۱۳۹۵ خرداد ۱۶, یکشنبه

لبلاب، قسوس، پیچک، نیلوفر صحرائی، داردوست، مهربانک، بقلة الباردة.

[1] - لبلاب . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) عشقه . بقلة الباردة. گیاه پیچک . (منتهی الارب ). حلباب . قسوس . عصبه . پیچه . (دهار). حبل المساکین . مهربانک . (زمخشری ). داردوست . گیاهی است که بر درختان می پیچد و آن را عشق پیچان گویند. عشقه و آن گیاهی باشد که بر درخت پیچید و گاه باشد که درخت را خشک کند و عربان آن را حبل المساکین و بقله ٔ بارده خوانند. (برهان ). میویزه . بعضی فارسیان او را مویزه و بوک نیز خوانند. (نزهة القلوب ). صاحب بحرالجواهر گوید: عشقه ، یسیل منه لبن اذا قطع، حارٌ یابس فی الاولی . یحلل اورام المفاصل و الاحشاء مع فلوس الخیار شنبر و عصیره مع دهن الورد یسکن وجع الاذن تقطیراً. (بحر الجواهر). رجوع به داردوست و لبلاب کبیر و لبلاب صغیر شود :
ز زیر قطره شکوفه چنان نماید راست
که از بلور نمایند صورت لبلاب .
مسعودسعد.


بس جهان دیده این درخت قدیم
که تو پیچان برو چو لبلابی .
سعدی .


- امثال :
اثقل من قدح اللبلاب علی قلب المریض . (مجمع الامثال میدانی ).
عُلیق و عُلیقی ، نوعی از لبلاب . (منتهی الارب ). صاحب اختیارات بدیعی گوید: قریوله خوانند و آن نوعی از قسوس است و معروف بود به عشقه و جلبوب نیز گویند و به شیرازی هرشه خوانند و نبات وی بر هر نبات که نزدیک وی بود پیچیده شود وحبل المساکین گویند و طبیعت آن معتدل بود در حرارت و یبوست و گویند گرم و خشک بود در اول و گویند سرد و تر بود و ملیّن و محلّل بود و اگر عصیر وی با روغن گل به پنبه در گوش چکانند که درد کند سودمند بود. ودرد سر کهن شده را نافع بود و سینه و شش را سود داردو ربو و سده ٔ جگر را مفید بود و ورق آن با سرکه سپرز را سود دارد و آب وی مسهل سودا و صفرای سوخته بود.صاحب منهاج گوید شربتی از وی سی درم بود با نبات بی آنکه بجوشانند. غافتی گوید شربتی از وی نیم رطل کتاب (؟) بود چنانچه چهل وپنج درم بود با بیست درم نبات اگر بجوشانند قوت وی ضعیف شود و جهت سرفه که از حبس طبیعت بود و قولنج که سبب آن خلطی گرم بود و محلل ورمی بود که در مفاصل و احشا باشد چون با فلوس خیار چنبر مستعمل کنند قرحه ٔ امعا را نافع بود و چون با روغن بادام بپزند. و گویند مضر بود به سپرز و مصلح وی نبات بود و لبن لبلاب بزرگ موی بسترد و شپش بکشد و صنف بد وی مسهل خون بود و بدل آن آب ورق خطمی و خبازی -انتهی . حکیم مؤمن در تحفه آرد: اسم جنس نباتاتی است که شاخهای او ممتد شده به مجاور آویزد و هر چه بزرگ باشد کبیر گویند و کوچک را صغیر و لبلاب کبیر سفید و سیاه می باشد سفید را گلش سفید و شبیه به شاخ حجامت و تخمش سپید و برگش مانند برگ لوبیا و در تنکابن ککو نامند و سیاه را گلش بنفش و دانه اش سیاه و لبلاب صغیر اقسام است سفید و زرد و سرخ و کبود میباشد و برگ همه ریزه و گل کوچک و تخم در غلاف سیاهی مایل به سرخی و قسمی از آن بی ثمر و ساق جمیع اقسام کبیر و صغیر شیردار است و مرکب القوی ونزد جالینوس در دوم سرد و خشک اند و نزد یوحنابن ماسویه گرم اند و مفتح و مسدد و ملین طبع و محلل و آب آن مسهل مرةالصفراء و چون بجوشانند تفتیح او غالب و اسهال آن کمتر و آب افشرده ٔ آن بعکس است و برگ کبیر سفید او که مسمی به حبل المساکین است جهت جراحات عظیمه و سوختگی آتش و دردسر و امراض سینه و آب او جهت سرفه و قولنج حاد و با خیارچنبر جهت ورم مفاصل و احشا و قرحه ٔ امعاء و ربو بی عدیل و سه درهم از گل او جهت قرحه ٔ امعا و ضماد برگ تازه ٔ او جهت درد سپرز و مطبوخ او در روغنها جهت تحلیل اورام و دردها و سعوط عصاره ٔاو با ایرسا و نطرون و عسل جهت دردسر کهنه و با روغن زیتون جهت درد گوش و چرک آن و با موم روغن جهت سوختگی آتش مفید است و قسم سیاه را عصاره اش سیاه کننده ٔ موی و برگش جهت قروح خبیثه و گل قسم اخیر که بی ثمر است آشامیدن و فرزجه ٔ آن مدرّ حیض و بخور او بعد از طهر مانع حمل و آب او شدید الحرارت و حدّت . سترنده ٔ موی و کشنده ٔ قمل و بیخ او با شراب جهت گزیدن رتیلا و برگ تازه ٔ مطبوخ او جهت التیام جراحات خبیثه و سوختگی آتش مفید و از صنف کبیر آنچه برگش با خشونت و درازو مایل بسیاهی مسمی به شحیمة است سرد و خشک و جهت سرفه و قولنج و درد سینه و تبهای مزمنه و ربع و سپرز و رُبع رطل از آب او با دو درهم مغرة قاطع نزف الدم جمیع اعضا و خشک او رافع قروح خبیثه و تازه ٔ او التیام دهنده ٔ جراحات است و اقسام لبلاب مضر عصب و مثانه و مصلحش شکر و مانع حمل و قاطع حیض است و قدر شربت از آبش از یک وقیه تا سی درم و لبلاب صغیر با قوه ٔ محلله و قابضه و مسهل مرةالصفرا و اسلم از سایر اقسام و رافع سرفه که با یبوست طبع باشد و قولنج حاد و محلل ورم مفاصل و با خیارشنبر جهت اورام احشا و تفتیح سدد و اکثر تبها نافع و قدر شربت از آب او تا نیم رطل بابیست درهم نبات -انتهی . ابوریحان بیرونی در صیدنه گوید: به رومی او را اریطوس گویند و به پارسی لوغ و اهل سیستان کوک گویند. شمر گوید عصبه به عربی نباتی را گویند که بر درختی که در جوار اوست پیچد و او را لبلاب نیز گویند و بسبب آنکه او دراز ببالد او را حبل المساکین نیز گویند. اورباسیوس گوید حبل المساکین نوعی است از او، نبات او بزرگ شود و بر درختان پیچیده شود به رومی او را قوسوس گویند. دوس گوید آن بر سه نوع بود رنگ یکنوع او سفید بود و میوه ٔ او هم سفید است و نوع دوم سیاه است و میوه ٔ او نیز سیاه بود و بعضی میوه ٔ این زرد هم بود و نوع سیوم را میوه نبود و شاخهای او باریک بود و برگ او خرد باشد و سفید که به سرخی زند. ابوالخیر گوید او سه نوع است سیاه و سفید چنانکه ذکر رفت و نوع دیگر او را اکیوس گویند برگ او مضاعف بود و او را میوه ای نبود. لس گوید بدروقستوس ضمادی است که از خردل سازند و در وی قلیس به کار برند و قلیس را به لبلاب تفسیر کرده است و در کتاب مجسطی آورده که ستاره ٔ ذنب الاسد که او را هلبه گویند به برگ نوعی از لبلاب تفسیر کرده است که او را بقسیس گویند مشابه است و این مؤید قول بولس است «ص اونی » گوید گرم و خشک است مسهل صفرا و بلغم بود و آماسها را بنشاند و سده ٔ جگر بگشاید و او را پاک سازد و تنقیه ٔ معده بکند آب او با روغن گل سوختگی آتش را سود دارد و چون با روغن گل قطره ای در گوش چکانند درد ساکن کند و چون با سرکه بپزند و بر ورم سپرز طلا کنند نافع بود واگر آب وی در بینی چکانند بوی بد را زایل کند و صداع کهنه را نیکو بود شیر وی شپش بکشد. (ترجمه ٔ صیدنه ٔابوریحان ) ضریر انطاکی در تذکره گوید: علم علی کل ذی خیوط تتعلق بمایقاربها و ورق کورق اللوبیا و یسمی قسوس و قینالس و عاشق الشجر و حبل المساکین و بمصر یسمی العلیق و هو بحسب الزهر لونا و الثمر و عدمها و حجم الاوراق انواع . الاسود منه فرفیری الزهر و غیره کزهره فی اللون و یکون غالبه ابیض و منه احمر و ازرق و اصفر والبری لا ثمر له . والمستنبت له ثمار صغار بین اوراقه و ازهاره مبهجة و یسمی حسن ساعة و یطول جداوان قطع خرج منه ابیض و کله یتفرع و لاقوة له بل تسقط فی قلیل من الزمان یابس فی الاولی حارٌ فیها او فی الثانیة او هو بارد ینفع من قرحة المعاء عن تجربة و یدمل الجراح و یفجر الدمامیل خصوصاً باللبن و ینفع حرق النار بالشّمع و کذا ورقة ضماد او زیته اوجاع الاذن قطوراً و عصارته الصداع المزمن سعوطاً بالایرسا و العسل والنطرون و یسود خضابا وان طبخ فی ای دهن کان حلل الاوجاع مروخا والاعیاء و المفاصل و اما الشحیمة منه و هوالخشن المستطیل الورق فینفع من السعال و القولنج و مع المغرة من نزف الدم شربا و اوجاع الرئة و السدد و الحمیات و الطحال مطلقاً ولو بلا خل و یحلق الشعر و یقتل القمل طلاء و الاسود یشوّش الذهن و کله یمنع الحیض و الحمل و یضرالمثانة و یصلحه الصمغ و السکر و شربته ثلاثة لاماتحمله ثلاث اصابع(؟) لعدم انضباطه و شرب مائه من اثناعشر الی ثلاثین . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
////////////

قسوس‌

قیسوس گویند و آن معروف بود به حبل المساکین و آن لبلاب بزرگ بود و ورق وی بزرگتر از لبلاب کوچک بود لبلاب بشیرازی هوشه گویند و آن اصناف بسیار است نوعی سفید و نوعی سیاه و یکی قس خوانند و این سه جنس بود آنچه سفید بود ثمر وی سفید بود و آنچه سیاه بود ثمر وی سیاه بود و بعضی با سیاهی مانند لون زعفران بود و بعضی مردمان آن را بربوسیرن خوانند جنس سوم که آن را قس خوانند مشبک بود و هیچ ثمر نداشته باشد و شاخهای باریک بود و ورق کوچک بود و مجموع اصناف قسوس حریف و قایض بود و یک نوع از آن لادن از وی حاصل شود و آن نوع گرم بود و باقی اصناف وی سرد بود عصب را مضر بود و گل وی چون با شراب بیاشامند قرحه امعا را نافع بود و اگر احتیاج خوردن وی بود باید که در روزی دو نوبت بیاشامند و چون بکوبند و سحق کنند و با موم و روغن زیت سازند سوختگی آتش را موافق بود و ورق وی چون سبز و تر بود بسرکه بپزند و بکوبند و بر ورم سپرز ضماد کنند نافع بود و چون ورق وی بکوبند و آن بگیرند و با سرکه و روغن سر را بدان تر کنند درد سر کهن را زایل کند و چون با زیت بیامیزند و در گوش چکانند درد گوش و ریمی که از گوش روانه بود زایل کند و نوع سیاه چون آب وی بیاشامند بسیار بدن را ضعیف گرداند و ذهن را مشوش کند و چون بگیرند از سرهای وی پنج عدد و نیک بکوبند و آب آن بگیرند و در پوست انار کرم کنند و در گوش مخالف چکانند در دندان ساکن کند و موی را سیاه
اختیارات بدیعی، ص: 348
گرداند و چون ورق وی با شراب بپزند و از وی ضماد کنند و بر ریشهائی که عارض شود از سوختگی آتش نیکو بود و کلف ببرد و آنکه وی را قس خوانند سرهای وی چون بیاشامند حیض براند و چون قضبان وی و ورق وی در عسل فروبرند و زن بخود برگیرد همچنین حیض براند و بچه بآسانی بیرون آورد و چون بکوبند و آب بگیرند و در بینی چکانند گند بینی زایل کند و عفونتی که در وی بود و اصول او چون بکوبند و آن بگیرند و با سرکه بیامیزند و بیاشامند گزندگی رتیلا را سود دارد و دمعه وی که آن را صمغ خوانند و دمعة الشجر گویند چون بر موی طلا کنند شپش بکشد و موی بسترد و صاحب منهاج گوید چون با شراب و مر بیامیزند و بر موی طلا کنند منع ساقط آن بکند.
اختیارات بدیعی
/////////////
قسوس . [ ق ُ ] (معرب ، اِ) لبلاب و عشقه را گویند و به فارسی عشق پیچان خوانند، و حبل المساکین همان است . (برهان ). لبلاب کبیر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). معروف به حبل المساکین است . گیاهی است مانند لبلاب و سخت تر از آن ، و دارای انواع و اقسامی است . قسوس سفید دارای تخم سفید است و قسوس سیاه دارای میوه ٔ سیاه و نوع سوم را قس نامند وآن را ثمری نباشد. مجموع اصناف قسوس حِرّیف و قابض بود و یک نوع از آن گرم بود و باقی اصناف آن سرد بودو عصب را مضر بود و گل وی چون با شراب آشامند قرحه ٔامعا را نافع بود و اگر احتیاج به خوردن وی بود باید که در روز دو نوبت بیاشامند و چون بکوبند و سحق کنند و با موم و روغن زیت موم روغن سازند سوختگی آتش را موافق بود و ورق وی چون تر بود به سرکه پزند و بکوبند و بر ورم سپرز ضماد کنند نافع بود و چون ورق وی و سرهای وی بکوبند و آب آن بگیرند و با سرکه و روغن سر را بدان تر کنند درد سر کهن را زایل گرداند و چون با زیت بیامیزند و در گوش چکانند درد گوش و ریم که از گوش روانه بود زایل گرداند و نوع سیاه آن چون آب وی بیاشامند بسیار بدن را ضعیف گرداند و ذهن را مشوش کند و چون بگیرند از سرهای وی پنج عدد و نیک بکوبندو آب آن بگیرند و در پوست انار گرم کنند با روغن گل و در گوش مخالف چکانند که درد کند درد ساکن گرداند و وی موی را سیاه گرداند و چون ورق وی با شراب پزند و از وی ضماد سازند از جهت بسیار ریشها که عارض گردداز سوختگی آتش نیکو بود و کلف ببرد، و آنکه وی را قس خوانند سرهای وی چون بیاشامند حیض براند و چون قضبان وی و ورق وی در عسل فروبرند و زن به خود برگیرد همچنین حیض راند و بچه به آسانی بیرون آید و چون بکوبند و آب آن بگیرند و در بینی چکانند گند بینی زایل گرداند و اصول وی چون بکوبند و آب آن بگیرند و با سرکه بیامیزند و بیاشامند گزندگی رتیلا را سود دهد. (اختیارات بدیعی ) (مفردات ابن بیطار). رجوع به لبلاب شود.
////////////
نیلوفر صحرایی
اشاره
به فارسی انواع آن را «پیچک صحرایی» و «نیلوفر صحرایی» گویند و در کتب قدیم سنتی با نام «نوعی لبلاب» آمده است. به فرانسوی‌Liseron ipomee وVolubilis وIpomee pourpre و به انگلیسی‌Morning glory گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Convolvulaceae نام علمی آن‌Iyomoea purpurea (L .) Roth . و نام مترادف آن‌Convolvulus purpurea L . می‌باشد.
مشخصات
نیلوفر صحرایی گیاهی است چندساله و پیچنده که شاخه‌های متعدد آن دراز می‌شود و پوشیده از کرک است. برگهای آن قلبی‌شکل، نوک‌تیز و تقریبا مدوّر با دمبرگ دراز است. گلهای آن قیفی‌شکل به درازای 7- 5 سانتی‌متر به رنگهای بنفش مخلوط با سفید و ارغوانی و کمی قرمز می‌باشد. این گیاه در اغلب باغهای تهران و شهرها و در شمال ایران در بندر گز کاشته می‌شود. در افریقا و هند و اروپا و سایر مناطق معتدل انتشار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از ساقه گیاه صمغی رزینی گرفته می‌شود که در حدود 8/ 4 درصد می‌باشد و ماده
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 178
عامل دارویی گیاه است. در این صمغ ماده ایپورانول 199] که شبیه سیتوسترول گلوکوزید[200] است و همچنین ایپورولیک اسید[201] یافت می‌شود [ولث اف اندیا].
خواص- کاربرد
از این گیاه در برخی مناطق به عنوان مسهل و داروی ضد سیفیلیس استفاده می‌شود]S .G .I .M .P] .
معارف گیاهی
///////////
پیچک
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای عشقه، عشقه‌ایان را ببینید.
برای دیگر کاربردها، پیچک (ابهام‌زدایی) را ببینید.
پیچک
پیچک صحرایی (Convolvulus arvensis)
فرمانرو:
(طبقه‌بندی‌نشده):
(طبقه‌بندی‌نشده):
(طبقه‌بندی‌نشده):
راسته:
تیره:
سرده:
Convolvulus
L.
گونه‌ها
متن را ببینید.
پیچک (Convolvulus)،[۱] تلفظ: /kənˈvɒlvjuːləs/، سرده‌ای از پیچکیان شامل ۲۰۰[و ۱] تا ۲۵۰[و ۲][و ۳] گونه از گیاهان گلدار در تیره پیچکیان، با توزیع جهان‌گستر است.
نام‌های مرسوم این سرده، پیچک، عشقه، داردوست و نیلوفر پیچ است که برای دیگر سرده‌های نزدیک نیز استفاده می‌شود.[۲][۳]
بیشتر گونه‌های پیچک گیاهان پایای سالانه یا ویره علفی، گیاه ساقه‌دار منعطف و (چند گونه) چوبی و درختچه‌ای تا بلندای ۰٫۳-۳ متر هستند. برگ‌های پیچک‌ها آرایش مارپیچی دارند، و گل‌ها ترومپت شکل بوده و بیشتر به رنگ‌های سفید یا صورتی هستند، و در برخی از گونه‌ها گ‌های آبی، ارغوانی، بنفش، و زرد نیز دیده می‌شود.
گونه‌ها[ویرایش]
گونه‌های پیچک عبارتند از:[و ۴][و ۵][و ۶][و ۷]
منابع[ویرایش]
  1. پرش به بالا مجموعهٔ واژه‌های مصوّب فرهنگستان زبان فارسی تا پایان سال ۱۳۸۹.
  2. پرش به بالا لغت‌نامه دهخدا
  3. پرش به بالا «پاپیتال». پایگاه اطلاع رسانی گل و گیاهان زینتی نارگیل. بازبینی‌شده در ۱۸ فروردین ۱۳۹۳.
که در آن از منابع زیر استفاده شده است:
للاف أو اللبلاب[2] جنس نبات من الفصيلة المحمودية، يضم عدة أنواع، منها:
·         لاف الحقول[3][4] أو اللَبْلاَب الحَقِيقِيّ[5] أو اللَبْلاَب الصَغِير[5] أو المَدَّاد[6] أو طُرْبُوش الغُرَاب[6][7] أو لبلاب الحقول، اسمه العلمي Convolvulus arvensis.
·         المَدَّاد البَنَفْسَجِيّ[3]، اسمه العلمي Convolvulus dorycnium.
·         الرُّخَامى[8]، اسمه العلمي Convolvulus cephalopodus.
·         العَضْرَس[9]، اسمه العلمي Convolvulus Oxyphyllus.
·         المَحْمُودَة[10] أو السَّقَمُونِيَا[10]، اسمه العلمي.Convolvulus scammonia L.
·         لَبْلاَب السِيَاجَات[11] أو فِنْجَان القَاضِي[7] أو الشَّاب الظَّرِيف[7]، اسمه العلمي.Convolvulus sepium L.
·         اللُوَايَة الصَغِيرَة[12]، اسمه العلمي (باللاتينية: Convolvulus tricolor) في المغرب العربي وبلاد الشام.
·         اللبلاب الختمي (باللاتينية: Convolvulus althaeoides) في بلاد الشام والمغرب العربي وبعض مناطق شمال حوض البحر الأبيض المتوسط وإيران
·         اللبلاب الخطي (باللاتينية: Convolvulus lineatus) في المغرب العربي وبعض مناطق شمال حوض البحر الأبيض المتوسط
·         اللبلاب وسادي الأوراق (باللاتينية: Convolvulus pilosellifolius) في الأقاليم السورية الشمالية (جنوب تركيا حاليا)
يستخرج منه شراب للسعال حال للبلغم (بالإنجليزية: Tussipan).
المراجع[عدل]
1.       ^  "معرف Convolvulus في موسوعة الحياة"eol.org. اطلع عليه بتاريخ 5 يونيو 2016.
4.       ^ الأعشاب الطبية على موقع هيربافارما.
6.       ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب أ.د. عبد الرحمن سعيد الدبعي، عبد الولي احمد الخليدي. كتاب النباتات الطبية والعطرية في اليمن.
8.       ^ الرخامى على موقع نباتات الكويت.
9.       ^ العدد 64 من سلسلة بحوث جغرافية على موقع الجمعية الجغرافية السعودية.
12.   ^ عباس طنجيالأعشاب في محاصيل القمح والشعير بالمغرب. المعهد الوطني للبحث الزراعيالمملكة المغربية.
///////////////
به کردی سورانی لاولاو:
لاولاو
لە ئینسایکڵۆپیدیای ئازادی ویکیپیدیاوە
لاولاو
لاولاو یان لەولاو گیایەکە لاسکی زۆر باریکە و زۆریش ناسراوە و کە بە قەد دار و لەق پۆپی دەوروبەریدا ھەڵدەچێ، گوڵگەلێکی شەپووی جوان دەگرێ کە بە چەندین رەنگ خۆیان دەنوێنن. دەڵێن قەدیم شیرەی ئەم گیایەیان بۆ خاوین کردنەوەی مووی سەر و ئەسپێ کوشتن بەکار ھێناوە.
جۆرەکانی لەولاو[دەستکاری]
  • لەولاوی دایی
  • لەولاوی باخی
  • لەولاوی ئاوی (لەولاوی سەرئاو)
  • لەولاو چەرمگ (سپی)
  • لەولاو زەردە
لە شێعردا[دەستکاری]
نالی دەڵێ:

لەولاوێکە لەولاوە بەئەم لاوە کشاوە !؟
ئەو سیلسیلەوا میشگی خەتا نێوی نراوە
پڕ پێچ و شکەن، خەم بەخەم و، حەڵقەکراوە
لەولاوێکە لەولاوە بەئەم لاوە کشاوە؟
یا یاسەمەنی خاوە بە ڕووی ڕۆژدا ڕژاوە؟

قانع دەڵێ:
لاولاو پێچ ئەخوا بە کەبووتەری
شەوق ئەدا لە بورج بەرزی ئەخزەری
سەرچاوە[دەستکاری]
///////////////
به آذری:
Sarmaşıq
Vikipediya, açıq ensiklopediya
?Sarmaşıq
Aləmi:
Şöbə:
Sinif:
Yarımsinif:
Sıra:
Fəsilə:
Cins:
Sarmaşıq
Elmi adı
Convolvulus L.
Strophocaulos Small

Sarmaşıq və ya Otsarmaşıq (lat. 
Convolvulus)[1] - sarmaşıqkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
Sarmaşan və sarmaşmayan ot yaxud kollardır. 250-dək növü məlumdur. Bunlardan 8-i Azərbaycan ərazisində rast gəlinir.
Çöl sarmaşığı (Convolvulus arvensis) açıq-çəhrayı çiçəkləri olan çox yayılmış alaqdır. Yarpağında S vitamini var. Yaşıl yem kimi zəhərlidir, quru otu zərərsizdir. Otsarmaşıqların səhra növləri qiymətli yem bitkisidir;
Mündəricat
  [gizlə
Növləri[redaktə | əsas redaktə]
Azərbaycanın dərman bitkiləri[redaktə | əsas redaktə]
Digər növləri[redaktə | əsas redaktə]
Convolvulus althaeoides.
Rəssam Ferdinand Bauerin
Flora Graeca (1806) kitabından
botanik illüstrasiya

Həmçinin bax[redaktə | əsas redaktə]
Mənbə[redaktə | əsas redaktə]
  1. Jump up↑ Nurəddin Əliyev. Azərbaycanın dərman bitkiləri və fitoterapiya. Bakı, Elm, 1998.
  2. Jump up↑ Elşad Qurbanov. Ali bitkilərin sistematikası, Bakı, 2009.
/////////
Convolvulus
From Wikipedia, the free encyclopedia
Convolvulus
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Convolvulus
L.
Species
See text.
Convolvulus /kənˈvɒlvjuːləs/[1] is a genus of about 200[2] to 250[3][4] species of flowering plants in the bindweed family Convolvulaceae,[5] with a cosmopolitan distribution. Common names includebindweed and morning glory, both names shared with other closely related genera.
They are annual or perennial herbaceous vinesbines and (a few species of) woody shrubs, growing to 0.3–3 m tall. The leaves are spirally arranged, and the flowers trumpet-shaped, mostly white or pink, but blue, violet, purple or yellow in some species.
Many of the species are problematic weeds, which can swamp other more valuable plants by climbing over them, but some are also cultivated for their attractive flowers. Some species are globally threatened.
Convolvulus species are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species, including the convolvulus hawk moth, the sweet potato leaf miner (Bedellia somnulentella) and the gem; theleaf miner Bucculatrix cantabricella feeds exclusively on C. cantabricus.
Species include:[3][6][7][8]
·         Convolvulus acanthocladus
·         Convolvulus aitchisonii
·         Convolvulus althaeoides – mallow bindweed, mallow-leaf bindweed
·         Convolvulus ammannii
·         Convolvulus angustissimus
·         Convolvulus arvensis – lesser bindweed, field bindweed, common bindweed, white convolvulus, creeping jenny, perennial morning glory
·         Convolvulus assyricus
·         Convolvulus betonicifolius
·         Convolvulus boissieri
·         Convolvulus calvertii
·         Convolvulus canariensis
·         Convolvulus cantabrica
·         Convolvulus capensis
·         Convolvulus carrii
·         Convolvulus cataonnicus
·         Convolvulus cephalopodus
·         Convolvulus chilensis
·         Convolvulus cneorum – shrubby bindweed, silvery bindweed, silverbush
·         Convolvulus compactus
·         Convolvulus divaricatus
·         Convolvulus dorycnium
·         Convolvulus equitans – grey bindweed, Texas bindweed
·         Convolvulus erinaceus
·         Convolvulus erubescens – blushing bindweed, pink bindweed, Australian bindweed
·         Convolvulus eyreanus
·         Convolvulus floridus – guadil, morning-glory-tree, rhodium-wood
·         Convolvulus fractosaxosa
·         Convolvulus fruticosus
·         Convolvulus glomeratus
·         Convolvulus gortschakovii
·         Convolvulus graminetinus
·         Convolvulus hermanniae
·         Convolvulus holosericeus
·         Convolvulus humilis
·         Convolvulus kotschyanus
·         Convolvulus lanatus
·         Convolvulus leiocalycinus
·         Convolvulus lineatus
·         Convolvulus mauritanicus – African bindweed, synonym for Convolvulus sabatius
·         Convolvulus nodiflorus – aguinaldo blanco
·         Convolvulus nyctagineus
·         Convolvulus ocellatus
·         Convolvulus oleifolius
·         Convolvulus pentapetaloides
·         Convolvulus persicus
·         Convolvulus phrygius
·         Convolvulus pilosellifolius – soft bindweed
·         Convolvulus prostratus
·         Convolvulus pseudocantabricus
·         Convolvulus pyrrhotrichus
·         Convolvulus remotus
·         Convolvulus rhyniospermus
·         Convolvulus rottlerianus
·         Convolvulus sabatius – blue rock bindweed,[9] ground blue-convolvulus
·         Convolvulus scammonia – scammony
·         Convolvulus scindicus
·         Convolvulus scoparius – lignum rhodium, rhodium-wood
·         Convolvulus simulans
·         Convolvulus spinosus
·         Convolvulus steppicola
·         Convolvulus stocksii
·         Convolvulus suffruticosus
·         Convolvulus trabutianus
·         Convolvulus tragacanthoides
·         Convolvulus tricolor – dwarf convolvulus, dwarf morning glory
·         Convolvulus valentinus
·         Convolvulus virgatus
·         Convolvulus waitaha
·         Convolvulus wallichianus – Wallich's bindweed
References[edit]
1.     Jump up^ Sunset Western Garden Book. 1995. 606–07.
2.     Jump up^ Carine, M. A. and L. Robba. (2010). Taxonomy and evolution of the Convolvulus sabatius complex (Convolvulaceae). Phytotaxa 14 1.
3.     Jump up to:a b Convolvulus. Flora of China.
4.     Jump up^ Press ISBN 978-185918-4783Convolvulus. The Jepson eFlora 2013.
5.     Jump up^ Parnell, J. and Curtis, T. 2012. Webb's An Irish Flora. Cork University Press. ISBN 978-185918-4783
6.     Jump up^ GRIN Species Records of Convolvulus. Germplasm Resources Information Network (GRIN).
7.     Jump up^ Convolvulus. Integrated Taxonomic Information System (ITIS).
8.     Jump up^ Convolvulus species list. Flora of Pakistan.
9.     Jump up^ Convolvulus sabatius. Royal Horticultural Society.
External links[edit]
·          Media related to Convolvulus at Wikimedia Commons
·          Data related to Convolvulus at Wikispecies
·          Beach, Chandler B., ed. (1914). "Convolvulus, Wild Morning-Glory". The New Student's Reference Work. Chicago: F. E. Compton and Co.
·         Flora Europaea: Convolvulus
·         Convolvulus
·         Convolvulaceae genera