ماش . (اِ) غله ٔ سبزرنگ و مدور طولانی و کوچک .(ناظم الاطباء). دانه ای
است خرد و مدور که آن را در باها و پلاو پخته خورند. معرب آن مَج ّ است . اَقطِن .
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دانه ای است و آن معرب یا مولد است . (المعرب
جوالیقی ، ص 317). مج دانه
ای است مانند عدس جز اینکه گردتر از آن است ... و آن را به فارسی ماش گویند.
(المعرب جوالیقی ص 328). مَج ّ. خُلَّر. لَش ّ. زن ّ. (منتهی الارب ). در سانسکریت ، ماش . معرب
آن هم «ماش ». هندی باستان ، ماشه (لوبیا). سریکلی ، مخ (نخود). کردی ، ماش (عدس
)، ماش (باقلا). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). گیاهی است از تیره ٔ پروانه واران که
دارای برخی گونه های علفی و برخی گونه های پایاست . انواع بسیار از این گیاه وجود
دارد که در مناطق معتدل نیمکره ٔ شمالی می رویند. گونه ٔ معمولی آن که کاشته می
شود ارتفاعش تا یک متر می رسد و گلهایش قرمز رنگند و معمولاً دو نوع بهاره و
زمستانی از آن کشت می گردد و غالباً همراه یکی از غلات (گندم ، جو، یولاف ) کاشته
می شود. برگها و ساقه اش علوفه ٔ خوبی جهت دامها هستند و دانه هایش کوچک و مدور و
اندکی کشیده با پوست سبز تیره ومغزش سفید است . (فرهنگ فارسی معین ). در بعض کتب
کرسنه را که نام علمیش ارووم یا ویسیا ارویلیا یا ارس می باشد به ماش ترجمه کرده
اند و اشتباه است . (فرهنگ فارسی معین ) :
به خوشه در از بهر بیرون شدن
چنان جمله شد ماش و منگ و نخود.
به خوشه در از بهر بیرون شدن
چنان جمله شد ماش و منگ و نخود.
ناصرخسرو.
پس به طریق تو خدای جهان
بی شک در ماش و جو و لوبیاست .
ناصرخسرو.
گرشما جز که علی را بگزیدید بدو
نه عجب زآنکه نداند خربدلاش از ماش .
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 221).
پنبه کشتی طمع به ماش مدار
جو بکاری عدس نیارد بار.
اوحدی .
به بارگاه برنج سفید، ماش و نخود
دو خادمند یکی عنبر و یکی کافور.
بسحاق اطعمه .
و رجوع به معنی اول ماده ٔ بعد شود.
- ماش عطار ؛ غله ای است که آن را سنگ خوانند و آن سیاه رنگ و کوچکتر از ماش می باشد. (برهان ). غله ٔ سیاه رنگ و کوچکتر از ماش . (ناظم الاطباء). غله ای است کوچکتر از ماش که دانه هایش سیاه رنگند. منگ . مونگ . (فرهنگ فارسی معین ).
- ماش هندی ؛ غله ای است عودی رنگ به اندام گندم کوچکی و آن را به عربی حب القلت خوانند... (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). گونه ای ماش که آن را حب القلت نیز نامند، در حقیقت این گیاه نوعی لوبیای تیره رنگ ریزدانه است . (فرهنگ فارسی معین ): حب القلت ، ماش هندی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ،یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعض عرب آن را مج خوانند. ماش هندی را قلت خوانند. (نزهةالقلوب ).
///////////
ماش. مج خوانند بشیرازی بنوماش گویند و بنوسیاه خوانند
و جوهر وی نزدیک باقلا بود و نفخ وی کمتر فاضلترین استعمال کردن وی تابستانی بود و
نیکوترین آن سبزرنگ فربه بود و طبیعت آن سرد بود در اول و معتدل بود در رطوبت و یبوست
چون مقشر کنند گویند خشک بود در اول و کیموس وی محمود بود و زودتر از باقلا بگذرد خاصه
مقشر وی و جهت درد اعضا ضماد کردن نافع بود و اگر خواهند که شکم براند و هیچ نفخ در
وی نبود به شیر خسکدانه و روغن بادام شیرین بپزند اما باید که ورم تب صفرایی نبود و
اگر تب حاد داشته باشد با بقلة الحمقا و کاهو و اسفاناج و جو کوفته پزند و اگر خواهند
که شکم ببندد همچنان با پوست پزند و آب آن از وی بریزند و بعد از آن با ورق حماض بستانی
بپزند و آب سماق و آب اناردانه و زیت اضافه کنند و بخورند حرارت را تسکین دهد و شکم
ببندد و اگر زیت نخواهند روغن بادام بپزند و وی سرفه را نافع بود خاصه چون با تب بود
و چون بکوبند و به آب مورد بسرشند و ضماد کنند بر اعضای کوفته شده باشد قوت دهد و وی
ملازه را نیکو بود و مضعف دندان بود و مضر باه بود و دیر بگذرد و در وی اندک نفخی بود
و در وی جلا بود باید که بروغن بادام پزند و در ضرر باه مصلح وی شیر خسکدانه بود و
بدل آن باقلای مقشر بود.
______________________________
لاتینVICIA ERVILLIA فرانسهVESCE -EAS انگلیسیVETCH
اختیارات بدیعی، ص:
404
///////////////
قلت. ماش هندی است و آن را حب القلت خوانند و رنگ وی
عودی تیرهرنگ بغایت تیره و املس بود و بقد مانند گندمی بود کوچک مطلق مانند شیافاتی
بود که کحالان سازند خاصه شیاف اغبر که بعینه قلت است و طبیعت وی سرد است در اول و
گویند گرم و خشک است فواق را زایل کند و سنگ گرده و مثانه بریزاند و حیض و بول براند
و شکم ببندد
در مخزن الادویه مینویسد:
قلت بضم قاف معرب از کلتهه هندی است و بفتح قاف و کسر آن نیز آمده و بسریانی قلتا و
بیونانی اقونیا و برومی توانیقی نامند
اختیارات بدیعی، ص:
355
//////////////
48 (517). مـــــــــــاش/ هندی،
māš (Phaseolus mungo) . در سنـــــسکریت ماشه،
(Phaseolus radiatus)
māsa. این واژۀ هندی در گسترۀ بزرگی از آسیا پراکنده
شده است؛ maša در تبتی، maša در
مغولی، māš در ترکی ("نوعی لوبیای کوچک")؛ maš در
تارانچیایی (Taranči) ("لوبیا")، maš در
ســـارتی[1] ("عدس")، maš در
ترکی عثمانی.
ساینو-ایرانیکا
////////////////
ماش
اشاره
به فارسی و در کتب
طب سنتی با نام «ماش» نامبرده شده به فرانسویPasquier وVesce وVesce commune و به انگلیسیCommon vetch وGreen mung bean وTare گفته میشود. گیاهی است از خانوادهLeguminosae تیره فرعیPapilionaeeae نام علمی آنVicia sativa L . میباشد.
مشخصات
گیاهی است علفی، یکساله
و دوساله و چندساله به بلندی 1- 5/ 0 متر. ساقه آن زاویهدار و خزنده و کموبیش پوشیده
از کرک. برگهای آن مرکب زوج، دارای 5- 3 جفت برگچه که منتهی به پیچک میشوند. گلها
منفرد و ارغوانی یا خوشهای هستند. میوه آن به شکل غلاف کموبیش دراز پوشیده از تار
که در آن تعدادی دانه ماش کوچک گرد و قهوهای یا حنایی قرار دارد. این گیاه در شمال
ایران و خرمآباد و همدان به حالت وحشی میروید و در مناطق مختلف ایران به طور پرورشی
میکارند. فلورا ایرانیکا معتقد است که واریتههایی از ماشVicia) (sativa در ایران میروید.
به این شرح:
1.Vicia sativa var sativa که در شمال و غرب
و جنوب ایران انتشار دارد.
معارف گیاهی، ج1،
ص: 403
2.Vicia sativa Wulf .var cordata (Wulf)
Arcangeli . که در شمال و نواحی غرب ایران نظیر بختیاری انتشار دارد.
3.Vicia sativa L .var angustifolia L . که در
شمال و غرب و شرق و مرکز ایران انتشار دارد.
ماش دو نوع دارد یکی
نوع زمستانVicia sativa dura و دیگری واریته
بهارهVicia sativa
vernalis .
برای تکثیر ماش نوع
زمستانی را در نیمه دوم مهرماه میکارند و نوع بهاره در اوایل بهار کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی
در ماش وجود گلوکوزید ویسیانین 576] و اسید سیانیدریکHCN گزارش شده است.
بررسیها نشان میدهد
که در هریک صد گرم گیاه تازه 20 میلیگرم و در هر یکصد گرم گیاه خشک 54 میلیگرم ارسنیک
وجود دارد. ماش به سبب داشتن ارسنیک کمی تلخ است که با جوشیدن ماش در آب نمکدار از
بین میرود. به علاوه از ماش ماده ویسین جدا شده است.
خواص- کاربرد
ماش از نظر طبیعت
طبق نظر حکمای طب سنتی کمی سرد و خشک است و پوستکنده آن معتدل است. از نظر خواص لطیفتر
از عدس و نفخ آن کمتر از عدس و باقلا و از این جهت از سایر حبوب بهتر است. مواد مغذی
آن زیاد ولی دیرهضم است خصوصا که پوست آن را گرفته باشند. ماش از غذاهای تابستان و
بهار در مناطق حاره و برای صاحبان مزاج گرم است زیرا مسکن حرارت و حدت و التهاب صفرا
و خون است. ماش مقوی اعصاب و نیروی دید چشم است و برای سردردهای گرم و تبهای گرم و
حاد و امراض کلیه نافع است. پخته پوست گرفته آن با روغن بادام خونساز است و اگر با
برگ خرفه، کاهو، جو پوستگرفته، سرمق یا مرزنگوش پخته شود برای تبهای صفراوی نافع است.
اگر ماش با پوست را با ترشک بپزند شکم را میبندد.
از خواص دیگر ماش
آن است که با وجود سردی، سودا را تحریک نمیکند.
معارف گیاهی، ج1،
ص: 404
شاخه گلدار ماش
الف) گل ب) دانه
اگر منظور این باشد
که به مزاج لینت داده شود باید ماش پوستگرفته با آب عسل و روغن بادام شیرین پخته و
خورده شود و اگر بخواهند ضمن اینکه شکم بسته میشود حدت و حرارت خون و صفرا هم تسکین
یابد باید با آب انار ترش که با پردههای سفید داخل انار فشرده و آب گرفته باشند و
یا با سماق و روغن شیرین بپزند و بخورند.
ماش پوستگرفته پخته
برای سرفه و زکامهای گرم نافع است.
ماش برای اشخاص سردمزاج
و پیران و کسانی که در معده آنها نفخ و گاز بسیار است مضر است، بخصوص پوستگرفته آن
و مضر دندان و قوه باه است و از این نظر اشخاص سردمزاج باید با ادویه گرم مانند زیره،
دارچین، قرنفل، زنجبیل، مصطکی و خردل بخورند و در اشخاص گرممزاج با آب عسل یا با آب
انار ترش و روغن بادام بخورند. ضماد پخته آن با سرکه برای عوارض پوستی مانند جرب جراحتدار
و ضماد پخته آن با آب برای رفع سستی اعضای بدن و تسکین درد دندان مفید است.
خوردن ماش در موارد
تبهای دانهدار مانند آبله و سرخک مفید است.
معارف گیاهی، ج1،
ص: 405
///////////////
ماش گیاهی علفی،
دارای ساقه زاویهدار به ارتفاع ۴۰ تا ۷۰ سانتیمتر و برگهای منتهی به پیچک مرکب از
۴ تا ۷ زوج برگچه است. گاهی به علت داشتن پیچک از
گیاهان مجاور خود بالا میرود و گلهایی زیبا به رنگ بنفش یا ارغوانی دارد.
میوه ماش باریک و دراز و قهوهای رنگ است
و دانههای کوچک کروی به رنگ خاکستری، قهوهای
یا سبز در آن
جای دارد.
محتویات
ماش به صورت وحشی روئیده و غذایی مناسب برای دام میباشد،
اما به جهت مصرف خوراکی دانههای آن نیز پرورش مییابد. مواد قندی موجود در
زیر برگ ماش نیز همواره موجب جذب زنبور عسل به رویشگاه
این گیاه میشود.
/////////
به عربی بقله
ماش:
بقلة الماش أو اللوبياء
الشعاعية (الاسم العلمي:Vigna
radiata) (بالإنجليزية:
Mung bean) هي نوع من النباتات يتبع جنس اللوبياء منالفصيلة البقولية.[2] وهو محصول نباتي زراعي من البقوليات ينحدر أصله من شبه قارة الهند وكانت تنتشر زراعته في الهند و باكستان و الصينو تايلاند و الفلبين و إندونيسيا و بورما و بنغلاديش و فيتنام و لاوس و كمبوديا وثم انتشرت زراعته في جنوب أوروبا وفي جنوب الولايات المتحدة وهو مكون من مشهيات وقرص حلو ,وتشبه في شكلها البازلاء.
أنظر أيضاً[عدل]
مراجع[عدل]
//////////
به دیودهی
(مالدیوی):
ނޫމުގު(ސައިންޓިފިކް ނަން: Vigna radiata)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: Mung
bean)އަކީ މުގުގެ ބާވަތެކެވެ. މިހުންނަނީ ކަޅު ފެހިކުލަ އެއްގައެވެ. މިއީ
އާންމުކޮށް އިންޑިޔާގައި ހެދޭ
މުގުގެ ވައްތަރެއްކަމަށް ވަނީ
ފާހަގަ ކުރެވިފައެވެ. ކުދިކުދިކޮށް ހުންނަ ނޫމުގުގެ ހުންނަނީ ވަށްކޮށެވެ. ނޫގު މުގަކީ ވެސް އެހެނިހެން މުގުގެ ބާވަތްތަކެކޭ އެއްފަދައިން ރިހަ ކެއްކުމަށާއި އެހެނިހެން ތަފާތު ކާނާގެ ބާވަތްތައް ހެދުމުގައި ބޭނުންކުރެވޭ އެއްޗެކެވެ.
ނޫ މުގުއަށް ބައެއް ފަހަރު ފެހި މުގު އޭ ވެސް ކިޔައެވެ. މިހެންކިޔަނީ ނޫމުގުގެ ކުލައަކީ ގަދަ ފެހި ކުލައެއް ކަމަށްވާތީ އެވެ.
ނޫމުގު އެންމެ އާންމުކޮށް ހުންނަނީ ޗައިނާގެ ހިސާބުގެ ކެއުންތަކުގައި ކަމަށް ބުނެވެއެވެ.
////////////
به عبری:
מש או מאש ולעתים שעועית מאש (שם מדעי: Vigna
radiata) הוא סוג קטנית המשמש למאכל, ונפוץ בעיקר במזרח הרחוק. שמות נוספים שבהם משתמשים הם אפונה
סינית או שעועית
מונג.
/////////////
به پنجابی مونگ:
مونگ اک دال دا نا اے جو کھائی جاندی اے۔ ایہ دکھنی
برصغیر دی سوغات اے۔ یہہندستان، چین، تھائی لینڈ، فلپائن، انڈونیشیا، میانمر، بنگلہ دیش، لاؤس تےکمپوچیاوچ اگائی جاندی اے۔ پر دکھنی یورپ تے دکھنی امریکہ دی گرم تھاواں تے وی اگائی جاندی اے۔
////////////
به پشتو می:
مۍ (علمي نوم: Vigna
radiata) د غلو دانو له
کورنۍ څخه ده چې د نړۍ په گوټ گوټ کې کرل کېږي او د کارونې ډېر موارد لري. دا غله
له غټو وریجو او ځینې خلک یې یواځې هم پخلي لپاره کاروي. د افغانستان په ننگرهار، لغمان،بغلان، کندوز، بدخشان او هلمند ولایتونو کې کرل کېږي.
////////////
به تاگالوگی
(فیلیپینی) مونگو:
Ang monggo[1] o munggo[1] (Ingles: mung
bean, lentil[2], legume, mung
pea) ay isang buto ng Vigna radiata na likas sa Indiya.
Maliliit at luntian ang
mga butil na ito na karaniwang ipinagbibiling tuyo at tinitimbang ng mga
tindahan.[1] Tinatawag
na toge, tawge o tawgi (Ingles: mung
bean sprout[3], bean
sprout[2])[4] ang
mga gulaying usbong
ng munggo. Tinatawag din itong patol.[5]
//////////////////
Mung bean
From Wikipedia, the free encyclopedia
Vigna
radiata - MHNT
|
The mung
bean (Vigna radiata), alternatively known as the moong
bean, green gram,[2]is a plant species in the legume family.[3][4] The mung bean is
mainly cultivated in India,China,
and Southeast Asia.
It is used as an ingredient in both savory and sweet dishes.
Contents
The
English word mung is derived from the Hindi word मूंग moong derived from theSanskrit word मुद्ग (mudga).[5]
They
are one of many species recently
moved from the genus Phaseolus to Vigna,
and is still often seen incorrectly cited as Phaseolus aureus or Phaseolus
radiatus.
Mung
beans are commonly used in various cuisines across Asia.
Green Gram Dal (খোসা সহ এবং খোসা ছাড়া
মুগ ডাল)
Whole
cooked mung beans are generally prepared from dried beans by boiling until they
are soft. Mung beans are light yellow in colour when their skins are removed.[3] Mung bean paste can
be made by dehulling, cooking, and pulverizing the beans to a dry paste.[3]
Although
whole mung beans are also occasionally used in Indian cuisine, beans without
skins are more commonly used; but in Kerala, whole mung beans are commonly
boiled to make a dry preparation often served with rice gruel (kanji). Dehulled mung beans can also be
used in a similar fashion as whole beans for the purpose of making sweet soups.
Mung beans in some regional cuisines of India are stripped of their
outer coats to make mung dal. In Tamil Nadu, Telangana and Andhra Pradesh, steamed whole beans are
seasoned with spices and fresh grated coconut in a preparation called sundal.
In south and north Indian states, mung beans are also eaten as pancakes. They
are soaked in water for six to 12 hours (the higher the temperature, the lesser
soaking time). Then they are ground into fine paste along with ginger and salt.
Then pancakes are made on a very hot griddle. These are usually eaten for
breakfast. This provides high quality protein that is rare in most Indian regional
cuisines. Pongal or kichdi is
another recipe that is made with rice and mung beans without skin. In Kerala, it is commonly used to make theparippu preparation
in the Travancore region
(unlike Cochin and Malabar,
where toor dal,tuvara parippu, is used).
It is also used, with coconut milk and jaggery, to make a type ofpayasam.
In
Chinese cuisine, whole mung beans are used to make a tángshuǐ, or dessert, otherwise literally
translated, "sugar water", called lǜdòu tángshuǐ, which
is served either warm or chilled. In Indonesia, they are made into a popular
dessert snack called es kacang hijau, which has the consistency
of a porridge. The beans are cooked with sugar,
coconut milk, and a little ginger.
In Hong Kong, dehulled mung beans and mung bean
paste are made into ice cream or
frozen ice pops.[3] Mung bean paste is
used as a common filling for Chinese mooncakesin East China and Taiwan.[3] Also in China,
the boiled and shelled beans are used as filling in glutinous rice dumplings
eaten during the dragon boat festival (端午节).[3] The beans may also
be cooked until soft, blended into a liquid, sweetened, and served as a
beverage, popular in many parts of China.
In
the Philippines, ginisáng monggó (sautéed mung bean stew),
also known as monggó guisado or balatong, is a
savoury stew of whole mung beans with prawns or fish. It is traditionally
served on Fridays of Lent, when the majority Roman
Catholic Filipinos traditionally abstain from meat.[citation needed] Variants of ginisáng
monggó may also be made with chicken or pork.
Mung
bean paste is also a common filling of pastries known as hopia (or bakpia) popular
in Indonesia, the Philippines and further afield in Guyana (where it is known as black
eye cake) and originating from southern China.
Ginisang monggo (mung bean soup)
with shrimp, served with smoked fish and tomato
Ginisang monggo withampalaya and shrimp
Indian mung dal
Mung bean dessert
Hopia filled with mung bean paste
Mung-bean fry
Mung
bean are germinated by leaving them in water for four hours of daytime light
and spending the rest of the day in the dark. Mung bean sprouts can be grown
under artificial light for four hours over the period of a week. They are
usually simply called "bean sprouts". However, when bean sprouts are
called for in recipes, it generally refers to mung bean or soybean sprouts.
Mung
bean sprouts are stir-fried as
a Chinese vegetable
accompaniment to a meal, usually with garlic, ginger, spring onions, or pieces of salted dried fish
to add flavour. Uncooked bean sprouts are used in filling for Vietnamese spring rolls, as well as a garnish for phở. They are a major ingredient in a
variety of Malaysian and Peranakan cuisine, including char kway teow, hokkien mee, mee rebus, and pasembor. In Korea, slightly cooked mung
bean sprouts, called sukjunamul (hangul:
숙주나물), are often served as a
side dish. They are blanched (placed
into boiling water for less than a minute), immediately cooled in cold water,
and mixed with sesame oil, garlic, salt, and often other ingredients. In the
Philippines, mung bean sprouts are made into lumpia rolls called lumpiang
togue. In Indonesia the food
are often used as fillings like Tahu Isi(stuffed tofu) and
complimentary ingredient in many cookings such as rawon and soto.
In
northern China and Korea, soybean sprouts,
called kongnamul (hangul: 콩나물) in Korean, are more widely used in a
variety of dishes.
Mung
bean starch, which is extracted from ground mung
beans, is used to make transparent cellophane noodles (also
known as bean thread noodles, bean threads, glass noodles, fensi (粉絲), tung hoon (冬粉), miến, bún tàu,
or bún tào). Cellophane noodles become soft and slippery when they
are soaked in hot water. A variation of cellophane noodles, called mung bean
sheets or green bean sheets, are also available. In Korea, a jelly called nokdumuk (hangul: 녹두묵; also called cheongpomuk;
hangul: 청포묵) is made from mung bean
starch; a similar jelly, colored yellow with the addition ofgardenia coloring, is called hwangpomuk (hangul: 황포묵). In northern China,
mung bean jelly is called liangfen (凉粉, meaning chilled bean jelly), which is
very popular food during summer. Jidou liangfen is another flavor of mung
bean jelly food in Yunnan, in southern China.
Mung
batter is used to make crepes named pesarattu in Andhra Pradesh, India and pancakes named Bindaetteok in Korea.
Chinese mung bean jelly in chili sauce
Time-lapse video of mung beans germinating
over 10 days
The
mung bean was domesticated in Persia (Iran), where its
progenitor (Vigna radiatasubspecies sublobata) occurs wild.[6][7] Archaeology has
turned up carbonized mung beans on many sites in India.[8] Areas with early
finds include the eastern zone of theHarappan civilization
in Punjab and Haryana, where finds date back about 4500 years, and South India
in the modern state of Karnataka where
finds date back more than 4000 years. Some scholars therefore infer two
separate domestications in the northwest and south of India. In South India
there is evidence for evolution of larger-seeded mung beans 3500 to 3000 years
ago.[7] By about 3500 years
ago mung beans were widely cultivated throughout India. Cultivated mung beans
later spread from India to China and Southeast Asia. Archaeobotanical research
at the site of Khao Sam Kaeo in southern Thailand indicates that mung beans had
arrived in Thailand by at least 2200 years ago.[9]Finds on Pemba Island
indicate that during the era of Swahili trade, in the 9th or 10th century, mung
beans also came to be cultivated in Africa.[10]
Mung
beans are known under a variety of names in different languages:
·
East Timor: monggo or munggo
·
Cebuano: munggus
·
Chamorro: munggo
·
Punjabi: moongi
·
Shingazidja: ntsandzi
·
Tagalog: monggo or munggo
Mung
bean sprouts are known as the following:
·
Burmese: pe ti
pin pauk (ပဲတီပင်ပေါက်)
·
Chinese: 芽菜 (poj:
gê-tshài, means "sprout vegetable"), or 银芽/銀芽 (poj:
gûn-gê, means "silver sprouts"), and 豆芽 (poj:tāu-gê)
·
Cebuano: togé
·
French language: "fèves germées"
·
Hokkien: tāu-gê
·
Indonesian: tauge or kecambah
·
Singlish: tauge
·
Sinhala: mung
biija (මුo බීජ)
·
Tagalog: togé
·
Vietnamese: giá
đậu xanh (means "green bean sprout"), giá đậu or giá
đỗ
2.
Jump up^ According to the Oxford English
Dictionary, 2nd ed., the main spelling in English is "mung", but
moong is also used, and mungo is recorded. "Bean" is not always
appended. They are often sold as "moong".
3.
^ Jump up to:a b c d e f Brief
Introduction of Mung Bean. Vigna Radiata Extract Green Mung Bean Extract Powder
Phaseolus aureus Roxb Vigna radiata L R Wilczek. MDidea-Extracts Professional.
P054. http://www.mdidea.com/products/proper/proper05402.html
5.
Jump up^ "Mung bean | Define Mung bean at Dictionary.com".
Dictionary.reference.com. Retrieved 2012-08-22.
6.
Jump up^ Tomooka, N.; Vaughan, D. A.; Moss,
H.; Mixted, N. (2003). The Asian Vigna: genus Vigna subgenus Ceratotropis
genetic resources. New York: Kluwer.
7.
^ Jump up to:a b Fuller,
D. Q. (2007). "Contrasting patterns in crop domestication and
domestication rates: recent archaeobotanical insights from the Old World". Annals of Botany 100 (5):
903–924. doi:10.1093/aob/mcm048. PMC 2759199.PMID 17495986.
8.
Jump up^ Fuller, D. Q.; Harvey, E. (2006).
"The archaeobotany of Indian Pulses: identification, processing and
evidence for cultivation".Environmental
Archaeology 11 (2): 219–246.doi:10.1179/174963106x123232.
9.
Jump up^ Castillo, Cristina; Fuller, Dorian
Q. (2010). "Still too fragmentary and dependent upon chance? Advances in
the study of early Southeast Asian archaeobotany". In Bellina, B.; Bacus,
E. A.; Pryce, O.; et al. 50 Years of Archaeology in Southeast Asia: Essays
in Honour of Ian Glover. Bangkok/ London: River Books. pp. 91–111. ISBN 9786167339023.
10.
Jump up^ Walshaw, S. C. (2010).
"Converting to rice: urbanization, islamization and crops on Pemba, AD
700-1500". World Archaeology 42: 137–154. doi:10.1080/00438240903430399.
|
Wikimedia Commons has media
related to Vigna
radiata.
|
|
Wikispecies has information related
to: Vigna radiata
|
·
How
to make mung bean sprouts at home easy way - clean and safe