[1] - میویزج . [
می زَ ] (معرب ، اِ) میویزک* .
حب الراس . اسطافیس اغریا. زبیب الجبل . زبیب بری . (یادداشت مؤلف ). زبیب الجبل
است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). هو الزبیب الجبلی و فی شربه خطر. حار یابس فی
الثالثة. الشربة منه ثلاث حبات ... (از بحر الجواهر). ضرس العجوز. (از تذکره ٔ
داود ضریر انطاکی ص 335).
و رجوع به مترادفات این لغت
شود.
* میویزک
. [ می زَ ](اِ) میویزج .
حب الرأس . زبیب الجبل . زبیب بری . اسطافیس اغریا**. (یادداشت مؤلف ). و رجوع
به میویزج شود.
** اسطافیس اغریا. [ اِ اَ ] (معرب ، اِ مرکب ) (یعنی انگور کوهی ) زبیب
الجبل . زبیب بری . میویزک . میویزج . حب الراس . رجوع به اسطافیوس اغریا شود.
///////////
سپستان: مخاطه و مخیطا گویند و معنی سپستان
اطباء الکلیه و به عربی دبق خوانند.
بهترین وی بحری بود که تازه و فربه بود و صمغی
بود. (اختیارات ص 217). سپستان لغت فارسی است به عربی دبق و به هندی لسوره نامند و
معنی سپستان اطباء الکلیه است به جهت نفع آن از برای کلیه و آن را مخاطه و مخاطیا نیز
نامند. (مخزن ص 491).
یادگار
/// دبق. قسوس خوانند و آن
حبی است مانند زرشک و دانه مورد و عطاران بشیرازی وی را مویزج خوانند و چون بشکنند
عسل لزج و بغایت چسبنده در اندرون وی بود بهترین آن تازهاملس بود که لون اندرون وی
کراثی بود و لون بیرون وی سیاه بود که به سرخی زند و طبیعت وی گرم و خشک است در سیوم
و گویند در دوم و در وی رطوبت فضلی بود و غیر نضج و اسحق گوید گرم و تر بود و محلل
و ملین بود چون با زرنیخ بر ناخن تباه شده نهند قلع کند بر ورمهای سرد و شرابلغمی ضماد
کنند نافع بود و چون با زرنیخ و موم خلط کنند به اجزای مساوی و بر ورم بن گوش نهند
مجموع ورمها را نافع بود و اگر با کندر بیامیزند و بر ریشهای کهن نهند زایل کند و اگر
با بوره بر سپرز نهند بگدازاند و بلغم و عرق النسا و نقرس را نافع بود و چون نیم درم
از وی مستعمل کنند جذب رطوبت غلیظ از عمق بدن بکند و فولس گوید خلطها در اعضا بگدازاند
و قوت اعضا بدهد و رطوبت زایل کند و مرقوریوس گوید محلل اخلاط فاسد بود که در ورکین
جمع شده باشد اما مضر بود به قلب و از خوردن وی قراقر در شکم پیدا شود و مغص آورد و
دوار و اولی آن بود که به آب عسل قی کنند و حقنه کنند و سکنجبین بیاشامند و گویند مصلح
وی بالنکو و گاوزبان بود و بدل وی نیم وزن وی عاقرقرا بود و در تحلیل ورمهای صلب چهاردانگ
وزن آن جوز سرو و نیم وزن آن ابهل بود
صاحب مخزن الادویه
مینویسد: دبق به کسر دال و سکون با و قاف آن را قسوس نامند و بفارسی مویزک عسلی و
کشمش کاولیا و آن دانهایست از نخود کوچکتر و سبزرنگ و چون خشک گردد پوست آن درهم پیچیده
و مایل بسیاهی شود و در جوف آن رطوبتی چسبنده باشد و دانهای آن بقدر خشخاش و گیاه آن
از درخت امرود و غیر آن متوکن میگردد و چندین شاخ از یک مکان میروید و برگ آن شبیه
ببرگ مورد و انار و لطیف میباشد و سبز نیمرنگ
شلیمر تحت عنوان مویزک
و کشمش لولی لاتین آن راDELPHINIUM STAPHYSAGRIA یاSTAPHYSAGRIA گوید فرانسه STAPHISAIGRE انگلیسیLOUSWORT
اختیارات بدیعی، ص:
162
////////////
دارواش (نام
علمی: Viscum و Mistletoe) یک گیاه نیمه
انگلی از تیره صندلیان است، برگ دارد
و میتواند قسمتی از مواد غذایی خود را تولید کند.
این گیاه انگل درختان
است ولی خسارت زیادی به آنها نمیزند و گیاه انگلی خیلی مهمی نیست. بذر آن
توسط پرندگانی از قبیل دارکوب در تنه درختان قرار میگیرد و جوانه میزند و يا بذر
أين گياه كه در مدفوع پرندگانى كه قبلا إز أين گياه تغذيه كرده اند بر رؤيه درختان
مى نشيند و جوانه مى زند و رشد میکند. این گیاه دارای گلهای زیبایی است که حتی
بعضی مواقع به خاطر گلهای زیبای آن، آن را از بین نمیبرند و اجازه رشد آن را روی
درخت میدهند. این گیاه ریشه خود را درون شاخههای سایر درختان فرو کرده، شیره خام
گیاه را گرفته و سپس شیره خام را به شیره پرورده تبدیل کرده و استفاده میکند.
دارواش در فرهنگ عامه[ویرایش]
در فرهنگ عامه مرسوم است که در زمان کریسمس یکدیگر را در زیر تکه ای از این گیاه ببوسند[کدام
مسیحیان، در کدام سرزمین، از کی و به چه علت؟!] .[۱]
جستارهای وابسته[ویرایش]
·
دارواش سوزنیبرگ - گونهای از دارواش که بومی
ایران است.
منابع[ویرایش]
·
گیاهان
انگلی و نیمه انگلی دکتر مازوجی
·
عطری،
مرتضی، واژهنامه علوم زیستی، همدان: ۱۳۸۴.
//////////
الدبق أو الهدال جنس نباتي طفيلي من الفصيلة الصندلية. يعيش هذا النبات على أغصان كثير من الأشجار المثمرة والحراجية (مثل الحور) حيث يرسل جذورهمن خلال الجروح داخل الفروع ويمتص عصارتها.
محتويات
[أظهر]
عشبة طفيلية دائمة الخضرة تكون بمجموعها كرة يبلغ قطرها نحو 25-60 سم. الأغصان خضراء داكنة مائلة
إلى السمرة. الأوراق صفراء مشوبة بخضرة ضيقة وطويلة قوامها جلدي. الثمار كروية صغيرة
بيضاء وصفراء كشمع النحل.
الأهمية الطبية[عدل]
للنبات استعمالات طبية حيث تستخدم الفروع
الحديثة مع أوراقها في شهري كانون الثاني وشباط و تحتوي على
مادة الخولين التي تخفض ضغط الدم في تصلب الشرايين و توقف النزيف و تمنع نمو خلايا السرطان و غيره من الأورام حيث أن الحقن تحت الجلد بمستخرجات الهدال يوقف الخلايا السرطانية عن النمو و يوقف منقوع الهدال
النزيف الداخلي في جهاز التنفس و جهاز الهضم على اختلاف أسبابه و يوقف الرعاف و معالجة الصرع عند الأطفال و المسنين .
من أنواعه[عدل]
المراجع[عدل]
·
التداوي
بالأعشاب / أمين رويحة ، بيروت : دار القلم ، 1978 ، ص 305 - 306 .
///////////////
//////////
Viscum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Viscum
|
|
Viscum album growing on a Populusspecies
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species
|
|
See text
|
Viscum is a genus of about
70–100 species of mistletoes, native to
temperate and tropical regions ofEurope, Africa, Asia and Australasia. Traditionally, the genus has been
placed in its own familyViscaceae, but recent
genetic research by the Angiosperm
Phylogeny Group shows this family to be correctly placed within
a larger circumscription of the sandalwood family, Santalaceae.
They
are woody, obligate hemiparasitic shrubs with
branches 15–80 centimetres (5.9–31.5 in) long. Their hosts are woody
shrubs and trees. The foliage is dichotomously or verticillately
branching, with opposite pairs or whorls of green leaves which
perform some photosynthesis (minimal
in some species, notably V. nudum), but with the plant drawing its
mineral and water needs from the host tree. Different species of Viscum tend
to use different host species; most species are able to utilise several
different host species.
The flowers are inconspicuous,
greenish-yellow, 1–3 millimetres (0.039–0.118 in) diameter. The fruit is
aberry, white, yellow, orange, or red when
mature, containing one or more seeds embedded in very
sticky juice; the seeds are dispersed when birds (notably
the mistle thrush) eat
the fruit, and remove the sticky seeds from the bill by wiping them on tree
branches where they can germinate.
Viscum species are
poisonous to humans; eating the fruit causes a weak pulse and acute
gastrointestinal problems including stomach pain and diarrhea.[1] At least one of the active ingredients
is the lectin viscumin,
which is an intensely toxic. It inhibits protein synthesis by catalytically
inactivating ribosomes.[2] In spite of this, many species of
animals are adapted to eating the fruit as a significant part of their diet.[3]
Mistletoe Viscum album with
berries
1.
Jump up^ Carnegie Library, Science and
Reference division (1997). The Handy Science Answer Book. Visible Ink
Press. ISBN 9780787610135.
2.
Jump up^ Sjur Olsnes, Fiorenzo Stirpe, Kirsten
Sandvig, Alexander Pihl. Isolation and Characterization of Viscumin, a Toxic
Lectin from Viscum album L. THE JOURNAL OF BIOLOGICAL CHEMISTRY Vol. 257, No
22, November 25, pp. 13263-13270, 1982.
3.
Jump up^ David M. Watson, "Mistletoe-A
Keystone Resource in Forests and Woodlands Worldwide" Annual
Review of Ecology and Systematics 32 (2001:219–249).