[1] - مرزنگوش . [ م َ زَ ] (اِ مرکب ) مرزنجوش . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (غیاث اللغات ).
آذان الفار. (بحر الجواهر) (رشیدی ). مرد قوش . مرده گوش . حبق الفیل . عنقر. سمسق
. عترة. گوش موش . مرزه گوش . مرزجوش . انجرک . شمشاد. عیسوب . ریحان داود. حبق
الفتی . حبق القنا. مروس اقطی . سمسیمون . بردقوس . کحلا. (از یادداشتهای مرحوم
دهخدا) . مرزنجوش معرب از مرزنگوش و غیر آذان الفار است ، چه اصلا برگ او شبیه به
گوش موش نیست و از جمله ریاحین خوشبو است و در خانه ها زرع کنند، برگش طولانی و کم
عرض و گلش سفید مایل به سرخی و تخمش مانند تخم ریحان و شفاف است ... و او در آخر
دوم گرم و در اول آن خشک و در افعال بهتر از سوسنبر و محلل و مفتح و ملطف و جالی و
جاذب و مدر بول و مفتت حصاة و مفرح و مسخن اعضا و مجفف رطوبات معده و امعا و بجهت
مغص و قولنج ریحی و استسقاو سده جگر و سپرز و دماغ و جهت خفقان و وجعالفواد
ومالیخولیای مراقی و لقوه و درد سینه و سرفه و ضیق النفس و ریاح سپرز ... نافع و
طلای او با حنا در حمام جهت درد سر بارد مجرب و برگ خشک او با عسل جهت آثار خون
منجمد تحت چشم و با سرکه جهت گزیدن عقرب و جهت کلف و بدبوئی عرق و با موم روغن جهت
التوای عصب و اورام بلغمی و با مغره جهت ورم حار چشم نافع؛ و با بذرالبنج جهت ورم
انثیان مجرب ، و بوئیدن او جهت سده ٔ منخرین و دماغ و تقویة مستی شراب و منع خمار
و سعوط آب او جهت تنقیه ٔ دماغ و لقوه و صرع و خائیدن او با نمک و فرو بردن او جهت
رفع سیلان آب دهان و اکتحال آب اوجهت ابتداء نزول آب و ضعف باصره مفید، و مالیدن
آب او بر موضع حجامت رافع اثر زخم آن و فرزجه او مدرحیض ، و قدر شربت از جرم او تا
دو مثقال و در مطبوخ تا هفت مثقال و مضر گرده و مصلحش کاسنی و تخم خرفه و بدلش
سوسنبر است و روغن مرزنجوش که آب او را با مثل آن روغن زیتون بجوشانند تا روغن
بماند جهت فالج و رعشه و کزاز و شقیقه و درد سر بارد و تحلیل ریاح و تفتیح سده و
گرانی سامعه نافع و بخور مرزنجوش رافع مضرات هوای وبائی و گریزاننده ٔ هوام است .
(از تحفه حکیم مؤمن ). چنین گویند که بیخ نبات او از روم به انوشیروان فرستادند و
مدتی او را آب دادند و تربیت کردند چون نبات او بزرگ شد شعبه ای از نبات او را پیش
تخت انوشیروان آوردند چون نظرش بروی افتاد برگ او را به گوش موش تشبیه کرد. (از
ترجمه ٔ صیدنه ٔ بیرونی ). مرزنجوش نوعی از ریحان است که خوشبودار باشد و زلف و خط
معشوق را بدان تشبیه کنند. (از غیاث اللغات ). مرزنجوش از اسفرم هاست . (ذخیره ٔ
خوارزمشاهی ). گیاهی است از تیره ٔنعناعیان که دارای گونه های پایا و دو ساله و
یکساله میباشد در نقاط گرم پایااست و در نواحی بحرالرومی (مدیترانه ای ) بصورت
گیاه دو ساله و در نواحی سردتر بصورت گیاه یکساله است . برگهایش متقابل و بیضوی و
بدون دندانه و گلهایش کوچک وسفید و یا گلی رنگ و پوشیده از چهار ردیف برگه های
مایل بسفید که بصورت کروی درآمده اند میباشد. بویش معطر و نافذ و طعمش پسندیده و
با احساس گرما همراه است .برگ و سر شاخه های گلدار این گیاه مورد استفاده ٔ داروئی
است و از آنها اسانس گیری میشود. اسانس مرزنگوش زرد مایل به سبز است و بوئی مخصوص
و کاملاً مشخص و طعمی ملایم دارد و شامل 40 درصد از ترکیبات ترپن ها میباشد. برگ این گیاه غالباً بصورت گرد (پودر)
جهت معطر ساختن اغذیه به کار میرود و بعلاوه برای آن اثر آرام کننده و تسکین بخش
نیز ذکر کرده اند. از اسانس آن در صابون سازی جهت معطر ساختن صابونها استفاده بعمل
می آید؛ مرزجوش ، مرزنجوش ، مرد قوش ، مرتقوش ، ریحان داود، مرزنگوش افریقائی ،
مرزه گوش ،حبق الفتی ، حبق الفناء، حبق القناء، حبق الفیل ، خرک .
- مرزنگوش وحشی ؛ گیاهی است پایا از تیره ٔ نعناعیان که ارتفاعش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و دارای بوئی معطر میباشد و بطور خودرو در نواحی خشک و کوهستانی وجنگلهای اروپا و آسیا (از جمله ایران ) میروید و بیشتر بنام آویشن کوهی مشهور است . این گیاه را بمنظور استفاده های داروئی آن نیز کشت میکنند. ساقه ٔ آن راست و پوشیده از کرک مایل بقرمز و برگهایش متقابل ، بیضوی برنگ سبز تیره و پوشیده از کرک است . گلهایش مجتمع برنگ ارغوانی یا سفیدند و در فاصله ٔ ماههای خرداد و مرداد ظاهر میشوند. از قدیم الایام استعمال این گیاه معمول بوده و حتی در زمان ارسطو در باره ٔ آن خواص متنوع ذکر گردیده است . برگ و سرشاخه های گل دار گیاه مزبوربه مصارف درمانی و تهیه اسانس میرسد. اسانس آن در صورتی که تصفیه شده باشد بی رنگ است ولی بزودی زرد میشود. ترکیب شیمیائی اسانس این گیاه بر حسب محل رویش آن فرق دارد رویهمرفته شامل مقادیری تیمول میباشد. برای این گیاه اثر مقوی معده و بادشکن و معرق و ضد تشنج ذکر کرده اند و اسانس آن نیز دارای اثر التیام دهنده و ضدعفونی کننده است . این گیاه در اکثر نقاط آسیا (از جمله ایران ) و اروپا و افریقا میروید؛ فودنج جبلی ، صعتر، آویشن کوهی ، مامون :
چو زلف خوبان در جویهاش مرزنگوش
چو خط خوبان بر مرزهاش سیسنبر.
- مرزنگوش وحشی ؛ گیاهی است پایا از تیره ٔ نعناعیان که ارتفاعش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و دارای بوئی معطر میباشد و بطور خودرو در نواحی خشک و کوهستانی وجنگلهای اروپا و آسیا (از جمله ایران ) میروید و بیشتر بنام آویشن کوهی مشهور است . این گیاه را بمنظور استفاده های داروئی آن نیز کشت میکنند. ساقه ٔ آن راست و پوشیده از کرک مایل بقرمز و برگهایش متقابل ، بیضوی برنگ سبز تیره و پوشیده از کرک است . گلهایش مجتمع برنگ ارغوانی یا سفیدند و در فاصله ٔ ماههای خرداد و مرداد ظاهر میشوند. از قدیم الایام استعمال این گیاه معمول بوده و حتی در زمان ارسطو در باره ٔ آن خواص متنوع ذکر گردیده است . برگ و سرشاخه های گل دار گیاه مزبوربه مصارف درمانی و تهیه اسانس میرسد. اسانس آن در صورتی که تصفیه شده باشد بی رنگ است ولی بزودی زرد میشود. ترکیب شیمیائی اسانس این گیاه بر حسب محل رویش آن فرق دارد رویهمرفته شامل مقادیری تیمول میباشد. برای این گیاه اثر مقوی معده و بادشکن و معرق و ضد تشنج ذکر کرده اند و اسانس آن نیز دارای اثر التیام دهنده و ضدعفونی کننده است . این گیاه در اکثر نقاط آسیا (از جمله ایران ) و اروپا و افریقا میروید؛ فودنج جبلی ، صعتر، آویشن کوهی ، مامون :
چو زلف خوبان در جویهاش مرزنگوش
چو خط خوبان بر مرزهاش سیسنبر.
فرخی .
/////////////
مرزنگوش
اشاره
به فارسی «مرزنگوش»
و «مرزنجوش» و در کتب طب سنتی با نام «مرزنجوش» و «سرمق» نامبرده میشود. به فرانسویMarjolaine وMarjolaine des jardins و به انگلیسیSweet marjoram وKnotted marjoram گفته میشود.
گیاهی است از خانوادهLabiatae نام علمی آنOriganum majorana L . و مترادفهای آنMajorana hortensis Moench . وOriganum majoranoides Willd . از طرف
گیاهشناسان مختلفه نامگذاری شده است. این گیاه را به هندی مرواMurwa مینامند.
توضیح: در فارسی مرو
خوشبو که معمولا تخم آن مورد توجه است به گیاه دیگری از جنسSalvia به نامSalvia macrosiphon میگویند که در اغلب مناطق ایران
میروید.
مشخصات
مرزنگوش گیاهی است
کوچک با شاخه و برگ زیاد و چندساله که ارتفاع بوته آن در حدود 50- 30 سانتیمتر است.
چون این گیاه در مقابل سرما مقاومت ندارد و در زمستان با سرمای کمی از پا میافتد،
لذا در مناطق سرد یک گیاه یکساله میباشد ولی در مناطق گرم که سرمای زمستان ندارند
به صورت گیاه دوساله و چندساله است.
برگهای آن کوچک باریک
پوشیده از کرک به رنگ خاکستری مایل به سبز در
معارف گیاهی، ج1،
ص: 277
حدود 5/ 1- 1 سانتیمتر
طول دارند. گلهای آن بسیار کوچک به رنگ سفید یا گلی به صورت خوشه در انتهای ساقه گلدهنده
ظاهر میشود.
مرزنگوش طعم مطبوع
و لطیف و شیرین و معطر دارد ولی عطر آن از پونه کوهی کمتر است. در طعم آن پس از چند
لحظه کمی تلخی ظاهر میشود.
تکثیر آن از طریق
کاشت بذر آن در بهار و یا از طریق کاشت قلمه آن انجام میگیرد. چون مقاومت به سرمای
آن کم است، محل کاشت مرزنگوش باید در پناه از سرما و رو به آفتاب کامل و گرم و در خاک
غنی و سبک که خوب زهکشی شده باشد، انتخاب شود.
ترکیبات شیمیایی
از برگهای خشک مرزنگوش
و سرشاخههای گلدار آن با روش تقطیر در حدود 4/ 0- 3/ 0 درصد اسانس زردرنگ مایل به
سبز به نام اسانس مرزنگوش 376] به دست میآید و به علاوه گیاه دارای یک ماده تلخ نیز
میباشد. در اسانس مرزنگوش، اوژنول 6 درصد و چاویکول 5/ 4 درصد و مقداری آلفا- لینالول
377] یافت میشود.
این گیاه در ایران
در ارتفاعات البرز بهطور خودرو دیده شده است.
خواص- کاربرد
مرزنگوش از نظر طبیعت
طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است.
آشامیدن دمکرده آن
بازکننده انسداد و گرفتگیهای دماغی و رافع سردرد سرد بلغمی و سوداوی است و برای لقوه
و مالیخولیا مفید است و زکام را قطع میکند. بو کردن آن برای باز کردن بینیها در مواقع
زکام نافع است. ریختن چند قطره آن در بینی برای پاک کردن دماغ و تسکین لقوه و صرع مفید
است و مالیدن اسانس آن برای فلج و امراض عصبی سرد مانند کزاز نافع است. مالیدن آن به
چشم برای شروع نزول آب در چشم و ضعف باصره مفید است و جویدن آن در دهان و خوردن آن
مانع جریان آب و رطوبت از دهان است. ریختن چند قطره از اسانس آن یا گذاردن پنبه تر
کرده به اسانس آن در گوش بازکننده و رافع بستگی گوش است. خوردن دمکرده آن فرحآور
است و برای درد سینه و سرفه و تنگینفس و خفقان و درد قلب و تحلیل نفخ و گاز و بادها
و تسکین دلپیچه و رفع استسقا و سختی در ترشح ادرار و حیض نافع است، به
معارف گیاهی، ج1،
ص: 278
مرزنگوش
عبارت دیگر قاعدهآور
است و ادرار را زیاد میکند شیاف آن در مهبل قاعدهآور است. در استعمال خارج نیز ضدعفونیکننده
و التیامدهنده زخمها میباشد. مقدار خوراک از جرم برگ و سرشاخه گلدار خشک آن تا
10 گرم و در دمکرده تا 30 گرم است. گرد برگ مرزنجوش عطسهآور نیز میباشد مرزنگوش
برای کلیه و مثانه مضر است از این نظر باید با کاسنی و تخم خرفه خورده شود. جانشین
مرزنگوش در خواص دارویی سیسنبر است.
اسانس مرزنگوش علاوه
بر مصارفی که در صابونسازی و صنعت عطر دارد در استعمال خارجی به صورت مالش در موارد
از جا در رفتن و شکستن اعضای بدن و بیحسی اعضا و فلج و دنداندرد مصرف میشود و در
هندوستان از برگها و تخم آن به عنوان قابض، بادشکن، نرمکننده سینه، تونیک استفاده
میشود و از دمکرده گیاه به عنوان محرک، قاعدهآور و برای ازدیاد ترشح شیر و به علاوه
در موارد آسم و فلج و هیستری مصرف میکنند.
معارف گیاهی، ج1،
ص: 279
/////////////
مرزنجوش. مروقوش گویند بپارسی مرزنکوش گویند و بعربی
اذان الفار و در الف گفته شد و طبیخ وی استسقا را نافع بود و پنج درم از وی شری
بلغمی را سود دارد و عسر البول و مغص را نافع بود و اسحق گوید مضر بود بمثانه و
مصلح وی تخم خرفه بود و بدل آن افسنین رومی بود و گویند دو وزن آن خرماجوز بود و
گویند بدل آن ورق یاسمین بود و گویند نیم وزن آن فلفل بود
صاحب تحفه مینویسد:
معرب از مرزنکوش فارسی و غیر اذان الفار است چه اصلا برگ آن شبیه بگوش موش نیست و
از جمله ریاحین خوشبو است برگش طولانی و کمعرض رنگش سفید مایل بسرخی و تخمش
مانند تخم ریحان و شفاف است
ابو ریحان در
صیدنه مینویسد: مرزنگوش را بتازی عنقز و بعضی سمسق گفتهاند و آن را بیونانی
سمسحون و به لاتینی بیرساء نامند
لاتینORIGANUM MAJORANA فرانسهMARJOLAINE انگلیسیSWEET MAJORAM
اختیارات بدیعی
///////////////
مرزنگوش: به لغت تازی «مرزنگوش» را «عنقز»
گویند و بعضی گفتهاند او را «سمسق» گویند و «مرزگوش» نیز گویند و معنی «مرزنگوش»،
یعنی «گوش موش» و به لغت یونانی «سمسحون» گویند و به لغت لاتینی «بیرسا» گویند. (صیدنه
ص 647).
صاحب اختیارات آن را تحت عنوان «آذان الفار»
آورده و گوید اناغلس است و سمن و سمسیون و ریحان داود و شمشیرا و عیوب و عنقر و مبروقوس
این جمله اسم مرزنجوش است و مرزنجوش نیز گویند و به پارسی مرزنگوش خوانند. (اختیارات
ص 22). صاحب مخزن الادویه، مرزنگوش را غیر اذان الفار دانسته و درباره آن مینویسد
لغت عربی است به یونانی مروش و به هندی چوهه کنی نامند. (مخزن ص 826). حکیم مؤمنی هم
در تحفه اذان الفار را غیر از مرزنگوش دانسته و مینویسد صاحب اختیارات در این مورد
اشتباه فاحش کرده است. (تحفه ص 17).
یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی، متن، ص:
369
///////////////
مرزنگوش (Origanum majorana)
گیاهی
علفی، یکساله ودر بعضی مواقع دوساله با ساقه ای راست و شاخه و برگ های متقابل بیضی
شکل است. گلهای سفید و ریز آن از بغل برگها در خوشه های به هم فشرده ای می رویند.
میوه آن به صورت فندقه و چهار قسمتی است و فقط در مناطق گرمسیری نشکیل می شود.
تمام قسمتهای گیاه دارای عطر خوشایند است.
برای مصرف طبی
سرشاخه های آن را هنگامی که گیاه کاملاً گل کرده در هوای آزاد می چینند. گیاه پس
از مدتی دوباره جوانه می زند. سرشاخه های چیده شده را به صورت دسته ای در می آورند
و در محلی که هوا جریان داشته باشد یا در خشک کن با حداکثر ۴۰ درجه سانتیگراد گرما
خشک می کنند. آن ها محتوی ۱ تا ۲ درصد اسانس روغنی که ۶۰ درصد آن ترپینئول است،
تانن ها و شیره های تلخ، کاروتن ها و ویتامین C هستند و علیه بیماریهای گوارشی موثرند.
مقدار مصرف آن در
جوشانده یک قاشق مرباخوری در هر فنجان آب است که روزانه دو فنجان از آن می نوشند.
از این گیاه در ترکیب مرهم ها برای درمان روماتیسم استفاده می شود.[۱]
منابع[ویرایش]
- پرش به بالا↑ ژان
ولاک و ژیری استودولا؛ترجمه ساعد زمان/ گیاهان دارویی.
///////////////
المردقوش الكبير[2] أو البردقوش[3] أو المردكوش (باللاتينية: Origanum
majorana) نوع نباتي عشبي معمر يتبع جنس المردقوش منالفصيلة الشفوية، وهو نبات عطري من مجموعة
النعانيع.
أزهار المردقوش
محتويات
موطنه تركيا وقبرص وانتشر منه في
بلاد حوض
البحر الأبيض المتوسط[4] (مثل لبنان) وفي إيران وشمال
أمريكا والجزيرة
العربية والهند.
ينمو على
المنحدرات المشمسة في المروج والحقول والأراضي الحجرية في الأجواء الجافة. يزرع
بكثرة في المناطق الجنوبية من السعودية.
الوصف النباتي[عدل]
المردقوش هو نبات
عشبي معمر ارتفاعه 30 ـ 60 سم. ساقه صلبة مضلعة،
وتكسوها شعيرات دقيقة لونها في الأعلى أسمـر ممزوج بالحمرة، والورقة بشكل لسان،
وأزهارها بمجموعات مغزلية لونها أحمر فاتح، ولها رائحة عطرية. أزهاره بيضاء تميل
إلى اللون القرنفلي.
استعمالاته[عدل]
يستخدم على نطاق
واسع في الصناعات الغذائية كتوابل مع اللحوم
والخضراوات. وينصح بعدم تناوله أثناء الحمل، لأنه منبه رحمي نشط.
فوائده الطبية[عدل]
الجزء المستخدم
من النبات هو جميع أجزائه الهوائية، يحتوي على زيت طيار وأهم مكوناته السابينين
وهيدرات السابينين والكارقاكروول ولينالول، كما يحتوي على فلافونيات وحمض الكافئين
وحمض الروزمارينيك وتربينات ثلاثية، يستخدم المردقوش على نطاق واسع فقد أورد جون
جيرارد أن المردقوش علاج لأمراض الدماغ والرأس الناتجة عن البرد وهو مضاد للتشنج
وهو منبه جيد وهو يستعمل للجهاز العصبي، ويجب عدم استخدامه أثناء الحمل. وأشار إلى
ان الابحاث التي اجريت حول سمية هذا العشب أثبتت أن خلاصته آمنة تماما حتى تركيز 5
غم لكل كيلوغرام من وزن الجسم. كما لم يسفر الاستعمال المتواصل له لمدة شهرين عن
أضرار في وظائف الكبد والكلى وصورة الدم مما يجعله آمناً تماماً عند استعماله
بصورة متواصلة. وجد مؤخراً احتوائه على مادة (E-beta-caryophyllene(EBCP وهي مادة مضادة
للالتهابات حتى بجرعات صغيرة.
فوائد استخداماته[عدل]
- لعلاج الجلوكوما.
- يزيل انتفاخ البطن.
- ينبه تدفق الصفراء.
- منشط عام.
- مضاد للالتهابات الصدرية واللوزتين والسعال والتهابات
القصبة والربو.
- مدر للحيض.
- جيد لآلام المعدة.
- ملين ومهضم.
- يستعمل من الخارج لعلاج الزكام بتدليك الأنف بمرهم
عصير العشبة.
- يفيد مغليه لعلاج التهابات
الأنف التحسسية.
- يستخدم على نطاق واسع في الصناعات الغذائية
كتوابل مع اللحوم والخضراوات.
- منبه رحمي نشط.
- له أثر فعال في تنظيم هرمونات الرنين، والآلدوستيرون، والبروستاجلاندين،
وهي هرمونات الغدة الجار كلوية،وكذلك
ينظم هرمون البرولاكتين.
- يستخدم العشب في علاج حالات عدم انتظام الدورة
الشهرية، وكذلك عسر الطمث وفي
علاج حالات تسمم الحمل.
- ورد استخدامه في الطب
النبوي في علاج ضغط الدم،
وعسر الطمث عند السيدات، كما أنه يزيل الماء الزائد من الجسم.
- يعيد الاتزان الهرموني، وإذا أخذه الأصحاء
فإنه لا يؤثر في اتزانهم الهرموني، بل يؤدي دوره في إسراع التمثيل
الغذائي ومن الغريب في هذا العشب أنه إذا أخذ
مساءً فإنه يؤدي إلى الاسترخاء.
- يستخدم المردقوش في صورة شاي في الولايات
المتحدة الأمريكية، ويباع حراً في مخازن الأدوية،
على أنه ينظم الهرمونات.
- يستخدم كمضاد للميكروبات،
إذ يوضع مع اللحوم المصنعة
كمادة حافظة طبيعية.
- ثبت حديثاً أن المستخلص المائي المحتفظ
بالزيوت الطيارة منه يخفض سكر الدم بنسبة
تصل إلى 15 %.
- له علاقة وثيقة بتوسيع الشعب
الهوائية وإزالة الصداع
النصفي.
- يستخدم الزيت الناتج منه في علاج المفاصل،
والآلام الروماتزمية،
كما أنه مهدئ وطارد للغازات.
- له تأثيرا مسكنا ومضادا للاكتئاب.
- أثبتت الأبحاث أن لمستخلص هذا العشب تأثيرا
محفزا لجهاز
المناعة يساوى تماما التأثير المعروف لحبة
البركة.
- له تأثيرا مضادا للالتهابات وخافضا
للحرارة المرتفعة يفوق تأثير بعض الأدوية
القياسية المستخدمة في علاج هذه الأمراض.
- أثبتت التجارب الهرمونية أن لهذا المستخلص
القدرة على إحداث التوازن الطبيعي لنسب هرمونات التكاثر والذي يسبب الخلل فيه
بالنقص أو الزيادة إلى حدوث العقم سواء
عند الذكور أو الإناث.
- أثبتت الدراسات التي أجريت لبيان التأثير
العلاجي لمستخلص نبات "البردقوش"أن له تأثيرا واقيا يمنع تدمير
خلايا الكبد وكذلك
تأثيرا ضد الأكسدة.
- يحتوى على مواد فعالة كثيرة منها الثيمول والكافاكرول وحمض الورزمارنيك وهي
مواد لها تأثير مضاد لبعض أنواع الفيروسات والميكروبات.
الجرعة وطريقة
الاستخدام[عدل]
يأخذ ملء ملعقة
شاي صغيره من مسحوق المردقوش الجاف توضع في كوب ثم يصب عليه ماء مغلي ويغطى ويترك
ما بين 10 إلى 15 دقيقه ثم يصفى ويشرب مرتين في اليوم صباحا ومساء.
الآثار الجانبية
والسمية[عدل]
الأبحاث التي
أجريت حول سمية هذا العشب أثبتت أن خلاصته آمنة تماما حتى تركيز 5 جم لكل كيلوجرام
من وزن الجسم كما لم يسفر الاستعمال المتواصل له لمدة شهرين عن أضرار في وظائف
الكبد والكلى وصورة الدم مما يجعله آمنا تماما عند استعماله بصورة متواصلة، إلا
أنه لوحظ أن الإكثار من تناوله يسبب النعاس.
المعلومات
الغذائية[عدل]
يحتوي كل 100غ من
المردكوش، بحسب وزارة الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية :
- السعرات الحرارية: 271
- الدهون: 7.04
- الدهون المشبعة: 0.52
- الكاربوهيدرات: 60.56
- الألياف: 40.3
- البروتينات: 12.66
- الكولسترول: 0
المراجع[عدل]
- ^
- ^ موقع أغروفوك.المردقوش الكبير.
تاريخ
الولوج 14 أيلول 2012.
- ^ معجم «المعاني»
- ^ قاعدة البيانات الأوروبية-المتوسطية للنباتات.خريطة انتشار المردقوش الكبير
(بالإنكليزية). تاريخ
الولوج 26 تشرين الثاني 2011.
المردقوش الكبير[2] أو البردقوش[3] أو المردكوش (باللاتينية: Origanum
majorana) نوع نباتي عشبي معمر يتبع جنس المردقوش منالفصيلة الشفوية، وهو نبات عطري من مجموعة
النعانيع.
أزهار المردقوش
محتويات
موطنه تركيا وقبرص وانتشر منه في
بلاد حوض
البحر الأبيض المتوسط[4] (مثل لبنان) وفي إيران وشمال
أمريكا والجزيرة
العربية والهند.
ينمو على
المنحدرات المشمسة في المروج والحقول والأراضي الحجرية في الأجواء الجافة. يزرع
بكثرة في المناطق الجنوبية من السعودية.
الوصف النباتي[عدل]
المردقوش هو نبات
عشبي معمر ارتفاعه 30 ـ 60 سم. ساقه صلبة مضلعة،
وتكسوها شعيرات دقيقة لونها في الأعلى أسمـر ممزوج بالحمرة، والورقة بشكل لسان،
وأزهارها بمجموعات مغزلية لونها أحمر فاتح، ولها رائحة عطرية. أزهاره بيضاء تميل
إلى اللون القرنفلي.
استعمالاته[عدل]
يستخدم على نطاق
واسع في الصناعات الغذائية كتوابل مع اللحوم
والخضراوات. وينصح بعدم تناوله أثناء الحمل، لأنه منبه رحمي نشط.
فوائده الطبية[عدل]
الجزء المستخدم
من النبات هو جميع أجزائه الهوائية، يحتوي على زيت طيار وأهم مكوناته السابينين
وهيدرات السابينين والكارقاكروول ولينالول، كما يحتوي على فلافونيات وحمض الكافئين
وحمض الروزمارينيك وتربينات ثلاثية، يستخدم المردقوش على نطاق واسع فقد أورد جون
جيرارد أن المردقوش علاج لأمراض الدماغ والرأس الناتجة عن البرد وهو مضاد للتشنج
وهو منبه جيد وهو يستعمل للجهاز العصبي، ويجب عدم استخدامه أثناء الحمل. وأشار إلى
ان الابحاث التي اجريت حول سمية هذا العشب أثبتت أن خلاصته آمنة تماما حتى تركيز 5
غم لكل كيلوغرام من وزن الجسم. كما لم يسفر الاستعمال المتواصل له لمدة شهرين عن
أضرار في وظائف الكبد والكلى وصورة الدم مما يجعله آمناً تماماً عند استعماله
بصورة متواصلة. وجد مؤخراً احتوائه على مادة (E-beta-caryophyllene(EBCP وهي مادة مضادة
للالتهابات حتى بجرعات صغيرة.
فوائد استخداماته[عدل]
- لعلاج الجلوكوما.
- يزيل انتفاخ البطن.
- ينبه تدفق الصفراء.
- منشط عام.
- مضاد للالتهابات الصدرية واللوزتين والسعال والتهابات
القصبة والربو.
- مدر للحيض.
- جيد لآلام المعدة.
- ملين ومهضم.
- يستعمل من الخارج لعلاج الزكام بتدليك الأنف بمرهم
عصير العشبة.
- يفيد مغليه لعلاج التهابات
الأنف التحسسية.
- يستخدم على نطاق واسع في الصناعات الغذائية
كتوابل مع اللحوم والخضراوات.
- منبه رحمي نشط.
- له أثر فعال في تنظيم هرمونات الرنين، والآلدوستيرون، والبروستاجلاندين،
وهي هرمونات الغدة الجار كلوية،وكذلك
ينظم هرمون البرولاكتين.
- يستخدم العشب في علاج حالات عدم انتظام الدورة
الشهرية، وكذلك عسر الطمث وفي
علاج حالات تسمم الحمل.
- ورد استخدامه في الطب
النبوي في علاج ضغط الدم،
وعسر الطمث عند السيدات، كما أنه يزيل الماء الزائد من الجسم.
- يعيد الاتزان الهرموني، وإذا أخذه الأصحاء
فإنه لا يؤثر في اتزانهم الهرموني، بل يؤدي دوره في إسراع التمثيل
الغذائي ومن الغريب في هذا العشب أنه إذا أخذ
مساءً فإنه يؤدي إلى الاسترخاء.
- يستخدم المردقوش في صورة شاي في الولايات
المتحدة الأمريكية، ويباع حراً في مخازن الأدوية،
على أنه ينظم الهرمونات.
- يستخدم كمضاد للميكروبات،
إذ يوضع مع اللحوم المصنعة
كمادة حافظة طبيعية.
- ثبت حديثاً أن المستخلص المائي المحتفظ
بالزيوت الطيارة منه يخفض سكر الدم بنسبة
تصل إلى 15 %.
- له علاقة وثيقة بتوسيع الشعب
الهوائية وإزالة الصداع
النصفي.
- يستخدم الزيت الناتج منه في علاج المفاصل،
والآلام الروماتزمية،
كما أنه مهدئ وطارد للغازات.
- له تأثيرا مسكنا ومضادا للاكتئاب.
- أثبتت الأبحاث أن لمستخلص هذا العشب تأثيرا
محفزا لجهاز
المناعة يساوى تماما التأثير المعروف لحبة
البركة.
- له تأثيرا مضادا للالتهابات وخافضا
للحرارة المرتفعة يفوق تأثير بعض الأدوية
القياسية المستخدمة في علاج هذه الأمراض.
- أثبتت التجارب الهرمونية أن لهذا المستخلص
القدرة على إحداث التوازن الطبيعي لنسب هرمونات التكاثر والذي يسبب الخلل فيه
بالنقص أو الزيادة إلى حدوث العقم سواء
عند الذكور أو الإناث.
- أثبتت الدراسات التي أجريت لبيان التأثير
العلاجي لمستخلص نبات "البردقوش"أن له تأثيرا واقيا يمنع تدمير
خلايا الكبد وكذلك
تأثيرا ضد الأكسدة.
- يحتوى على مواد فعالة كثيرة منها الثيمول والكافاكرول وحمض الورزمارنيك وهي
مواد لها تأثير مضاد لبعض أنواع الفيروسات والميكروبات.
الجرعة وطريقة
الاستخدام[عدل]
يأخذ ملء ملعقة
شاي صغيره من مسحوق المردقوش الجاف توضع في كوب ثم يصب عليه ماء مغلي ويغطى ويترك
ما بين 10 إلى 15 دقيقه ثم يصفى ويشرب مرتين في اليوم صباحا ومساء.
الآثار الجانبية
والسمية[عدل]
الأبحاث التي
أجريت حول سمية هذا العشب أثبتت أن خلاصته آمنة تماما حتى تركيز 5 جم لكل كيلوجرام
من وزن الجسم كما لم يسفر الاستعمال المتواصل له لمدة شهرين عن أضرار في وظائف
الكبد والكلى وصورة الدم مما يجعله آمنا تماما عند استعماله بصورة متواصلة، إلا
أنه لوحظ أن الإكثار من تناوله يسبب النعاس.
المعلومات
الغذائية[عدل]
يحتوي كل 100غ من
المردكوش، بحسب وزارة الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية :
- السعرات الحرارية: 271
- الدهون: 7.04
- الدهون المشبعة: 0.52
- الكاربوهيدرات: 60.56
- الألياف: 40.3
- البروتينات: 12.66
- الكولسترول: 0
المراجع[عدل]
- ^
- ^ موقع أغروفوك.المردقوش الكبير.
تاريخ
الولوج 14 أيلول 2012.
- ^ معجم «المعاني»
- ^ قاعدة البيانات الأوروبية-المتوسطية للنباتات.خريطة انتشار المردقوش الكبير
(بالإنكليزية). تاريخ
الولوج 26 تشرين الثاني 2011.
/////////////////
به عبری:
אֵזוֹב תַּרְבּוּתִי (מוכר גם בשמו הלועזי מיורן או מיורם) (שם מדעי: Origanum
majorana) הוא שיח רב-שנתי ממשפחת השפתניים. עלי האזוב משמשים לתיבול ונפוצים מאוד במטבח הים-תיכוני בכלל והאיטלקי בפרט.
//////////
به آذری مرزه:
Mərzə, Mərzənguş, Mayoran və
ya Duşitsa (Origanum majorana,
syn. Majorana hortensis Moench,Majorana majorana (L.)
H. Karst[2]) — dərman bitki növü.
///////////
Marjoram
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Marjoram
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
O. majorana
|
Growing tip with flower buds
Dried marjoram herb for flavoring
Marjoram /ˈmɑːrdʒərəm/[2] (Origanum majorana,
syn. Majorana hortensis Moench, Majorana majorana (L.)
H. Karst[3])
is a somewhat cold-sensitive perennial herb or
undershrub with sweet pine and citrus flavors. In some Middle Eastern countries,
marjoram is synonymous with oregano, and there the names sweet marjoram and knotted
marjoram are used to distinguish it from other plants of the
genus Origanum.
It is also called pot marjoram,[4]although
this name is also used for other cultivated species of Origanum.
Contents
[show]
History[edit]
The name marjoram (Old French majorane, Medieval
Latin majorana) does not directly derive from the Latin
word maior (major).[5] Marjoram
is indigenous to Cyprus and southern Turkey, and was known to the Greeks and
Romans as a symbol of happiness.
Description[edit]
Leaves are smooth, simple, petiolated, ovate to oblong-ovate,
(0.5-1.5 cm) long, (0.2-0.8 cm) wide, with obtuse apex, entire
margin, symmetrical but tapering base, and reticulate venation. The texture is
extremely smooth due to the presence of numerous hairs.[6]
Cultivation[edit]
Marjoram (Origanum majorana) essential oil
Considered a tender perennial (USDA Zones 7-9),[7] marjoram
can sometimes prove hardy even in zone
5.
Marjoram is cultivated for its aromatic leaves, either green or dry,
for culinary purposes;
the tops are cut as the plants begin to flower and are dried slowly in the
shade. It is often used in herb combinations such as herbes de Provence and za'atar.
The flowering leaves and tops of marjoram are steam-distilled to produce
an essential oil that is yellowish in color
(darkening to brown as it ages). It has many chemical components, some of which
areborneol, camphor,
and pinene.
Related species[edit]
Oregano (Origanum
vulgare, sometimes listed with marjoram as Origanum majorana)
is also called wild marjoram. It is a perennial common in southern
Europe in dry copses and on hedge-banks, with many stout stems 30–80
centimetres (12–31 in) high, bearing short-stalked, somewhat ovate leaves
and clusters of purple flowers. It has a stronger flavor than marjoram.
Pot marjoram or Cretan oregano (Origanum
onites) has similar uses to marjoram.
Hardy marjoram or French marjoram, a cross of marjoram with oregano, is
much more resistant to cold, but is slightly less sweet. Origanum pulchellum is known as showy
marjoram or showy oregano.
Uses[edit]
Marjoram is used for seasoning soups, stews, dressings, and sauces.[8]
Cultural references[edit]
For the Galaxy Angel Rune characters Kahlua Marjoram
and Tequila Marjoram, see List of Galaxy Angel characters.
References[edit]
- Jump up^ "Origanum
majorana information from NPGS/GRIN". ars-grin.gov.
Retrieved 2008-03-08.
- Jump up^ "Marjoram"
in the American Heritage Dictionary of the English Language
- Jump up^ "Germplasm
Resources Information Network (GRIN)".
Retrieved 2011-11-23.
- Jump
up^ "BSBI
List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived
from the original (xls)on
2015-02-25. Retrieved 2014-10-17.
- Jump up^ Marjoram,
Online Etymology Dictionary, Douglas Harper, November 2001
- Jump up^ BP Pimple, AN Patel, PV Kadam, MJ Patil. Microscopic evaluation
and physicochemical analysis of Origanum majorana Linn leaves. Asian
Pacific Journal of Tropical Disease 2, S897-S903. http://www.apjtcm.com/zz/2012s2/71.pdf
- Jump up^ Learn
2 Grow: Origanum majorana
- Jump up^ M. G. Kains (1912). American Agriculturist, ed. Culinary
Herbs: Their Cultivation Harvesting Curing and Uses (English).
Orange Judd Company.
External links[edit]
Wikispecies has
an entry on: Origanum majorana.
|
- Origanum
majorana List of Chemicals (Dr. Duke's Databases)
- Origanum
majorana (Plants For A Future database)