۱۳۹۵ خرداد ۲۸, جمعه

مَرو

مرو[ م َرْوْ ](اِ) نوعی از ریاحین و آن را اقسام می باشد. (منتهی الارب ). اسم جنس است انواع ریاحین را و بطور مطلق «مرماحوز» (مرماخوز) است ، یک دانه ٔ آن مروة باشد. نوعی از ریاحین . (دهار) (از اقرب الموارد). گیاهی باشد خوشبو که آن را مروخوش نیز خوانند و عربان ریحان الشیوخ و حبق الشیوخ خوانند. (از جهانگیری ) (از برهان ). خودروی وی کم بود و هیئت برگ او آن است که دراز بود و اطراف او تیز باشد و نبات او درشت بود و بوی او به بوی تیسوم مشابه بود و گل او کبود بود و آنچه مزروع بود گل او را کبودی از دشتی کمتر باشد و او را مروماحور گویند، تخم این هر دو نوع از شهدانه خردتر بود و یک جانب او پهن باشد. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ). اسم جنس است ریاحین را و انواع او هریک بنامی مخصوص ، و برابرون و خزامی و اقحوان و لسان الثور نیز اطلاق میکنند، و از مطلق او مراد نوع خوشبوی او است که مرماحوز باشد. و اصناف مرو چهار است و نزد بعضی پنج . (از مخزن الادویه ). کنیچه . (بحر الجواهر). جنسی از حی العالم . (مفاتیح ). تب بر. توفیل .(منتهی الارب ). سپرم دشتی . اسم جنس است انواع ریاحین را و چون مطلق گویند مراد مرماحوز است ، اعشی گوید: و آس و خیری ة و مرو و سوسن ِ. (از اقرب الموارد).
تخم مرو ؛ دانه ٔ مرو است . بزرالمرو، تخم کنیچه . (بحر الجواهر).
سرخ مرو ؛ بقله ٔ یمانیه .
سفید مرو؛ بقله ٔ یمانیه .
مرو آزاد ؛ مرمازاد. (فهرست مخزن الادویه ).
مرو اردشیران ؛ قسمی گل خوشبوی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
مروالتلال ؛ مرماطوس . (فهرست مخزن الادویه ). و مرماطوس مرو بری است و قسمی از مرو سفید که مرماهوس خوانند. رجوع به فهرست مخزن الادویه شود.
مروالهرم ؛ مرماهوس . (فهرست مخزن الادویه ). و مرماهوس مرو سفید و مرو تلخ است .
مرو بری ؛مرماطوس . (فهرست مخزن الادویه ).
مرو تلخ ؛ مرماهوس . (فهرست مخزن الادویه ). مروالهرم . رجوع به مروالهرم و فهرست مخزن الادویه شود.
مرو جبلی ؛ مرماخوز. (فهرست مخزن الادویه ).
مروخوش ؛ مرو. رجوع به مروخوش در ردیف خود شود.
مرو خوشبو ؛ برسفانج . رجوع به برسفانج شود.
مرو سفید ؛ مرماموس . (فهرست مخزن الادویه ). زغبر. مروالهرم .مرو تلخ .
مرو شیرین ؛ مرماحوز. (فهرست مخزن الادویه ).
مرو عَریض ؛ خافور.
مروماحوزی ؛ قسم شاهسپرم . رجوع به مروماحوزی در ردیف خود شود.
//////////
مرو

انواع است نوع خوشبوی وی مرماحوز خوانند و بشیرازی مروخوش گویند و گفته شود نوع دیگر که بوی آن کمتر است آن را اشموسا خوانند طبیعت آن گرم و تر بود و تخم آن را به شیرازی مرورشک خوانند نوع دیگر دارماوزاریک گویند و آن را مرو سفید خوانند و وی معتدل بود در حرارت و رطوبت و در وی تفریح بود و گویند که آن لسان الثور بود و گفته شد و یک نوع دیگر خراما گویند و هم گفته شد و یک نوع دیگر آرد شیردار و اردشیران نیز گویند و بشیرازی مرو تلخ و به لفظی دیگر مرماهان و مرماهوس نیز گویند و طبیعت آن گرم و خشک بود در دویم و مجفف و محلل نفخ بود و بلغم و سده بگشاید و صداع سرد و درد
اختیارات بدیعی، ص: 412
معده که از بلغم بود سود دهد و اسحق بن عمران گوید دارما مرو سفید است و گویند حب وی سفید بود و مؤلف گوید مرو را هیچ‌کدام حب سفید نیست الا مرو تلخ که خود و حب او هر دو سفید است و این نوع مشهور است به مرو سفید پس بدین تقدیر مرو سفید غیر لسان الثور باشد و نوع دیگر هست که آن را هیشهار گویند و آن گاوچشم است و گفته شد
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: مرو بفتح میم و سکون را و واو لغت نبطی است و گویند فارسی است و نیز بفارسی مرورشک و بهندی کنوچه نامند و آن را انواع است هریک بنامی مخصوص و بر ابرون و خزامی و اقحوان و لسان الثور نیز اطلاق می‌نمایند و از مطلق آن مراد نوع خوشبوی آنست که مرماحوز باشد و اصناف مرو چهار است و نزد بعضی پنج یک نوع را مرمازاد نامند و دوم را مرماحوز و سوم را مرماطوس و چهارم را مرماهوس و صفت پنجم را سرو دانسته‌اند و ظاهرا ابرون بود و از نوع مرو نباشد و نوعی از مرو که کم می‌باشد نسبت به ماحوز آن را شموسا نامند
ابو ریحان درباره مرو عقاید مختلفی از نویسندگان مختلف ذکر می‌کند می‌نویسد: رسایلی گوید نبات مرو مختلف الانواع می‌باشد یکی از انواع مرو مرو ماحوز است و برگ نبات او تنک می‌باشد نوع دیگر آنست که مرو طیب گویند بمعنی خوش‌بوی و نوع دیگر مرو سپید است و نوع دیگر مرو اردشیران است و این نوع از انواع دیگر بقوت‌تر است و مرو ماحوز نباتیست که او را بوی‌مادران گویند و بلغت رومی هیوفسیطیوس و باسهل گوید مرو ماحوز را همیشه‌بهار گویند سپس از قول محمد زکریا می‌گوید مرو ماحوز برگ و شاخ و شکوفه بود بهم آمیخته و شکوفه او تیره‌رنگ باشد و خوش‌بوی و لون او به سبزی مایل بود ...
بلاتین مرو خوش‌بوTENCRIUM MARUM فرانسه‌MARUM -HERBE AUX CHATS انگلیسی‌MARUM –GERMANDER
اختیارات بدیعی
///////////
به آذری:

Dərman məryəmnoxudu (lat. 
Teucrium marum)[1] - məryəmnoxudu cinsinə aid bitki növü.[2]
///////
Teucrium marum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Teucrium marum
Cat thyme
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
T. marum
Teucrium marum
L.
Teucrium marum, the cat thyme, is a close relative of germander; despite what its name suggests, it is not a thyme. Its small, oval leaves give it a thyme-like appearance, but the musty scent is quite unlike the delicate aroma of thyme, cat thyme is a mounding, tender perennial with grey-green leaves tipped by fragrant pink flowers in summer.
Cat thyme, a native of Spain and the Western Mediterranean, will live through the winter in the open, on a dry soil and in a good situation, when the frosts are not severe, though it is frequently killed in hard winters if unprotected by mats or other covering. Older plants can shrub 3 or 4 feet high if grown in a mild climate.
It has oval leaves, broader at the base, downy beneath, with uncut margins. It is in leaf all year.
The flowers, appearing between July and September, are in one-sided spikes, the corollas are crimson in color.
The leaves and younger branches when fresh, on being rubbed emit a volatile, pungent, aromatic smell, which excites sneezing, but in taste they are somewhat bitter, accompanied with a sensation of heat.
Some, but not all cats prefer it to catnip and will corkscrew themselves into the plant in ecstasy.
Taxonomy[edit]
Teucrium mare is part of a complex of three subspecies :
  • T. marum subsp. marum
  • T. marum subsp. occidentale
  • T. marum subsp. drosocalyx
Quantitative and qualitative differences in the volatile components within and between taxa have been found.
References[edit]