایدالی‌دیر. اوندان باشقا اوزرلیک هلیمی یادداشی مؤهکملندیریر، نеورالگیادا و باش آغری‌لاریندا خئییرلی دیر. 30 گیرَم دؤیولموش اوزرلیگی 120 گیرَم سودا قاریشدیراراق قاینادیرلار، سونرا حلیمی 90 گیرم بال و 60 گیرم کونجوت یاغی ایله قاریش‌دیری‌لار. اوزرلیک قوسدوروجو و بلغَمگتیریجی واسیطه کیمی چوخ ائتکیلی‌دیر. او، آستما و یاش اؤسکورکده خئییرلی‌دیر. خرونیک(دوره ای) باش آغری‌سینی آرادان قال‌دیرماق‌دان اؤترو 340 گیرم اوزرلیک توخومونو 1 لیتر چاخیردا و یا اوزوم شیره‌سینده او قدر قایناتماق لازیم‌دیر کی، تا قاریشیق قاتی شیره شکلینه دوشسون. سونرا هر گون بو شربت‌دن 60 گیرم دوزاسیندا 3 گون عرضینده ایچمه‌لی بو، باش آغری‌سینی آرادان قالدیریر. قورو شکیلده دوزاسی 9 گیرم قدردیر. بونو یابانی زیرَه دَییشدیره بیلر. بون‌لاری "فَوایدول-حیکمت" (17جی یوزایل) اثری‌نین مؤلفی قئید ائدیر.

ایبنی سینا (980-1037) یازیر کی، اویناق آغری‌لاری و اوتوراق سینیرین ایلتیهابی زامانی آغرییان یئرلره اوزرلیک توخوم‌لارینین حلیمینی سورتمک خئییرلی‌دیر. ایچیلدیکده حلیم مست ائدیر و برک اورَک بولانماسی وئریر.

موغول خالق طبابتینده مرجیمک کیمی اوزرلیگین تورپاق اوزرین‌ده کی حیسه‌لرینی اورقانیزمی مؤحکمله‌دن و مریضلیک‌لره قارشی گوج‌لو واسطه کیمی ایستیفاده ائدیرلر. تببَت ده اوزرلیک توخومونن حلیمینی قیزدیرمایلا موشایعت اولونان آغ جییَر مریضلیک‌لرینده ایچیرلر.

چاغداش طیب علمی. اوزرلیگین توخوم‌لاری و کؤک‌لرین‌دن آلینمیش آلکالوید هارمالین اسب مریضلیک‌لرینده، اؤزللیکله پارکینسونیزمده، ائله‌جه ده اپیدمیک و لتارگیالی انسفالیتین آغیرلاشمالاریندا ایستیفاده ائدیلیر. پقانین هیدروکسلوریدین عضوله ضعیف‌لیگی‌نین (میوپاتیا و میاستنیا) موعالیجه‌سی اوچون ایستیفاده ائدیلمه‌سینه ایجازه وئریلمیش‌دیر (28، س.146).
Üzərrik — Bitki latın dilində «Peganum», rus dilində «Qarmala», «Moqilğnik» adlanır. Kəskin xoşagəlməz iyi var. Tibbi və xalq təbabətində istifadə olunur, boya və texniki bitki kimi faydalıdır.
Üzərlik Azərbaycanın yarımsəhra rayonlarında bitir. Həkimlə məsləhətləşmədən onu daxilə qəbul еtmək olmaz – dozası artıq olarsa zəhərlənmək təhlükəsi gözlənilir. XVII əsrdə yaşayan Hacı Sülеyman İrəvaniyə görə, üzərliyi 4 il saxlamaq olar, ondan sonra o, öz müalicəvi xüsusiyyətini itirir. Üzərliyin otu və toxumları ödqovucu, sidikqovucu təsirə malikdir və cinsi potеnsiyanı artırır. O, həmçinin bəlğəmgətirici еffеktə malikdir və soyuqdеymələrdə faydalıdır. Ondan başqa üzərlik həlimi yaddaşı möhkəmləndirir, nеvralgiyada və baş ağrılarında xеyirldir. 30 q döyülmüş üzərliyi 120 q suda qarışdıraraq qaynadırlar, sonra həlimi 90 q bal və 60 q küncüt yağı ilə qarışdırılar. Üzərlik qusdurucu və bəlğəmgətirici vsitə kimi çox еffеktlidir. O, astma və yaş öskürəkdə xеyirlidir. Xroniki baş ağrısını aradan qaldırmaqdan ötrü 340 q üzərlik toxumunu 1 l çaxırda və ya üzüm şirəsində o qədər qaynatmaq lazımdır ki, ta qarışıq qatı şirə şəklinə düşsün. Sonra hər gün bu şərbətdən 60 q dozasında 3 gün ərzində içməli – bu, baş ağrısını aradan qaldırır. Quru şəkildə dozası 9 q qədərdir. Bunu yabani zirə əvəz еdə bilər. Bunları "Fəvaidül-hikmət" (XVII əsr) əsərinin müəllifi qеyd еdir.

İbn Sina (980-1037) yazır ki, oynaq ağrıları və oturaq sinirin iltihabı zamanı ağrıyan yеrlərə üzərlik toxumlarının həlimini sürtmək xеyirlidir. Içildikdə həlim məst еdir və bərk ürəkbulanması vеrir.

Monqol xalq təbabətində mərciməkvarı üzərliyin torpaq üzərindəki hissələrini orqanizmi möhkəmlədən və xəstəliklərə qarşı güclü vasitə kimi istifadə еdirlər. Tibеtdə üzərlik toxumunn həlimini qızdırmayla müşayiət olunan ağciyər xəstəliklərində içirlər.

MÜASİR TİBB ЕLMİ. Üzərliyin toxumları və köklərindən alınmış alkaloid harmalin əsəb xəstəliklərində, xüsusilə parkinsonizmdə, еləcə də еpidеmik və lеtargiyalı еnsеfalitin ağırlaşmalarında istifadə еdilir. Pеqanin hidroxloridin əzələ zəifliyinin (miopatiya və miastеniya) müalicəsi üçün istifadə еdilməsinə icazə vеrilmişdir (28, s.146).
///////////
به زبان کاتالان حرمله
L'harmala o harmalà[1] (Peganum harmala) és una planta de la família de les nitrariàcies, originària de l'est del mediterrani fins a Índia.
És una planta perenne que pot créixer fins als 0,8m d'alçada, però normalment es troba a uns 0,3m d'alçada. Les arrels de la planta poden arribar a una profunditat d'uns 6,1 m, ja que normalment creixen en un sol molt sec.
La planta pot tenir tiges de fins a 70 cm, cilíndriques a prop de la base i angulosos per la part superior. Les fulles són alternes, carnoses i acabades en punta, estant dividides en segments estrets que arriben fins a la seva mateixa base; el seu color és verd.
Les flors surten d'1 en 1 amb un calze de 5 sèpals molt angostos i 5 pètals de 12 a 15 mil·límetres de llarg, blancs, una mica verdosos en la base. Tenen 15 estams de filaments llargs i anteres grogues.
El fruit és una càpsula (fruit) globulosa, una mica deprimida, que s'obre per 3 valves amb llavors anguloses.
///////////
به آلمانی استپنراوته:
Die Steppenraute (Peganum harmala, im deutschen Sprachraum auch HarmalkrautSyrische SteppenrauteHarmelraute) ist eine Pflanzenart innerhalb der Familie der Nitrariaceae. Sie kommt vor allem in Wüsten, Halbwüsten und Steppen von Westasien bis Nordindien vor, gelegentlich aber auch im Mittelmeerraum vor. Wegen der in der gesamten Pflanze enthaltenen Harman-Alkaloide sind Extrakte daraus mit die ältesten als Halluzinogen und als Heilmittel eingesetzten Pflanzeninhaltsstoffe.[1][2]
//////////
به اسپانیائی پگانوم حرمله:
Peganum harmala (conocida como harmal) es una planta de la familia de las Nitrariaceae autóctona en las regiones comprendidas entre el este del Mediterráneo e India. También es conocida como "ruda siria", nombre que induce a confusión al no guardar esta planta relación con la ruda (Ruta, fam. Rutaceae)
//////////
به فرانسه و ایتالیائی پگانوم حرمله:
Le Peganum harmala, aussi appelé harmal ou rue de Syrie1 est une espèce de plante médicinale de la famille des Zygophyllaceae, vivace, à fleurs blanc-jaunâtre.
///////////
به عبری لاوان، شاوال، لِئیم لاوان:
שבר לבן (שם מדעיPeganum harmala) הוא צמח רב-שנתי ממשפחת הזוגניים, הגדל בארץ ישראל בבתי גידול מדבריים יבשים ומלוחים או במקומות העשירים בתרכובות חנקניות.
///////////
به کردی اسپِندِر، اِسفند، اوزلگ:
 Espender | ئەسپەندەر an îsfend an Ûzelg gîhayekî çolê yê Kurdistanê ye. Ew gîha nayê xwarin. Toximê ûzelgê di dêzi re dikin wek xemlekê çêdikin. Wê ji bo ji nezerê parastin li malan daridixin.Şablon:Pages with no Item
//////////
به ترکی اوزرلیک بیتکی:
Üzerlik (Peganum harmala), Nitrariaceae familyasından Afrika, Asya ve Amerika'nın sıcak bölgelerinde yetişen bir bitki türü.

Türkiye'de halk arasında nazardan korunmak için kurusunu yakarak çıkan dumanı nazardan korumak istedikleri kişinin üzerine üflerler. Üzerlik, tek tek beyaz çiçekli, çok dallı bir bitkidir. 35 cm kadar boyunda, çok yıllık, otsu bir step bitkisidir. Çiçekleri yeşilimsi beyaz renktedir. Meyvesi basık küre şeklinde bir kapsüldür. Tohumlarının içeriğinde harmalin, harmin, harmalol, peganin adlı glikozitler ve kırmızı boya maddesi vardır.
/////////
Peganum harmala
From Wikipedia, the free encyclopedia
This article is about a plant. For a town in Lebanon, see Hermel.
Peganum harmala
Peganum harmala1.jpg
Harmal (Peganum harmala) flower
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
P. harmala
Peganum harmala
L.[1]
·         Harmala multifida All.
·         Harmala peganum Crantz
·         Harmala syriaca Bubani
·         Peganon harmalum (L.) St.-Lag.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7c/Peganum_harmala_MHNT.BOT.2015.34.29.jpg/220px-Peganum_harmala_MHNT.BOT.2015.34.29.jpg
Peganum harmala - MHNT
Peganum harmala, commonly called esfand,[3] wild rue,[1] Syrian rue,[1] African rue,[1] harmel,[1] or aspand[4] (among other similar pronunciations and spellings), is a plant of the family Nitrariaceae. Its common English-language name came about because of a resemblance to rue (which is not related). The plant's seeds are especially noteworthy because they have seen continual use for thousands of years in the rites of many cultures.[5] The plant has remained a popular tool in both folk medicine and spiritual practices for so long that some historians believe the plant may be the ancient "soma"[6] (a medicinal aid that is mentioned in a variety of ancient Indo Iranian texts but whose exact identity has been lost to history).
It is a perennial plant which can grow to about 0.8 m tall,[7] but normally it is about 0.3 m tall.[8] The roots of the plant can reach a depth of up to 6.1 m, if the soil where it is growing is very dry.[8] It blossoms between June and August in the Northern Hemisphere.[9] The flowers are white and are about 2.5–3.8 cm in diameter.[9] The round seed capsules measure about 1–1.5 cm in diameter,[10]have three chambers and carry more than 50 seeds.[9]
Peganum harmala is of Asian Origin and grows in the Middle East and in part of South Asia mainly in India and Pakistan. It was first planted in the United States in 1928 in New Mexico by a farmer wanting to manufacture the dye "Iranian red" from its seeds.[8] Since then, it has spread invasively to ArizonaCaliforniaMontanaNevadaOregonTexas and Washington.[11] "Because it is so drought tolerant, African rue can displace the native saltbushes and grasses growing in the salt-desert shrub lands of the Western U.S."[8]
Contents
  [show] 
Traditional use[edit]
In Turkey, dried capsules from this plant are strung and hung in homes or vehicles to protect against "the evil eye".[5][12] It is widely used for protection against Djinn in Morocco (see Légey "Essai de Folklore marocain", 1926).
In Iran, and some countries in the Arab world such asSyriaIraqSaudi Arabiaand Jordan , dried capsules mixed with other ingredients are placed onto red hot charcoal, where they explode with little popping noises in a way similar to American popcorn. When they burst a fragrant smoke is released. This smoke is wafted around the head of those afflicted by or exposed to the gaze of strangers while a specific prayer is recited. This tradition is still followed by members of many religions, including Christians, Muslims, and some Jews. Several versions of the prayer accompanying the ritual, the name of an ancient Zoroastrian Persian king, called Naqshaband, is used. He is said to have first learned the prayer from five protective female spirits, called Yazds.[5][12]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e1/Syrian_Rue_Seeds.jpg/250px-Syrian_Rue_Seeds.jpg
Syrian rue
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/16/Peganum-harmala-fruit.jpg/250px-Peganum-harmala-fruit.jpg
Peganum harmala fruit
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f1/Peganum-harmala-esphand-4oz.jpg/250px-Peganum-harmala-esphand-4oz.jpg
Peganum harmala seeds as sold in Iran and Middle Eastern foods grocery store
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/3c/Peganum-harmala-nps.jpg/250px-Peganum-harmala-nps.jpg
Peganum harmala
In Yemen, the Jewish custom of old was to bleach wheaten flour on Passover, in order to produce a clean and white unleavened bread. This was done by spreading whole wheat kernels upon a floor, and then spreading stratified layers of African rue (Peganum harmala) leaves upon the wheat kernels; a layer of wheat followed by a layer of Wild rue, which process was repeated until all wheat had been covered over with the astringent leaves of this plant. The wheat was left in this state for a few days, until the outer kernels of the wheat were bleached by the astringent vapors emitted by the Wild rue. Afterwards, the wheat was taken up and sifted, to rid them of the residue of leaves. They were then ground into flour, which left a clean and white batch of flour.[13]
Peganum harmala has been used to treat pain and to treat skin inflammations, including skin cancers.[14][15][16]
Peganum harmala has been used as an emmenagogue and abortifacient agent.[17][18]
The "root is applied to kill lice" and when burned, the seeds kill insects and inhibit the reproduction of the Tribolium castaneum beetle.[19]
It is also used as an anthelmintic (to expel parasitic worms). Reportedly, the ancient Greeks used the powdered seeds to get rid of tapeworms and to treat recurring fevers (possibly malaria).[20]
A red dye, "Turkey red",[21] from the seeds (but usually obtained from madder) is often used in western Asia to dye carpets. It is also used to dye wool. When the seeds are extracted with water, a yellow fluorescent dye is obtained.[22] If they are extracted with alcohol, a red dye is obtained.[22] The stems, roots and seeds can be used to make inks, stains and tattoos.[23]
Some scholars identify harmal with the entheogenic haoma of pre-ZoroastrianPersian religions.[6]
Research into other potential uses[edit]
Several scientific laboratories have studied possible uses for Peganum harmala through studies in laboratory animals (in vivo) and in cells (in vitro).
Fertility[edit]
In large quantities, it can reduce spermatogenesis and male fertility in rats.[24]
Antiprotozoal[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7a/Harmaline_Harmine.jpg/250px-Harmaline_Harmine.jpg
Harmine, a compound present in Peganum harmalafluoresces under ultraviolet light
Peganum harmala has been shown to have antibacterial and anti-protozoal activity,[25] including antibacterial activity against drug-resistant bacteria.[26]
One of the compounds found in P. harmalavasicine (peganine), has been found to kill Leishmania donovani, a protozoan parasite that can cause potentially fatal visceral leishmaniasis.[27]
Another alkaloid, harmine, found in P. harmala, has appreciable efficacy in destroying intracellular parasites in the vesicular forms.[28]
A small study in sheep infected with the protozoal Theileria hirci found Peganum harmala extract to be an effective treatment.[29]
Anticancer[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/59/Peganum_harmala%3B_Kentau.jpg/220px-Peganum_harmala%3B_Kentau.jpg
Peganum harmala for sale at a market in Kazakhstan
Seed extracts also show effectiveness against various tumor cell lines, both in vitro and in vivo.[15]
"The beta-carboline alkaloids present in medicinal plants, such as Peganum harmala and Eurycoma longifolia, have recently drawn attention due to their antitumor activities. Further mechanistic studies indicate that beta-carboline derivatives inhibit DNA topoisomerases and interfere with DNA synthesis."[30]
Peganum harmala has antioxidant and antimutagenic properties.[31] Both the plant and the extract harmine exhibit cytotoxicity with regards to HL60 and K562leukemia cell lines.[32]
Alkaloids[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/88/Harmaline_structure.svg/175px-Harmaline_structure.svg.png
Harmaline, one of the alkaloids of Peganum harmala
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b1/Vasicine.png
Vasicine
Some alkaloids of harmal seeds are monoamine oxidase A inhibitors (MAOIs):[33]
·         Harmane, 0.16%[34]
·         Harmine, 0.44%[35]–1.84%[34]–4.3%[36]
The coatings of the seeds are said to contain large amounts of harmine.[7]
·        Harmaline, 0.25%[34]–0.79%[35]–5.6%[36]
·        Harmalol, 0.6%[36]–3.90%[34]
·        Tetrahydroharmine, 0.1%[36]
Total harmala alkaloids were at least 5.9% of dried weight, in one study.[34]
·         Vasicine (peganine),[18] 0.25%[35]
·         Vasicinone,[18] 0.0007%[35]
References[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Peganum harmala.
1.   Jump up to:a b c d e "Peganum harmala information from NPGS/GRIN". Retrieved 2008-02-17.
3.   Jump up^ Mahmoud Omidsalar Esfand: a common weed found in Persia, Central Asia, and the adjacent areas. Encyclopedia Iranica Vol. VIII, Fasc. 6, pp. 583-584. Originally published: 15 December 1998. Online version last updated 19 January 2012
4.   Jump up^ "againsttheevileye". Lucky Mojo dot com.
5.   Jump up to:a b c "Herb Dictionary: apsand seed". Aunty Flo dot com herb-dictionary.
6.   Jump up to:a b Karel van der Torn, ed., "Haoma," Dictionary of Deities and Demons in the Bible.(New York: E.J. Brill, 1995), 730.
7.   Jump up to:a b "Peganum genus". www.cdfa.ca.gov. Retrieved 2008-02-02.
8.   Jump up to:a b c d Davison, Jay; Wargo, Mike (2001). Recognition and Control of African Rue in Nevada (PDF)University of Nevada, RenoOCLC 50788872.
9.   Jump up to:a b c "Erowid Syrian Rue Vaults: Smoking Rue Extract / Harmala". www.erowid.org. Retrieved 2008-12-01.
10.Jump up^ "Lycaeum > Leda > Peganum harmala". leda.lycaeum.org. Archived from the original on 19 February 2007. Retrieved 2008-12-01.
13.Jump up^ Yiḥyah Salaḥ, Questions & Responsa Pe'ulath Ṣadiq, vol. I, responsum # 171, Jerusalem 1979; ibid., vol. III, responsum # 13 (Hebrew)
14.Jump up^ Farouk L, Laroubi A, Aboufatima R, Benharref A, Chait A (February 2008). "Evaluation of the analgesic effect of alkaloid extract of Peganum harmala L.: possible mechanisms involved". J Ethnopharmacol. 115 (3): 449–54. doi:10.1016/j.jep.2007.10.014PMID 18054186.
15.Jump up to:a b Lamchouri F, Settaf A, Cherrah Y, et al. (1999). "Antitumour principles from Peganum harmala seeds". Therapie. 54 (6): 753–8. PMID 10709452.
16.Jump up^ Jinous Asgarpanah (2012). "Chemistry, pharmacology and medicinal properties of Peganum harmala L". African Journal of Pharmacy and Pharmacology. 6 (22). doi:10.5897/AJPP11.876.
17.Jump up^ Monsef, Hamid Reza; Ali Ghobadi; Mehrdad Iranshahi; Mohammad Abdollahi (19 February 2004). "Antinociceptive effects of Peganum harmala L. alkaloid extract on mouse formalin test" (PDF). J Pharm Pharmaceut Sci. 7 (1): 65–9. Retrieved 2008-02-02.
19.Jump up^ Jbilou R, Amri H, Bouayad N, Ghailani N, Ennabili A, Sayah F (March 2008). "Insecticidal effects of extracts of seven plant species on larval development, alpha-amylase activity and offspring production of Tribolium castaneum (Herbst) (Insecta: Coleoptera: Tenebrionidae)". Bioresour. Technol. 99 (5): 959–64. doi:10.1016/j.biortech.2007.03.017PMID 17493805.
20.Jump up^ Panda H (2000). Herbs Cultivation and Medicinal Uses. Delhi: National Institute Of Industrial Research. p. 435. ISBN 81-86623-46-9.
22.Jump up to:a b "Mordants". www.fortlewis.edu. Archived from the original on 7 February 2012. Retrieved 2014-10-28.
24.Jump up^ El-Dwairi QA, Banihani SM (June 2007). "Histo-functional effects of Peganum harmala on male rat's spermatogenesis and fertility". Neuro Endocrinol. Lett. 28 (3): 305–10. PMID 17627267.
25.Jump up^ Al-Shamma A, Drake S, Flynn DL, et al. (1981). "Antimicrobial agents from higher plants. Antimicrobial agents from Peganum harmala seeds". J. Nat. Prod. 44 (6): 745–7. doi:10.1021/np50018a025PMID 7334386.
26.Jump up^ Arshad N, Zitterl-Eglseer K, Hasnain S, Hess M (November 2008). "Effect of Peganum harmala or its beta-carboline alkaloids on certain antibiotic resistant strains of bacteria and protozoa from poultry". Phytother Res. 22 (11): 1533–8. doi:10.1002/ptr.2528PMID 18814210.
27.Jump up^ Misra P, Khaliq T, Dixit A, et al. (November 2008). "Antileishmanial activity mediated by apoptosis and structure-based target study of peganine hydrochloride dihydrate: an approach for rational drug design". J. Antimicrob. Chemother. 62 (5): 998–1002. doi:10.1093/jac/dkn319PMID 18694906.
28.Jump up^ Lala S, Pramanick S, Mukhopadhyay S, Bandyopadhyay S, Basu MK (April 2004). "Harmine: evaluation of its antileishmanial properties in various vesicular delivery systems". J Drug Target. 12 (3): 165–75. doi:10.1080/10611860410001712696PMID 15203896.
29.Jump up^ Derakhshanfar A, Mirzaei M (March 2008). "Effect of Peganum harmala (wild rue) extract on experimental ovine malignant theileriosis: pathological and parasitological findings". Onderstepoort J. Vet. Res. 75 (1): 67–72. doi:10.4102/ojvr.v75i1.90PMID 18575066.
30.Jump up^ Li Y, Liang F, Jiang W, et al. (August 2007). "DH334, a beta-carboline anti-cancer drug, inhibits the CDK activity of budding yeast". Cancer Biol. Ther. 6 (8): 1193–9. doi:10.4161/cbt.6.8.4382PMID 17622795.
31.Jump up^ Moura DJ, Richter MF, Boeira JM, Pêgas Henriques JA, Saffi J (July 2007). "Antioxidant properties of beta-carboline alkaloids are related to their antimutagenic and antigenotoxic activities". Mutagenesis. 22 (4): 293–302. doi:10.1093/mutage/gem016PMID 17545209.
32.Jump up^ Jahaniani F, Ebrahimi SA, Rahbar-Roshandel N, Mahmoudian M (July 2005). "Xanthomicrol is the main cytotoxic component of Dracocephalum kotschyii and a potential anti-cancer agent". Phytochemistry. 66 (13): 1581–92. doi:10.1016/j.phytochem.2005.04.035PMID 15949825.
33.Jump up^ Massaro, Edward J. (2002). Handbook of Neurotoxicology. Humana Press. p. 237. ISBN 0-89603-796-7.
34.Jump up to:a b c d e Hemmateenejad B, Abbaspour A, Maghami H, Miri R, Panjehshahin MR (August 2006). "Partial least squares-based multivariate spectral calibration method for simultaneous determination of beta-carboline derivatives in Peganum harmala seed extracts". Anal. Chim. Acta. 575 (2): 290–9. doi:10.1016/j.aca.2006.05.093PMID 17723604.
35.Jump up to:a b c d Pulpati H, Biradar YS, Rajani M (2008). "High-performance thin-layer chromatography densitometric method for the quantification of harmine, harmaline, vasicine, and vasicinone in Peganum harmala". J AOAC Int. 91 (5): 1179–85. PMID 18980138.
36.Jump up to:a b c d Herraiz T, González D, Ancín-Azpilicueta C, Arán VJ, Guillén H (March 2010). "beta-Carboline alkaloids in Peganum harmala and inhibition of human monoamine oxidase (MAO)". Food Chem. Toxicol. 48 (3): 839–45. doi:10.1016/j.fct.2009.12.019PMID 20036304.
·         EoL581852
·         GBIF3189912
·         Plant Listkew-2548698
·         Tropicos34600013
·         ITIS29053
·         NCBI43879
·         IPNI774545-1
·         GRIN27098
·         FOC200012416
·         PLANTSPEHA
·         AFPD: 149099
·        Anthelmintics

·        Antidepressants
·        Entheogens
·        Medicinal plants of Asia
·        Plant toxin insecticides
·        Nitrariaceae
·        Oneirogens
·        Plants described in 1753